آفتابنیوز : روزنامه مردمسالاری با این مقدمه افزوده است: کیروش سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال که پس از جام ملتهای آسیا 2015، برای ادامه همکاری با مسئولان فدراسیون فوتبال به توافق رسیده بود، در واپسین روزهای سال پارسال اعلام کرد قصد ندارد در ایران به کارش ادامه دهد. هر چند شماری از کارشناسان، این سخنان کیروش را نوعی تاکتیک برای بازارگرمی یا تحکیم اقتدار سرمربی تلقی کردند اما اظهارات وی قبل و بعد از بازی با تیم ملی فوتبال سوئد موجب شد استعفای این مربی پرتغالی رنگ واقعیت به خود بگیرد.
کارلوس کیروش که سابقه هدایت تیم ملی فوتبال کشورهای «پرتغال» و «آفریقای جنوبی» و تیم باشگاهی «رئال مادرید» را در کارنامه خود دارد، در 15 فروردین ماه سال 1390 خورشیدی هدایت تیم ملی فوتبال کشورمان را بر عهده گرفت و طی چهار سال حضور روی نیمکت تیم ملی توانست در 48 بازی، تیم ملی را رهبری کند. تیم ملی فوتبال ایران در زمان هدایت وی از 48 بازی، 15 تساوی، هفت باخت و 26 برد به دست آورد. صرف نظر از این نتایج، به باور برخی کارشناسان کیروش توانسته است در مقام سرمربی تیم ملی به دلایل زیر نمره قابل قبولی کسب کند:
1- یکی از مهمترین اقدامهای مثبت کیروش در زمان هدایت تیم ملی فوتبال، حاکم کردن نظم بر تیم بود. در این دوره بازیکنان تیم ملی فوتبال، بازی گروهی و در خدمت تیم بودن را بر تکرویهای بینتیجه فردی ترجیح دادند.
این مربی پرتغالی که سابقه هدایت تیمهای بزرگ را در کارنامه دارد با استفاده از به روزترین شیوههای تمرین و تکنیکهای بازی فوتبال دنیا موفق شد به تیم ملی فوتبال کشورمان شخصیتی ویژه ببخشد. وی همچنین با استفاده از شیوههای نوین تمریندهی توانست بازیکنان فوتبال کشورمان را در سطح بالایی از آمادگی بدنی قرار دهد. اوج این آمادگی بازی مقابل آرژانتین در بازیهای جام جهانی 2014 برزیل بود.
2- یکی از مهمترین مشکلات فوتبال کشورمان در گذشته و حال، بحث بازیکنسالاری است. برخی از بازیکنان تیمهای ملی و باشگاهی به خاطر توجه ویژه یا علاقه هواداران، خود را تافته جدا بافته از دیگران دانسته و کمتر به خواسته و نظر مربیان و مدیران باشگاهی توجه دارند. کیروش که تجربه کارکردن با بازیکنان بزرگی همچون «لوییس فیگو»، «دیوید بکهام» و «کریستیانو رونالدو» را در کارنامه خود میدید، در ابتدای ورود به ایران و بعد از شناخت بازیکنان تیم، برخورد با بازیکن سالاری را در اولویت قرار داد و در این راه کمتر زیر تاثیر فضا سازی رسانهها قرار گرفت. هر چند برخی ناظران بر این باورند حذف ستارههایی همچون «سیدهادی عقیلی» و «سید مهدی رحمتی» موجب شد تیم ملی در برخی از بازیها آسیبپذیر باشد ولی برخورد قاطع کیروش با این بازیکنان سبب شد تیم ملی فوتبال کشورمان در زمان هدایت وی یکی از کمحاشیهترین تیمهای دهههای گذشته باشد.
3- کشف و پرورش استعدادهای جوان و میدان دادن به آنان در بازیهای ملی یکی دیگر از مهمترین نقطههای مثبت کارنامه کیروش در ایران است. این مربی پرتغالی در طول چهار سال حضور روی نیمکت تیم ملی توانست استعدادهای جوانی مانند «وریا غفوری»، «وحید امیری»، «علیرضا حقیقی» و «مرتضی پورعلی گنجی» را به فوتبال ملی ایران و آسیا معرفی کند. البته هنر کیروش تنها منتهی به معرفی بازیکنان جوان به تیم ملی فوتبال کشورمان نبود بلکه در زمان سرمربیگری وی بسیاری از بازیکنان دورگه و ایرانی مقیم خارج برای بازی در تیم ملی زیر هدایت کارلوس کیروش اعلام آمادگی کردند.
4- استحکام دفاعی و برنامهریزی دقیق در ضد حمله مقابل تیمهای بزرگ یکی دیگر از ویژگی مثبت تیم ملی در زمان هدایت کیروش بود. تیم ملی فوتبال در زمان هدایت وی توانست در مقابل تیمهای سطح اول آسیا و جهان نتایج بسیار خوبی کسب کند. تیم ملی فوتبال با سرمربیگری کیروش توانست در 49 بازی 86 گل را به ثمر رساند و تنها 35 گل را دریافت کند در حالی که برخی از رقیبان تیم ملی در این بازیها از ستارههای بزرگ و نامداری همچون« لیونل مسی» برنده چهار توپ طلای فوتبال جهان، «آنخل دی ماریا» ستاره آرژانتینی رئال مادرید و «زلاتان ایبراهیمویچ» ستاره سوئدی باشگاه «پاریسن ژرمن» فرانسه بهره میبردند.
با وجود این نقطههای مثبت، کیروش هدف برخی انتقادها قرار گرفت که عبارت است از:
1- انتقادناپذیری یکی از مهمترین نقاط ضعف کیروش در این دوره چهار ساله است. گفته میشود قهر و استعفای ناگهانی این مربی پرتغالی زمانی شکل جدی تری به خود گرفت که چندی پیش «علیرضا اسدی» دبیر جدید فدراسیون فوتبال در جلسهای با نقد عملکرد سرمربی، خواستار توضیح کیروش درباره یکسری از ناکامیهای تیم ملی شده بود. در برابر، سرمربی پرتغالی تیم ملی به جای پاسخگویی، سعی داشت با حرفهای گری مردم و مسوولان فدراسیون فوتبال را رو در روی هم قرار دهد. وی در کنفرانس مطبوعاتی قبل از بازی با تیم ملی سوئد اعلام کرد برخی مسوولان فدراسیون فوتبال نظری برخلاف مردم دارند و مقابل مردم قرار گرفتهاند. البته انتقاد ناپذیری مربی پرتغالی تنها به برخورد با مسئولان فدراسیون فوتبال منتهی نمیشود بلکه وی در واکنش به انتقاد برخی از کارشناسان و پیشکسوتان فوتبال به بدترین شکل ممکن جواب آنها را داد. گفتههای تند کیروش در پاسخ به انتقادهای «حمید درخشان» سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس نمونه بارزی از این رفتارها است.
2- با توجه به حضور کیروش در تیمهای بزرگ باشگاهی و ملی، تردیدی در دانش فوتبالی این مربی خارجی نیست ولی نباید فراموش کرد حضور مقطعی مربیان بزرگ فوتبال در کشورمان باید به دانش افزایی مربیان بومی کمک کند. در دوره چهار ساله حضور کیروش در ایران هر چند به صورت مقطعی مربیان بومی همچون «امید نمازی»، «مجید صالح» و «علی کریمی» کنار کیروش روی نیمکت تیم ملی حضور یافتند، ولی این حضور دوام زیادی نداشت. برخی کارشناسان بر این باورند که رفتار و برخورد کیروش با مربیان بومی نامناسب و در برخی از مواقع توهینآمیز بوده است.
3- تیم ملی فوتبال کشورمان هر چند توانست با تاکتیک دفاعی و ضد حمله در مقابل تیمهای بزرگی همچون آرژانتین و نیجریه موفق باشد ولی پافشاری کیروش برای استفاده از روش دفاع و ضد حمله موجب انتقادهای فراوانی شد. اوج این انتقادها بعد از بازیهای جام ملتهای آسیای 2015 بود زیرا در این دوره از رقابتها تیم ملی فوتبال کشورمان با وجود بازی دفاعی و نه چندان زیبا بازهم نتوانست در مقابل تیمهای درجه دوم آسیا موفق باشد و در مرحله یک چهارم نهایی با شکست در مقابل تیم ملی عراق از رسیدن به مرحله نیمه نهایی باز ماند.
4- برخی از مربیان داخلی بر این عقیده اند کیروش به همان اندازه که بازیکنساز و تمرین دهنده خوبی است، بازی خوان بزرگی نیست. «امیر قلعه نویی» سر مربی تیم استقلال تهران بعد از حذف تیم ملی فوتبال کشورمان از بازیهای جام ملتهای آسیا2015 با انتقاد از عملکرد کیروش و تاکتیک تیم ملی گفت: تیم ملی فوتبال کشورمان بعد از اخراج «مهرداد پولادی» در بازی مقابل عراق، هیچ برنامهای برای عوض کردن تاکتیک بازی نداشت.
5- همسنجی دستمزد و دریافتی کارلوس کیروش با نتایج کسب شده تیم ملی در زمان سرمربیگری وی نشان از نوعی بیتوازنی و نبود تعادل دارد. هر چند تیم وی توانست در جام جهانی 2014 برزیل بازیهای خوبی ارائه دهد، ولی حذف زود هنگام تیم ملی فوتبال از جام ملتهای آسیا موجب شد تا برخی از کارشناسان اظهار کنند تیم ملی فوتبال کشورمان در گذشته با مربیان بومی نتایج بهتری در رقابتهای آسیایی کسب کرده است.
این روزها بحث استعفای کیروش به یکی از مهمترین خبرهای ورزشی کشور تبدیل شده است و هواداران این مربی پرتغالی سعی دارند به هر شکل وی را در ایران حفظ کنند. در این پیوند باید گفت که در سپردن زمام هدایت تیم ملی فوتبال به هر سرمربی باید واقعگرایانه و نه بر اساس احساسات و اسطوره سازی رفتار کرد. هواداران کیروش که بعد از جام جهانی زیر تاثیر رفتار حرفهای وی قرار گرفته اند، باید اجازه دهند تا کارشناسان و مسوولان فوتبال بدون هیچ پیشداوری عملکرد وی را در بوته نقد قرار دهند و با استدلال منطقی تعیین کنند کیروش در فوتبال ایران بماند یا برود.
افزون بر آن، اگر بنا است کیروش در فوتبال ما ماندنی شود باید برنامههایی فراتر از حضور صرف در جام جهانی از وی خواسته شود زیرا تنها حضور در جام جهانی و کسب باخت یا مساوی نمیتواند به فوتبال ما کمک زیادی کند.