آفتابنیوز : 
دو سال از این ماجرا گذشت و آنها به هیچ یك از تعهدات خود پایبند نبودند و شرط كسب اعتماد را تعطیلی كامل تولید سوخت هسته ای اعلام نمودند و نشان دادند كه از ابتدا نیز
دروغ می گفته اند و می خواسته اند وقت را بگذرانند و فرصت را از ایرانی ها بربایند.
این سه كشور در روزهای اخیر پیشنهادی را با تأخیر ارائه دادند كه شرط فروش سوخت هسته ای به ایران را ( در صورت قطع تولید آن در ایران) به موضوعات حقوق بشر و صلح و مبارزه با تروریسم موكول كرده اند، آن هم فقط روسیه را به عنوان منبع تأمین سوخت هسته ای معرفی كرده اند مبحث حقوق بشر و صلح و تروریسم نیز مبحثی است كه مثل موضوع "اعتمادسازی" حد و مرزی برای آن مشخص نكرده اند.
اروپایی ها یكی از صدها شرطی كه برای پیوستن تركیه به اروپا تعیین كردند، رعایت حقوق بشر بود و یكی از ملاكهای رعایت حقوق بشر خارج شدن زنای با محارم از جرم بودن اعلام
شد.
به زودی شرط آزادی همجنس بازان را هم به عنوان ملاك در رعایت حقوق بشر اعلام خواهندنمود.
ملاك صلح طلبی را هم به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی و ملاك مبارزه با تروریسم را هم مقابله با اسلام گرایی در ایران و جهان اعلام خواهند كرد.
به هر حال اروپایی ها با تعیین شروطی غیرقابل پذیرش نشان دادند كه از ماهیتی مشترك با آمریكا برخوردارند، گرچه گاه اختلاف منافعی با آن دارند.
در روزهای اخیر نیز این سه كشور با كمك آمریكا در شورای حكام آژانس بین المللی حكام، قطعنامه ای را صادر كردند كه طی آن برخلاف حقوق به رسمیت شناخته شده بین المللی عملاً حق ایران را به رسمیت نمی شناسند.
امروزه برای مردم ایران مشخص شده است كه غرب و سه كشور اروپایی به كشور ما دروغ گفته اند و آنها عملاً خواستار ممانعت از پیشرفت ایران هستند.
این آگاهی عمومی، منجر به همبستگی ملی در این زمینه شده و مشاركت عمومی را در دفاع از حق ایرانی فراهم آورده است.
اگر پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد برود و در آنجا نیز طبق قانون حاكم، یعنی قانون جنگل، قطعنامه مشابهی علیه ایران صادر شود و تحریم ها و تهدیدهایی علیه ایران به تصویب برسد، با مقاومت مردم ایران مواجه خواهند شد.
این مقاومت ناشی از این آگاهی و همبستگی ملی است و برای كشور و نظام اسلامی، اهمیت بسیاری دارد.
مردم می دانند كه مسؤولان كشورمان همه راه های مسالمت آمیز و معتدل را پیموده اند و همه راه های ممكن را برای اجتناب از رویارویی اقتصادی و نظامی طی كرده اند و لذا اگر توافقی حاصل نشده است و اگر كار به هر نوع رویارویی برسد، تقصیر را از آن غرب می دانند.
حال فرض كنیم كه مسؤولان با آگاهی از عمق ماهیت غرب به تقاضای وزرای اروپایی وقعی نمی گذاشتند و كار به آنجا كشیده می شد كه امروز كشیده شده و یا ممكن است در آینده كشیده شود. آن گاه خناسان، جریان هایی به راه می انداختند و می گفتند كه اگر به پیشنهاد سه وزیر اروپایی اعتنا می كردیم، همه خواسته ها و حقوقمان را می توانستیم در مذاكرات دیپلماتیك به دست آوریم و دیگر كار به اینجاها كشیده نمی شد.
عوامل داخلی بیگانگان و نیز ساده لوحان خودی نیز ندا سر می دادند كه سه وزیر اروپایی كتباً متعهد شده بودند كه حقوق ایرانی را نه تنها به رسمیت شناخته، بلكه آماده بودند ایران را در دسترسی به انرژی هسته ای كمك كنند.
مگر همین خناسان به اتكای رواج شایعه آمادگی سایر كشورها برای تقبل خسارت جنگ عراق علیه ایران و پرداخت خسارات به كشورمان سعی نمی كردند جبهه داخلی را تضعیف كنند؟
مگر براساس همین شایعات نمی گفتند كه ایران می تواند به رغم اشغال خاكش توسط عراق، با روشهای صلح آمیز نه تنها خاك خود را پس بگیرد، بلكه می تواند خسارات جنگ را نیز
دریافت كند؟
ایران آن زمان به این شایعات بی اساس توجه نكرد و فقط وقتی سازمان ملل متحد در قطعنامه رسمی 598 بر حق ایران در دریافت خسارات جنگ تأكید كرده بود، همراه با شرایط دیگر آتش بس را پذیرفت.
اما با گذشت چندین سال از قطعنامه، كدام یك دلار را به ایران به عنوان خسارت جنگ تحویل داده اند؟
اگر عراق درگیر اشغال كویت نشده بود و صدام نیاز به تمركز نیروهای خود در جبهه ها برای مقابله با آمریكا پیدا نمی كرد، هرگز اسرای ما را آزاد نمی كرد و سرزمین های اشغال شده ایران را بازپس نمی داد.
وقتی سه كشور اروپایی به وعده مكتوب خود عمل نكردند، آیا به وعده پرداخت خسارت جنگ كه فقط در حد شایعه بود، وفا می كردند؟
این درسی است كه باید از تحولات فرا بگیریم. خلف وعده اروپایی ها، پاسخ كسانی نیز هست كه در طول جنگ و بعد از آن ایران را به پذیرش وعده های پوچ و در حد شایعه غرب و اعراب ترغیب می كردند. وعده های پوچی كه فقط در حد شایعه بوده و هیچ وعده مكتوب و امضاشده ای را نیز شامل نمی شد.
اكنون نیز باید فرض را بر این بگذاریم كه در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز بدترین قطعنامه ها علیه ایران صادر شود و بهانه به دست آمریكا و اسرائیل برای حمله نظامی به ایران بدهند. باید خود را برای چنین حالتی نیز آماده كنیم، ولی با این حال بدانیم كه آمریكا خود را در مقابل ملت عراق درمانده می یابد و قطعاً در مقابل ملت ایران درمانده تر خواهد بود.
امروز خاورمیانه در محور تحول قرار دارد و یك دهه پرتلاطم را شاهد خواهد بود. امروز تمدن اسلامی با محوریت جمهوری اسلامی ایران در حال شكل گیری است. به خواست خداوند متعال و همان طور كه حضرت امام(ره) وعده داده اند این قرن، قرن اسلام است و اسلام ابرقدرتها را به خاك مذلت خواهد نشاند.