آفتابنیوز : همانطور که می دانید آقای دکتر لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان روز شنبه در دیدار با ندیم عیسی الجابری؛ دبیر کل حزب فضلیت عراق در جمع خبرنگاران در خصوص مذاکره با کشورهای اروپایی گفت: «در شرایط فعلی معتقدم در آینده نزدیک مذاکرات با سه کشور اروپایی مثل مذاکراتی که با روسیه، چین و کشورهای غیرمتعهد داریم، انجام خواهد شد. به عنوان اولین سؤال به نظر جنابعالی روند مذاکرات با روسیه، چین و کشورهای غیرمتعهد تاکنون چقدر پیشرفت داشته و دلیل درخواست مجدد برای مذاکره با اروپا چه می تواند باشد؟
- دکتر قهرمانپور: آنچه در رابطه با چین و روسیه و کشورهای غیرمتعهد رخ داده، نه مذاکرات به مفهوم اخص آن، بلکه یکسری گفتگوهای مقطعی و چانه زنی بوده است.
اصولا در نظام بین الملل تک قطبی کنونی، این کشورها نه توان آن را دارند که با ایران مذاکره کنند و تعهدات عملی بدهند و نه به دنبال ایجاد دردسر برای خود از طریق انجام مذاکرات با ایران هستند. اما در این میان باید عرض کنم که وضعیت اروپا عمدتا متفاوت از کشورهایی چون چین، روسیه و کشورهای غیرمتعهد است. اروپا نیز همانند آمریکا – هر چند کمتر از آن – منافع استراتژیک در خاورمیانه دارد که به خاطر آن حاضر است هزینه چالش های مقطعی با آمریکا را بپذیرد و تن به مذاکره با ایران بدهد. اما روسیه و چین اصولا چنین منافعی در خاورمیانه ندارند. روسیه بیشتر نگران توسعه اقتصادی خود از طریق فروش تسلیحات بر جای مانده از شوروی سابق است و چین نیز به دنبال کاهش تنش با آمریکا برای پیشبرد برنامه های اقتصادی خود است. بر این اساس به اعتقاد بنده ماهیت مذاکرات با اروپا به مراتب متفاوت از ماهیت چانه زنی ها با روسیه و چین و کشورهای غیرمتعهد است. بنابراین می توانم بگویم که درخواست مجدد از اروپا برای آغاز مذاکرات در وهله نخست یک اقدام اعتماد ساز از جانب ایران محسوب می شود و در نوع خود مثبت است و این علامت را به دنیا می فرستد که ایران حاضر به حل و فصل مسایل از طریق شیوه های غیردیپلماتیک و نظامی نیست و دیپلماسی را بر برخورد نظامی هر چند محدود ترجیح می دهد. دومین دلیل این است که با آغاز مذاکرات با اروپا روند حل بحران هسته ای کشور از وضعیت سرگردانی و بلاتکلیفی چند ماه گذشته خارج شده و حداقل یک مسیر مشخص پیدا می کند و به قول معروف ایران تریبونی جهانی برای بیان نظرات خود پیدا می کند. دلیل سوم کاهش فشارها بر ایران و ایجاد یک فضای روانی و سیاسی مناسب در داخل و خارج جهت مدیریت بحران می باشد؛ بدون این امر ممکن بود فشارها علیه ایران افزایش یافته و تصمیم گیران هسته ای را با وضعیت دشواری مواجه کند.
به نظر شما آمادگی اروپا تحت این شرایط به ادامه مذاکره فعال با ایران چقدر است؟
- اگر واقع بینانه برخورد کنیم اروپا در مقطع کنونی انگیزه چندانی برای مذاکرات جدی ندارد، هر چند تیم هسته ای ایران ظاهرا موضوع را خیلی جدی گرفته است. اروپایی ها به این نتیجه رسیده اند که بسته و پکیج پیشنهادی آنها به ایران امتیاز بزرگی بود که به ایران داده شد و اجرای تعهدات اروپا می توانست نه تنها بحران هسته ای ایران را حل کند، بلکه ایران را در بلند مدت به یک بازیگر عادی نظام بین الملل و نیز قدرت منطقه ای تبدیل کند. اما با انتخاب تیم جدید هسته ای و رفتار خاص آنها و نیز عملکرد پیچیده و پیش بینی ناپذیر ایران در گذشته، اروپایی ها به این نتیجه رسیدند از نظر رفتاری روسیه بهتر می تواند با ایرانی ها تعامل کند تا اروپا. از همین رو در اجلاس نوامبر هم اروپایی ها غیرمستقیم توپ را به زمین روسیه همکار و شریک هسته ای ایران انداختند و خود را با زرنگی از مذاکرات جدی کنار کشیدند. اما اکنون به نظر می رسد که حتی اگر اروپا مذاکرات با ایران را جدی بگیرد، بعید است به راحتی و بدون گرفتن امتیازات بزرگتر حاضر باشد به چارچوب قبلی مذاکرات ایران – اروپا برگردد. اروپا به خوبی واقف است که مذاکرات دور جدید برای تیم هسته ای بیشتر حالت پرستیژی و مصرف داخلی را دارد و می کوشد با ظرافت مانع از انجام این کار شود. اظهارات جک استراو در مورد وجود اسنادی دال بر تخطی ایران از پادمان ها را نیز می توان در همین راستا تحلیل کرد. اروپا حداقل اولین جلسه مذاکرات را بازی دوستانه و نه رسمی می داند و از همین رو تلاش می کند بازی، رسمی نشود هر چند تیم ایرانی حداقل در ظاهر چنین موضعی دارد. تیم هسته ای باید محتاط باشد مذاکرات را به تله ای برای ایران تبدیل کند. وارد شدن در مذاکرات آن هم با ارسال نامه به اروپایی ها، تعلل آنها در پاسخ دادن، تهدید پیش از مذاکره اگر با توقف ناگهانی مذاکرات آن هم از سوی تیم ایرانی همراه شود، آشکارا به نفع اروپا و آمریکا می باشد و این پیام را می فرستد که ایران رفتار متناقضی در موضوع هسته ای دارد و این با روح مذاکرات که اعتمادسازی می باشد در تناقض است. متاسفانه باید عرض کنم که برخی رفتارهای تیم هسته ای دارای تناقض هایی حداقل برای اهل نظر و تحلیلگران است؛ گویی برخی اعضا از آنچه در پشت پرده گذشته و می گذرد خبر ندارند و در نهایت یک گام به جلو و دو گام به عقب می گذارند.
با این اوصاف به نظر شما تیم هسته ای با کدام استراتژی در دور جدید مذاکرات باید وارد گفتگو وتعامل با اروپا شود؟ واساسا چه گزینه هایی فرآوری تیم هسته ای وجود وارد و فرصت هر کدام چگونه است؟ - موثرترین و کارآمدترین استراتژی برای ایران در مقطع کنونی بازگشت به چارچوب مذاکرات قبلی ایران – اروپا و توافق تهران و پاریس است. به هر حال این توافق نتیجه زحمات کارشناسان، مذاکره کنندگان، مطبوعات و تصمیم گیران در سطوح مختلف بوده و نباید به راحتی آن را کنار گذاشت و مسأله ملی را به یک مسأله جناحی و فرو ملی کاهش داد. اصرار بر موضوعی که بی فایده بودن آن از قبل مشخص است و رویه های حقوقی و دیپلماتیک هم آن را تایید می کند، صرفا به توقف مذاکرات منجر می شود که در مقطع کنونی یک باخت برای ایران محسوب می شود. اجلاس نوامبر آژانس صرفا پنجره ای را به روی ایران گشوده است، درها هنوز بسته است و باز کردن آن نیازمند تدبیر و خردورزی است و نه افتادن در دام تصورهای ساده از جهان پیچیده سیاست. به اعتقاد بنده در شرایط کنونی قاطعانه باید به فکر استفاده از امکانات پنجره باشیم و آن را دروازه تصور نکنیم. غیر این یعنی مذاکره با تصورات و نه واقعیت ها. بسته شدن این پنجره بی تردید تهدیداتی را متوجه ایران خواهد کرد و حتی می تواند فرصت های کنونی را هم به تهدید تبدیل کند. روس ها طی چند دهه و بلکه یکصد سال گذشته نشان داده اند شرکای قابل اطمینان نیستند و اغلب نگاهی تجاری و معامله گرانه به سیاست خارجی دارند.
مذاکره با روس ها به مراتب سخت تر و پیچیده تر از مذاکره با اروپایی ها خواهد بود، ضمن اینکه روس ها از این فرصت، بیشتر برای نزدیکی به آمریکا و اروپا از یک طرف و تامین منافع خود از طرف دیگر بهره خواهند گرفت و قدرت مانور طرف ایرانی را به شدت محدود خواهند کرد. بنابراین وضعیت کنونی ما پیچیده است و ایران با اجلاس اخیر آژانس وارد یک بازی پیچیده شده که احتمال برد را به صورت قابل توجهی کاهش داده است. آمریکا و اروپا با حمایت از طرح روسیه که غیرعملی بودن آن از هم اکنون واضح است، درصددند اجماع جهانی علیه ایران را هر چه بیشتر تقویت کنند. ایران یا این طرح را می پذیرد یا نمی پذیرد و یا به صورت موقت قبول می کند در هر سه حالت آنچه ایران به دنبال آن می باشد محقق نخواهد شد زیرا:
1- اگر ایران طرح را بپذیرد به معنای عقب نشینی کامل از مواضع گذشته خواهد بود.
2- اگر طرح را نپذیرد، آمریکا و اروپا ادعا خواهند کرد ایران از اول هم به دنبال خرید وقت و فریب آژانس بوده است. در این حالت روسیه هم به صف آمریکا و اروپا خواهد پیوست و فشارها بر ایران سه جانبه خواهد بود.
3- اگر طرح روسیه را به صورت موقتی بپذیرد، احتمال گذر ایران از آستانه هسته ای به شدت کاهش خواهد یافت و در این فاصله آمریکا، اروپا و روسیه و آژانس استراتژی خود برای محدودتر کردن ایران تنظیم و عملی خواهند کرد.
بنابراین به نظر می رسد که بهترین راه خروج از این وضعیت پیچیده، بازگشت به چارچوب قبلی مذاکرات ایران – اروپا باشد.