کد خبر: ۳۱۳۴۲۲
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۹

مماشات با تندروها هزينه‌ساز است

سال، سالِ انتخابات است و به همين دليل فضاي سياسي و حتي اجتماعي كشور تحت تاثير اين اتفاق مهم است، اتفاقي كه قرار است تركيب قانونگذاران و ناظران را براي چهار سال تعيين كنند، چهار سالي كه با پساتوافق و در نتيجه پساتحريم هم‌زمان شده است تا بتوان اين طور گفت كه مجلس دهم در يكي از مهم‌ترين برهه‌هاي تاريخ سي و چند ساله جمهوري اسلامي تشكيل و فعاليتش را شروع خواهد كرد.
آفتاب‌‌نیوز :
دقيقا به همين دليل پرسش‌هایی با اين مضامين «جريان اصلاحات و اعتدال در چه فضايي آماده ورود به انتخابات مي‌شوند؟»، «آيا اصولگرايان مي‌توانند «بالاخره» با ليستي واحد در انتخابات اسفند 94 حاضر شوند؟»، «تكليف فضاي انتخاباتي با تندروی‌های احتمال به يقينِ تندروها چيست؟» و... ذهن جامعه را به خودش مشغول كرده است. لطف‌ا... آجوداني مورخ و مدرس دانشگاه در این‌باره می‌گوید: «مماشات با آنها تا حدودي ناشي از مصلحت‌انديشي برآمده از جلوگيري و كاهش تنش‌هايي است كه دامنه‌دار شدن آنها مي‌تواند مصالح و منافع ملي را به خطر بيندازد. دقت كنيم كه سرشت تندروي با خشونت پيوند خورده است و در اين فرآيند آنها چندان خود را به قانون پايبند نمي‌دانند و مي‌توانند جامعه را آبستن حوادث تند غيرقانوني خود سازند.» متن گفت‌وگوي لطف‌ا... آجوداني با «آرمان» در ادامه آمده است كه مي‌خوانيد: 
 
 برخي بر اين باورند كه اتفاقات دو سال اخیر كه بازگشت اميد را در پي داشته است، شانس حضور تندروها را كم كرده است و به همين دليل آنها مي‌دانند گرم شدن تنور انتخابات يعني شكست حتمي‌شان. 

قطعا پس از پيروزي روحاني و استقرار دولت تدبير و اميد و تحولات ناشي از سياست‌ها و برنامه‌ها و عملكرد دولت اعتدالگرا، تندروها به‌شدت نگران از دست دادن موقعيت خود در مجلس هستند. تندروها به خوبي واقفند يك انتخابات پرشور حداكثري، مي‌تواند موجب از دست دادن بسياري از صندلي‌هاي آنان در مجلس شود. از اين‌رو آنها خوشحال‌تر خواهند بود تا تنور انتخابات مجلس چندان گرم نباشد تا از امكان بيشتري براي پيروزي در رقابت‌هاي انتخاباتي برخوردار شوند. 

 در صورت پديد آمدن چنين فضايي چه بايد كرد؟

 براي جريان اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان حامي دولت بسيار اهميت دارد تا با ايجاد انگيزه‌هاي لازم و استفاده از همه ظرفيت‌هاي سياسي و اجتماعي خود، زمينه‌هاي مشاركت حداكثري براي برگزاري يك انتخابات پرشور را فراهم سازند. همچنين بايد سعي شود تا به طرق مختلف اقدام به خنثي‌سازي تحركاتشان كرد، به هر حال آنها تهديدي جدي هستند و دقيقا به همين دليل ممانعت از نتيجه‌گيري شان، ضروري است. 

 اصولا چه مرجع يا افرادي براي خنثي‌سازيي‌هاي رفتارهاي تندورها بايد احساس مسئوليت بیشتری كنند؟ 

نقش متوليان اجرايي برگزاري انتخابات مجلس و احزاب و تشكل‌هاي سياسي و مدني و به ويژه رسانه‌ها در تنوير افكار عمومي و تهييج و ترغيب مردم براي شركت گسترده‌تر در انتخابات، بسيار مهم و در خنثي كردن تمايل و تلاش‌هاي رقيب، موثر است. 

 تندروها به دنبال چه هدفي هستند؟

آنها از همه توان خود استفاده مي‌كنند تا به هر شكل ممكن جريان اصلاحات و اعتدال را با چالش روبه‌رو سازند. آنها به دنبال بازسازي و تقويت قدرت خود از پي شكست در رقابت انتخاباتي رياست‌جمهوري دوره يازدهم هستند. آنها به اين مساله آگاه هستند كه فضاي اميد و نشاط به وجود آمده از سال 92 به بعد، باعث مي‌شود تا مردم تندروها را به حاشيه رانده تا بلكه مجلسي همسو با دولت تشكيل شود و از اين طريق بتوان با استفاده از فضاي جديد به وجود آمده براي كاهش مشكلات اقدامات لازم انجام شود. 

 به نظر مي‌رسد دولت گاهي با آنها مماشات مي‌کند. دليل اين كوتاه آمدن‌ها چه چيزي مي‌تواند باشد؟

مماشات با آنها تا حدودي ناشي از مصلحت‌انديشي برآمده از جلوگيري و كاهش تنش‌هايي است كه دامنه‌دار شدن آنها مي‌تواند منافع ملي را به خطر بيندازد. دقت كنيم كه سرشت تندروی با خشونت پيوند خورده است و در اين فرآيند آنها چندان خود را به قانون پايبند نمي‌دانند و مي‌توانند جامعه را آبستن حوادث تند غيرقانوني خود سازند.
 
 توافق هسته‌اي در سال انتخابات به دست آمد. اين دو اتفاق را مي‌توان به هم ربط داد؟

هم‌زماني توافق هسته‌اي با سال منتهي به انتخابات، يك اتفاق برنامه‌ريزي شده و هدفدار نبوده است. گرچه هم‌زماني اين توافق، قطعا با توجه به انتخابات پيش روي مجلس به نفع دولت تدبير و اميد و حاميانش است. به هرحال، اتفاقات اين دو سال و البته توافق نهايي هسته‌اي، جامعه را به اين تحليل رسانده است كه اعتداليون بهتر و موثرتر از اصولگرايان هستند و مي‌توانند شرايط مطلوبي را برای همه حوزه‌هاي كشور فراهم كنند. 

  اينكه گفته مي‌شود برخی اصولگرايان به دليل فضاي به‌وجود آمده نگران انتخابات هستند، تا چه ميزان درست است؟

قطعا اصولگرايان به دليل فضاي اميدبخش به وجود آمده پس از توافق، از آن رو كه اين توافق موجب افزايش اميد و اعتماد مردم به دولت و تقويت جايگاه و پايگاه اجتماعي دولت تدبير و اميد شده است، براي سرنوشت خود در رقابت‌هاي انتخاباتي مجلس پيش روي نگران هستند. اين طيف بعد از اينكه در مجالس سه گانه هفتم تا نهم بدون دردسر اكثريت را به خودش اختصاص داد، حالا با چالشي جدي روبه‌رو است. 

 پس چرا با وجود شرايط فعلي، تلاش نمي‌كنند تا با ليستي واحد در انتخابات شركت كنند؟

اصولگرايان براي رسيدن به اجماع در ميان خود تلاش مي‌كنند، اما شرايط چندان مطلوبي براي به ثمر نشستن اين تلاش برايشان وجود ندارد چرا كه درست است اصولگرايي اشتراك لفظي ميان آنان است، اما در عمل ميان آنها فراتر از اختلاف سليقه، پاره‌اي تضادهاي اساسي وجود دارد و دقيقا به همين دليل، همانطور كه نتوانستند در انتخابات 92 و 90 متحد شوند، در انتخابات اسفند سال جاري هم اين «مهم» برايشان روياي محال خواهد بود.

  يعني همسو شدن و رسیدن به یک لیست واحد براي آنها تا اين حد سخت است؟

بله؛ رسيدن به اجماع ميان آنان سخت است زيرا مكانيسمي براي رسيدن موفق به اين اجماع هنوز ميان آنها تعريف نشده است و علت ديگر هم اين است كه اختلافاتشان، اختلاف‌هايي ريشه‌اي است كه قابل حل نيست. 

  اين وضعيت براي يك جريان ريشه‌دار نقطه ضعفي بزرگ است. علتش چيست؟

صد در صد! نقطه ضعف بزرگي است كه به آنها ضربه هم خواهد زد. اما تاكيد مي‌كنم براي جلوگيري از اين آسيب و ضربه و برون‌رفت از اين تنگنا نيازمند مكانيسمي هستند كه با تكيه بر آن گام بردارند. اما نه اين مكانيسم را تعريف كرده‌اند و نه از شرايط مناسبي براي تعريف و استفاده از يك مكانيسم كارآمد در جهت رسيدن به اجماع و همدلي درون سازماني برخوردارند، زيرا با وجود اشتراك مواضع آنان در برابر جناح رقيب، اختلافات درون گروهي آنان با يكديگر عميق است. 

 گروهي علي لاريجاني را داراي ويژگي‌هاي لازم براي محوريت اصولگرايان مي‌دانند. اين ذهنيت صحيح است؟

آقاي علي لاريجاني داراي پتانسيل لازم براي محوريت بخش‌هايي از اصولگرايان است، اما براي تماميت اصولگرايان اين پتانسيل و توانايي را ندارد زيرا كليت اصولگرايان داراي انسجام كافي براي اتخاذ مواضع و رويكرد واحدي نيستند كه بخواهند حول لاريجاني يا هر شخص ديگري متحد و ساماندهي شوند. 

  آقای لاريجاني مي‌تواند تندروهاي پايداري را به سنتي‌هاي اصولگرا نزديك كند؟

نه؛ آقای لاريجاني قادر به نزديك كردن تندروهاي جبهه پايداري به اصولگرايان سنتي نيست، چون همين انشقاق جبهه پايداري از اصولگرايان سنتي نتيجه و نشانه عدم امكان وحدت كارآمد و پايدار ميان آنان است. همچنين اين را هم بايد در نظر گرفت كه پايداري‌چي‌ها ذهنيتي كاملا منفي نسبت به علي لاريجاني دارند. 

 احتمال همنشيني انتخاباتي رئيس مجلس با طيف همفكر با دولت چقدر است؟

رئيس مجلس در پاره‌اي از مواضع خود نشان داده است كه برخلاف تندروها، ضرورت اعتدال و حمايت از دولت تدبير و اميد را حداقل در بعضي از موارد درك مي‌كند. لاريجاني در عمل نشان داد كه اين واقع‌بيني را دارد كه تندروي در مخالفت با دولت تدبير و اميد مي‌تواند حتي به موقعيت خودش ضربه بزند. از اين‌رو لاريجاني اين هوشمندي را دارد كه نخواهد با اتخاذ تندروي عليه دولت، موقعيت خودش را در افكار عمومي و اكثريت مردم حامي دولت تدبير و اميد به خطر بيندازد. لاريجاني علاقه‌مند است هرچند با احتياط و محافظه‌كارانه اما تا حدود زيادي مرزي ميان خود با تندروها بكشد، تا ضمن استفاده از حمايت اصولگرايان معتدل، از حمايت بخش‌هايي از حاميان دولت تدبير و اميد نيز برخوردار باشد. قطعا وي حتي به گرفتن بخشي از آراي انتخاباتي حاميان دولت براي ورود خود به مجلس و فراتر از آن رياست مجدد مجلس نظر دوخته است. 

  آقای لاريجاني مي‌تواند در حوزه انتخابيه قم بر حمايت اصلاحات و اعتدالگرايان حساب كند؟

بستگي به رفتار لاريجاني و مواضع او در ادامه و تقويت رويكردش در نزديكي به دولت تدبير و اميد يا تجديد نظر احتمالي در اين رويكردش دارد. اما در بهترين حالت هم فكر مي‌كنم لاريجاني نبايد خيلي به جلب حمايت اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان حوزه انتخابيه قم فکر كند مگر آنكه اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان آن حوزه انتخابيه نامزد قدرتمند و مشخصي نداشته باشند. 

 در صورت برنده شدن هم‌زمان لاريجاني با محمدرضا عارف يا يكي ديگر از چهره‌هاي شاخص اصلاحات، بين آنها رقابت رياست شكل مي‌گيرد يا رياست لاريجاني بدون مشكل خاصي براي سومين بار متوالي تمديد خواهد شد؟

بستگي به چگونگي تركيب نمايندگان مجلس و سهم اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان در آن خواهد داشت. چنانچه اصلاح‌طلبان در موقعيت مستحكمي باشند كه بتوانند كرسي رياست مجلس را در اختيار خود بگيرند، دليل چندان محكم و موجهي براي سپردن آن كرسي به لاريجاني نخواهند داشت. اما اگر اصلاح‌طلبان در تركيب مجلس آينده از جايگاه تعيين‌كننده برخوردار نباشند و با توجه به نوع تركيب مجلس، نقش آنان از يك نقش تعيين‌كننده به يك نقش موثر تقليل پيدا كند، قطعا ترجيح خواهند داد از لاريجاني براي نشستن بر صندلي رياست مجلس حمايت كنند. 

 جریان اصلاحات، مجالس هفتم تا نهم را با حاشيه‌نشيني تجربه كرد. آنها مي‌توانند به اميد بهبود موقعيت خود در بهارستان باشند؟

قطعا روند تحولات موجود و طرح مطالبات جديد در ميان مردم، از اين واقعيت خبر مي‌دهد كه در پي استقرار دولت تدبير و اميد، اصلاح‌طلبان مصمم هستند تا به بازسازي و تقويت موقعيت خود در مجلس  برخيزند. 

  توافق هسته‌اي را مي‌توان فاكتور مثبت انتخاباتي جریان اصلاح‌طلبی دانست؟

بدون ترديد توافق هسته‌اي يك فاكتور مثبت براي اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان حامي دولت تدبير و اميد در انتخابات مجلس پيش‌روست. يكي از مهم‌ترين دلايل تلاش تندروها براي كم‌رنگ نشان دادن يا حتي به زير سوال بردن اين توافق، نتيجه و نشانه آگاهي آنان به نقش اين توافق در جهت تقويت جايگاه دولت و اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان در ميان افكار عمومي است. 

 جریان اصلاحات به‌طور مستقل مي‌تواند شانس برنده شدن داشته باشد يا حتما بايد با طيف نزديك به دولت ائتلاف كند؟

جریان اصلاحات اگر به تنهايي و مستقلا مي‌توانست برنده انتخابات باشد نيازمند به ائتلاف با اعتدالگرايان در انتخابات رياست‌جمهوري دوره يازدهم نبود. قطعا بهبود جايگاه اصلاح‌طلبان در تركيب مجلس آينده و موفقيت انتخاباتي آنان وابسته به رسيدن به يك اجماع نسبي با اعتدالگرايان و طيف حامي دولت است. اتفاقي كه زمينه‌هاي مناسب آن تا حدود زيادي بين اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان وجود دارد. 

 پيش‌بيني‌تان از تركيب مجلس دهم چيست؟

گرچه هنوز براي پيش‌بيني دقيق تركيب مجلس آينده زود است و نيازمند پيگيري روند فعاليت‌هاي همه طرفين رقابت و آرايش‌هاي سياسي و اجتماعي آن تا دقيقه 90 رقابت‌هاي انتخاباتي هستيم، اما تحقق پيروزي نسبي اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان و طيف مستقل نزديك به دولت تدبير و اميد در انتخابات مجلس دور از دسترس نيست. 
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین