به گزارش خبرآنلاین، در ادامه مشروح این گفتگو را می خوانید:
برای یک آسیب شناسی ادوار مختلف مجلس نظر شما چیست؟
انصاری: در
ابعاد مختلف بررسی مجلس، به جز مجلس اول که موج انقلاب و سرعت حضور
انقلابیون در صحنه باعث شد مجلس بسیار کارامدی شکل بگیرد و همه در ابعاد
مختلف، تخصص داشتند، از دیگر ادوار جدا کنیم، ازنکات آسیب شناسی مجالس
ادوار دیگر، با توجه به نظام جمهوری اسلامی ایران، احزاب و گروههای سیاسی
می توانند برنامه ارائه کرده و کادر سازی کنند. هم اینها نسبت به کارنامه
ای که اعلام می کنند، متعهد هستند و هم برنامه کوتاه مدت می دهند. از مجلس
اول به بعد، سوای بحث ترکیب مجالس، به سمتی رفتیم که توقعات غیرمنطقی مردم
بالا رفته. در یک شهر کوچک یک نماینده تعهداتی را دارد که در اختیار
نماینده نیست. گروه های خلق الساعه شبهای انتخابات، لیست و شعار می دهند.
37 سال از عمر انقلاب گذشته و توسعه سیاسی باید مبتنی بر احزاب باشناسنامه
باشند. اینها باید مانیفیست و برنامه بدهند و کادرسازی کنند. هم مردم و هم
نظام بتوانند آنها را رصد کنند.
یعنی می شود گفت درادوار دیگر مجلس، افراد تخصص نداشتند. نظر شما در این باره چیست؟
موسوی: تا
بحال سنجش مشخص و علمی درباره طبقات اجتماعی نمایندگان در دو دوره صورت
نگرفته. طبیعتا شناسایی طبقات نمایندگان و دولتمردان کار علمی و پیچیده
است. آدم نمی تواند به راحتی در این باره نظر بدهد. در کشور ما طبقات
اجتماعی که در غرب مطرح است، مطرح نیست. طبقات فئودال، پرولتار، بورژوا و
... به این مفهوم را در کشور نپذیرفتیم. نماینده باید از طبقات پایین باشد
تا درد مردم را بفهمد. مجلس عصاره فضایل ملت است و باید جایگاه و نگاه مردم
در قالب قانونگذاری و ریل گذاری برای دولت مطرح شود. من در این باره دسته
بندی ندیدم. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مفهوم مستضعف و توجه به محرومان
به عنوان یک مولفه جدی در بین نمایندگان باشد. در ادوار نخستین مطرح بود که
فلانی از طبقه محروم برخاسته در کنار سایر صلاحیتها مطرح بود. این شاید در
نگاه نخبگان، ایراد باشد که چه ارتباطی به نمایندگی دارد؟ رجوع به نگاه
حضرت امام که می کنیم می بینیم نماینده اگر درد مردم و مشکلات عمومی را
نفهمد به طور طبیعی در تصمیم گیری ها ممکن است فاصله بگیرد از مردم. این در
بیانات مقام معظم رهبری هم هست. ایشان بارها اشاره می کنند کسانی که معتقد
به اشرافی گری هستند امور را بر عهده نگیرند، به همین دلیل است. نماینده
باید حتما درد مردم را بفهمد.
عدالت همیشه در شعارهای ما بوده. در عمل چه کرده ایم؟
انصاری: عدالت
را نمی توان منتزع از آزادی دید. اگر به آزادی رسیدیم، عدالت ماندگار می
شود. برای راه رفتن نیاز به کفش و لباس داریم. در فرمایش آقای موسوی،
چهارچوب اصلی و کلی را دیدیم. اگر یک نفر مستضعف اقتصادی باشد و استضعاف
فکری هم داشته باشد، ممکن است مشکلات زیادی به وجود بیاورد. در مجلس اول،
رقابت بین همه از جمله گروه های داخل و خارج نظام بود. مجلسی که شکل گرفت
کارامد بود. رقابت را اگر بشناسیم و در چهارچوبهای قانونی بشناسیم، می توان
کارامدی مجلس را اعمال کرد. در ترکیه ببینید از وقتی بحث آزادی نسبی در
شرایطی که مسلمان بودن و پوشش اسلامی در کشور جرم بود، وقتی آزاد نسبی به
وجود آمد می بینید که اسلامگراها حاکم شدند. آزادی نسبی باعث شد این کشور
رشد کند و امروز جزء 20 کشور اول دنیاست.
شما می فرمایید آزادی افول کرده؟
انصاری: خودسانسوری
ما را دچار مشکل می کند. نظام ما استقلال، آزادی جمهوری اسلامی بوده. باید
قبول کنیم همه چیز را سیاه و سفید نبینیم. نترسیم در مقابل همدیگر بایستیم
و گفتگو کنیم. مردم می توانند در این گفتگوها بهترین فکر را انتخاب کنند.
گروه های داخل نظام و کسانی که خود را متعلق به نظام می دانند و ما می
گوییم اصولگرا و اصلاح طلب، بتوانیم گفتمان سازی را درون اینها به وجود
بیاوریم. تولید محتوا که به وجود بیاید، انتخاب احسن به وجود می آید.
موسوی: مقدمه حرف ایشان
درست است که باید آزادی وجود داشته باشد و افراد در چهارچوب نظام شروع به
فعالیت کنند. مثال ترکیه را نمی پذیریم چون سطح بالا نیست.
انصاری: به لحاظ توسعه سیاسی گفتم.
موسوی: یکی
از مولفه های توسعه سیاسی، امنیت است. امنیت آنها با جمهوری اسلامی ایران
قابل قیاس نیست. سطح مردمسالاری دینی و نفوذ سیاسی ما به مراتب بالاتر از
ترکیه است و اوضاع اقتصادی آنها به سامان نیست. اما اینکه گروه های سیاسی
شناسنامه دار درون نظام به رقابت بپردازند، درست است ولی به شرطی که
چهارچوب قانونی را بپذیرند. نه اینکه وقتی ریل به نفعشان بود بپذیرند و
وقتی به نفعشان نبود از چهارچوبهای نظام عبور کنند، رقابت درست نیست و به
رشد منجر نمی شود.
سئوال شما ناظر به مقوله عدالت بود. درباره مجلس نمی
توان صرف انتخابات و رقابت مردم را به مجلس بکشاند. ایشان عضو شورای شهر
تهران است. در انتخابات شورای شهر دوم، در تهران و کشور بیشترین حجم رقابت
را داشتیم. رقابت گسترده بود حتی گروه های خارج از چارچوب رسمی نظام لیست
دادند و شهردار پیشنهاد کردند اما میزان مشارکت در تهران 12 درصد بود. صرف
تنوع گروه های سیاسی و رقابت نمی تواند مولفه در رشد سیاسی باشد. نگاه مردم
نمایندگی مطالبات آنهاست. اگر 100 حزب داشته باشیم ولی مطالبات مردم را
نمایندگی نکنند، مردم توجهی نمی کنند. آن مجلس نماینده گروه ها و احزاب است
نه نماینده مجلس. برای همین است مقام معظم رهبری تاکید می کنند فهم
مطالبات مردم عنصر اصلی در بحث نمایندگی است.
مجلسی که طبقه اشرافی در آن نفوذ کند، چه اتفاقی می افتد؟
انصاری: قطعا
این اتفاق نمی افتد. وقتی رقابت درست باشد و احزاب حضور داشته باشند، مجلس
اینطور نمی شود. در شورای دوم، دلزدگی به وجود آمد و مردم قهر کردند.
چرا دلزدگی بود؟
انصاری: حرکاتی
که در شورای اول بود. هیچ جای دنیا کشوری پیدا نمی شود عشق به نظام در حد
ایران باشد. در راهپیمایی ها اقشار اجتماعی را می بینید. طبقه متوسطی که می
توانست حرکات اجتماعی و سیاسی را به وجود بیاورد، تقریبا در حال از بین
رفتن است. طبقات اجتماعی دارد دو طبقه برخوردار و غیربرخوردار می شود. اگر
گروه های سیاسی بتوانند سازندگی به وجود بیاورند، برنامه داشته باشند و درد
مردم را بشناسند، می توانند در رقابت رای بگیرد.
شما قبول دارید جامعه این دو طبقه می شود؟
موسوی: بله،؛
در سطح کلان اینطور است. به واسطه هژمونی لیبرال سرمایه داری و سلطه
سرمایه داری، بخش صاحب سرمایه امکانات دنیا را به نفع خود مصادره می کند.
در آمریکا جنبش اشغال وال استریت می گفت 99 درصد در مقابل 1 درصد. در کشور
ما اینطور نمی شود چون روح سرمایه داری را نپذیرفته و مدل حاکمیتی ما این
نیست ولی خطر نفوذ اشرافی گری وجود دارد. به دلیل اینکه در کشور ما برخی
امروز و در ادوار قبلی، در دولت سازندگی صراحتا بیان می شد برای رسیدن
توسعه، بخشی از محرومان زیر چرخ توسعه له می شوند. برخی نیز گفتند در نظام
سرمایه داری حذف شوند. ضعیف باید حذف شود. یک صدقه ای از بابت بیمه داده
شود، در حالی که شعارهای ما اینطور نیست. انقلاب ما انقلاب مستضعفین بوده.
هشداری که مقام معظم رهبری دادند از همین بابت است. در برخی شعارها می
بینیم که امروز بخشهایی عقبه سرمایه داری دارند. در برخی انتخابها افرادی
ورود پیدا می کنند که صاحبان ثروت و قدرت هستند. در هر گروهی اینطور است.
انصاری: اگر انتخاب کننده حزب باشد چون اعتبارش را در دراز مدت می بیند، سعی دارد پول کثیف را به کار نگیرد. چون زیر ذره بین رقیبش است، پول سرمایه داری را در کارش دخالت نمی دهد. وقتی ما این شفافیت را نداریم، این سئوال به وجود می آید پول انتخابات از کجا می آید؟ همان سرمایه دار پولش را به مردم می دهد. حزب امروزش را نمی بیند، 50 سال بعدش را می بیند. اگر نماینده می فرستد، فردا دنبال ریاست جمهوری است. قولش دارای چهارچوب است و هم نظام می تواند پولهای وارد شده به گروه های سیاسی را رصد کند. ولی وقتی طرف، فرد است من امروز 10 شعار عوام پسند می دهم و فردا رای می آورم، می روم و 4 سال دیگر کسی من را نمی بیند. امروز این پولها در انتخابات تاثیرگذار است. الان از مجالس میانه به بعد، گروه های سیاسی به بعد هویت یافتند. این نکته مثبت است. باید کاری کرد در شهرهای تک نماینده هم اینطور باشد. این عدم خودباوری نیروهای سیاسی است.
افرادی که می توانند پول بدهند به لیستها نمی توانند نفوذ کنند؟
انصاری: برخی
احزاب فهرست می دهند ولی به منتخبش می گویند اینها کجایند، جوابی ندارد.
اصلاح طلبان و اصولگرایان در جامعه حضور و نفوذ دارند. نظام سیاسی باید
احزاب شناسنامه دار را تربیت کند تا پالایش را داشته باشیم.
موسوی: من
این نکته را قبول دارم. ما جای دیگری مزایا و معایب سیستم حزبی را می
توانیم بررسی کنیم. منتهی ایرادی که وجود دارد، نمیگویم خلاء قانونی، مشکل
اول این است که حزب روشن و مشخص و نهادینه شده در کشور نداریم. همین الان
ادعای مسئولان دولتهای گذشته و اکنون، داشتن 200 حزب در کشور است. بعضی از
احزاب مدل مواجهه شان در نظام و قانون در زمانهای مختلف متفاوت است. وقتی
میبرند، یک طور برخورد می کنند وقتی می بازند طور دیگر برخورد دارند.
برخی نیز به جریان کثیف سرمایه داری وصل هستند. همین الان در بستن لیستها،
کسانی هستند که به واسطه فساد اقتصادی سابقه محکومیت اقتصادی دارند. دبیر
کل یک حزب که سابقه محکومیت فساد اقتصادی دارد، لیست می بندد. این فرد
نباید در حزب نفوذ کند و برای بستن لیست تلاش کنند.
چنین چیزی داریم؟
انصاری: من اگر می بینم چنین کسی است، در روزنامه خودم افشا میکنم.
موسوی: باید این پالایش
را خود احزاب انجام دهند. من از پایگاه حزبی به عدالت و مردم نمی پردازم،
از پایگاه گفتمانی می پردازم. به فرض که نظام حزبی نداریم یا شاهد احزاب
دولت ساخته باشیم. دولتها به پایداری خود فکر می کنند، حزب می سازند. نه
احزابی که دبیرکلش مفسد اقتصادی است.
انصاری: از آن سو نیز داریم پولهای بابک زنجانی کجا هزینه شد؟
موسوی: این
را قبول دارم. از هر طرف ممکن است این باشد. در قانون اساسی می گوید کسی
که نماینده می شود، نماینده کل کشور است نه نماینده حوزه انتخابیه خود. حتی
نماینده شهر هم باشد، چون در کل کشور یک جنس مطالبه داریم، آن فردی که
نماینده می شود باید این مطالبات را بفهمد. مشکل اشتغال، تورم، گرانی را
اگر فهم نکرد و خودش در برج عاج نشسته بود، چطور قانونی تصویب می کند که به
نفع مردم است؟
در 37 سال اخیر، احزاب و گروه ها
به 9 دور مجلس آمده اند. برخی به آرمانها و اصول انقلاب نزدیک بودند و برخی
دورتر. ولی برخی هنوز از افراط حرف می زنند. مرز بین افراط و انقلابی گری
چیست؟
انصاری: وقتی ما منطق را کنار گذاشتیم دچار افراط می
شویم. ایشان گفت امنیت، ولی در کنار امنیت آزادی و توسعه را نبینیم، این
افراطها به وجود می آید. قانون اساسی ما جزء بهترین قوانین اساسی است. این
ظرفیت ها از ابتدای انقلاب تاکنون از سوی دولتها با کوتاهی مواجه شده. باید
بالاخره شروع کنیم. چطور ما در 13 سال اخیر با دنیا در بحث هسته ای دعوا
داشتیم؟ ما توانستیم با گفتگو مسایل خود را با آنها حل کنیم. در داخل نیز
این امکان دارد. در ایران حزب وجود ندارد. در کشورهای دیگر، 2 حزب وجود
دارد. در انتخابات امروز،وقتی می بینیم یک لیست اصلاح طلب ویک لیست
اصولگرایی در کل کشور شکل می گیرد مثبت ارزیابی می کنیم.
شاخصهای افراطی گری چیست؟
انصاری: وقتی
دانش نبود، منطق نبود، مانیفیست نبود، چهارچوب نبود طبیعی است به افراد می
افتیم. بنده پرخاش کنم به ایشان و ایشان به من پرخاش کند. نتیجه اش ادامه
دادن حیات انگل وار در جامعه است.
موسوی: در بحث
افراط و تعادل باید چهارچوب و شاخص داشت. در یک جامعه متعادل شاخص اعتدال،
قانون است. اگر قانون رعایت شد، یعنی معتدل هستید. اگر از چهارچوب خارج شد،
از اعتدال و تعادل خارج می شود و دچار افراط می شود. معمولا گروه های
سیاسی از نگاه خود به افراط نگاه می کنند. اگر قانون چهارچوب و معیار قانون
گیرد، می توان تعریف داد. تعریف این است که هر چه به قانون نزدیک تر،
درچهارچوب اعتدال و هر چه از قانون دورتر، به افراط نزدیکتر می شود. اگر
انتخابات برگزار شد و من رای نیاوردم و همه را به هم ریختم من افراطی ام.
اگرنهاد قانونی حرفی را زد که همه پذیرفتند من نپذیرفتم من افراطی ام. اگر
گفتگو محور باشد، شاخص منطقی ما قانون است، اگر حول این محور قرار گرفتیم
می شود افراط و اعتدال را تعریف کنیم. بین انقلابی گری و افراط تفاوت جدی
است. انقلابی گری به مفهوم این است که موتور محرکه در چهارچوب قانون باید
تعریف کنیم. این لزوما ایثار و از خودگذشتگی و مجاهدت نیاز دارد. در سطح
منطقه بسیاری از مردم خواستار سقوط حکومتهای ناجور خود هستند، برخی از
ابرقدرتها نیز نقش دارند.
آقای موسوی، بحث ما مجلس است. چه ادواری در مجلس افراطی عمل شده؟
موسوی: در
مجلس ششم، افراط شد و حرف نهادهای قانونی کشور پذیرفته نشد و شاهد
ساختارشکنی بودیم. از چهارچوبهای قانونی عبور شد و سیاستهای نظام به چالش
کشیده شد و هیچ توجهی به مطالبات مردم نشود، این افراط است.
انصاری: مجلس
نهم را شاید ساختارشکن ترین مجلس می بینم. مجلس ششم در بعد تخصصی بسیار
کارامد بود. در حوزه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مصوبات این مجلس در سطح
متخصصان بسیار بالا بود. در جاهایی دچار مشکل شد. اما بدترین مجلس، مجلس
نهم است. دولت گذشته از چین سنگ پا وارد کرد، مجلس صدایش درنیامد. رئیس
جمهور سابق 11 روز در مقابل دستور مقام معظم رهبری مقاومت کرد، صدایش در
نیامد. بعد در دو سال اخیر و دولت مظلوم آقای روحانی، تعداد سئوالها،حرفهای
تند و ساختار شکن و هنجارشکن را ببینید. اگر بپذیرید قانون معیار همه
حرکتهاست، می توان به تعادل رسید.
موسوی: من مدافع
هیچ مجلسی نیستم. ولی در مقابل دولت قبل، بیشترین فریاد از مجلس برخاست.
بیشترین فریادها و عناصری که بود، از درون مجلس بود.
انصاری: چندسئوال و استیضاح شد؟
موسوی: این
مربوط به دولت هشتم است. در دولت نهم، حداقل 4 وزیر رای نیاورند. استیضاح
وزیر کشور وقت به دلیل مدرک تقلبی توسط چه کسانی بود؟ غیر از نمایندگان
فعلی بود؟ استیضاح مرحوم کردان توسط چه کسی بود؟ فریاد درباره خانه نشینی
رئیس جمهور قبلی چه کسی سر داد؟
انصاری: اگر مجلس درست بود، باید آن رئیس جمهور را استیضاح می کرد.
موسوی: اتفاقا
سوال از رئیس جمهور در همان مجلس بود. واقع امر این است که در مجالس هشتم و
نهم نمایندگانی که عنوان اصولگرا داشتند در برابر مشکلات آن دولت معنون به
اصولگرا ایستادند. همین نمایندگان اصولگرا ایستادند.
انصاری: اگر نظارت بود، نقد بود ما در اینجا نمی ایستادیم.
موسوی: در
دولت قبل نماینده اصولگرا در مقابل دولت بود یا اصلاح طلب؟ شک نکنید
اصولگراها. در مقابل معاون رئیس جمهور، چه کسانی بودند ایستادند؟ همین
نمایندگان اصولگرا. اینها درباره معاون رئیس جمهور وقت و رئیس دفترش فریاد
زدند. دولت امروز را خیلی سفید نمی بینم. چه کسی در مقابل قراردادهای مشکل
دار نفتی الان ایستاده؟ همین نماینده ها. اصولگرا و اصلاح طلب واقعی کسی
است که در قبال دولتها به منافع خود نگاه نکند. در دولت موجود عزیزان اصلاح
طلب چقدر نسبت به مشکلات انتقاد می کنند؟ خیلی کم! درباره مفاسد خیلی کم
ورود می کنند. مشکل معیشت و بیکاری و اشتغال از مسایل اساسی جوانان است.
انصاری: بیکاری یک شبه به وجود آمد؟ 700 میلیارد دلار منابع کشور به یغما رفت. یک سال بودجه در موعد زمانی تقدیم نشد.
موسوی: الان هم اجرا نمی شود.
انصاری: به خاطر برجام این تاخیر اتفاق افتاده بود.
موسوی: سه
سال از دولت گذشته نمی شود که همه مشکلات و ناکارامدی را به گردن دولت
گذشته انداخت؟ خردادماه وارد سومین سال می شویم. الان رکود و مشکل بیکاری
داریم.
انصاری: کی این مشکلات به وجود آمده؟
موسوی: از قبل وجود داشته. آقای روحانی گفت 100 روزه مسایل را حل می کنم.
انصاری: چنین چیزی نگفت. گفت برنامه کاری ارائه می دهم.
موسوی: ایشان
شهریورماه گفتند برنامه خروج از رکود داریم. یک سال گذشت تازه بسته دادند.
یکسال گذشته هیچ اتفاقی نیفتاد. 4 وزیر کابینه رسما اعلام کردند دچار
بحران و رکودیم. مجددا یک بسته ارائه شد. این بسته فقط خلاصه شد به خالی
کردن انبار خودروسازها. اگر کسی اصلاح طلب واقعی است، بیاید در این باره
حرف بزند. بعد از گذشت 3 سال نباید برنامه جامع داشت؟
انصاری: 8 سال اگر دولت
فعلی مملکت را به قبل از دولت نهم و دهم برساند، شاهکار کرده. اصولگراترین
مجلس، چهارم و پنجم بود. زمانی که رئیس مجلس، جناب آقای ناطق بود. کاری که
با بودجه کرد. جنجال و افراطی گری پدر کشور را در می آورد. مشکل از جایی
بود که از مجلس هفتم فکر کردیم یک دست کنیم کشور را، همه چیز درست می شود.
رئیس مجلس هفتم گفت ایران را ژاپن اسلامی می کنیم. رئیس دولت قبل گفت نفت
را سر سفره ها می بریم ولی در عوض می بینیم نان را از سر سفره مردم بردیم.
می بینید به خاطر آن کارها، اخلاق در جامعه از بین رفته. دروغ را به عنوان
گناه کبیره تلقی می کنیم. حرف راستی شنیده نشد به جز دروغ. بنیاد تخم لق
دروغ گذاشته شد و در چهارساله اول نابغه هزاره سوم بود و در چهارساله دوم
اصولگرایان فهمیدند مملکت دارد به باد می رود. ما در پزشکی فکر می کنیم رشد
میکروب در محیط استریل انجام می شود. یک دستی در جامعه مشکلی به وجود می
آورد که این اتفاق می افتد.
موسوی: این را قبول
ندارم. این صفر و 100 دیدن در صحبتهای شما تعارض به وجود آورده. در همه
دولتها هم خوبی داریم هم بدی. فرمایش شما در حد بمباران اتمی است. طیف
وسیعی از دولتمردان در دوره های گذشته کار کردند. خدمات به مناطق محروم شد،
در دولت نهم را نمی توان نادیده گرفت.
انصاری: بخشی از مشکلات دولت فعلی این کارهای بدون برنامه و منطق است.
موسوی: من
جزء منتقدان دولت قبل هستم. من مخاطب قرار گرفتم توسط رئیس دولت قبل و به
من اعتراض کردند. دولتها خوبی و بدی دارند. دولت قبل خوبیهایی داشت و
خدماتی به مردم کرد.
انصاری: سیب زمینی خوب توزیع می کرد.
موسوی: بهتر
است از اینکه سیب زمینی را زیر زمین کنیم. آن دولت سیب زمینی را دست مردم
می داد بخورد دعا کنند این دولت سیب زمینی را زیر خاک می کند در حالی که
برخی از مردم مشکل نان شب دارد. سه کلید واژه اقتصاد کشور از طرف دولت را
اسم ببرید.
انصاری: قانون، امنیت،...
موسوی: برای اقتصاد.
انصاری: سرمایه
وقتی رفت، به زودی برنمی گردد. سرمایه جایی می رود که آزادی نسبی و امنیت
باشد. من نمی گویم امنیت پس از برجام به وجود آمده. بنده اعتقاد دارم اگر
امنیت نسبی در حوزه اقتصاد به وجود بیاوریم بیش از 300 هزار میلیارد را از
داخل مردم می شود جمع کرد و سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال کرد. وقتی دولت می
تواند کار کند که مجلس کارامد و منطقی باشد که چوب لای چرخ خود نگذارد.
وزیر دولت را دیدید که دو سه بار از زیر تیغ سوال و استیضاح گذشته.
موسوی:یعنی 2.5 دولت باید هیچ فعالیتی نکند تا مجلس همراه شود؟
(بگومگوی دو طرف اجازه ادامه بحث نداد.)
در 37 سال انقلاب ما طوری
بوده که دشمن سعی در اثرگذاری دارد. الان نیز می بینیم از ابزاررسانه
استفاده می کنند و تکلیف روشن می کنند. تکلیف گروه های سیاسی درون نظام در
موضوع مرزبندی ها چیست؟
انصاری: اتفاق خوبی برای این انتخابات
افتاده. در گذشته در خود اصلاح طلبان و اصولگرایان 10 تا صدا بود. امروز
لیست واحد اصلاح طلبان برای کل کشور خوب است. ما اگر به درون خود برسیم به
همراهی و همکاری در چهارچوب قانون، در مقابل دشمن نیز می توانیم به سلامت
برخورد کنیم. وقتی مذاکره کننده و مسئول دیپماسی ما و رئیس جمهور و رئیس
مجلس اگر در مقابل رقیب قرار می گیرد و امنیت از پشت سر داشته باشد، در طول
37 سال که رقابت با ابرقدرتها داشتیم، موفق بودیم. اگر در داخل شفافیت و
قانون را حاکم کنیم، دشمن هیچ غلطی نمی تواند بکند.
موسوی: مرزبندی
با بیرون و جریانات و قدرتهایی که طمع دارند، اصل ضروری است. زمانی حضرت
امام فرمود اگر دیدید دشمن از شما تعریف کرد در وجود خود، مشکل را بررسی
کنید. کسی نمی تواند وجود دشمن را نفی کرد. اینهایی که می گویند توهم توطئه
دارید مفهوم دشمن را نفهمیدند. جریانی دنبال ایجاد مشکل است. قدرتهایی در
بیرون نشستند و طراحی می کنند. در برجام ما تعامل و بده بستان کردیم در یک
نقطه دیگری، قیمت نفت را کاهش می دهد. دشمن بیکار ننشسته دارد طراحی می کند
لازم است همه دشمن را در داخل نسبت به خود، طمعش را کنار بزنند. الان برخی
رادیوهای خارج از کشور از لیستهای خاصی تعریف و تمجید می کنند. یا می
گویند نسبت به برخی رای بدهید یا ندهید.
انصاری: مردم می توانند دشمن را در زمین خود زمینگیر کنند.
موسوی: بگذارید صحبت تمام شود.
(باز هم بگومگو بالا گرفت)
موسوی: یک
جایی باید جلوی طمع دشمن را گرفت. لیستی که BBC حمایت می کند، باید
نامزدها، از این رسانه و انگلیس اعلام برائت کنند. دوره وثوق الدوله و
زمانی که انگلیس برای ما نماینده تعیین می کرد، گذشته. برادران اصلاح طلب
سریع اعلام موضع کنند.
انصاری: اگر بدن قوی باشد،
میکروب هم وارد شود هیچ غلطی نمی تواند بکند. شاکله های درونی را تقویت
کنید دشمن هیچ غلطی نمی تواند بکند. می توان در مقابل دشمن مقتدر ایستاد.
در مقابل با شعار نمی شود ایستاد. باید با منطق و برنامه ایستاد. درباره
نفت، از خدا می خواهم نفت نداشته باشیم. اینقدر انرژی آفتابی داریم، صنعت
گردشگری را تقویت کنیم نیاز به نفت نداریم.
موسوی: برنامه دولت، افزایش تولید نفت است.
انصاری: زمانی
که مردم لنگ درمان خود بودند، لنگ هزینه خود نبودند، دیگر نیاز به این
چیزها نیست. با شعار دادن مشکل حل نمی شود. امروز موشک و هواپیما ساختیم و
ارتش و سپاه ما قدرتی دارد که در مقابل دشمن می ایستد، باید در اقتصاد و
مسایل اجتماعی هم این کار را باید کرد. فساد خود، بستر آسیب است.
موسوی: اگر دشمن از ما حمایت کرد، باید بگوییم آقای انگلیس ما را با تو صنمی نیست.