کد خبر: ۳۳۱۳۹
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۸۴ - ۱۲:۱۳
کارمندان عیدی و پاداش می گیرند؟

پول نفت کجا رفت؟

آفتاب‌‌نیوز :


احمدی نژاد که تز دکترای خود را در مورد فلسطین و جنگ اعراب و اسرائیل نگاشته و چندی است که این موضوع را به محوری ثابت در سخنرانی های خود تبدیل کرده است، هنوز مشخص نکرده که چه ضرورتی را برای طرح این مباحث احساس کرده که حتی در جمع مردم محروم سیستان و بلوچستان نیز لازم است مطرح شوند؟؟!
اما مفسران در مورد علت توجه به این موضوع تحلیل های متفاوتی دارند، عده ای بر این باورند که احمدی نژاد با طرح یک موضوع منطقی:« هر کس خلاف کرده خودش باید تاوان دهد» غربی ها را به کنج رینگ این بحث منطقی فرستاده است، عده ای هم می گویند از آنجا که طرح موضوع فلسطین در برابر اسرائیل و اظهارات شدید اللحن علیه رژیم صهیونیستی برای مردم عرب سرخورده از شکست های پی در پی در برابر اسرائیل غرور می آفریند، احمدی نژاد سعی دارد با تولید این غرور، حمایت مردم عرب را جلب کرده و محبوب مسلمانان جهان شود آنهم در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران به شدت از ناحیه سیاست خارجی پرونده هسته ای و حقوق بشر تحت فشار قرار دارد و این سخنان اگر چه در توده های بی شکل و بی سازمان مسلمان منطقه تولید غرور می کند اما برای مردم ایران در میان دولت های قدرتمند جهان و افکار عمومی غرب مشکلاتی ایجاد می کند که بر مشکلات دو پرونده قبلی می افزاید و هزینه های سیاسی، اقتصادی زیادی را به کشور تحمیل می کند که مردم راضی به آن نیستند. اگر مردم ایران در حال حاضر فلسطین و سرنوشت آنان را مساله اصلی خودمی دانستند از هیچ کمکی برای آنها دریغ نمی کردند، کما اینکه در دوران گذشته هزینه حمایت از فلسطینی ها را بسیار پرداخته اند، اما اکنون به نظر می رسد مردم ایران در شرایطی نیستند که به دنبال آرمان های سیاسی و مبارزاتی باشند، آنها شعار معیشتی داده و کسی را برگزیده اند که با درآمد نفت سفره‌های آنها را رنگین و مشکلات اشتغال، مسکن و تورم را حل کند. طبیعی است که چنین وضعیتی ایجاب می کند رئیس جمهوری اسلامی ایران به عنوان رئیس قوه مجریه حل مشکلات اجرایی کشور را در صدر برنامه ها و دغدغه های خود قرار داده و از هر راهی برای تحقق آن سود بجوید چرا که دو پرونده سنگین هسته ای و حقوق بشر به اندازه کافی فشار مضاعف دیگری را بر این مشکلات می ا فزاید.
پس از این مقدمه، باید گفت اینکه ‌آقای احمدی نژاد به چه علت و در پی کدام ضرورت سیاست خارجی و داخلی، پرچم حمایت از مردم فلسطین را در جهان بر دوش گرفته است، موضوع این یادداشت نیست. نکته مهم این است که ما به دنبال پیگیری مهمترین شعار انتخاباتی آقای احمدی نژاد یعنی حل مشکلات معیشی مردم و اجرای عدالت( اقتصادی) در کشور هستیم. نیم نگاهی به اخبار مربوط به فروش نفت و درآمدهای آن که باید بر سر سفره مردم برود، پرسش های متعددی را ایجاد می کند. احمدی نژاد زمانی زمام امور کشور را بر عهده گرفت که قیمت هر بشکه نفت به مرز بیش از 50 دلار رسید، بوجه سال 84 کل کشور با پیش بینی قیمت هر بشکه نفت 26 دلار بسته شد. یعنی درآمد حاصل از فروش نفت به مرز دو برابر میزان پیش بینی شده در لایحه بودجه رسید که طبیعتا باید به صندوق ذخیره ارزی وارد می شد، صندوقی که از ابتکارات سید محمد خاتمی بود و در زمان روی کار آمدن احمدی نژاد 5/17 میلیارد دلار ذخیره داشت. با این درآمد، چهارماه پس از روی کارآمدن احمدی نژاد، رئیس کل بانک مرکزی در مجلس می گوید: « میزان ورودی حساب ذخیره ارزی از ابتدای سال تا پایان مهرماه با احتساب مانده سال 1383 حدود 5/17 میلیارد دلار بوده که از این میزان 8/9 میلیارد دلار برداشت شده است، حدود 7/70 میلیارد دلار نیز برای پرداخت تعهدات ارزی کشور به بانک های خارجی اختصاص داده شده است، لذا موجودی حساب ذخیره ارزی تا پایان مهر ماه به منفی 491 میلیون دلار رسیده است.
رئیس کل بانک مرکزی اضافه کرد پیش بینی دولت و مجلس این است که با در نظر گرفتن قیمت متوسط 48 تا 50 دلار برای هر بشکه نفت میزان موجودی حساب ذخیره ارزی تا پایان سال به 25 میلیارد دلار برسد. این رقم در صورتی محقق می شود که تا پایان سال برداشت دیگری از حساب ذخیره ارزی صورت نگیرد وعلاوه بر آن قیمت نفت نیز نوسان شدیدی نداشته باشد.
رئیس کل بانک مرکزی تاکید کرد اگر برداشتی صورت گیرد دیگر صندوق ذخیره ارزی وجود نخواهد داشت، لذا مقرر شده تنها 8500 میلیارد تومان کسری بودجه دولت در سال 84 از این حساب برداشت شود.
رئیس کل بانک مرکزی همچنین پیش بینی کرد که میزان نقدینگی در سال آینده با 30 درصد رشد به 90 هزار میلیارد تومان خواهد رسید و لذا به صلاح نیست که از حساب ذخیره ارزی پولی برداشت شود.
وی اضافه کرد: ‌«فروش اوراق مشارکت برای کنترل نقدینگی به دلیل نوسانات بازار ارز و طلا مورد استقبال مردم قرار نگرفت لذا باید راه های علاقمندی مردم به خرید این اوراق را بررسی کنیم که یکی از این راه ها، افزایش نرخ سود است.»
و اما محمد ستاری فر رئیس سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور ادعای بدهی 70 میلیارد دلاری کشور را رد کرد و گفت: «کشور اصلا بدهی معوق ارزی نداشته و ندارد و جمهوری اسلامی ایران یکی از خوش حساب ترین کشورهای دنیا است، آنچه در حساب های ارزی کشور ثبت می شود تعهدات است که با بسته شدن قرار داد یا باز شدن ال –سی طرف خارجی تعهد فروش کالا به ایران و بانک ایرانی هم تعهد پرداخت وجه را در سررسید زمانی دارد لذا میزان بدهی در پایان مرداد ماه 84 و شکل گیری دولت جدید مبلغ ده میلیارد و شانزده میلیون دلار است که هنوز زمان سررسید آن نرسیده است.
ستاری فر اعلام تعهدات کشور به میزان 70 میلیارد دلار را در مقابل رقم واقعی ده میلیارد و شانزده میلیون دلار مورد انتقاد قرار داد و آن را باعث بی اعتباری کشور و افزایش ریسک سرمایه گذاری دانست و گفت: «ریاست محترم جمهوری باید عملکرد نظام را این چنین بیان می کرد که دارایی کشور در بانک مرکزی و حساب ذخیره ارزی بیش از 34 میلیارد دلار است که فعلا 10 میلیارد و 16 میلیون دلار بدهی قطعی سررسید نشده دارد.
ضمن اینکه بودجه سال 84 تا پایان مرداد 5/28 درصد به دستگاه ها پرداخت شده نیز کمتر از 5 دوازدهم، به عبارت دیگر 5/71 درصد بودجه در اختیار دولت جدید قرار گرفته است.»
در کنار سخنان رئیس کل بانک مرکزی دولت احمدی نژاد و رئیس سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی دولت خاتمی، اخیرا الهام سخنگوی دولت از 8500 میلیارد تومان کسری بودجه دولت نیز خبر داده است.
سؤال این است در شرایطی که مازاد درآمدهای نفت در چهار ماهه حضور احمدی نژاد در راس قوه مجریه نسبت به رقم بودجه دو برابر شده است، این درآمد به چه سرنوشتی دچار شده و در کدام بخش ها هزینه شده است؟ سؤال دیگر این است که حساب ذخیره ارزی که اکنون موجودی آن به رقم منفی 491 میلیون دلار رسیده است چگونه در طی چهار ماه خالی شده است؟ البته لوایح و طرح هایی با استفاده از این حساب در مجلس هفتم به تصویب رسید اما بحث اصلی این است که مشخص شود کل ذخیره ارزی چه مقدار بوده و چقدر آن با مصوبه مجلس از آن خارج شده است؟
با وجود افزایش درآمدهای نفتی کشور علت کسری بودجه هشت تریلیون تومانی دولت نیز مطرح است؟ که با این حساب بسیاری از دستگاه های دولتی در ماه های پایانی سال احتمالا با مشکلات پرداخت عیدی و پاداش کارمندان روبرو خواهند شد.
شنیده شده که قرار است در بودجه سال 1385 که هر ساله در پایان آذرماه به مجلس داده می شد ولی اکنون خبری از آن نیست، 20 درصد کل بودجه محرمانه اعلام شود، این بیست درصد مربوط به بودجه دستگاه های امنیتی، انتظامی و اطلاعاتی است که محرمانه شدن آن حسابرسی از نحوه هزینه آن را برای کارشناسان سازمان برنامه و بودجه مشکل خواهد کرد (هزینه های سفرهای مقامات کشور نیز جزو این بودجه محرمانه قرار می گیرد). به این ترتیب قرار است رسما در سال 85، شفاف سازی بودجه از 20 درصد آن برداشته شود.
به نظر می رسد در میان غوغای مسائل سیاسی اخیر که همه ذهن ها را درگیر خود کرده است، ‌ضرورت دارد مسؤولان اقتصادی و مالی دولت گزارش شفاف و کاملی از نحوه هزینه پول فراوان نفت طی ماه های اخیر را اعلام کنند و بگویند اضافه درآمد نفت طی ماه های اخیر و پول های حساب ذخیره ارزی چگونه هزینه شده است؟
همچنین اگر درخوشبینانه ترین حالت بگوئیم همه این درآمدها برای حل مشکلات مردم هزینه شده، تورم افسار گسیخته حاصل از افزایش نقدینگی را چگونه جبران خواهند کرد؟
مجلس هفتم هنوز چند ماهی از رد لایحه انتشار اوراق مشارکت نگذشته بود که دوباره لایحه را بررسی و تصویب کرد تا بانک مرکزی بتواند با چاپ اوراق مشارکت و فروش آن، نقدینگی مردم را جمع کند، از نحوه کار کارشناسی این موضوع در مجلس می گذریم که چگونه در مورد یک لایحه مهم اقتصادی ظرف چند ماه دو تصمیم کامل متناقض گرفته می شود، اما این پرسش مطرح است: احمدی نژاد که بانک ها را تشویق به کاهش سود سپرده های خود می کرد آیا اکنون حاضر است به توصیه رئیس کل بانک مرکزی خود که افزایش سود اوراق مشارکت را یکی از راه های تشویق مردم به خریدن این اوراق دانسته عمل کند یا نه؟ اگر عمل نکند مصوبه مجلس برای انتشار اوراق مشارکت عملا مفید فایده نخواهد بود و اگر عمل کند پس حرف چند هفته پیش او چه می شود که باید سود بانک ها کاهش یابد؟ و آیا این رویه ثابت نمی کند که دولتمردان کنونی،‌ اقتصاد را با فرمول های دستوری اجرا می کنند و نه فرمولهای علمی و تخصصی این علم؟ و پیامدهای صدور دستورات ضد و نقیض در صحنه اقتصاد چه خواهد بود؟ از تجربه سقوط بازار بورس هم می گذاریم.
و در پایان سؤال اصلی این است که آیا هیأت های سیاسی ایجاد شده برای انحراف افکار عمومی از نحوه هزینه درآمدهای هنگفت نفت نیست؟
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
-
|
۱۳:۱۳ - ۱۳۸۴/۰۹/۳۰
0
0
انقدر پرونده اقتصادي دو دولت گذشته ننگين است كه دولت تازه وارد را با اين حرفها نميتوان محكوم كرد فعلا اقايان بايد درباره 16 سال گذشته حالا حالاها پاسخ دهند .همه هم ميدانندكه حيف و ميلها و دست اندازيها به بيت المال انقدر بوده كه دست دولت فعلي عملا خالي است مضافا بر اين كه هنوز هم بسياري از عوامل 16 ساله هنوز بر سر كار هستند. پس اقايان شماها تازه بايد شروع به پاسخگويي از عملكردتان كنيد نه اينكه براي جلوگيري از انتقاد به خودتان دولت را متهم كنيد.
ناشناس
|
-
|
۱۳:۴۴ - ۱۳۸۴/۰۹/۳۰
0
0
حضرت عباسي آقاي احمدي نژاد در سخنراني هاي انتخاباتي شان هيچ اشاره اي به مسايل سياسي علي الخصوص سياست خارجي نداشتند و يا ميتوان گفت كمتر داشتند و علت اصلي انتخاب ايشان از سوي قريب به اتفاق ملت همين شعارهايي بود كه به امور اقتصادي و مبارزه با فساد و شعار ( پول نفت سر سفره مردم ) بر ميگشت. همين الان هم از ملت سوال كنيد همين دلايل را خواهند آورد. ليكن متاسفانه امروز رييس جمهور محترم بجاي فعاليت در حوزه داخلي علي الخصوص حوزه اقتصادي به امور سياست خارجي مي پردازند كه همين امر سبب واخوردگي بسياري از كساني شده است كه به ايشان راي داده اند من جمله خود من و خانواده و نزديكان و دوستان كه همگي بر اين نظر واقف هستيم و به ايشان نيز راي داده ايم. اتفاقا نظر سايت در خصوص پخش سخنراني هاي انتخاباتي آقاي احمدي نژاد بسيار خوب و سازنده خواهد بود و چراغي روشن براي دولت و تعيين تكليف آينده براي ملت ميباشد.
ناشناس
|
-
|
۱۴:۵۱ - ۱۳۸۴/۰۹/۳۰
0
0
تا اين عم يك به يك مشكل اساسي و اهرم در دست اپوزيسيون تبديل نشده لطفا تراز صندوق ذخيره را به ريز تفضيلي اعلام نماييد تا موجب تنوير اذهان عموم گردد.
ناشناس
|
-
|
۱۰:۵۰ - ۱۳۸۴/۱۰/۰۱
0
0
در پاسخ به پيام دهنده محترم بايد گفت اگر اقدامات عمراني و آباداني 16 سال گذشته پس از جنگ نبود معلوم نبود دولت عدالتخواه چه مي خواست انجام دهد؟ به ياد بياوريد خاتمي در سال 76 نفت را بشكه اي حداكثر 10 دلار مي فروخت و همينك آقايان آن را 60 دلار مي فروشند ما در سال 77 براي هر مناسبتي حداقل 30 هزار تومان كمك غير نقدي( بن ) در وزارتخانه امان مي گرفتيم الان ريالي هم از كمك غير نقدي خبري نيست . پروژه هاي عمراني كشور همان پروژه ها چه بسا كمتر!پس چرا وضع اينگونه است؟ بيا ييد به دور از هيجان كاذب ببينيد كه آيا وضع اقتصادي من و توي كارمند نسبت به دولت خاتمي و يا هاشمي ( با توجه به دوران پس از جنگ) بهتر شده همانطور مانده و يا بدتر شده است؟ در ضمن در مورد حضور عوامل 16 سال گذشته ( كه حتما منظورتان كارمندان و كارشناسان معمولي ادارات است!!!) آيا اين عوامل! جلوي هيات دولت محترم را براي هزينه كردن نفت بشكه اي 60 دلار را گرفته اند؟!!! فقط اين را بدانيد كه همان هايي كه به شماها راي دادند ( در ادارات) همينك از كاري كه كرده اند پشيمان شده اند و اين موضوع را با پرسه جو در بين دوستان و آشنايانتان پيگيري كنيد .
ناشناس
|
-
|
۱۲:۳۵ - ۱۳۸۴/۱۰/۰۸
0
0
دوستان محترم آفتابی !
انشا ا... که موفق و پایدار باشید. جدا مقاله جالبی بود.ولی توجه شما را به یک نکته مهم جلب می کنم. دوستان حامی ریاست محترم جمهوری مرتبا از اینکه از عملکرد دولت انتقاد شده و یا اینکه بازبینی شود و شاکی هستند و این اقدامات را به اعمال مخالفین دولت نسبت می دهند. اگرچه خود این دوستان محترم قطعا فراموش نکرده اند که خاصه در 8ساله گذشته چه تهمتها و فحاشیهایی علیه دولت حاکم صورت نگرفته و رسانه ملی هم هماهنگ کننده این فحاشیها و بی اعتناییها بود ولی آن اقدامات بهیچ وجه تضعیف دولت نام نمیگرفت.غرض اینکه اگرچه مطالب شما بسیار متقن _ صحیح و منطقیست ولی حامیان محترم دولت فعلی از آن بعنوان اظهارات کارشکنانه یاد کرده و تمام تقصیرهای ناشی از کم کاری و بی تدبیری در عرصه های مختلف را بگردن دولتهای قبلی و کارشکنیهای حامیان آنان و نیز فرصت کوتاه روی کارآمدن دولت فعلی و افزایش انتظارات میاندازند. اگرچه فراموش میکنند که خود آنها این توقعات بالا را در اذهان عمومی ایجاد کرده اند !!!!
لذا نظر شخصی من اینست که برای پیشگیری از هرگونه شبهه فعلا دوستان محترم که بهر شکلی به عملکرد دولت فعلی انتقادات بجایی دارند بنحوی سکوت اختیار کنند تا بهانه از دست آنان گرفته شود که ببینیم در ارامش مطلوب خود چه خواهند کرد!! آیا باز هم بهانه ای دارند که عوامل دولتهای قبلی و مثلا اصلاح طلبان مانع از پیشرفت امور می شوند!!!؟؟؟؟
موفق و پایدار باشید!
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین