آفتابنیوز : روزنامه الاتحاد امارات هم امروز دوشنبه یکی از مقالات خود را به این مسئله اختصاص داده وتحت عنوان کابوس اتمی در خلیج فارس همانند بقیه کلیشه های سابق با اشاره ای گذرا به خطرات هسته ای اسرائیل نوشت : بر کسی پوشیده نیست که منطقه خلیج فارس از برنامه های اتمی ایارن نگران است ومد وجزر صورت گرفته در مذاکرات بین ایران وکشورهای ترویکای اروپایی وآژانس بین المللی انرژی اتمی در کنار تهدیدهای آمریکا به ارجاع این پرونده به شورای امنیت کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس را نگران کرده است.
آنچه که این نگرانی را صد چندان کرده است تنش به وجود آمده بین اسرائیل وغرب از یک سو وایران است که به دلیل سخنان محمود احمدی نژاد ئیس جمهور ایران در مورد اسرائیل وانکار کوره های ادم سوزی به نقطه ی اوج خود رسیده است.
ودر حالیکه اروپا موضعی مغای با امریکا در قبال ایران داشت اما در مورد این مسئله بخصوص آمریکا وکشورهای اروپای با یکدیگر همنوا وهمراه شدند.
به اعتقاد نویسنده این مقاله ایران پیام های متضادی را به جهان ارسال می کند ، واضحترین این پیام ها این است که ایران یک کشور بزرگ منطقه ای است وباید با این کشور براین برخورد کرد ، این سخنان در واقع نوعی عرض اندام ویک استراتژی برای این است که دولت احمدی نژاد سعی در به کارگیری آن دارد به طور حتم از چشم رهبران شورای همکاری هم به دور نمانده است.
در بخش دیگری از این مقاله آمده است گرچه ایران سعی دارد همچنان رابطه خود را با اتحادیه اروپا از طریق ادامه مذاکرات حفظ کند اما مخالفت ایران با طرح روسیه در مورد انجام غنی سازی در خاک این کشور وتاکید بر حق خود برای انجام تمامی مراحل این فن آوری در خاک خود بعنوان یکی از مسایل ملی باعث می شود تا حس وطن پرستی در مورد این تلاش ها تحریک شده وعقب نشینی از ان بمثابه یک خودکشی سیاسی برای نظام ایران محسوب خواهد شد.
این مقاله سپس به شکل شیطنت آمیزی اتهامهای اسرائیل وآمریکا را در مورد تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای تکرار وبا آن به نوعی بعنوان یک حقیقت برخورد کرد به نحوی که نویسنده پرسید : اکنون این سئوال مطرح می شود که چرا ایران برای دستیابی به سلاح اتمی تلاش می کند ؟
در این رابطه دو احساس وجود دارد ، اولین آنها احساس تهدید خارجی است که هدف از این دستیابی را اقدامی دفاعی محض می کند دوم احساس سلطه گری است.
مناقشه احتمال اول ما را بر ان می دارد که سیاست امنیتی ایران را مورد کنکاش قرار دهیم وبخصوص به بررسی معادله امنییت در خاور میانه بپردازیم
ایران از همه سوی با حضور نیروهای نظامی آمریکا مواجه است ، نیروهای آمریکایی اکنون در دو سوی ایران در افغانستان وعراق مشغول فعالیت هسته در حالیکه در کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس حضور شبه دائمی دارند ، ازبکستان ، پاکستان وترکیه هم پذیرای نیروهای امریکایی است در حالیکه ناوگان های آمریکایی در خلیج فارس ودیگر دریاها حضور دارند.
چتر امنیتی آمریکا تمامی کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس را در چارچوب قراردادهای دو جانبه امنیتی پوشش می دهد در حالیکه چهار کشور دارنده سلاح اتمی هم در خاور میانه وجنوب شرقی آسیا حضور دارند ، حال که کشورهای چین ، هند ، پاکستان واسرائیل سلاح اتمی در اختیار دارند چرا باید این سلاح برای ایران ممنوع باشد واین کشور اجازه پیوستن به کلوپ اتمی را نداشته باشد؟
عدم احساس امنیت ، ومحیط دشمنانه می تواند دلایل قانع کننده ای برای برخی ها باشد ، گزینه اتمی می تواند توان بازدارندگی خوبی برای حمایت محسوب شود.
حال در مورد احتمال دوم چه : تلاش برای سلطه گری با تغییر یا با معادل ساختن توازن نظامی در خلیج فارس به نفع ایران است ، این از یک سو اما از سوی دیگر برای بازی کردن نقش مهمتری در آینده سیاسی عراقی نیازمند این سلطه گری است. از اینرو است که این کشور بازی سلطه گرانه وزورمدارانه را در منطقه خلیج فارس بازی می کند وسعی دارد نقشی را که در زمان شاه ایران ایفا می کرد ، بار دیگر به عهده بگیرد.
به هر شکل بین احساس انزوا واحساس سلطه گری چشمداشت های ایران قرار گرفته است که به طور حتم بر آینده امنیتی خلیج فارس سایه خواهد افکند.