کد خبر: ۲۹۵۷۹
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۳۸۴ - ۱۲:۲۰

پرونده هسته ای در نیمه سرنوشت

آفتاب‌‌نیوز : 1- یک نیمه از «بازی هسته ای» غرب با ایران به پایان رسیده و دلایل متعددی نشان می دهد که معدل امتیازات طرفین ، ایران را برنده این نیمه کرده است.

رهاورد ایران ، اثبات صلح آمیز و همچنین بومی بودن توانمندی اتمی ، تثبیت و عملی کردن حق کشور تا مرحله تولید UF6 (تکمیل عملیات تولید فرآورده های اورانیومی در اصفهان) و نیز شکست اجماع علیه کشورمان و حتی چرخش بسیاری از کشورها در جهت مخالف غرب بوده است.

امریکا و غرب نیز بدون رهاورد نبوده اند اما تمایز مساله اینجاست که آنها با تزریق انگیزه های سیاسی و فشارها و «رشوه های دیپلماتیک» و بعد از 8 نشست ، در حالی قطعنامه 24 سپتامبر را با طرح موضوع عدم پایبندی ایران به ان.پی.تی ، به میان آوردن نام شورای امنیت و درخواست اختیارات فراقانونی برای بازرسان آژانس (بخوانید خودشان) علیه ایران ارائه کردند که دنیا می داند اولا فعالیت های ایران به سمت مقاصد نظامی منحرف نشده و ثانیا برخورد غرب با ایران سیاسی است و نه حقوقی و فنی.
2- پیروز نهایی رقابت در پایان نیمه دوم معرفی می شود. نباید از فتنه غافل بود. باید همه تجربه ها را با دیپلماسی ظریف همراه کرد و قوای تصمیم گیر نظام ورای اظهارات دیپلمات ها به این اجماع برسند که وارد مرحله ای بس پیچیده تر در پرونده هسته ای شده ایم.

نقطه عزیمت ما در نیمه دوم «بازی هسته ای» فهم این نکته است که تنها واقعیت اعتدال ظاهری غرب در نوامبر ، طراحی تاکتیک تازه و به میدان کشیدن بازیگران تازه ای است تا آنها را پیروز «نیمه سرنوشت» کند. ما نیازمند شناخت ابعاد این تاکتیک تازه با بهره گیری از حداکثر خردجمعی از یک سو و گرفتن فرصت از حریف برای یارگیری تازه و به عبارتی حفظ آرایش بازیگران از سوی دیگر هستیم.
3- با توجه به آنچه گفته شد ، اجلاس نوامبر هم برای ایران و هم برای بلوک غرب به رهبری امریکا ، نقطه عطف و فرصتی است که بازشناسی و اتخاذ راهبرد مناسب آن پیروز نهایی را معرفی می کند ، با این تفاوت که نقطه آغاز این دور تازه با برتری نسبی ایران همراه است و هوشمندی ماست که «برتری نسبی» به دست آمده را به «مزیت پایدار» برای منافع ملی تبدیل می کند. ان شاءالله
4- ایران باید کانال های مذاکراتی متعددی را در بحث هسته ای سازماندهی و مدیریت کند و با 3 کشور اروپایی درون آن کشورها و یا وین ، با روسیه در مسکو یا تهران و با هر طرف دیگری در جای خود مذاکره کند. بی تردید برگ مهمی از تاکتیک تازه حریف کور کردن نقاط قوت ما در نیمه اول ، از جمله القای همگرایی مصنوعی روسیه و حتی چین با غرب و همین طور کاهش اعتبار و انزوای گروه غیرمتعهدها با 114 عضو در جامعه بین الملل است.
مسکو و پکن انگیزه های بالایی برای مقاومت در برابر غرب دارند که به توازن «ژئواستراتژیک» آنها در برابر امریکا باز می گردد اما دیپلماسی هوشمندانه ایران «باید» مهارت خود را در بالا بردن کفه این 2 کشور حداقل در رقابت های منطقه ای نشان دهد.
5- همه 38 بیانیه صادر شده در اجلاس نوامبر قطعات پازلی هستند که راه را هموارتر می کند. دیپلماسی ایران باید با دقت در واژه واژه بیانیه کشورها پاسخ مناسب آن را تدارک ببیند و بازپس فرستد!
6- از جمله امتیازات ما در دور جدید مذاکرات این است که نه تعطیل و تعلیق بلکه چگونگی تکمیل چرخه سوخت دستور مذاکره است. این امتیاز ، حاصل برخورد هوشمندانه و همکاری آگاهانه با آژانس نیز بوده است لذا ارتقای هماهنگ سطح هوشمندی و همکاری ما با آژانس مهم است.
مختصر بگویم ، اگر تجربه سانتریفیوژ P2 یا تجربه پلونیوم و اخیرا چند برگ عادی ارائه شده به آژانس را فراموش نکرده باشیم ، هر سند و مدرک هر چقدر بی اهمیتی را من بعد در اختیار دیگران نخواهیم گذاشت!
7- مجموعه اطلاعات و کدهای خبری نشان می دهد که اطلاعات ماهواره ای غرب از تاسیسات ما بهنگام است اما باید با جاسوسی زمینی بویژه در حوزه های استراتژیک و دفاعی تکمیل شود. وظیفه قطعنامه 24 سپتامبر گذشته همین بود که با درخواست اختیارات فراتر از حتی پروتکل الحاقی برای بازرسان ، عملا این روزنه را باز کند، حال آن که قرار ما تاکنون اجرای داوطلبانه پروتکل بوده و حالا فراتر از آن برای ما تکلیف قلمداد می کنند! قبلا هم یادآور شده بودیم که بجا بود مجلس محترم قبل از تصویب طرح یک فوریتی توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی در صورت ارجاع پرونده به شورای امنیت (؟!) طرحی دو فوریتی را به تصویب می رساند که دولت را از هرگونه همکاری فراتر از پروتکل الحاقی با رعایت ملاحظات معطوف به امنیت ملی منع کند. هنوز هم دیر نشده است.
8- زمزمه تدوین مجدد پروتکل الحاقی دوم آغاز شده است. تجربه موفق ایران در حضور فعالانه در تدوین پروتکل اضافی مربوط به سلاحهای شیمیایی نشان می دهد که کشورمان باید بیش از پیش در تنظیم مقررات بین المللی مشارکت داشته باشد.
9- برتری ایران در نیمه اول بازی ، دستاورد تلاش همه کسانی است که از ابتدا تا همین اکنون عهده دار مسوولیت در این «پرونده ملی» بوده اند ، حاصل حداکثر استفاده نظام از عقل و خرد جمعی برای حفظ یک دستاورد بزرگ از کانال های مسالمت آمیز است لذا تقسیم بندی «حیدری و نعمتی» در وظایف ملی نه شایسته است و نه منصفانه. زحمات همه را باید پاسداشت و پذیرفت که در ادامه راه نیز همدلی و همراهی فرمول کارآمدی است!
10- برخورد کلیشه ای نداشتن ، حفظ و ارتقای روحیه وحدت ملی و همگرایی تمام اقوام و احزاب در نگهداشت این دستاورد ملی و نیز تدوین کارشناسانه و غیرشعاری مزیتهای پایدار انرژی هسته ای برای کشور از جمله وظایف رسانه ها در مقطع کنونی است.
و سرانجام این که حتی اگر پیروز صددرصد نیمه اول بازی هسته ای باشیم ، داوری تاریخ از دست برنده پایان نیمه دوم نام خواهد برد. بازی پیچیده تر شد ، هنرمندی دیپلماسی ما در این مرحله هم باید از ذکاوت و ابتکار افزون تری بهره بگیرد.



بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین