آفتابنیوز : آفتاب- بهاره نوروزی: جشنواره سی و سوم فجر خالی از فیلمهایی روایتگر دغدغههای زنان جامعه یا به اصطلاح فیلمهای زنانه نبود. فیلمهایی که شخصیت اول آنان حول و حوش موقعیت کنونی یک زن ایرانی در جامعه فعلی با تضادها و تناقضهایش شکل میگیرد.
به گزارش آفتاب، خانه دختر، ساخته شهرام شاه حسینی و ناهید، ساخته آیدا پناهنده، شیفت شب ساخته نیکی کریمی، روز مبادا و چهارشنبه 19 اردیبهشت از زوایهای به مشکلات قشر زن در جامعه پرداختند. پرداختن به موضوع زنان در فیلمها به دوره خاصی تعلق نداشته و سینمای ایران در دورههای متفاوت فیلمهایی با محوریت شخصیت زنان را بر روی پرده نقرهای برده است.
فیلمیهایی که گاهی بهزعم منتقدان شاخصههای خوبی داشته و خوشساخت تلقی شدهاند و آثاری که باز هم بهزعم کارشناسان ضعیف و شعارزده تلقی شدهاند. آسیبشناسی جریان بررسی فیلمهای زنانه بعد از اختتامیه جشنواره فجر از این جهت حائز اهمیت است که این فیلمها همیشه با نقدهای حاشیهدار روبهرو شده و هیچگاه در جایگاه هنری خود بررسی نمیشوند؛ طبیعتا از تاثیرگذاری اجتماعی جدی بیبهره هستند. آسیبی که سالهاست بدنه سینمای اجتماعی ایران را رها نمیکند و به شکل سیکل معیوبی ادامه دارد. بررسی سه فیلم "خانه دختر"، "ناهید" و"روز مبادا" و جستجوی دغدغههای زنانه در بطن فیلمها، گوشهای از دلایل حاشیهسازی همیشگی آثار سینمای زنانه را به خوبی روشن میکند.
خانه دخترانی که دیده نمیشوند
بررسیها نشان میدهد پیشفرضهای ثابت و طراحیشدهای از سوی دو طیف گوناگون برای تایید و یا رد این فیلمها همیشه وجود داشته و دنبال میشود. برخی از طیفهای مشخص همواره بیان دغدغهها و مشکلات زنان در فیلمها را جریانی مرموز یا حسابشده و فمینیستی تلقی کرده که قصد تخریب ارزشها و نابودی جامعه را دارد. بهزعم این آقایان زنان جامعه ما همیشه خوشحال و راضی هستند و هر شب با علاقه به تهیه شام شب شوهران خود مشغول هستند و دغدغه و غصهای ندارند. میتوان گفتن در راستای همین جریان کهنه است که تهمینه میلانی، رخشان بنیاعتماد و بسیاری از فیلمسازان دیگر فمینیست هستند و فیلمهای آنان بدون نقد درست و حرفهای قطعا مضرر و مخرب و سیاه نمایانه است.
این جریان ثابت همیشگی بعد از پایان جشنواره سی و سوم اولین تراواشات خود را به فیلم "خانه دختر" اختصاص داده است که این بار به دست فیلمسازی مرد ساخته شده است. فیلمی که با ابهام و تعلیق میکوشد از زاویه تازه به موضوع تجاوز به دختران در خانواده و طبعات آن در جامعه بین سنت و مدرنیته نگاه کند. جریانی که از نقد ساده که بیشتر به نظر شخصی تشابه دارد شروع شده و به سرعت دامنه خود را به مجلس کشاند. آقای منتقد مطابق معمول این فیلم را در راستای جریان روشنفکری و مخالفت با بنیان خانواده تعبیر کرده است و حالا مرتضی آقاتهرانی نماینده مجلس با اینکه هنوز فیلم را ندیده خواستار مانع اکران عمومی آن از وزیر ارشاد شده است!
ندیدن؛ طرح نکردن و مسکوت ماندن برخی مسائل زنانه تنها راه چاره از دید برخی افراد و گروههاست. جریان مخالفت یکسویه در سالهای اخیر نشان داده است که با هرگونه طرح موضوع تجاوز به زنان مخالف است و طرح و قصه و قالب آن نیز اهمیت زیادی ندارد. چنانکه فیلمهایی مانند من مادر هستم، هیس دخترها فریاد نمیزنند، با آنکه هرکدام در قصه جداگانه با آدمهایی متفاوت ماجرای تجاوز به زنان و کودکان را مطرح کردند؛ همچنان با نظرات و مخالفتهای یکسانی از قبیل فمینیستی بودن، سیاهنمایی و غیره مواجه شدند. مخالفت با طرح موضوع تجاوز در حالی دنبال میشود که کارشناسان اجتماعی از افزایش و خاموش ماندن این معضل اجتماعی و حتی خانوادگی بارها سخن گفتهاند. معضلی که گریبان بسیاری از زنان معصوم را در خانوادهها و ازسوی نزدیکانشان گرفته است اما به سبب عرفهای اجتماعی مرسوم مانند آبروداری و ضعف قوانین حمایتی کمتر از سوی قربانیان زن طرح و عنوان شده و با اینکه عدهای نمیخواهند هنوز هم در سینما مطرح میشود و عدهای هم با نقد فیلمهای غیرحرفهای به آن میتازند.
دغدغه روز مبادای زنان میانسال
موضوع تجاوز به زنان تنها دغدغه فیلمهای زنانه نیست. زنان میانسالی جامعه ایران جایگاه محوری کمتری در فیلمهای سینمای ایران داشتهاند. زنانی که حتی اگر معاش سنگین خانواده بر دوش آنان نباشد، دنیایی مخصوص به خود دارند که با سوال از چرایی سنتها، بیان خواستهها و آرزوها و غرقشدن در روزمرگی زندگی همراه است. "روز مبادا" داستان مستندگونهای را از "فائزه عزیزخانی" روایت میکرد که قصد داشت اولین فیلم سینمایی خود را بسازد و مادرش به عنوان بازیگر اصلی او در تلاش بود تا در روزهایی که احساس میکرد به آخر زندگیاش نزدیک شده دخترش را برای ساخت فیلمش همراهی کند.
روایت این فیلم که دلخوریها و ناگفتههای زندگی زن میانسالی در رسیدن به خواستهها و حقوق خود را مورد بررسی قرار داده با استقبال خوب تماشاچیان رو به رو شد و تندیس ویژه بخش هنر و تجربه را از آن خود کرد. با وجود استقبال از این اثر ،"روز مبادا "هم از حواشی همیشگی جریان خاص بیبهره نماند. یکی از رسانههای منتسب به این جریان در گزارش خود به فیلم اشاره کرده و نوشته است: «فیلم تجربی و پر از توهین «روز مبادا» که در جشنوارهی کم مشکل سی و سوم، جز صریحترین فیلمهای امسال در نقد و هجو باورهای مذهبی و نمادهای سیاسی به شمار میرفت، موفق شد یکی از دو سیمرغ داوران بخش هنر و تجربه را دریافت کند!»
اظهار نظر همیشگی که باز هم از نقد حرفهای و علمی و منصفانه بهدور است و روایت جهان یک زن سنتی را به حمله به باورهای دینی ربط میدهد و تصویر زنان میانسال و مشکلات آنان را بر پرده نقرهای بر نمیتابد.
ناهیدی که اثبات حق خود را نمیداند
علاوه بر "روز مبادا" و "خانه دختر" آیدا پناهنده نیز درجشنواره سی و سوم و در فیلم "ناهید" به یکی دیگر از مشکلات زنان در جامعه ایرانی پرداخت. موضوع ازدواج موقت زنی مطلقه که سرپرستی پسر خود را بر عهده دارد و با مخالفتها و تعصباتی روبهرو میشود، باز هم از سوی برخی افراد به فمینیستیبودن میرسد. نتیجه هم این است که دوباره همان آش همیشگی نقد از سوی تندروها پخته میشود و پاسخها نیز در همان کاسه ریخته میشود و فیلم در جای خود و بهدرستی بررسی نمیشود.
سینمای زنانه حاشیهساز، تاثیر گذار نیست
شرایط اینگونه نشان میدهد عدهای با انکار و عدم شناخت شرایط جامعه در حال گذار از سنت به مدرنیته، با بررسی مشکلات زنان در فیلمهای اجتماعی مخالفند و از سوی دیگر برخی نیز برای دفاع از این مسئله به دام شعارزدگی و نگاه یکجانبه و گاه شخصمحور میافتند. پروسه معیوبی که تنها سالهاست سینمای زنانه را در انحصار گرفته و راه نقد وبررسی حرفهای آثار خوب و تاثیرگذاری آن را در جامعه بسته است. تاثیرگذاریای که بهزعم بسیاری از افراد میتواند راهحل مشکلات زنان در چارچوب نگاه به سنتها و اصلاح برخی قوانین را در جامعه هموار کند اما هنوز در دام حاشیههای بیهوده و مخالفتهای کورکورانه و متعصبانه دست وپا میزند. شرایط آیینه غبارگرفتهای را به ذهن میآورد که عدهای میخواهند گوشههای دلخواهاش را بگشایند و عدهای با سنگ درصدد نابودی آن هستند.