آفتابنیوز : اعتماد نوشت: ماهواره هنوز براي سياستگذاران فرهنگي ما يك معضل است حتي بعد از راهاندازي پخش ديجيتال صدا و سيما و تشكيل بيش از ٢٠ شبكه تلويزيوني رسانه ملي نتوانسته است مخاطبان ماهواره را به خود جلب كند.
شبكههاي نسيم ونمايش هم نتوانستند از پس شبكههاي فيلم و سريال فارسي زبان خارجي برآيند. تا جايي كه مساله فقط تهاجم فرهنگي باشد نااميد شدن از رقابت ممكن است راهكارهاي بازدارنده قانوني مانند ضبط و جمعآوري ماهوارهها از پشتبامها را تا حدودي توجيه كند اما وقتي مساله هزينه و درآمد صدا و سيما به ميان آيد راهكارهاي بازدارنده كمي تامل بيشتري ميطلبد.
جديدترين حكايت از رويارويي با ماهوارهها، رسانهاي شدن تعهدنامه كتبي صدا و سيما است كه بر اساس آن تهيهكنندگان فيلمهاي سينمايي ايراني در صورت پخش آگهي محصول فرهنگيشان از شبكههاي خارجي با مجازاتهاي سختي روبهرو ميشوند.
روز گذشته سايت تابناك مطلبي با عنوان «تعهد عجيب صداوسيما از سينماگران درباره شبكههاي ماهوارهاي» منتشر كرد و در آن از وجود اين تعهدنامه خبر داد. در اين تعهدنامه آمده است: «اينجانب كه جهت اخذ تيزر تبليغاتي فيلم خود به اداره كل بازرگاني سازمان صدا و سيما مراجعه نمودهام، بدينوسيله متعهد ميگردم كه قصد پخش آگهيهاي مربوط به تبليغات فيلم مزبور را در هيچ يك از شبكههاي ماهوارهاي معاند نداشته و ندارم و در صورت پخش هرگونه تبليغات در هر يك از اين شبكهها توسط اينجانب و ساير عوامل مربوطه يا خريداران احتمالي بلافاصله امتياز پخش آگهيهاي بازرگاني مربوطه از شبكههاي سازمان صدا و سيما لغو شده و كليه خسارات وارده از اين حيث را چه به لحاظ معنوي يا مادي با تشخيص سازمان صدا و سيما بر ذمه خود دين دانسته و بلافاصله پرداخت مينمايم و همچنين اقرار مينمايم كليه حقوق قانوني مربوط به هر گونه اعتراض به تصميم اداره كل بازرگاني سازمان صدا و سيما و با ايراد هر گونه دفاعيات احتمالي در اين خصوص را از خود سلب نموده و تابع دستورات صادره ميباشم. همچنين تمامي فيلمهاي آتي نيز غيرقابل حمايت از سازمان صدا و سيما خواهد بود.»
اين در حالي است كه حبيب ايل بيگي، معاون ارزشيابي و نظارت سازمان سينمايي قبل از اينبارها اعلام كرده بود كه پخش تيزر تبليغاتي فيلمهاي سينماي ايران از شبكههاي ماهوارهاي غيرقانوني است، ايل بيگي گفته بود: «اينگونه اقدامات غيرقانوني است و با آنها براساس مصوبه شوراي امنيت ملي كه پخش آگهي كالاهاي ايراني در شبكههاي معاند با جمهوري اسلامي ايران را ممنوع كرده، برخورد ميكنيم. اين موضوع از طريق اداره كل تبليغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي پيگيري ميشود و اگر درباره اين موضوع گزارشي هم به دست ما برسد حتما از اين طريق با متخلفان برخورد خواهيم كرد. البته در برخي موارد، خود سينماگران هم از پخش تيزر فيلمهايشان در شبكههاي ماهوارهاي اطلاع ندارند.»
اما اين مدير ارشاد در آخرين مصاحبه خود مقصر اصلي را تلويزيون دانست و انتقادهاي تندي را به مديريت صدا و سيما وارد كرد. اين انتقادات به بهاي گران تبليغات در تلويزيون برميگشت. با توجه به تعرفه ميلياردي آگهيها در صدا و سيما و تعرفههاي بسيار ارزان شبكههاي ماهوارهاي و بعضا مجاني بودن پخش تيزرهاي سينمايي از اين شبكهها، منطقا باعث ميشود كه تهيهكنندگان ايراني به دادن آگهي به صدا و سيما رغبتي نداشته باشند. از سوي ديگر صدا و سيما با انتخابي برخورد كردن پخش همين آگهيهاي گرانقيمت عملا برخي فيلمهايي را كه مجوز ساخت و پخش در داخل دارد از تبليغ در اين رسانه محروم ميكند.
در مقابل سينماگران معتقدند كه قانون در مورد تعريف شبكههاي معاند يا ساكت است يا ضابطه خاصي كه جامع و مانع باشد وجود ندارد. مسلما صرف خارجي بودن يك شبكه ماهوارهاي نميتوان آن را معاند خواند وگرنه شبكه پرس تي وي هم در خارج از كشور فعاليت ميكند. در اينجا اين سوال كه آيا چنين تعهدي-كه راهكاري قهري در مقابل سينماگران است- براي مقابله با تهاجم فرهنگي ايجاد شده است يا مساله تهديد منبع درآمدزايي رسانه ملي از سوي شبكههاي ماهوارهاي است؟ چند تن از تهيهكنندگان ايراني نظر خود را درباره اين تعهدنامه به« اعتماد» گفتهاند.
عدم همكاري صدا و سيما در زمينه تبليغات فيلمها
علیرضا رئیسیان: چندسال است با صدا و سيما همكاري ندارم و خيلي در جريان مسائل آن نيستم. اما بطوركلي اگر شرايط خوب تبليغ براي تهيهكنندگان سينمايي فراهم شود، خود تهيهكنندگان تصميمشان بر اين خواهد بود كه تبليغ فيلم را در شبكههاي داخلي و نه خارجي داشته باشند. به هرحال بحث تبليغ و پخش تيزر فيلم در صدا و سيما يك موضوع دوسويه هم براي صدا و سيما و هم براي تهيهكنندگان است. بخشي از مشكل ما عدم همكاري صدا و سيما در زمينه تبليغات است كه گاهي برخي از فيلمها اصلا مجوز نمايش تيزر را دريافت نميكنند. اين مشكل بايد طي جلسهاي ميان مديران ردهبالاي سينمايي و صدا و سيما حل شود. وظيفه تهيهكننده اين نيست كه براي تبليغ فيلمش چانه بزند و مذاكره كند. عدم پخش تيزر فيلمها از صدا و سيما خارج از چارچوبهاي قانوني است. وقتي فيلمي پروانه نمايش را دريافت ميكند پخش نشدن تيزر ٢٠ ثانيهاي آن از تلويزيون آن هم با آن هزينههاي سرسامآوري كه براي هر تيزر گرفته ميشود، غيرقابل توجيه است. صدا و سيما در نهايت ميتواندآن فيلم را خريداري نكند نه آنكه تيزر فيلم را نمايش ندهد.
از طرف ديگر شهرداري هم براي تبليغ فيلمها همكاري نميكند. هر فيلمي نياز به فضاي تبليغاتي دارد. اگر صدا و سيما و شهرداري اين محدوديتها را ايجاد كنند، تهيهكننده چه امكان يا فضايي را براي تبليغ كارش دارد. گاهي بايد آنها خودشان را جاي تهيهكنندگان بگذارند و گاهي ما خودمان را به جاي مديران صدا و سيما ميگذاريم. ما براي فيلمهايمان پروانه نمايش دريافت ميكنيم اما صدا و سيما بايد شرايطي را فراهم كند كه تهيهكنندگان خودبهخود ترغيب به تبليغ فيلم در صدا و سيما شوند نه با بخشنامه و تعهدنامه. از طرفي تصميم براي نمايش تيزر تبليغي يك فيلم در تلويزيون كاملا سليقهاي است. درحالي كه تبليغ كالاهاي مصرفي هيچ محدوديتي ندارد. من به شخصه به هيچ روي زيربار اين دستورات يكطرفه نخواهم رفت و تازمانيكه محدوديت تبليغ فيلم در شبكههاي داخلي وجود داشته باشد شرايط براي فعاليت و تبليغ فيلمها در شبكههاي خارجي فراهم ميشود. به بيان ديگر هرچه محدوديت براي مديران فرهنگي داخلي بيشتر شود، محصولات قاچاق خارجي زيادتر ميشوند.
روند سليقهاي پخش تيزر در صدا و سيما
علی اکبر ثقفی: صدا و سيما بايد امكاناتي ايجاد كند كه تبليغ فيلمها از تلويزيون پخش شود. اگر فضاي داخلي براي تبليغ فيلمي وجود داشته باشد چه نيازي به رسانههاي خارج از كشور است. متوليان امر بايد با امكاناتي كه به تهيهكنندگان ارايه ميدهند آنها را به تبليغ در شبكههاي داخلي ترغيب كنند. اما اغلب به دليل روند سليقهاي حاكم بر پخش يا عدم پخش تيزر تبليغاتي يك فيلم، شرايط، برخي از تهيهكنندگان را به سوي تبليغ فيلم در شبكههاي خارجي سوق ميدهد. در مورد فيلم خود من با عنوان «همهچيز براي فروش» باوجود آنكه فيلم مورد تاييد بود و در جشنواره فجر هم جايزه گرفت اما صدا و سيما براي تبليغ آن هزينه بسيار سنگيني ميخواست و هيچ حمايتي نكرد. اين درحالي است كه برخي از فيلمها دولتي هستند و حتي از بيلبورد تبليغاتي شهري با قيمت ٣٠٠ ميليون توماني برخوردار ميشوند. اين امكان براي فيلمهايي كه با حمايت شهرداري يا ديگر سازمانهاي دولتي تهيه ميشوند وجود دارد اما براي من به عنوان يك تهيهكننده بخش خصوصي پرداخت چنين هزينهاي مقدور نيست. بنابراين بايد ببينيم وقتي سرمايه يك نفر از بين ميرود، چه راهي پيش روي دارد جز اينكه به شبكههاي خارجي براي تبليغ فيلمش روي بياورد. وقتي من به عنوان تهيهكننده در بخش خصوصي مجبورم براي تبليغ محدود فيلمم ٤٠ تا ٥٠ ميليون تومان هزينه كنم و بازهم كارم آن گونه كه بايد ديده نشود، بيعدالتي است وقتي فيلم ديگري امكان تبليغ مجاني در حد يك ميليارد تومان هم دارد. البته شايد عدهاي هم باشند كه زيادهخواه هستند و براي ديده شدن بيشتر دست به اين كار بزنند. به هرحال اين موضوع گريزي است به اينكه چگونه فيلمها را تبليغ كنيم تا تهيهكنندگان ما به سراغ كار غيرقانوني نروند. همچنين بايد مسوولان بينديشند چرا تمايل براي تبليغ در شبكههاي فارسيزبان خارجي بيشتر است و به مسائلي مانند پخش بيشتر تبليغ و قيمت ارزانتر در آن شبكهها توجه شود.
اگر شبکههای ماهواره تیزرها را پخش نکنند این فیلمها نابود میشود
محمدحسین فرحبخش: قتی که تلویزیون جمهوری اسلامی تيزر تبليغاتي فیلمهای جمهوری اسلامی را پخش نمیکند چاره دیگری نمیماند که ما فیلمهایمان را در شبکههای خارجی تبلیغ کنیم. تازه اینها شبکههای سیاسی که نیستند، فقط سریال پخش میکنند. پس تهیهکنندگان تیزر، فیلمهایشان را به شبکه هایضد انقلاب ندادهاند. این شبکهها که علیه جمهوری اسلامی تبلیغ نمیکنند. من هیچ نوع تبلیغ و حرفی علیه نظام در اینشبکهها ندیدم که اگر میدیدم قطعا محکوم میکردم.
خودمان را گول نزنیم. مردم بیش از تلويزیون خودمان این شبکهها را میبینند. اتفاقا مردم شبکه های سیاسی را نمیبینند اینها را میبینند. مردم روی خوشی به شبکههای سیاسی نشان نمی دهند. شبکه هایی را می بینند که فیلم و سریال پخش میکنند.
اگر دولت هزینه این تبلیغات را بدهد کسی مشکلی ندارد وگرنه همه چارهای ندارند جز اینکه تیزرهایشان را به این شبکههای ماهوارهای بدهند. ما تبلیغات شهری هم نداریم. بیلبوردهای شهری ما وحشتناک است. کف هزینه این بیلبوردها یک میلیارد تومان است! از کجا بیاوریم؟! این فیلم هایی هم که در بیلبوردهای شهری تبلیغات میزنند مال بیتالمال است وگرنه بخش خصوصی که دیگر در کار نیست. اگر شبکههای ماهواره تیزرها را پخش نکنند این فیلمها نابود میشود. تازه سینماها هم متضرر میشوند. سینماها پول پرداخت حقوق ماهیانهشان را هم ندارند. دخل و خرجشان به هم نمیخورد. زمانی پول آب و برق سینماها فرهنگی بود. یک زمانی میشد ٨٠٠٠٠ تومان. الان دیگر نیست. ناگهان شده چندمیلیون تومان. مگر این همه تغییر را میتوان هضم کرد؟ سینما باید درآمد داشته باشد. سینما آزادی و پردیسهای سینمایی که دولتی هستند، درآمد داشته باشند یا، مهم نیست. اما برای بخش خصوصی امکانش نیست. پس با این مخارج صرف نمیکند که کار کنند. اگر آگهی ماهواره هم نباشد که دیگر هیچ. ضمن اینکه این هم فاجعه است که برخی در تلویزیون آگهی دارند و برخی ندارند. صدا و سیما چه حقی دارد که تیزر برخی فیلم ها را که مجوز دارد پخش نمیکند؟ انگار که صدا و سیما مال آنهاست و اختیارش را دارند.
ما معتقدیم تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی مشروعیتشان را از ولی فقیه میگیرند. صدا و سیما هم همینطور. چطور میشود که بخشی از نظام یعنی صدا و سیما به بخش دیگری از نظام بگوید من تو را قبول ندارم و تو فاسدی؟! ولایت فقیه همیشه دولت ها را تایید کرده. وقتی وزارت ارشاد که تحت نظارت ولی فقیه است فیلمی را مجوز میدهد به چه حقی تیزر فیلم را پخش نمیکنند؟! شما حق ندارید بگویید من آگهی را پخش نمیکنم. باید اینها را از طریق مطبوعات پیگیری کرد. در باره این فرم تعهدنامه هم باید بگویم من این فرم را تا حالا نه دیدهام و نه امضا کردهام. بعید است من چنین چیزی را امضا کنم. من فکر نمیکنم اگر کسی هم امضا کند زیر بار اجراي آن برود. وقتی تبلیغی در صدا و سيما ندارد، چاره دیگری ندارد. برای اینکه اجبار است. فیلمش نابود میشود. یک میلیارد هزینه کرده. یا پخش نمیکنند یا هزینهای میگویند که کسی از پس آن برنمیآید.