آفتابنیوز : روزنامه الحیات در شماره شنبه خود با اعلام این تحلیل افزود : این نگرش را کشوری اعلام می کند که ده ها سال است که جزو کشورهای معتدل ومیانه در مورد مسایل خاور میانه محسوب می شود ، وچنین موضعی را هم در قبال پرونده اتمی ایران دارا بود .
این در حالی است که در حال حاضر اوضاع در خاور میانه از لحاظ امنیتی بسیار شکننده واز نبود توازن رنج برده وشاخص حکمت نزد برخی از نظام ها در نوع بهره برداری از اهرم های قدرت خویش هم پایین آمده است.
امروز آمریکا وبه تبع آن اسرائیل ایران را به گسترش توانمندی اتمی خود متهم می کند به نحوی که تا سال 2007 یا 2009 قادر به ساخت بمب اتمی خواهد بود.
این اتهام درحالی مطر می شود که آژانس بین المللی انرژی اتمی بارها اعلام کرده است که دلیل قانع کننده در مورد وجود برنامه های تسلیحات اتمی محرمانه توسط ایران در اختیار ندارد.
به نوشته نویسنده این تحلیل که الحیات از وی بعنوان سفیر نام برده آمریکا موفق شد روند سیاست بین المللی را علیه طرح های ایران بسیج کند ، وتحریم های سختی را علیه 9 شرکت چینی واروپایی که در کار پشتیبانی نظامی از ایران مشارکت داشتند اعمال کرد.
همچنین آمریکا با فرانسه ، انگلیس وآلمان هم در مورد پیش نویس قطعنامه بین المللی علیه تهران به توافق رسیده است ، وقرار است در چارچوب آن توقف فوری برنامه های غنی سازی اورانیوم خواستار شود.
این توافق یک روز پس از انتشار تصاویر ماهوراه ای هیئت نظارت بر فعالیت های اتمی در مورد مراکزی که ادعا می شود ایران در آن سرگرم ساخت تسلیحات اتمی است انجام گرفته است.
مسئله قابل توجه این است که این پیش نویس قطعنامه به طور مشترک توسط آمریکا ، انگلیس ، فرانسه وآلمان تهیه شده است تا از بروز اختلاف نظری که در اکتبر 2004 بر سر خواست آمریکا برای تصویب یک قطعنامه علیه ایران بروز کرد جلوگیری به عمل آمد.
اما سال 2005 به پایان رسید بدون آنکه قطعنامه ای علیه تهران صادر شود ، ظاهرا مراکز تصمیم گیری ایران خود را زیر چتر روسیه وچین ودر سایه قرار داده های اقتصادی چند میلیارد دلاری می بینند . علاوه بر مرکز ثقل روسیه در توان قوای بین المللی هم به ایران کمک کرد تا در مقابل انتقال پرونده ی هسته ای اش به شورای امنیتی چالش ایجاد کند.
از اینرو بود ه چهار کشور نتوانستند در این کار خود موفق شوند با این حال آژانس بین المللی انرژی اتمی قطعنامه های چندی را در مورد ایران صادر واز این کشور خواست تا تمامی فعالیت های مربوط به غنی سازی اورانیوم را متوقف کند و به بازرسان بین المللی اجازه بازرسی از مراکز هسته ای را بدهد ، این قطعنامه ها به طور تلویحی دوره زمانی خاصی را برای پایبندی ایران قرار داده اند وپس از آن شورای حکام آژانس در مورد تدابیر بعدی در جلسه جدیدی که برگزار می کند ، تصمیم گیری خواهد کرد. ودر این چارچوب امکان ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت هم وجود دارد .
این نوع رویکرد وبرخورداری آن از پشتیبانی توافق آمریکایی اروپایی پس از جنگ علیه عراق کم سابقه است که می تواند موضع ایران را تضعیف کرده ونشانه هایی از قرار گرفتن ایران تحت فشارهای برنامه ریزی شده بین المللی را نمایان می سازد. مسئله ای که به خوید خود احتمالات خطرناکی را در صورت عدم بروز نرمش تداعی می کند.
در بخش دیگری از این تحلیل آمده است : واشینگتن ظاهرا به خطرناک بودند پرونده اتمی ایران اعتقاد کامل داشته وعزم خود را برای برخورد با آن با هر وسیله ممکن جزم کرده است ، ودر این رابطه برخی از تحول های منطقه ای وبخصوص اوضاع عراق از یک سو وفشارها ونگرانی های اسرائیل از سوی دیگر به این رویکرد شتاب بیشتری می بخشد.
در مقابل ایران هم پشت دیوار حاشا سنگر گرفته واز خود میل ورغبت شدیدی به بازی با متغیرها وفشارهای منطقه ای وانتخاباتی آمریکا برای ادامه غنی سازی اورانیوم نشان می دهد.
ودر عین حال سعی می کند با استفاده از چشم پوشی صورت گرفته بر زرادخانه تسلیحاتی اسرائیل به نوعی روحیه کشورهای فشار آورنده را تضعیف کند. در این چارچوب ایران کمال استفاده از گرفتاری آمریکا در عراق وناتوانی این کشور برای باز کردن جبهه ای دوم می برد همچنین ایران از نیاز اروپا به نفت ایران در اوج افول اقتصادی قاره پیر هم بعنوان اهرم فشاری سودمند استفاده می کند.
در سطح بعدی موضع آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دارد که نیازمند وقت وزمان برای مشخص کردند رویکرد برنامه های اتمی ایران است ، این سازمان در عین حال که مسئله تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات اتمی را تایید نمی کند ، آنرا نفی هم نمی کند.
در مقابل "اسرائیل" تاکید می کند که ایران راه دستیابی به سلاح هسته ای را می پیماید واز اینرو سعی دارد جامعه جهانی را برای منزول کردن تهران ومتوقف ساختن برنامه های هسته ای این کشور بسیج کند ودر این چارچوب از اعلام احتمال استفاده از زور برای ضربه زدن به ساختار اتمی ایران هم فروگذار نست.
سپس نویسنده به انتقاد از سکوت وعدم موضع گیری کشورهای منطقه در این چارچوب پرداخته ومی نویسد : در این مسئله که با اراده طرف های فعال در این بازی به این شکل ر آمده است وبرخی از بازیگران آن از نظر جغرافیایی هزاران مایل از منطقه دور هستند ، نبود نقش واضح منطقه ای کاملا هویداست وبه استثنای اسرائیل طرف منطقه ای دیگری را در این ماجرا مشاده نمی کنیم .
واقعیت امر این است که با توجه به حساسیت این پروندن وشکل اجرایی آن که روند سیاسی آن مجبور به گذر در یک مسیر خاص است ونیز با توجه به احتمال بروز زیان دشوار حضور کشورها وساختارهای منطقه ای در آن قابل درک است .
پیش بینی های مربوط به پرونده ی اتمی ایران احتمالات چندی را مطرح می سازد که بهترین آنها گرایش پراگماتیسمی روند سیاسی ایران در سطح اجرایی آن است ، این عملکرد باید بدور از سخنان داخلی ومانورهایی که برای استفاده های سیاسی وسرپوش نهادن بر مشکلات داخلی انجام می پذیرد انجام پذیرد. همچنین دشوار بودن ورود به جنگی دیگر توسط اسرائیل در سایه گرفتاری در عراق را هم باید چاشنی آن کرد.
اما سناریوهای بدی هم وجود دارند که از آن میان می توان به : "احتمال عملی شدن تهدید اسرائیل وحمله به مراکز هسته ایران مسئله ای که می تواند واکنش ایران را با حملات موشکی یا انجام جنگی توسط طرف سوم یا از طریقی دیگر به دنبال خواهد داشت ، مثلا از طریق حزب الله لبنان یا برخی از اسلامگرایان عرب مخالف اسرائیل یا اینکه منافع اسرائیل در سراسر جهان مورد حمله قرار گیرند.
ولی این بدترین سناریو نخواهد بود بلکه بدتر از آن تهدیدهایی است که محافظه کاران ایران در مورد حمله به نیروهای آمریکایی در عراق وآزادی کشورهای اشغال شده اسلامی وبسط نفوذ شیعه یا ضبه زدن به منافع آمریکا در منطقه خلیج فارس بر زبان رانده اند ، هرچند که برخی از این مسئولین از این سخن خود عدول کرده وآنرا کمی تعدیل کرده اند.
به هر شکل کشورها وساختارهای منطقه ای که نزدیکترین کشورها به پرونده اتمی ایران محسوب می شوند باید موضعی یکدست ویکپارچه اتخاذ کنند به نحوی که هم تهران بتواند از انرژی صلح آمیز هسته ای در چارچوب تعهدات منطقه ای وبین المللی خود بهره برداری کند وهم زمینه برای ایجاد خاورمیانه ای عاری از تسلیحات هسته ای هم فراهم گردد.