آفتابنیوز : آفتاب- بهاره نوروزی: چالش مجلس نهم با خانواده فرهنگ بهخصوص اهالی سینما از ابتدای آغاز به کار دولت یازدهم و از روزهای نخست سرکار آمدن دولت روحانی خود را نشان داد. بازگشایی خانه سینما که به گفته فرهاد توحیدی، 11 میلیارد خرج تعطیلی آن شده بود؛ اولین نقطه چالش و تقابل سیاستهای فرهنگی دولت با مجلس را نشان داد.
به گزارش آفتاب، با وجود اظهارنظرهایی تند و حمله به خانه سینما، تنها نهاد صنفی خانواده سینما بار دیگر باز شد. اما گشودهشدن درهای خانه سینما؛ پایان چالش مجلس با سینماگران نبود؛ تقابلی که هر روز در میان اخبار، ابعاد گوناگونش را نشان میداد، دارای ریشه و عواملی است که کمتر به آن پرداخته شده است.
آخرین چالش مجلس با سینماگران در برنامه تلویزیونی «هفت» و در مقابل میلیونها ببینده شکل گرفت. لاله افتخاری دبیر کمیسیون فرهنگی با صراحت از قهر خود با سینما و فیلمندیدن صحبت کرد وگفت: «من خیلی فیلم نمیبینم.» این اظهارنظر غیرمنظره نیز با واکنش رسول صدرعاملی کارگردان همراه شد: صدرعاملی به لاله افتخاری گفت: «دقیقا عرضم همین است، شما فیلم نمیبیند آن وقت دارید با من درباره سینمای ایران و اساسا بازدارندگی سینمای ایران صحبت میکنید و جلوی فیلمها را می گیرید؟»
پاسخ به سوال صدرعاملی از لاله افتخاری میتواند عمق چالش یکساله و نفسگیر مجلس نهم و دولت یازدهم را روشن کند. چالشی که روزبهروز دامنه آن وسعتیافته اما چراییاش نامشخص است.
رضا درستکار منتقد سینما درباره اظهارات لاله افتخاری به خبرنگار «آفتاب» گفت: «واقعا از این اظهارنظر عجیب حیرت کردم چطور ممکن است در دنیای امروز که همهچیز جزئی و تخصصی بررسی میشود فردی در قوه مقننه کشور و در حوزهای که به فرهنگ مرتبط است، نشسته و با افتخار خودش را بینیاز از فیلمدیدن دانسته و حکم صادر کرده و به بیعلاقگی خود به حوزه شغلیاش افتخار کند.»
فیلم اجتماعی یا سیاهنمایی مغرضانه؟
درگیری وزارتخانه فرهنگی دولت با اعضای مجلس هر روز در قالب پیغام و واکنش و درخواست خودش را نشان میداد. نامه کمیسیون فرهنگی مجلس در ماههای گذشته برای توقیف هشت فیلم سرآغاز دوباره بحث و گفتمان دولت با اعضای کمیسیون فرهنگی بود که پای رئیس سازمان سینمایی ایوبی را نیز به سازمان سینمایی باز کرد. احمد سالک نماینده مجلس از نامهی کمیسیون فرهنگی مجلس به وزارت ارشاد خبر داد و گفت طی نامهای از وزیر ارشاد خواستهایم تا 8 فیلم در کشور اکران نشود و از اکران سراسری آن نیز جلوگیری شود؛ قصهها، عصبانی نیستم، آشغالها از جمله این فیلمها هستند.
احمد سالک از محتوای فیلمهای انتقاد کرده و گفته بود: «محتوای این فیلمها با ارزشهای انقلاب اسلامی در تناقض است و برخی از این فیلمها درباره فتنه 88 است. ما اجازه نمیدهیم هرگونه مطلبی که به ذهن فیلمنامهنویس میرسد به عنوان فیلم مطرح شود، زیرا برخی از این آثار به هیچوجه ارزشمند نیستند.» رایزنی ایوبی و مجلس به نتیجه دلخواه نرسید و با وجود اصلاحات فیلم عصبانی نیستم که به نماد چالش دولت و مجلس تبدیل شده بود از لیست اکران خارج شد.
ناآگاهی از تاثیر و خدمات سینما خطر جدی است
بدبینی و ناآگاهی نسبت به اهمیت و کارکرد سینما بزرگترین مشکل سینماگران با برخی مسئولان در سالهای اخیر بوده است. موضعی که شاید در دیالوگ رسول صدرعاملی و لاله افتخاری به خوبی بتوان ردپای آن را پیدا کرد. بدبینی که برخی منتقدان آن را بهضرر رشد و تعالی سینمای ایران دانستهاند. رضا درستکار منتقد سینما این موضوع را بیشتر واکاوی کرده و به «آفتاب» گفت: «من فکر میکنم کمدانشی و ناآگاهی مسئولان فرهنگی در این سطح واقعا تعجبآور است در دنیایی که تخصصهای جزئی سرچشمه همه چیز است. شخصی در کسوت این مسئولیت مهم به صراحت درباره نا آگاهی و بیعلاقگی خود به سینما صحبت میکند و با این ناآگاهی حکم داده و اکران فیلمی را متوقف کند.»
درستکار افزود: «اگر مسئولان فرهنگی کشوری تمایل داشته باشند در حوزه فرهنگ تاثیرگذار باشند و نظرات آنها جدی گرفته شود باید آگاهی و دانش فرهنگی داشته باشند. به نظر من سینماگران و افراد آشنا به فرهنگ باید برای ورود به بخشهای فرهنگی مجلس خود را آماده کنند تا زمینه حضور برخی افراد که علاقهای به هنر و سینما ندارند و خود را از آن بینیاز میدانند فراهم نشود. به نظر من بحث برنامه هفت ابدا تخصصی نبود زیرا یک طرف بحث اصلا به سینما علاقهای نداشت و آن را نمیشناخت.»
ژانری که همیشه دشمن شناخته میشود
"قصهها"ی رخشان بنیاعتماد و "عصبانی نیستم" رضا درمیشیان در ژانر سینمای اجتماعی قرار میگیرند؛ سینمایی که بنا به ذات خود معضلات و گرفتارهای مردم جامعه را در قالب داستان فیلم نشان میدهد. سینمایی که طرفداران آن در تمام دنیا از تاثیرگذاری آن سخن میگویند در ایران با واژه سیاهنمایی یکسان انگاشته میشود؛ یکساننگری نادرستی که رئیس سازمان سینمایی نیز آن را نادرست خوانده و گفته بود «نباید بیان واقعیتهای اجتماعی را به سیاهنمایی یکسان تلقی کنیم.» با این وجود اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس و برخی گروههای تندرو همچنان بنا بهدلایلی چون به مصلحت نبودن، سیاهنمایی و مخالفت با ارزشها بهسینمای اجتماعی و آثار آن بدبین هستند. بدبینیای که برخی منتقدان آن را امری مضرر میدانند.
چندی پیش کیوان کثیریان رئیس انجمن منتقدان در گفتوگو با «آفتاب» منع سینمای اجتماعی را امری غلط خواند و گفت: «نقد اجتماعی ساحت جدایی از سیاهنمایی دارد. فیلم نقادانه اثری است که به قصد اصلاح بیان کمبودها و مشکلات میپردازد و به نوعی واقعنمایی میکند اما سیاهنمایی به این معناست که فردی با عناد و دشمنی در جامعهای که هیچ کمبودی ندارد، مشکلات را دوبرابر نشان دهد. این دو مفهموم با یکدیگر مساوی نیستند.»
کثیریان افزود: «هنرمندی که دلسوزانه مشکلی را مطرح میکند با هدف اصلاح این کار را انجام میدهد بنابراین نباید با لقب سیاهنمایی او را متهم کرد.»
با وجود این هشدارها و تلاش برای بازبینی سینمای اجتماعی و واکاوی تاثیرات آن ،عده ای که در کسوت مسئولیت های فرهنگی قرار دارند هنوز به سینما و کارکردهای آن آشنا نیستند و با وجود کم اطلاعی و نا آشنایی بر توقیف و مخالفت با آثار سینمایی و به خصوص سینمای اجتماعی اصرار می ورزند.