کد خبر: ۳۴۷۶۴
تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱۳۸۴ - ۱۷:۴۳

نگاهی به رويدادهایی سينمايی جهان در سال ۲۰۰۵

آفتاب‌‌نیوز : خلق دوباره افسانه ها
کينگ کنگ، بازسازی نسخه ای است که در سال 1933 ساخته شده بود
در سال گذشته فيلمسازان بسياری سراغ افسانه ها و شخصيت های سينمايی تخيلی قديمی رفتند چرا که احساس کردند هنوز می توان در ميان هياهوها و جنجال های سياسی روز و جنگ ها و ترورها و قتل عام های دسته جمعی به افسانه و فانتزی فکر کرد و با پناه بردن به آنها از واقعيت های تلخ واضطراب آور جهان معاصر فاصله گرفت.

کينگ کنگ، زورو و جنگ دنياها دوباره سازی شدند اما با تفاوت هايی بارز و شگفت انگيز. ديگر کسی از ديدن دکورهای مقوايی کينگ کنگ يا حقه های سينمايی نخ نما شده زورو خنده اش نمی گيرد.

پيتر جکسون، خالق ارباب حلقه ها با نسخه جديد کينگ کنگ آرزوی ديرين کودکی اش را تحقق بخشيد. کسی که از ۹ سالگی بعد از ديدن نسخه اوليه کينگ کنگ تصميم گرفت فيلمساز شود و خود کينگ کنگ را بسازد و حال بعد از گذشت ۳۵ سال به آرزوی خود رسيد.

اينک او به مدد نرم افزارهای کامپيوتری و ديجيتال، گوريل عظيم الجثه ای را خلق کرده است که بيش از تمام کينگ کنگ هايی که تاکنون در سينما ديده شده، باورپذيرتر و واقعی تر است و می تواند عليرغم ظاهر درنده و هولناکش، با قلب مهربان و عاشقش اشک بر چشمان تماشاگران بياورد.

آنتونيو باندراس نيز بار ديگر نقاب بر چهره زد و در جلد قهرمان محبوب سينمای کلاسيک آمريکا، زورو فرو رفت. قهرمانی که حامی مردم مظلوم است و عليه بی عدالتی و ستم می جنگد.

مارتين کمپبل در افسانه زورو، حس نوستالژيک تماشاگران قديمی سينما را نسبت به سينمای کلاسيک و قهرمانان آن زنده کرد. فيلمی که به اعتقاد باندراس با عرق و خون ساخته شد و مردم از ديدن آن لذت می برند.

هاليوود سياسی می شود

شب بخير و موفق باشی

پس از جنگ ويتنام و ماجرای رسوايی واترگيت، به نظر می رسد که هاليوود دوباره به سياست رو کرده و فيلمسازان آمريکايی به شدت درگير ساختن فيلمهايی با مضامين سياسی انتقادی و راديکال شده اند. شهر نقره ای، هتل رواندا و شب بخير و موفق باشی، نمونه هايی از گرايش های جديد سياسی در ميان سينماگران هاليوودی است.

جورج کلونی، بازيگر مشهور فيلم آه برادر کجايی، روی يکی از سياه ترين و رسواترين پرونده های تاريخ سينما و روشنفکری آمريکا انگشت گذاشت و با فيلم شب بخير و موفق باشی، فضای پر از سوء ظن و وحشت دهه پنجاه را که سناتور مک کارتی با دستگاه تفتيش عقايد خود، سينماگران و روشنفکران آمريکايی را به دليل گرايش های چپ گرايانه شان به ستوه آورد، بازآفرينی کرد.

وی با به تصوير کشيدن زندگی روزنامه نگار جسوری به نام اد مارو که نقش او را ديويد استراتون بازی می کند به بررسی نقاط تاريک اين دوره سياه تاريخ معاصر آمريکا پرداخت.

روزنامه نگاری که به فضای رعب و وحشتی که مک کارتی بر جامعه روشنفکری و سينمايی آمريکا تحميل کرد تن نداد و در برابر آن ايستاد. در واقع جورج کلونی با انتخاب اين موضوع، به طور غير مستقيم به فضای تيره و پرسوء ظن پس از حوادث يازده سپتامبر پرداخته است.

اندرو نيکول( سازنده نمايش ترومن) نيز در سالار جنگ، قاچاق بين المللی سلاح های جنگی را دستمايه قرارداد و نيکلاس کيج را در نقش يوری اورلف دلال اسلحه اوکراينی الاصل به بازی گرفت.


برگمن و سينمای ديجيتال


سال ۲۰۰۵ سال خداحافظی اينگمار برگمن سينماگر سوئدی با سينما بود

سال ۲۰۰۵ سال خداحافظی اينگمار برگمن سينماگر سوئدی با سينما بود. ساراباند آخرين ساخته برگمن را درواقع وصيت نامه اين سينماگر سالخورده دانست که به صورت ديجيتال ساخته شده است.

اين فيلم در واقع ادامه ماجرای فيلم شش صحنه از يک ازدواج است که برگمن آن را با همان بازيگران قبلی يعنی ليو اولمن و ارلاند يوزفسون ساخته است. ماريان( ليو اولمن) در پايان فيلم قبلی، شوهرش را ترک می کند و اينک بعد از سی سال دوباره به ديدار همسر سابق اش می آيد.

ژان لوک گدار، کارگردان فرانسوی نيز در آخرين ساخته اش يعنی موسيقی ما (Notre Music) دوباره دست به يک تجربه متفاوت و منحصر به فرد سينمايی زد. وی با دستمايه قراردادن کمدی الهی دانته، اثری متفکرانه، پيچيده و تاويل پذير ساخت.

وودی آلن نيز با مليندا و مليندا به سبک و فضای طنز و کمدی هميشگی اش بازگشت ودغدغه ها و انديشه های فلسفی اش را در باره زندگی و ماهيت دوگانه تراژيک و کمدی آن در چند اپيزود به نمايش گذاشت.


نگاهی به فيلم موسيقی ما
نگاهی به فيلم مليندا و مليندا


اقتباس از ادبيات

در سال گذشته بازار اقتباس از رمان ها و داستان های مشهور کلاسيک مثل اليور تويست و غرور و تعصب داغ بود.

رومن پولانسکی که در سالهای اخير با فيلم ضد فاشيستی نوازنده پيانو دوباره مطرح شد، به سراغ چارلز ديکنز رفت و در اقتباس خود از رمان مشهور اليور تويست، سرگذشت اليور پسر يتيم ده ساله را که در کوچه ها و خيابان های لندن قرن نوزدهم جيب بری می کند، با تجربه های فردی دوران کودکی مشقت بارش در لهستان زمان اشغال نازی ها پيوند زد.


ريچل وايز و ری فاينس در باغبان وفادار

جو رايت فيلمساز جوان انگليسی در نخستين تجربه بلند سينمايی اش، رمان عاشقانه جين آستين يعنی غرور و تعصب را بعد از ۶۵ سال در سينما بازسازی کرد. در اين فيلم کايرا نايتلی در نقش اليزابت بنت و متيو مک موداين در نقش دارسی ظاهر شدند. ۶۵ سال قبل، اين نقش ها را گرير گارسن و لارنس اليويه بر پرده سينما آفريدند.

بنت ميلر کارگردان آمريکايی نيز در نخستين فيلم سينمايی خود، کاپوتی، به بازسازی شش سال از زندگی ترومن کاپوتی نويسنده مشهور آمريکايی و خالق رمان هايی چون در کمال خونسردی و صبحانه در تيفانی پرداخت.

بازی سيمور هافمن در نقش کاپوتی، تحسين بسياری از منتقدان را برانگيخت و به عقيده بسياری از کارشناسان وی استحقاق دريافت جايزه اسکار بهترين بازيگر را در سالی که در پيش است، دارد.

تری گيليام سازنده برزيل و دوازده ميمون نيز پس از پروژه ناموفق و ناتمام مردی از لامانچا (دن کيشوت)، به سراغ برادران گريم، از مشهورترين چهره های ادبيات فولکلوريک آلمان و گردآورنده قصه های عاميانه مشهوری چون شنل قرمزی و جک و لوبيای سحرآميز رفت و آنها را در فضايی کاملا تخيلی و فانتزی قرار داد.

راب مارشال نيز بر اساس رمان محبوب و پرفروش آرتور گلدن، خاطرات يک گيشا را ساخت که در آن يک دختر ژاپنی معمولی به يک گيشای معروف تبديل می شود. اين فيلم در آخرين روزهای سال ۲۰۰۵ به نمايش درآمد.

فرناندو مريليش، فيلمساز نوظهور برزيلی که در سال های گذشته با فيلم جسورانه شهر خدا درخشيد، در سال گذشته فيلم باغبان وفادار را بر اساس رمان پرفروش جان لوکاره نويسنده معروف رمان های جاسوسی با بازی ریف فاينس و ريچل وايز ساخت.

تريلری عاشقانه با بازی های قدرتمند و پرداختی زيبا و هوشمندانه که به اعتقاد بسياری يکی از بهترين فيلم های به نمايش درآمده در سال ۲۰۰۵ بود.


نگاهی به فيلم باغبان وفادار


سينمای هنری و مستقل


شارليز ترون بازيگر فيلم کشور شمالی

کشور شمالی ساخته نيکی کارو با بازی شارليز ترون (برنده اسکار بهترين بازيگر زن دو سال قبل به خاطر فيلم هيولا) بازسازی زندگی واقعی لوئيس جنسن يکی از چهره های مهم تاريخ مبارزات فمينيستی و جنبش زنان در قرن بيستم بود که در ۱۹۸۴ عليه آزار جنسی کارفرمايش به دادگاه شکايت کرد.

اين فيلم تصوير دقيقی از زندگی زنان کارگر و بهره کشی ازآنان در جامعه سرمايه داری آمريکا در قرن بيستم ارائه می دهد.

تاريخچه خشونت ساخته ديويد کراننبرگ يکی از بهترين فيلمهای او در باره سير تاريخی خشونت در جهان است. يک تريلر روانکاوانه ساده و به دور از پيچيدگی ها و رمز و رازهای متعارف فيلم های کراننبرگ که همانند فيلم قبلی اش عنکبوت با مضمون هويت سر و کار دارد.

ميراندا جولی فيلمساز مستقل آمريکايی با کمدی رمانتيک من و تو و هر کسی که می شناسيم، جوايز متعددی را در جشنواره های ساندنس و کن ربود و مورد استقبال منتقدان و مردم قرار گرفت.

جيم جارموش نيز بعد از قهوه و سيگار در فيلم جديدش گل های پژمرده بار ديگر بيل موری کمدين خونسرد آمريکايی را به بازی گرفت. گل های پژمرده يک فيلم جاده ای با تمام ظرافت ها و جذابيت های سينمايی آثار جارموش و شخصيت های جذاب و دوست داشتنی اوست.

لارس فون تريه، سينماگر تجربه گرای دانمارکی و ابداع گر سبک سينمايی دگما، دومين قسمت از سه گانه خود را در باره آمريکا با عنوان مندرلی ساخت.

نخستين قسمت اين سه گانه، فيلم داگ ويل بود که نيکول کيدمن در آن نقش اصلی را ايفا می کرد و در قسمت جديد برايس دالاس هاوارد جايگزين او شده است.

اتوم اگويان فيلمساز ارمنی تبار کانادايی نيز در فيلم جايی که حقيقت پنهان است، سعی کرد با نگاهی مدرن به دنيای نوآر و آدمهای تنهايش نزديک شود اما نتيجه آن کسی را راضی نکرد.

همينطور والتر سالس فيلمساز جوان مکزيکی و سازنده خاطرات موتورسيکلت(چه گوارا)نتوانست اقتباس خوبی از نسخه ژاپنی فيلم ترسناک آب سياه ارائه دهد.


مستند های پرفروش


نمايی از راهپيمايی پنگوئن ها

سينمای مستند اينک می رود که پا به پای سينمای داستانی برای خود گيشه های ميليونی پيدا کند و آغازگر اين راه مايکل مور مستند ساز راديکال آمريکايی بود که در سالهای گذشته پرفروش ترين مستند های تاريخ سينما را ساخت.

در سال 2005 فيلم مستند راهپيمايی پنگوئن ها ساخته لوک ژاکه فيلمساز فرانسوی توانست با فروش بيش از ۷۰ ميليون دلار، مقام دومين مستند پرفروش تاريخ سينما را بعد از فارنهايت ۱۱/۹ ساخته مايکل مور کسب کند.

اين فيلم که با حمايت موسسه نشنال جئوگرافی ساخته شده، درباره راه پيمايی طولانی پنگوئن ها در طول زمستان است که مورد استقبال شديد تماشاگران آمريکايی قرار گرفته است.

بولينگ برای کلمباين ساخته ديگر مايکل مور با فروش ۲۲ ميليون دلار تا کنون مقام سوم را در ميان مستند های پرفروش تاريخ سينما کسب کرده است.


پرفروش ترين فيلم های سال

فيلم هری پاتر و جام آتش ساخته مايک نيوول که به اعتقاد بسياری از منتقدان بهترين قسمت اين مجموعه است و هنوز مدت زيادی از اکران عمومی آن نمی گذرد، توانسته تا کنون با فروش بيش از ۴۰۰ ميليون دلار عنوان يکی از پرفروش ترين فيلمهای سال ۲۰۰۵ را کسب کند.

پس از آن جنگ ستارگان: انتقام سيث، ،جنگ دنياها،سرآغاز بتمن،چارلی و کارخانه شکلات سازی، ماداگاسکار و آقا و خانم اسميت به ترتيب پرفروش ترين فيلم های سال گذشته بوده اند.

پيش بينی می شود فيلم کينگ کنگ که در آخرين روزهای سال گذشته اکران شده است، رکورد فروش فيلم ها را بشکند. کينگ کنگ تا کنون بيش از ۱۰۰ ميليون دلار فروخته است.


پرفروش ترين های آخر سال
فروش هری پاتر از مرز 400 ميليون دلار گذشت
آقا و خانم اسميت به صدرنشينی جنگ ستارگان پايان دادند


مهمترين رويدادهای سينمايی سال


هيث لجر و جيک گيلنهال در نمايی از فيلم کوه بروکبک

تام هنکس به عنوان نايب رئيس آکادمی علوم و هنرهای تصويری آمريکا (اسکار) برگزيده شد.

کوهستان بروکبک ساخته انگ لی فيلمساز تايوانی الاصل که در باره عشق دو گاوچران همجنسگرا است، پس از بدست آوردن شير طلايی ونيز با نامزد شدن در ۷ رشته از جمله بهترين فيلم در صدر فهرست نامزد های جوايز گلدن گلوب قرار گرفت.

نخل طلای جشنواره کن سال گذشته به برادران داردن( لوک و ژان پی ير) از بلژيک به خاطر فيلم کودک رسيد.
جيم جارموش نيز به خاطر فيلم گل های پژمرده جايزه بزرگ جشنواره کن را بدست آورد.

عباس کيارستمی دوربين طلايی جشنواره کن را به طور مشترک به فيلم های سرزمين متروک ساخته جاباسوندرا از سريلانکا و من و تو و هر کسی که می شناسيم ساخته ميراندا جولی از آمريکا اهدا کرد.

روزنامه ديلی تلگراف انگلستان فيلم ۲۰۴۶ ساخته وونگ کاروای فيلمساز چينی را به عنوان بهترين فيلم سال ۲۰۰۵ برگزيد.

شون پن بازيگر مشهور سينما، با ديدار غير منتظره اش از ايران و حضور در نماز جمعه تهران و ملاقات با اکبر هاشمی رفسنجانی شايد خبرسازترين چهره هاليوودی برای ايرانيان بود. وی نخستين بازيگر هاليوود است که پس از انقلاب اسلامی به ايران سفر کرده است.


دانيل کريک، ششمين مامور 007

مايکل وينترباتم فيلمساز جوان انگليسی و سازنده فيلمهای پرسروصدايی چون در اين دنيا، به سارايوو خوش آمديد، و ۹ترانه برای فيلمبرداری فيلم تازه خود به نام جاده ای به گوانتانامو، بی سرو صدا به ايران سفر کرد و بخش های مهمی از فيلم خود را در ايران ساخت.

دانيل کريگ به عنوان جيمز باند جديد سينما جايگزين پيرس برازنان شد تا در بيست و يکمين فيلم جيمز باندی سينما، نقش مامور ۰۰۷ را در فيلم کازينو رويال ساخته مارتين کمپبل بازی کند.

بيژن مير باقری با فيلم ما همه خوبيم برنده جايزه يوزپلنگ نقره ای جشنواره فيلم لوکارنو شد. جايزه يوزپلنگ طلايی اين جشنواره به رودريگو گارسيا به خاطر فيلم 9 داستان زندگی رسيد.

سيدنی لومت جايزه اسکار افتخاری هفتاد و هفتمين دوره جوايز آکادمی اسکار را در سن ۸۰ سالگی بدست آورد. وی خالق فيلم هایی چون سرپيکو، شبکه و بعد ازظهر سگی است.

فيلم خيلی دور خيلی نزديک ساخته رضا مير کريمی به عنوان نماينده سينمای ايران به برای رقابت در بخش بهترين فيلم خارجی به آکادمی اسکار معرفی شد تا به رقابت با ۵۸ فيلم ديگر اين بخش بپردازد.

شون پن به ايران رفت
کوه بروکبک در صدر نامزدان گلدن گلوب
45 سال فيلم جيمز باندی و ششمين مامور 007
گزارشی از مراسم اعطای جوايز اسکار
خيلی دور خيلی نزديک به اسکار معرفی شد


درگذشتگان سال


ان بنکرافت و داستين هافمن در نمايی از فيلم گراجوئت

اسماعيل مرچنت تهيه کننده نامدار سينمای بريتانيا و از بنيانگذاران کمپانی مرچنت آيوری و تهيه کننده فيلم های مشهوری چون اتاقی با يک چشم انداز و بقايای روز.


اسماعيل مرچنت درگذشت

رابرت وايز خالق داستان وست سايد،آوای موسيقی( اشک ها و لبخند ها) و ادری رز.


خالق اشکها و لبخندها درگذشت

آلبرتو لاتوادا، فيلمنامه نويس و کارگردان ايتاليايی و همکار فلينی در روشنايی های واريته و سازنده فيلم هايی چون وای سرافينو و مافيايی.

ارنست له من فيلمنامه نويس برجسته هاليوود و نويسنده فيلمنامه های موفقی چون شمال از طريق شمال غربی( آلفرد هيچکاک ) و چه کسی از ويرجينيانا وولف می ترسد.(مايک نيکولز)

جان ميلز، بازيگر 97 ساله بريتانيايی، فيلمهايی چون آرزوهای بزرگ، جنگ و صلح و دختر رايان که يک بار برنده اسکار هم شد.


جان ميلز درگذشت

ان بنکرافت، بازيگر آمريکايی فيلمهايی چون گراجوئت و معجزه گر (در نقش هلن کلر) و همسر مل بروکس کمدين آمريکايی. او يک بار در سال 1963 برنده اسکار بهترين بازيگر زن برای فيلم معجره گر شد.


عکسهايی از ان بنکرافت

آرتو ميلر، نمايشنامه نويس آمريکايی و نويسنده نمايشنامه چون مرگ دستفروش که برايش برنده جايزه پوليتزر شد.


نگاهی به کارنامه ميلر

اما شايد تکان دهنده ترين مرگ سينمايی سال، درگذشت مصطفی عقاد کارگردان فيلم های محمد رسول الله و عمر مختار بود که در انفجار بمبی در اردن به قتل رسيد. وی به همراه همسر و دخترش در هتلی اقامت داشت که مورد حمله نيروهای افراطی قرار گرفت.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین