آفتابنیوز : پایگاه اینترنتی امریکن تینکر در گزارشی درباره مناسبات آمریکا و عربستان نوشت: «فقط دوست هستند ولی رابطهشان به مانند سابق نیست؛ این وصف حال روابط کنونی میان دولت آمریکا و پادشاهی عربستان سعودی است. آنها طلاق نگرفتهاند ولی مثل همسرانی رفتار میکنند که دائما در حق یکدیگر ظلم روا میدارند و زندگی شادی ندارند. این دو کشور در بهترین دوران خود، روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی داشتند و الان در زمانی بهسر میبرند که رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان سخن از بازسازی روابط میزند، موضوعی که رئیسجمهوری بعدی آمریکا باید به آن توجه کند.»
به گزارش آفتاب، این پایگاه اینترنتی مینویسد: «در سال 1938 (1316) شرکت «استاندارد اویل آو کالیفرنیا» (Standard Oil of California -Chevron) در منطقه شرق پادشاهی عربستان به نفت دست یافت و در 14 فوریه 1945 (25 بهمن 1323) فرانکلین روزولت، رئیسجمهوری وقت آمریکا در هواپیمای شخصی خود در کانال سوئز با عبدالعزیز بن سعود، پادشاه وقت عربستان ملاقات کرد. پادشاه سعودی برای جلب توجه رئیسجمهوری آمریکا ضیافت شامی ترتیب داد و در آن شب هشت گوسفند را کباب کرد. بعد از آن، در سالهای 1979-1989 (1357-1367) روابط نظامی مشترکشان برای مقابله با تهاجم شوروی به افغانستان، بحران خلیج(فارس) در سال 1991 (1369) و سپس جنگ علیه صدام (دیکتاتور عراقی) در سال 2003 (1381) افزایش یافت.»
بهنوشته این پایگاه آمریکایی، منافع مشترک میان دو طرف وجود داشته و همچنان وجود دارد ولی این منافع دستخوش تغییراتی شده است. برای آمریکاییها دراختیار داشتن نفت عربستان حیاتی بود ولی اکنون آمریکا کمترین وابستگی را به آن دارد. در طرف مقابل، برای سعودیها خرید تسلیحات آمریکا که 95 میلیارد دلار تخمین زده شده، حیاتی بوده و همچنان حیاتی است ولی اکنون سعودیها کمترین وابستگی را به امنیت نظامی آمریکا دارند.
امریکن تینکر نوشت: «همکاریها ادامه داشت و عربستان در حملات هوایی ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا علیه مواضع داعش در سوریه مشارکت کرد، موضوعی که (از سوی عربستان) بهعنوان مشارکت در کمپینی بینالمللی و نه غربی علیه داعش محسوب میشد. آمریکا حمایت اطلاعاتی و پشتیبانی خود را از ریاض علیه حوثیها (جنبش انصارالله) در یمن افزایش داد کما اینکه این اقدام را برای دیگر کشورهای خاورمیانه در حوزههای اطلاعاتی و علیه گروههای تروریستی انجام داده است.»
امریکن تینکر میافزاید که اختلافات آشکاری میان آمریکا و عربستان وجود دارد به نحوی که این اختلافات باعث شد تا باراک اوباما از عربستان با عنوان «به اصطلاح متحد» یاد کند. بخشی از این اختلافات به پادشاهی جدید عربستان یعنی ملک سلمان برمیگردد که اعتقاد دارد آمریکا دیگر تمایلی برای حضور و مداخله در خاورمیانه که میتواند به سود عربستان باشد، ندارد. از جمله مداخلههای مدنظر عربستان، مداخله در سوریه است. عربستان اعتقاد داشت که آمریکا باید بعد از توسل دولت بشار اسد به سلاحهای شیمیایی که پیشتر از سوی باراک اوباما، خط قرمز نامیده شده بود، وارد عمل میشد.
از دیگر موارد اختلاف میان عربستان و آمریکا میتوان به موارد زیر را بیان کرد: حمایت عربستان از تروریستها و افراطگرایان، نقض حقوق بشر، موضع اوباما درباره حمایت از اخوانالمسلمین در مصر، اقدامات عربستان در جنگ یمن، موضعگیری درباره سوریه و بشار اسد، ایران، کمک عربستان به تروریستها و گروه القاعده در حوادث 11 سپتامبر و حمایت مالی عربستان از مدارس وهابی. البته پیش از همه این موارد، هراس سعودیها از گرایش اوباما به سوی ایران بهویژه بعد از توافق هستهای را میتوان عنوان کرد.
این پایگاه آمریکایی میافزاید: «عربستان قصد دارد بهعنوان یک بازیگر سیاسی منطقه، اقدامات تهاجمی خود را افزایش دهد و در این زمینه از نیروی نظامی استفاده کند و طبعا این پادشاهی با در اختیار داشتن 268 میلیارد بشکه ذخیره نفتی و 630 میلیارد دلار ذخیر مالی میخواهد و میتواند چنین اقدامی انجام دهد.»
بنا به این گزارش، اما عربستان برای تعقیب سیاست های خودش، با برخی مشکلات مواجه است. در وهله نخست، قیمت جهانی نفت بابت از 115 دلار بابت هر بشکه در سال 2014 به قیمت نازل 35 دلار در سال 2015 کاهش یافته است. این موضوع باعث شده است تا خاندان سعودی در جستوجوی برنامههایی برای کاهش وابستگی این کشور به سوخت فسیلی باشند.
از سوی دیگر، دو سوم جمعیت عربستان را قشر جوانی تشکیل میدهند که عمدتا با موضوعات مربوط به بیکاری دست و پنجه نرم میکنند. این بیکاری به نارضایتی بیشتر آنها از سیاست عربستان دامن زده است. هم اکنون نرخ بیکاری در عربستان بیش از 11 درصد است.
این وضعیت، شاهزاده جوان سعودی یعنی محمد بن سلمان 30 ساله، فرزند ملک سلمان 80 ساله را به این صرافت انداخته است که با ایفای نقشی کلیدی در اصلاحات سیاسی و اقتصادی در عربستان، نگاهها را به سوی خود جلب کند. او هم اکنون، وزیر دفاع، معاون ولیعهد و بهویژه رئیس شرکت نفتی آرامکو، بزرگترین تولید کننده نفت جهان است. او اما در نگاه تردیدآمیز به آمریکا همچون پدرش است.
به ادعای این پایگاه آمریکایی، در عرصه سیاست خارجه پادشاهی عربستان گامهایی مستقل از سیاستهای آمریکا برداشت و در عمل روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کرد و اکنون نیز تلاش میکند به صورت نظامی با نفوذ ایران در یمن و سوریه مقابله کند. از جمله این اقدامات نظامی، ایجاد ائتلاف عربی با مشارکت 34 کشور بود. همچنین مقامهای شاخص سعودی با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه و شی جین پینگ، رئیسجمهوری چین دیدار کردند.
عربستان سعود علاقمند است تا صنایع نظامی دولتی در کشورش ایجاد کرده و وابستگی نظامیش به صنایع نظامی خارجی را به صنابع داخلی تغییر دهد. آنها این برنامه را در دستور کار قرار دادهاند که نیمی از خرید سالیانه نظامیشان از صنابع داخلی انجام شود.
امریکن تینکر در پایان گزارش خود نوشت: «در هر صورت، رئیسجمهوری بعدی ایالات متحده آمریکا باید تصمیم بگیرد که میتواند عربستان سعودی را بهعنوان متحدی برای غرب و یا منبعی برای تفکر وهابی و افراطگری درنظر بگیرد. پازل گمشده غربیها این است که آیا او میتواند محدودیتی برای سران سیاسی پادشاهی ایجاد کند، رهبرانی که تحت تاثیر نفوذ تفکر وهابی در زمینههای آموزش و نقش زنان قرار گرفتهاند و از گروههای تروریستی حمایت میکنند.»
این پایگاه امریکایی میافزاید: «هر تصمیم ایالات متحده آمریکا درباره عربستان باید میان مشارکت دولت سعودی در مبارزه با تروریسم از یک سو و سیاستهای سرکوبگرایانه این دولت در امور داخلی توازنی برقرار کرده و در نتیجه به هر دو این موضوعها توجه کند. باید توجه کرد که وهابیت هم عامل جنایتهایی بوده است که در (سوریه و عراق) انجام میشوند و هم این که در قامت بازوی اجرایی دولت، حکم به اعدام 47 نفر به اتهامهای مربوط به تروریسم در سال 2015 داده است.»
منبع: آنا