آفتابنیوز : شاید تصور این بود که قرار است از دل گزارش کمیسیون برجام مطالب و یافتههای جدیدی بیرون بیاید که برای مردم و مسئولان موافق توافق یا مخالف آن تازگی داشته و آنها را با ابعاد کشف نشدهای از توافق هستهای آشنا کند اما در کمال ناباوری با نگاهی به این گزارش مشاهده کردیم که این گزارش نه تنها مطلب جدیدی ندارد بلکه به تکرار انتقادهای قبلی که از سوی اصولگرایان (جبهه پایداری) در مجلس یا منتقدان همیشگی مذاکرات و توافق مطرح میشد، پرداخته است.
با اندک آشنایی نسبت به موضوع هستهای به خوبی می توان متوجه شد که این گزارش و محتوای آن نه از سر دقت و کار کارشناسی دقیق بلکه کاملا سیاسی و عجولانه تنظیم و نگارش شده است. این گزارش در نهایت بدسلیقگی بدون هیچ چارچوب و ادبیات منحصر به بررسیهای قانونی و حقوقی در مجلس شورای اسلامی نگارش و ارایه شده است.
همچنین بخش زیادی از پیشنهادهایی که در پایان این گزارش ارایه شده است نه تنها کاربردی نیست بلکه بیشتر درخواستهایی ناشی از تمایلات و مواضع سیاسی و حزبی است که آنها هم تازگی خاصی ندارند.
روح و ماهیت گزارش به طور کلی منفی است و برجام و قطعنامه 2231 را زیر سوال برده است اما در این میان اعترافات قابل توجهی درباره برخی از بخشهای برجام و قطعنامه مطرح شده است که به عقیده بسیاری از کارشناسان از بخشهای کلیدی برجام و قطعنامه 2231 محسوب میشود. بخشهایی که تصور نمیشد اصولگرایان منتقد به توافق هستهای از آنها به عنوان یک مستمسک دست بردارند. به عبارتی دیگر باید گفت مجلسیهای منتقد به توافق که اکثریت را در کمیسیون برجام داشتند و در حدود دو سال و یک ماه گذشته از هیچ دروازهای تو نرفتهاند، در کمال ناباوری "از ته سوزن تو رفتهاند."
گزارش کمسیون برجام در بخشهایی تصریح دارد که سیاستها و خطوط قرمز ترسیم شده در مذاکرات هستهای به درستی اجرا و پیاده شده است.
برجام، توافقی سیاسییکی از ایرادات و انتقادات مهمی که منتقدان به برجام مطرح میکردند این بود برجام باید به تصویب مجلس برسد چرا که آن را سندی با تعهدات کلان و درازمدت ارزیابی میکردند. اما در گزارش برجام کمیسیون اعتراف دارد که " برجام را یک توافق سیاسی میان دولت جمهوری اسلامی ایران و سایر طرفهای مذاکره (کشورهای 1+5 و اتحادیه اروپا) دانسته و بر این باور است که دولت محترم باید زیرساختهای هستهای و دستاوردهای آن را با تمام تمهیدات لازم، مورد مراقبت جدی قرار داده تا در صورت نقض عهد از سوی طرف مقابل، تصمیمات مقتضی مبنی بر منافع ملی اتخاذ کند. "
راکتور اراک دستاورد خوب برجاماز دیگر انتقادهایی که درباره برجام مطرح میشد درباره راکتور آب سنگین اراک بود که منتقدان معتقد بودند این راکتور به راکتوری از نوع آب سبک تبدیل شده است یا ایران پذیرفته که به کلی آن را برچیند یا در محفظه آن قرار است بتن بریزد. اما کمیسیون برجام درباره راکتور اراک به این جمعبندی رسیده است که "به علت ملاحظات سیاسی و ایستادگی در برابر ادعاهای بیاساس مقامات آمریکایی حفظ ویژگی آب سنگین بودن این راکتور را با وجود تحمیل هزینه بیشتر دستاورد خوب برجام برمیشمرد، علاوه بر اینکه با مدرنسازی و بالا رفتن شار نوترونی، افزایش توان راکتور برای تولید رادیوداروها و ارائه خدمات بیشتر به مردم از دستاوردهای آن تلقی میشود. "
تلاش شایسته تیم مذاکرهکننده برای حفظ فردوبا وجود انتقادهای فراوان درباره سایت غنیسازی فردو که قرار است به یک سایت تحقیقاتی در مدت اجرای برجام تبدیل شود "کمیسیون حفظ این تأسیسات را در حالیکه دو آبشار آن در حال گردش و چهار آبشار در حال انتظار است، نکتهای مثبت ارزیابی کرده و عقیده دارد تیم مذاکرهکننده هستهای در این مورد تلاش شایستهای به عمل آورده است. "
بر اساس برجام تحقیق و توسعه غنیسازی ادامه خواهد یافتاز انتقادهای دیگر به برجام مساله تحقیق و توسعه در برنامه هستهای کشور طی اجرای برجام بود اما بر اساس گزارش کمیسیون برجام دراینباره آمده است که "کمیسیون پس از بررسیهای فراوان و استماع نظرات مختلف به این جمعبندی رسید که براساس متن برجام، برنامه تحقیق و توسعه غنیسازی ایران ادامه خواهد یافت که امر مثبتی است اما از حیث نوع ماشینها، گستره به کارگیری آنها و زمانبندی موضوع، دارای سرعتی کمتر از سرعت منطقی است."
اقدام مثبت تیم مذاکرهکننده درباره موشکهای بالستیکبنا بر این گزارش یکی از مهمترین انتقادها به قطعنامه 2231 درباره برنامه موشکی ایران بوده است که منتقدان معتقدند آسیبها و خطرات جدی به این بخش از برنامه دفاعی و امنیتی ایران به واسطه پذیرش قطعنامه وارد خواهد شد. تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان و در راس آن محمد جواد ظریف بعد از تصویب قطعنامه 2231 در شورای امنیت سازمان ملل بارها به صراحت عنوان کرد که هیچ محدودیت موشکی برای ایران وجود ندارد و علاوه بر این موضوع موشکی و محدودیتها درباره آن در قطعنامه اشاره شده است نه برجام و نقض تعهدات در قطعنامه به معنای نقض برجام نخواهد بود. با وجود این توضیحات اما تیغ تیز انتقادات همچنان بر سر قطعنامه 2231 قرار داشت.
اما کمیسیون برجام در گزارش خود به مجلس با اشاره به "بند 3 قطعنامه 2231 که ممنوعیت موشکهای بالستیک با طراحی قابلیت حمل کلاهک هستهای را مدنظر قرار داده است" اعلام کرد: کمیسیون اقدام تیم مذاکرهکننده در گنجاندن عبارت «طراحیشده برای حمل کلاهک هستهای» در این بند از قطعنامه را مثبت ارزیابی کرده است و از آنجا که ایران نیز چنین طراحی را انجام نداده و نخواهد داد برنامه موشکی ایران در آینده بدون هیچ محدودیتی براساس نیاز کشور تداوم خواهد یافت.
کمیسیون برجام در نهایت نیز به این مساله اعتراف کرده است که تحریمهای تسلیحاتی و موشکی در قالب قطعنامه 2231 نسبت به قطعنامههای قبلی "کمتر" شده است.
در این بخش از گزارش کمیسیون برجام آمده است که "دریافت کمیسیون از حفظ بخشی از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد مرتبط با مسأله هستهای در قطعنامه 2231، آن است که تحریمهای تسلیحاتی و موشکی علیه ایران ولو با شدت و محدودیت زمانی کمتر نسبت به قطعنامههای گذشته که هیچ یک از آنها مورد قبول ایران نبودهاند، همچنان باقیمانده است. "
همچنین "کمیسیون تفسیر و خواست دولت در بیانیه وزارت امور خارجه پس از قطعنامه 2231 مبنی بر لزوم ادامه فعالیتهای موشکی و تسلیحاتی بر اساس نیاز دفاعی و خواست جمهوری اسلامی ایران بدون هیچ گونه محدودیتی را ستایش و بر آن تأکید میکند."
عمده اثراقتصادی نامطلوب به ویژه در سالهای 90 تا 92 ناشی از بیتدبیری داخلی بودگزارش کمیسیون در بخش دیگری تاکید کرده است که بخش عمده اثرات اقتصادی نامطلوب ناشی از بیتدبیری داخلی بوده است که اوج آن در سالهای 90 تا 92 خود را نشان داد.
این گزارش معترف است که "با وجود مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها، کمیسیون معتقد است تحریمهای خارجی در صورت تدبیر داخلی و التزام به الگوی اقتصاد مقاومتی هرگز منجر به فلج کردن اقتصاد کشور نخواهد شد و امکان تداوم پیشرفت کشور با فرض پیگیری اقتصاد مقاومتی وجود خواهد داشت. همچنین بخش عمده اثرات اقتصادی نامطلوب بروز یافته در سالهای تحریم ناشی از بیتدبیری داخلی بوده است و عملکرد برخی بخشهای کشور در سالهای اوج تحریمها (از سال 1390 تا 1392) نشان میدهد در صورت تأکید بر اقتصاد مقاومتی و تدبیر امور در عرصه مبادلات بینالمللی، با وجود شدت تحریمها امکان عرضه نفت خام، استحصال وجوه حاصل از فروش آن و سایر مبادلات کالایی و مالی در سطح بینالملل به خصوص در ارتباط با کشورهای دوست از جمله همسایگان و کشورهای عضو جنبش عدم تعهد وجود دارد؛ ضمن اینکه با ارتقاء مقاومت اقتصادی کشور از طریق اصلاح ساختار و فرهنگ اقتصادی و اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی دشمنان ملت از تداوم تأثیر تحریمهای اقتصادی مأیوس شده و در راستای کاهش هزینههای اقتصادی خود که در شرایط تداوم تحریمها مجبور به تحمل آن شدهاند رفته رفته تحریمها را پایان خواهند داد. "
همچنین درباره تحریم سوئیفت که برخی معتقد بودند این تحریم برداشته نشده است کمیسیون تصریح دارد که این محدودیت از نهادهای اصلی کشور برداشته شده است و موضوعی بسیار مثبت است.
در این بخش از گزارش اشاره شده است که "با بررسیهای صورت گرفته در کمیسیون معلوم شد تحریم سوئیفت در خصوص نهادهای خارجشده از لیست انسداد داراییها مرتفع شده و این محدودیت از نهادهای اصلی کشور مثل بانک مرکزی، بانک ملت، بانک تجارت و برخی دیگر بانکها در روز اجرا رفع خواهد شد که موضوع بسیار مثبت ارزیابی میشود.
از دیگر انتقادهای منتقدان در مجلس و نیز نهادهای دیگر موضوع مستثنی شدن ایران در چارچوب برجام بود.
کمیسیون برجام نیز در این رابطه در بخشی از گزارش خود اعلام کرده است که بهتر بود در دیباچه برجام نوشته میشد "ایران یک برنامه هستهای بومی و منحصرا صلحآمیز از جمله فعالیتهای غنیسازی برای حصول به یک برنامه تجاری همسو با هنجارهای عدم اشاعه بینالملللی را با تکاملی تدریجی و سرعتی معقوق دنبال میکند".
اما کمیسیون برجام خواسته یا ناخواسته با این پیشنهاد خود ایران را مستثنی ساختهاند.
این پیشنهاد کمیسیون نسبت به درخواستی که بعد از توافق ژنو از تیم مذاکرهکننده هستهای داشتند و خواستار اعلام طرفهای مقابل به پذیرش "حق" غنیسازی برای ایران شدند به مراتب بیشتر تنزل یافته است که از سویی نشان دهنده کارشناسی نبودن این پیشنهاد به لحاظ حقوقی و سیاسی و فنی است. در عین حال بررسی پیشنهاد فوق خالی از لطف نیست. اساسا ارایه تعریفی از برنامه غنیسازی کشور که متفاوت از تعاریف بینالمللی برای همه کشورهای عضو آژانس است خود استثنا کردن ایران از سایر کشورها نیست؟
کمیسیون در جمله فوق به صراحت با به کار بردن واژگانی مشخص ایران را نه تنها مستثنی از دیگر کشورهای دارای حق استفاده از انرژی و تکنولوزژی هستهای کرده است، بلکه با واژگانی مثل "یک برنامه تجاری" و "تکاملی تدریجی و سرعتی معقول" یا "برنامه هستهای بومی" فعالیتهای هستهای ایران را در قالب برجام که مدت اجرای آن 15 سال است بسیار محدود کرده است.
کمیسیون پیشنهاد داده که برنامه هستهای ایران صرفا "تجاری" باشد و این یعنی به لحاظ استراتژیک و علمی در عمل دست کشور را برای ورود به عرصههای دیگر صنعت هستهای و نیز تحقیقاتی ببندیم. از سویی آیا برنامه هستهای صرفا برای یک برنامه تجاری به معنای محدود کردن "حق" غنی سازی ایران تا 5 درصد نیست و آیا این پیشنهاد با این حق که ایران و هر کشور عضوی که برنامه عادی دارد میتواند برای نیازهای خود در مقادیر بیشتر به غنیسازی بپردازد؟ آیا این پیشنهاد مغایر با بند 4 اساسنامه آژانس که موضوع حق بهرهمندی از انرژی صلح آمیز هستهای را مورد اشاره قرار میدهد نیست؟
نکته قابل توجه درباره تاکید کمیسیون بر قید "تجاری" بودن صنعت هستهای ایران این است که درباره صادرات ذخیره قابل توجه آب سنگین کشور دیدگاه انتقادی و منفی دارد و گفته است که "تعهد درازمدت برای عدم ذخیرهسازی آب سنگین در ایران که بناست از کشور صادر شود نقطه منفی است و توجیه صادرات و فروش آب سنگین به دلیل استراتژیک بودن این کالا برای کشور بلاوجه است."
درباره عبارت "تکاملی تدریجی و سرعتی معقول" نیز باید گفت که محدودیتی دیگر را برای برنامه هستهای کشور ایجاد میکند.
ایران میتواند فعالیتهای هستهای خود از جمله ساخت سانتریفیوژ یا تولید سوخت و غیره را در چارچوب برجام یا توافق ژنو، نقشه راه و اساسا به هر دلیلی که خود صلاح بداند داوطلبانه انجام دهد و امری حاکمیتی است. چنین تصمیماتی همیشگی نیست. همچنین بر اساس نیاز شاید در مقطعی کشور تصمیم بگیرد که سرعت غنیسازی یا دیگر فعالیتهایش را افزایش دهد که در صورت وجود چنین تعریفی از برنامه هستهای کشور در عمل امکان این کار نخواهد بود.
از سویی داشتن یک برنامه "بومی" هستهای نیز محدودیت دیگری برای ایران ایجاد خواهد کرد. اساسا دانش و تکنولوژی هستهای دانشی به روز و حتی در بخشهایی در ارتباط و همکاری گروهی کشورهای مختلف است مثل آنچه در پروژه بینالمللی "ایتر" درحال انجام است و متاسفانه ایران به خاطر تحریم علمی در یک دهه گذشته موفق نشد در این پروژه وارد شود. علاوه بر این باید گفت صنعت هستهای شاید در گامهای نخست با مهندسی معکوس قابل دسترسی باشد اما در درازمدت اگر این صنعت با بیرون از خود مشورت و همکاری نداشته باشد درجا خواهد زد.
همچنین کمسیون در جمعبندی خود درباره "بازگشتپذیری" مراکز غنیسازی نطنز و فردو طی یک سال و راکتور آب سنگین اراک طی سه سال این مساله را مورد پذیرش قرار داده است.
در این گزارش آمده است: گرچه کمیسیون نتوانست معیارهای مستقلی بیابد که تخمین سازمان انرژی اتمی درباره زمان بازگشتپذیری تعهدات ایران را تأیید کند، اینگونه جمعبندی کرد که اظهارات مقامهای سازمان انرژی اتمی در جلسات رسمی و بنا بر پاسخ کتبی به سؤالات کمیسیون از سوی آن سازمان مبنی بر بازگشتپذیری مراکز غنیسازی شهید احمدی روشن (نطنز) و شهید علیمحمدی (فردو) در یک سال و راکتور آب سنگین اراک در سه سال را باید مبنا قرار داد. مضافاً بر اینکه همگی اذعان داشتند که بازگشت به سقف بیش از 9000 کیلوگرم اورانیم غنیشده موجود که حدود 8 سال زمان برده است با بالابردن ظرفیت غنیسازی در زمان کمتری نسبت به گذشته حاصل خواهد شد.