آفتابنیوز : نسرین یوسفی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: حساسیت معمولی نسبت به صداهای بلند یا منزجرکننده، طبیعی است. اما برخی به هیچعنوان طاقت اینطور صداها را ندارند، در برابر بروز آن عصبی میشوند و به شدت واکنش نشان میدهند. طوریکه حتی ممکن است اطرافیان احساس آزردگی خاطر و ناراحتی کرده و با خود بیندیشند که این فرد برایشان ادا در میآورد.
این روانشناس ادامه داد: برخی تحقیقات نشان میدهد که میسوفونیا (نفرت از صدا) ژنتیکی است و بیشتر به صداهای دهانی مربوط میشود. در واقع، برای بیشتر انسانها، دورهمی و مهمانیهای خانوادگی لذتبخش است و یک تجربه عالی محسوب میشود، اما برای مبتلایان به میسوفونیا این وضعیت چندان خوشایند نیست؛ چراکه وقتی در جمعی قرار میگیرند از صداهایی مثل خوردن غذا، باز و بسته شدن درب و خندیدن طولانی رنج میبرند. به همینخاطر، اغلب تنهایی را به رفت و آمد با اقوام ترجیح میدهند.
وی با تاکید بر اینکه مبتلایان به نفرت از صدا، دوستان محدودی دارند، تصریح کرد: این اصطلاح در سال 2000 در تمایز با اختلال هراس از صدا (فنوفوبیک) و برای کسانی به کار رفت که اعصابشان با صدا تحریک میشد. البته هنوز روش مشخصی برای درمان کامل میسوفونیا وجود ندارد و علت ابتلا به آن نیز در صددرصد قابل تشخیص نیست. اما محققان معتقدند که نفرت از صدا، به خود صداها مربوط نمیشود. بلکه میتواند ناشی از خاطرات ناخوشایندی باشد که در کودکی برای فرد اتفاق افتاده است.
یوسفی خاطرنشان کرد: مثلا ممکن است کودکی از صدای آدامس جویدن مادرش رنج ببرد و به همینخاطر، در بزرگسالی از صدای آدامس جویدن بیزار شده و نسبت به آن واکنش نشان دهد. به هر حال، میسوفونیا میتواند زندگی شخصی و اجتماعی را برای فرد دشوار کند و منتج به از دست دادن موقعیتهای اجتماعی مطلوب شود. از اینرو، برخی پزشکان معتقدند که رفتار درمانی و شناخت درمانی میتواند تا حد زیادی از حساسیت زیاد نسبت به صداهای نامطلوب بکاهد.