امریکا کشور بزرگى است و اقوام گوناگونى در آن زندگى مى کنند. استعدادهاى مادى و انسانى فراوانى در امریکا حضور دارند. توانمندى امریکا مى تواند در خدمت همه ملتها قرار بگیرد؛ منتها رویکردى که حکومت امریکا دنبال مى کند، رابطه دولت امریکا را با ملتها مخدوش مى کند. امروز دولت امریکا با ملتها از موضع اقتدار و اقتدارگرایى صحبت مى کند، و این نمى تواند پایه مناسبى براى ارتباطات و مناسبتها باشد. ما فکر مى کنیم قدرت نظامى، رسانه اى و اقتصادى هیچ حقى را براى کسى ایجاد نمى کند و نباید با اتکاى به قدرت اقتصادى و رسانه اى و احیاناً قدرت نظامى طالب حقوقى بیش از آن چیزى که در قوانین بین المللى به رسمیت شناخته شده، باشیم. ما گرچه به لحاظ اعتقادى تصویرى از رفتار حکومت امریکا و غرب داریم، اما استناد ما در موضعگیریهاى سیاسى و روزمره به قوانین و مقررات جارى بین المللى است. ما فکر مى کنیم با همین قوانین، که ما هیچ نقشى در تدوین آن نداشته ایم، مى توان رفتار دولت امریکا و برخى از کشورهاى اروپایى را تصحیح کرد. توجه داشته باشید، وقتى ما مى گوییم غرب منظور همه کشورها نیستند، بالاخره ما دولتهاى معتدلى هم داریم که در غرب زندگى مى کنند.در شرق هم همین طور است.از حادثه توفانى که پیش آمد واقعاً همه ما متأثر شدیم. البته انتظار داشتیم که مردم امریکا سریع تر به یارى هموطنانشان بشتابند. این درست نقطه نگرانى ما از شرایط جهانى است. در کشور ما وقتى حادثه اى اتفاق مى افتد، تقریباً همه ملت ایران براى همدردى و همراهى با مردم آسیب دیده بسیج مى شوند. در اینجا هم اتفاق افتاد، اما انتظار ما بیش از این بود. جمعیت امریکا خیلى زیاد است، نزدیک به ۲۵۰ میلیون نفر است. به نظر من، همان روزهاى اول مردم مى توانستند با حضور خود ابعاد فاجعه را محدود و کمک بکنند. حالا دولت دیرتر رسید یا بعداً رسید، این علتهایش را شماها باید بررسى کنید که علت چه بود که دولت نتوانست در روزهاى اول وظیفه خودش را خوب انجام بدهد. اما ما این انتظار را از مردم داریم. مبناى این انتظار ما اعتقادات ماست. ما فکر مى کنیم آن چیزى که پایه ارتباط، صلح و امنیت پایدار مى شود، عشق و علاقه انسانها به یکدیگر است. ما طبق اعتقاداتمان باید آدمها را دوست داشته باشیم.
۲۴ شهریور ۱۳۸۴/ مصاحبه با رسانه ها و مطبوعات در نیویورک