آفتابنیوز : سرویس سیاسی- «ما برای اینکه به اهداف ملی دست پیدا کنیم و برای اینکه کشور را از تحریم ظالمانه نجات دهیم و برای اینکه روابطمان را با دنیا براساس تعامل سازنده بنیانگذاری کنیم در این عرصه ورود کردهایم.» حسن روحانی کاندیدای دور یازدهم ریاستجمهوری در سخنرانی تبلیغاتی خود در گرگان با تمرکز بر روی شعارهای مرتبط با سیاست خارجی و با بیان این سخنان، سعی داشت تا افکار عمومی را از حقیقت اهمیت آن آگاه کند.
به گزارش آفتاب، روحانی تاکید میکرد که اين سياست خارجي به دنبال آن است که از طريق تنشزدايي، اعتمادسازي، دوری از امنيتیشدن، بهبود چهره و پرستيژ ايران، ديپلماسي فعال و روابط با ساير کشورها و سازمانهاي بينالمللي، زمينه را برای رشد و توسعه اقتصادي کشور در چارچوب اسناد بالادستي مهيا سازد. و از همینرو است که در آستانه دو سالگی دولت یازدهم، اولین نکتهای که در بررسی عملکرد این دولت در ذهن متبادر میشود، نحوه عملکرد آن در سیاست خارجی کشور است. دولت یازدهم در شرایطی بر سر کار آمد که چشمانداز سیاست خارجی ایران چیزی جز اعمال تحریم، انزوا و حتی تهدیدات نظامی نبود. دولت نهم و دهم با در پیشگرفتن سیاستهای تنشآمیز، فضای دیپلماسی کشور را به سمتی پیش برده بود که قطعنامههای شورای عالی امنیت سازمان ملل علیه ایران در بستر اقتصادی و اجتماعی و روانی مردم ایران اثراتی عمیق نهاده بود.
در همین فضا بود که دولت یازدهم با شعار گسترش تعامل با دنیا و تلاش برای کاهش خشونت، نخستین گامهای خود را در تحقق اهدافش برداشت؛ و در عمر کوتاه دو ساله خود، اولینهای بسیاری مانند گفتوگوی تلفنی با رئیس جمهوری آمریکا، را در تاریخ انقلاب اسلامی رقم زد. در این میان بیشترین توجهها معطوف به پروندهای بود که به مدت 12 سال در بن بست محصور شده بود و پیدا کردن راه برونرفتی برای آن، بهزعم بسیاری بزرگترین چالش دولت یازدهم محسوب میشد. پرونده هستهای ایران که به لطف تلاشهای دولت گذشته، ایران را تا مرز خطر حملات نظامی پیش برده بود، آنچنان گرفتار غل و زنجیر شده بود که پیشبرد آن نیازمند گماردن وزیری کارآزموده و به کارگرفتن تیم مذاکره کننده برجسته و البته صبوری و وقت بسیار بود. سیاست حسن روحانی در مساله هستهای ایران، تلاش برای خروج پرونده ایران از شورای امنیت در کنار تکمیل فناوری هستهای در کشور است.
مذاکرات هستهای ایران و 6 قدرت جهانی علیرغم کارشکنیهای داخلی و خارجی، آهسته و پیوسته راه خود را پیمود و بارها و بارها تمدید شد تا سرانجام با تفاهمنامه لوزان که به موجب آن طرفین عنوان کردند به یک چارچوب کاری مشترک برای ادامه مذاکرات به اجماع رسیدهاند، دنبال شد.
در حالی که تا پایان ضرب الاجل مذاکرات ایران و آمریکا 10 تیرماه زمان چندانی نمانده است، برخی از کارشناسان این میزان گفتوگو و تعامل با جهان را یکی از نقاط قوت سیاست خارجی دولت تدبیر و امید میدانند و حل شدن مشکلات پیرامون این پرونده را شروع توسعه سیاست خارجی دولت میدانند.
علی خرم کارشناس و تحلیلگر ارشد امور بین الملل یکی از همین کارشناسان است که در گفتوگو به «آفتاب» ضمن اشاره به اهمیت توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی گفت: سیاست خارجی ایران در گروی حل شدن برنامه هستهای آن است؛ در نتیجه سیاست بینالملل و منطقهای ایران منوط است به حل پرونده هستهای.
وی درباره تاثیر توافق هستهای بر چشمانداز سیاست خارجی ایران گفت: اگر این پرونده به شکل مناسب حل شود، در سطح منطقه و جهان موقعیت ایران دچار یک بازسازی اساسی خواهد شد و رفتار و روابط جهان و منطقه با ایران تغییر خواهد کرد.
خرم افزود: افرادی که میخواهند در منطقه در برابر ایران بایستند اگر پرونده هستهای به خوبی حل شود، و ایران روابط خود را با جهان ترمیم کند، بسیاری از آنها بهجای ایجاد تنش و خصومت راه همکاری و تعامل با ایران را در پیش خواهند گرفت. بنابراین روابط ایران با کشورهای خاورمیانه یا سایر کشورها را نمیتوان به صورت مجزا از مذاکرات هستهای مورد بحث و بررسی قرار داد.
وی با اشاره به عملکرد دولت در گستره سیاست خارجی گفت: به طور مثال حجم روابط اقتصادی ایران و اتحادیه اروپا تا سال 1384 چیزی در حدود 35 میلیارد دلار بود، در فاصله سال 1384 تا سال 1392 این حجم به میزان کمتر از 1 میلیارد دلار تنزل پیدا کرد، امسال یعنی سال 1394 حجم روابط به 8 میلیارد دلار صعود کرده است؛ بنابراین روابط ایران و اتحادیه دوباره به دوران رشد خود بازگشته است.
این کارشناس در پایان تصریح کرد: این دستاورد زیر سایه مذاکرات هستهای بوده و ادامه مذاکرات و تعاملات نیز منجر به گسترش بستر سیاست خارجی ایران به آن شکلی که مد نظر دولت است، منجر خواهد شد.
سیاستهای منطقهای زیر سایه پرونده هستهای
اظهار امیدواری کارشناسان از روند پیشرفت سیاست خارجی دولت، در حالی صورت میگیرد که برخی دیگر از کارشناسان مسائل بینالملل معتقدند که اگرچه دولت توانسته در عرصه حل پرونده هستهای موفق عمل کند و توجه و تمایل جامعه غربی را بهخوبی با خود همراه کند، اما پنهانشدن سیاستهای منطقهای زیر سایه آن، ضعف دولت در عرصه سیاست خارجی محسوب میشود. در حالی که یکی از اولویتهای حسن روحانی در ابتدای ورود به پاستور، عادیسازی و توسعه تعامل با همسایگان ایران مطرح شده، اما برخی معتقدند تا کنون تمامی توجه او معطوف بوده به پرونده هستهای و نسبت به مسائل خاورمیانه و در راس آن قدرت گرفتن گروههای تکفیری توجه مطلوب را نداشته است.
طی دو سال اخیر خاورمیانه به یکی از پرتنشترین دورانهای خود گرفتار شد و در اثر بیثباتیها، برخی از کشورهای منطقه به مرز خطر تجزیه و نابودی کشیده شدند. از طرف دیگر برخی از کشورهای منطقه که از نتیجه به سرانجام رسیدن مذاکرات هستهای در هراس بودند، بر بار تنشهای منطقه افزوند.
احسان هوشمند پژوهشگر و کارشناس مسائل منطقه در این باره به «آفتاب» گفت: تا کنون دولت حسن روحانی در راستای تحقق بخشیدن به سیاستها و وعدههایی که پیشتر توسط دولت یازدهم در رابطه با کاهش تنشهای بینالمللی مطرح شده بود، توانسته موفق عمل کند و دستاوردهای مهمی به ویژه در رابطه با کشورهای غربی و با پیگیری پرونده هستهای، به دست آورد.
وی افزود: حال آنکه از زاویهای دیگر، دولت در مسائل منطقهای نتوانسته به آن اندازه خوش بدرخشد و متاسفانه نسبت به گذشته، شاهد کاهش مناسبات مسالمتآمیز منطقهای هستیم. میتوان تمرکز دولت بر مسئله برنامه هستهای و رفع چالشهای آن را یکی از عوامل کاهش تمرکز دولت بر مسائل منطقه به ویژه پس از ظهور گروههای تکفیری مانند داعش، دانست.
هوشمند معتقد است با توجه به نقش فزاینده ایران در خاورمیانه، با توجه کافی دولت به کشورهای همسایه بسیاری از مسائل مهم منطقه قابل بررسی و حل شدن است. او گفت: در این زمینه دولت میتوانست سطح رفت و آمدها و تعاملات دیپلماتیک خود را در منطقه افزایش دهد و با عربستان، ترکیه، کشورهای حومه خلیج فارس و حتی بخشهایی از اپوزیسیون سوریه و جریانهای سنی عراق، رابطه بیشتری برقرار کند تا موقعیت ایران را بیشتر از گذشته بهبود ببخشد.
وی تصریح کرد: به نظر میرسد دولت آنگونه که باید دولت در زمینه اتفاقاتی که در همسایگی شرقی و غربی ما ما در جریان است، نقشی فعال ایفا نمیکند و برخی از مسئولیتها را به نهادهای دیگر تفویض کرده است.
او در پایان با اشاره به پتانسیل دولت برای به کارگیری سیاستهای منطقهای در راستای تامین منافع خود گفت: ظرفیت دستگاه دیپلماسی ما بسیار بیشتر از آن است که فرصتها را برای بهبود موقعیت خود از دست بدهیم. ایران میتواند با تحکیم روابط خود با کشورهایی مانند پاکستان، ترکیه، عربستان، مصر و سایر کشورهای منطقه و با دیدار و گردهمائی با رهبران سیاسی آنها، علاوه بر آنکه موقعیت منطقه ای خود را بیشتر از گذشته تثبیت کند، به حل مسائل پیچیده و بحرانهای خاورمیانه نیز بپردازند؛ که البته تا کنون به آن توجه چندانی نشان داده نشده است.