آفتابنیوز : رضاخان در ابتداي بدست گرفتن قدرت راه خدعه را در پيش گرفت. با پاي پياده همراه با دستجات عزاداري حركت مي كرد، در مجالس و تكيه ها حاضر مي شد، خود را مقيد و پاي بند به اصول مذهب نشان مي داد لكن بعد از پا گرفتن قدرتش، همه تقيدات و رسوم مذهبي را كنار گذاشت و كار را به جايي رساند كه حكم صريح و ضروري قرآن يعني لزوم حجاب براي بانوان را زير پا نهاد. رضاخان و دستگاه حاكمه او براي اجراي ماموريت مسخ فرهنگي ملت مسلمان ايران، اقدامات خشونت باري را انجام دادند، كه اين اقدامات بشرح ذيل است:
1- ممنوعيت استفاده از كلاه پهلوي و اجبار در استفاده از كلاه تمام لبه يا شاپو و صدور قانون «متحدالشكل نمودن البسه» در 8 بهمن 1307 و دستور جلب اشخاص بدون كلاه يا با كلاه پهلوي.
2- محصلين دختر مدارس از داشتن حجاب ممنوع شدند.
3- كليه كارگزاران حكومتي در هر منطقه اي موظف شدند همراه با همسران بدون حجاب خود در مراسم حاضر شوند.
4- افسران ارتش از راه رفتن با زنان با حجاب ممنوع شدند.
5- معلمان زن مجبور به حضور در كلاس ها بدون داشتن حجاب بودند.
6- از حضور زنان با حجاب در پارك ها، سينماها، تأتر و هتل ها و ساير مراكز عمومي جلوگيري مي شد و...
آنچه در تمام اقدامات فوق مورد توجه رضاخان بود پيشرفت برنامه «كشف حجاب» به هر صورت بود و هر كس از دستورات سرپيچي مي كرد بازداشت و مورد آزار، شكنجه، تبعيد و حتي انفصال از خدمات دولت قرار مي گرفت.
رضاخان براي اينكه بتواند حمايت روحانيت به عنوان نيرومندترين قشر اجتماعي را نيز جلب كند يا حداقل مانع از مخالفت آنان با خود شود، بارها به ديدار روحانيون قم مي شتافت و خود را در حضور آنان مردي متدين و مدافع شريعت و پاسدار آن معرفي مي كرد. وي با اين شيوه منافقانه توانست حمايت اقشار اجتماعي را جلب كند و در نتيجه بخش عمده اي از مردم... به حمايت از او برخاستند. (1)
نظر رضاشاه: چادر و چاقچور، دشمن ترقي و پيشرفت مردم
براي برداشتن حجاب بانوان، مجالس جشن و سخنراني ابتدا در تهران و شهرهاي شمالي ايران و سپس بتدريج در ساير شهرها برقرار مي شد. روز 17 ديماه 1314 كه شاه به اتفاق ملكه و شاهدخت ها در جشن دانشسراي مقدماتي حضور يافتند. در اين روز دو اتومبيل سلطنتي كه اولي رضاشاه و دومي ملكه تاج الملوك و شمس و اشرف پهلوي در آن بودند، بدون حجاب وارد دانشسرا شدند. (2)
رضاخان برداشت خود را از كشف حجاب چنين تحليل مي كند كه اصلاً چادر و چاقچور، دشمن ترقي و پيشرفت مردم ماست. درست حكم يك دمل را پيدا كرده كه بايد با احتياط به آن نشتر زد و از بينش برد. (3)
نطق رضا شاه: روز هفدهم ديماه 1314 در زندگاني زنان ايران اهميت بسزايي دارد شاه به دانشسراي عالي رفت تا گواهينامه فارغ التحصيل ها را بدست خود به دانشجويان بدهد، ملكه ايران و دو دختر بزرگش كه با لباس اروپايي و بدون حجاب بودند همراه شاه به دانشسراي عالي آمدند.
«... شما زنها بايد اين روز را كه روز سعادت و موفقيت شماست روز بزرگي بدانيد و از فرصتي كه بدست آورده ايد براي خدمت به كشور خود از آن استفاده كنيد... شما خواهران و دختران من حالا كه داخل جامعه شده ايد وبراي پيشرفت خود وكشورتان اين قدم را برداشته ايد بايد بفهميد كه وظيفه شما اين است كه براي كشور خودتان كار كنيد، سعادت آينده در دست شماست.» (4)
رو به ديوار ايستادن زنان در تمام طول سخنراني رضا شاه:
در تمام طول سخنراني شاه بعضي از بانوان چنان از بي حجابي خود ناراحت بودند كه رو به ديوار ايستاده و حتي چهره خود را بر نمي گرداندند و از گريه خود نمي توانستند جلوگيري كنند. از فرداي آن روز، بر سر كردن چادر در خيابان هاي تهران ممنوع شد. (5)
برداشتن روسري از سرزنان توسط پليس امر داده شده بود كه از اول فروردين 1314 مردها كلاه شاپو به سربگذارند و زن ها بدون چادر از خانه خارج شوند. زن ها ابتداي امر، وقتي از خانه خارج مي شدند، پيراهن هاي بلندي پوشيده، «روي سري» بر سر مي نهادند. ... پليس اجازه يافت روسري ها را با زور از سرزنان بردارد درگيري ميان زنان و پليس تا مدتها ادامه داشت و نتيجتاً بسياري از بانوان كه نمي خواستند به هيچ وجه بدون حجاب خارج شوند تصميم به ماندن در خانه گرفتند تا به تمام درگيري ها خاتمه دهند. براي عده اي، اين خانه ماندن تا رفتن رضاشاه از ايران ادامه داشت و عده اي رفت و آمدهاي خود را فقط در شب ها انجام مي دادند و چه بسيار خانه هايي كه اجباراً اقدام به ساختن حمام كردند كه زنان جهت حمام مجبور نشوند از خانه ها خارج شوند. (6)
محمدرضا و كشف حجاب
اقداماتي كه پدرم بترقي و پيشرفت معنوي بانوان به عمل مي آورد، طبعاً با مخالفت هايي مواجه مي شد ولي با آن شهامت و دورانديشي فطري كه داشت موانع را از پيش برداشته و راه را هموار مي ساخت.
پدرم بدواً به رفع حجاب زنان اقدام كرد و در اثر تشويق و تحريص وي در سال 1309 نخستين بار بعضي از بانوان طبقه اول در خانه هاي خود و مجالس مهماني به لباس زنان اروپايي درآمدند و عده كمي هم جرئت كرده، بدون حجاب در خيابان ها ظاهر مي شدند. در سال 1313 آموزگاران و دختران دانش آموز از داشتن حجاب ممنوع شدند و افسران ارتش با زناني كه حجاب داشتند راه نمي رفتند.(7) در اتوبوس زنان با حجاب را راه نمي دادند و در معابر پاسبان ها از اهانت و كتك زدن به زن هايي كه چادر داشتند با نهايت بي پروايي و بي رحمي فروگذار نمي كردند. حتي بعضي از مأموران بخصوص در شهرها و دهات زن هايي كه پارچه روي سرانداخته بودند، اگر چه چادر معمولي نبود از سر آنها كشيده و پاره پاره مي كردند و اگر زن فرار مي كرد او را تا توي خانه اش تعقيب مي كردند و به اين هم اكتفا نكرده اتاق زن ها و صندوق لباس آنها را تفتيش كرده، اگر چادر از هر قبيل مي ديدند پاره پاره مي كردند يا به غنيمت مي بردند.(8)
حجت الاسلام والمسلمين حاج آقا هادي فقهي: والده ما مي گفتند از خويشانشان در حال دويدن پاسبا هاي بي ايمان را ديده اند كه موي سر (سابقاً موي سرشان را مي بافتند و پشتشان مي انداختند) اينها را مي گرفتند و مي كشيدند ،كنده شده بود موي سر آن زن. ولي يك نكته ديگري هم مادر من مي گفت، كه هر پاسباني اين عمل را انجام مي داد به زور كشف حجاب مي كرد عاقبت خيلي بدي پيدا مي كرد و بعضي هايشان به مرض هاي عجيبي گرفتار شدند و خدا مبتلايشان كرد و بعضي به مرض پيسي و غيره گرفتار شدند و به فلاكت و بدبختي از دنيا رفتند.(9)
آيت الله امام خميني ( ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي :
در رژيم طاغوتي پهلوي آن ظلمي كه به بانواني كه مقيد بودند به اينكه بر طبق اسلام عمل كنند و موافق آنچه كه اسلام امر كرده است ذي خودشان را قراردهند، در آن زمان رضاشاه به وضعي و در زمان محمدرضا به وضع ديگر. و بحمدالله بانوان ايران مقاومت كردند و جز يك دسته اي كه جزء دارودسته خود آنها بودند و غربزده بودند و با رژيم او مناسب بودند، ساير خواهرها مقاومت كردند.
بنابراين اسلام در ايران زنده شد، آن خدمتي كه به بانوان كرده است و خواهد كرد ارزشش به اندازه اي است كه نمي توانيم ما توصيف كنيم. اگر نبود اين انقلاب و نبود اين تغيير و تحولي كه درايران واقع شده بود، بعد از چند سال ديگر اثري از اخلاق اسلامي درايران نبود.(10)
پي نوشت:
1-تاريخ معاصر ايران
2- تاريخ 20 ساله ايران، حسين مكي، صفحه .258
3-همان، ص 261- .262
4-رضا شاه كبير يا ايران نو. ال پي ايول ساتن (مستشرق انگليسي) ترجمه عبدالعظيم صبوري.
5- حجاب و كشف حجاب در ايران، فاطمه استاد ملك.
6- همان
7- مأموريت براي وطنم، محمدرضا شاه معدوم، بنگاه ترجمه و نشركتاب
8- واقعه كشف حجاب، سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي
9- حكايت كشف حجاب، واحد تحقيقات فرهنگي قدر ولايت
10- صحيفه نور، ج18، صفحه.261