داستان ما و کیروش
کیروش با ما تمدید کرد و ایران را به جام ملتهای آسیا برد. درست در شرایطی که خیلیها فکر میکردند او با همه توان برای قهرمانی خیز برمیدارد و به فوتبالی صرفا «نتیجهگرا» رو میآورد، کارلوس مبنا را بر جوانگرایی گذاشت و در کمال جسارت ستارههای نسل نوی فوتبال ایران را در استرالیا به بازی گرفت. حتی در آن تورنمنت هم نمایشهای سزاوارانه تیم ملی تحسین همگان را برانگیخت؛ هر چند درست مثل جام جهانی اشتباهات داوری در بدترین زمان ممکن از راه رسیدند و تحقق رویای فتح جام با یوزپلنگهای جوان را ناممکن ساختند. بعد از جام ملتها علاقه عمومی مردم ایران به ادامه کار کیروش بیشتر شد که کمتر نشد. از قرارداد او هنوز سه سالونیم باقی مانده بود و به نظر نمیرسید مشکلی در میان باشد. از همه مهمتر این که کیروش به روند جوانسازی تیم ملی ادامه میداد و البته با عملکرد خوبش، برای اولین بار رویای دو صعود متوالی به جام جهانی را در دسترس مردم کشورمان قرار میداد. فراموش نکنیم تیم ملی ایران سه سال است که در آسیا به هیچ تیمی نباخته و در بخش قابل توجهی از این زمان، بالاتر از امثال کره، ژاپن، عربستان و استرالیا، در صدر جدول رنکینگ آسیایی فیفا قرار داشته است. با این وجود برخی تنشها و اصطکاکها که البته همیشه وجود داشتند، این بار به طرز بیسابقهای اوج گرفتند تا حالا، بعد از صعود مقتدرانه تیم ملی کشورمان از مرحله پیشمقدماتی جام جهانی امکان ادامه همکاری کیروش با تیم ملی ایران را به کمترین سطح ممکن برسانند.
شاید همه چیز از زمانی شروع شد که اسدی به جای نبی روی صندلی دبیرکلی فدراسیون فوتبال نشست. مواضع عجیب او علیه کیروش که با برخی اظهارات بحثبرانگیز وزیر ورزش همراه میشد، کیروش را رنجانده بود؛ به خصوص که خیلیها اسدی را نماینده تحمیلی وزارت ورزش در فدراسیون فوتبال میدانستند. به هر حال فشارها چنان اوج گرفت که کیروش به ستوه آمد و در نهایت استعفای کتبیاش را به تاریخ 11 اردیبهشت، یعنی تاریخ برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال تحویل مقامات مربوطه داد. کمی بعدتر ماجرای پیشنهاد جدی الجزایر، تیم اول آفریقا به کیروش پیش آمد تا دوستان در بدنه مدیریتی فوتبال کشور حسابی احساس خطر کنند.
در چند روز گذشته، خیلیها از وزیر ورزش گرفته تا اعضای هیاترئیسه فدراسیون سعی کردهاند ضمن تمجید از کیروش و دادن تضمین به او بابت برآورده شدن تقاضاهایش، مربی پرتغالی را به ادامه حضور در تهران ترغیب کنند اما ظاهرا رنجش خاطر و آزردگی کارلوس این بار خیلی عمیقتر از گذشته است تا آنجا که او حتی بعد از جلسه ابتدای هفته جاری هم در گفتوگو با رسانهها از مسوولان فدراسیون خواسته با استعفایش موافقت کنند. بامداد امروز کارلوس برای شرکت در مراسم قرعهکشی آخرین و مهمترین مرحله از مسابقات مقدماتی جام جهانی2018 روسیه راهی مالزی شد؛ آنچه به قول خودش آخرین ماموریتش برای فوتبال ایران محسوب میشود. ما اما با کوهی از سوالات بیجواب تنها ماندهایم: اینکه چطور فرآیند همکاری با مهمترین مربی تاریخ فوتبال ایران به اینجا کشید و از حالا به بعد با چنین مساله پیچیدهای چه باید بکنیم؟
مگر کیروش چه میخواهد؟
سوال این است که کیروش از مدیران فوتبال ما چه میخواهد که محقق کردنش این اندازه دشوار و حتی غیرممکن مینماید؟ سرمربی تیم ملی که تمام عمرش را غرق در امکانات رویایی باشگاههایی مثل منچستریونایتد و رئالمادرید بوده، اصرار دارد حداقل یک زمین تمرین آبرومند و استاندارد برای تیم ملی بزرگسالان این مملکت تدارک دیده شود. او میگوید حق تیم ملی اول آسیا است که با یک برند معتبر پوشاک قرارداد ببندد و آن قدر از این نظر تامین باشد که نیاز به شستن لباس بازیکنان و استفاده دوباره از آنها به وجود نیاید. کیروش مسوولان فوتبال ما را تحت فشار گذاشته که برای تیم اول ایران، دفتر آنالیز و برخی امکانات سختافزاری دیگر فراهم کنند اما آیا واقعا چنین مطالباتی، خودخواهانه و غیرمنطقی است؟ شاید هم دوستان گمان میکنند کیروش قرار است بعد از پایان کارش در ایران، زمینهای تمرین را بکند و با خودش به پرتغال ببرد! کاش اگر برای او و تیمش زمین مناسب تهیه نمیکنیم، حداقل دبیرکل فدراسیونمان در مقابل دوربینهای تلویزیونی کیفیت زمین کمپ تیم ملی که حتی راه رفتن در آن دشوار است را «مطلوب» ارزیابی نکند و اعصاب مربی پرتغالی را به هم نریزد. این که دیگر توقع زیادی نیست. هست؟
آیا از کیروش طلبکاریم؟
طبق معمول گروهی از منتقدان هم هستند که وقتی از گیر دادن به رزومه کمنظیر کیروش به جایی نمیرسند و البته مطالبات او را هم غیرطبیعی نمیبینند، سراغ قیمت بالای این مربی و دستمزد دریافتیاش از فوتبال ایران میروند و بابت حقوق سالانه یکونیم میلیون یورویی او فریاد «وامصیبتا» سر میدهند. دوستان منصف اما، طبق معمول فراموش میکنند وسط این سوز و گدازها از پاداش 10 تا 12میلیون دلاری صعود ایران به جام جهانی هم یادی کنند؛ رقمی که بعد از راهیابی تیم کشورمان به جام جهانی 2014 از سوی فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا به ایران تعلق گرفت و به نوعی همه هزینههای حضور کیروش و دستیارانش در کشورمان را پوشش داد. او خودش پولش را درآورد و ما را هم غرق در لذت حضور در جام جهانی کرد؛ حالا واقعا از این مربی طلبکاریم؟
بزنگاه خطرناک
امروز در حالی دوباره بحث خداحافظی کیروش از تیم ایران داغ شده که فوتبال ملی ما در شرایط بسیار حساسی به سر میبرد. حدود 5 ماه دیگر دور اصلی مسابقات مقدماتی جام جهانی در منطقه آسیا آغاز میشود و تیم ملی در وضعی قرار میگیرد که شاید لغزش در یک یا دو بازی رویای دومین صعود متوالی به جام جهانی را به راحتی نقش بر آب کند. حالا سوال این است که اگر نتوانیم کیروش را حفظ کنیم، در مدت زمان باقی مانده چه خواهیم کرد؟ آیا واقعا این پتانسیل در مدیران و تصمیمسازان فوتبال ایران به چشم میخورد که به سرعت یک مربی مجرب، کارآمد و مناسب دیگر را جایگزین کنند؟ اصلا به فرض محال که چنین اتفاقی رخ بدهد، آیا کادر فنی جدید در این فاصله کوتاه امکان تسلط کامل بر همه امور فنی و اجتماعی کار در تیم ملی ایران را خواهد داشت؟ طعنهآمیز این که امروز حتی وضع مدیریتی فدراسیون هم روشن نیست. ما حتی نمیدانیم انتخابات اردیبهشت برگزار میشود یا نه و اگر برگزار میشود، این اتفاق بر اساس کدام اساسنامه و با کدام نامزدها رخ خواهد داد؟ در این وضعیت حتما آقایان ظرف 48 ساعت مورینیو را روی نیمکت تیم ملی خواهند نشاند. کاش اگر کیروش رفت و فردا دوباره در حسرت صعود سوختیم، عواملی که امروز کادرفنی تیم ملی را تا این حد زیر فشار قرار دادهاند، پا پس نکشند.
آزمونی برای دولت روحانی
بیگمان وضعیت امروز تیم ملی و کارلوس کیروش میتواند یک آزمون مهم برای دولت تدبیر و امید باشد. مسلم است که مردم ایران با مشکلات و موانع زیادی در حوزههای اقتصادی و اجتماعی مواجه هستند که برای حل آنها چشم امیدشان به دولت است اما یادمان نرود در سراسر جهان ورزش قهرمانی هم یکی از مولفههای مهم غرور ملی محسوب میشود و همه کشورها هزینههای فراوانی برای کسب موفقیت در این زمینه انجام میدهند. ما هم با همه کموکاستیهایمان، امروز یک مربی معتبر و جهانی را روی نیمکت تیم ملی فوتبال میبینیم که بعد از 5 سال کار قابل دفاع، به همه زیر و بالاهای حیطه کاریاش اشراف پیدا کرده است. نگه داشتن این مربی و فراهم کردن اسباب کار برای او، شاید کمترین توقع میلیونها هوادار فوتبال در ایران باشد؛ آنها که گاه و بیگاه از سر ناچاری به صفحه اینستاگرام رئیسجمهوری پناه میبرند و ابقای مربی پرتغالی را میطلبند. حالا باید دید دولت با این مطالبه عمومی چه میکند؛ جدیاش میگیرد، یا بیتفاوت از کنارش میگذرد؟
تاج: با حمایت وزیر، کیروش میماند!
جلسه اخیر هیاترئیسه فدراسیون فوتبال با کیروش به نتیجه روشنی در مورد ادامه همکاری این مربی با تیم ملی منجر نشد؛ آنچه موجب نگرانی هواداران فوتبال در کشورمان شده است. حالا اما مهدی تاج، رئیس سازمان لیگ و عضو هیاترئیسه از باقی ماندن کیروش با نگاه مثبت دولت حرف میزند. او به سایت ورزش سه میگوید: «کیروش نشان داد با مطالعه و با برنامه به جلسه آمده است. همه حرفهایی که او در جلسه زد به حق بود و از همه اعضای هیاترئیسه خواهش کرده بود اگر جایی حرفی به ناحق میزند بلند شوند و بگویند که حرفش نادرست است. کیروش امکانات کشورهای همجوار و مدعی صعود را یادآور شد. البته گفت من نمیخواهم آن امکانات برای من فراهم شود اما حداقلها باید مهیا شود. بیشک با حمایتهای وزارت ورزش و جوانان کیروش در تیم ملی میماند و میتوانیم چشمانتظار روزهای خوبی برای فوتبال ملیمان باشیم.»