آفتابنیوز : در نشست خبری فیلم «فروشنده» علاوه بر اصغر فرهادی، شهاب حسینی، ترانه علیدوستی، بابک کریمی، فرید سجادحسینی و «الکساندر مَلت گای» تهیهکننده فرانسوی این فیلم حضور داشتند.
به گزارش ایسنا، فرهادی در این نشست خبری در پاسخ به اولین پرسش درباره ساخت مجدد فیلم در ایران و به زبان فارسی توضیح داد: اصلا قرار نبود این فیلم ساخته شود، قرار بود که پروژه دیگر را در اسپانیا مقابل دوربین ببریم. لوکیشنهایی درنظر گرفتیم و با بازیگران که دو نفر از آنها اسپانیایی و بقیه آمریکایی بودند صحبت کردیم و «الکساندر» (الکساندر مَلت گای تهیه کننده فیلم فروشنده) نیز هماهنگیهایی با «پدرو آلمادوار» به عنوان تهیه کننده اسپانیایی انجام داده بود، همه چیز خوب پیش میرفت تا این که یک لحظه احساس کردم دلتنگ ساخت فیلم در ایران هستم. ابتدا که به «الکساندر» و «پدرو» در این باره صحبت کردم خیلی نارحت شدند اما زمانی که فهمیدند حس من این است که یک فیلم در کشورم بسازم با من همکاری کردند و الان خیلی خوشحالم که توانستم این فیلم را در کشورم بسازم.
این کارگردان که برای دومین بار در بخش رقابتی کن حضور دارد، در پاسخ به سوالی پیرامون موانع و ناهمواریهای ساخت فیلم در ایران توضیح داد: فیلمسازی در ایران شرایط خاص خودش را دارد، برخی از این شرایط به نفع فیلمساز و برخی دیگر به ضرر فیلمساز است. پس از ساخت فیلم «جدایی» ساخت فیلم در ایران برایم آسان شد چون با تیمی از افراد کار می کردم که بسیار مشتاق و علاقه مند بودند و با جان و دل کار میکردند و دیگر مشکلاتی که در ساخت فیلم در ایران وجود دارد را نداشتم. وقتیکه فیلمسازی تا سن 44 سالگی مسیری را پیش میرود و با موانعی روبروست کم کم یاد میگیرد که چگونه با این موانع و ناهمواریها کنار بیاید. اگر فیلمسازی از آمریکا بیاید ایران و آزادیهای آنجا را نداشته باشد و با موانع اینجا روبرو شود، قطعاً زمین خواهد خورد. وقتی که همین فیلمساز بزرگ میشود و این ناهمواریها و چالشها را پشت سر میگذارد، همین مشکلات واکنش نشان میدهند و تبدیل به انرژی میشوند. با همة این شرایط برای من فیلمسازی در ایران خیلی لذتبخش است. اگرچه تاکنون چند فیلم در خارج از ایران ساختهام اما همچنان به ساخت فیلم در ایران تحت هر شرایطی ادامه میدهم.
فرهادی درباره تاثیر تئاتر بر فیلم «فروشنده› عنوان کرد: میدانید که من قبل از سینما تئاتر کار میکردم و تئاتر میخواندم و فکر میکردم که برای همیشه به عنوان فردی که تئاتر کار میکند، باقی بمانم. ولی از وقتی که وارد سینما شدم همیشه این احساس دِین را به تئاتر داشتم و شاید شما به این خاطر کارهای من را جالب و جذاب میدانید که کارهای من ریشه در تئاتر دارد. منظورم از تئاتر در واقع آشنایی با ادبیات نمایشی کشور خودم است که دریچهای برای من باز کرد که خیلی چیزها به من آموخت و مرا صاحب یک سلیقه کرد. همیشه دلم میخواست یک روزی یک ادای احترامی بکنم. اساساً این فیلم ادای احترام به چیزهایی است که در زندگی خیلی دوستشان دارم.
در ادامه نشست خبری فیلم «فروشنده»، «کرن بَت» از نشریه هافینگتون پست با تمجید از فیلم قدرتمند «فروشنده» به حضور پررنگ تضاد اخلاقی در صحنه به صحنه فیلم اشاره کرد و گفت: میتوانیم تأثیر تئاتر بر شما و همچنین دانش قبلی شما از تئاتر را در فیلم به خوبی مشاهده کنیم و از فرهادی خواست توضیح بیشتری در مورد مضمون و رابطه داستان فیلم با نمایشنامه «آرتور میلر» ارائه دهد.
فرهادی در پاسخ به این پرسش گفت: راجع به اینکه چه رابطهای از لحاظ اجتماعی و نه اخلاقی بین «مرگ فروشنده» و داستان ما وجود دارد، باید بگویم که اگر ابتدای نمایشنامه «آرتور میلر» را بدانید، نیویورکی را توصیف میکند که در آن همه چیز به سرعت در حال تغییر است، ساختمانهای قدیمی در حال خراب شدن هستند و چیزهایی که برای «ویلی لومان» با ارزشند در حال تغییر هستند و یک دنیای مدرن در حال ساخته شدن است که زیر چرخدندههای این مدرنیته یک طبقه از مردم که نمیتوانند خود را با این شرایط وفق دهند، قربانی میشوند. این توصیفی که از این شهر میکند چند دهه بعد شاید 50 یا 60 سال بعد در همین تهران ما در حال روی دادن است. از این لحاظ وضعیت شهر ما خیلی به شهر نیویورک نزدیک است. اینکه ما با یک سرعت سرسامآور و شتابزدهای سطح فیزیکی شهرمان را مدرن میکنیم و یک اشتیاق برای هرچه سریعتر رسیدن به مدرنیته وجود دارد، بدون اینکه تأملی و زمانی داشته باشیم که خودمان را با این سرعت وفق دهیم. این سطح وقتی که کنار برود، همه چیز همچنان سنتی است. همانطور که شخصیتهای اصلی این فیلم درگیر اجرای یک نمایش هستند. آنها در تئاتر به عنوان یک پدیده مدرن فعالند و همچنین دارای ذهن بازی هستند، اما در انتهای فیلم، همین آدمهای مدرن و روشن که در موقعیت قرار میگیرند رفتاری بروز میدهند که کاملاً سنتی است.
ترانه علیدوستی بازیگر نقش رعنا در فیلم «فروشنده» نیز درباره این فیلم گفت: برای من وقتی این فیلم را می ساختیم قصه ماهیت فرا ایرانی داشت و مسالهای که الان به عنوان آبرو یا حیا روی آن تاکید میشود یک بخش است، قضاوت جمعی یک بخش است و غیرت یک بخش دیگر اما بر خلاف نظر آقای فرهادی من معتقدم که الزاما یک فرد غربی این رفتار را نمیکرد یا رفتار بدتری بروز نمیداد. مساله تعرض به حریم شخصی زندگی یک زوج یا یک زن در همه جای دنیا به همین اندازه حساس است.
شهاب حسینی بازیگر نقش عماد نیز درباره همکاری جدیدش با اصغر فرهادی گفت: به طور کلی فکر میکنم مفهوم صلح و عدم تعرض یک مفهوم جهانی است. ما داشتیم زندگیمان را میکردیم و یک آقایی آمد به خانه ما و مسائلی را بوجود آورد که زندگی ما را تحت تاثیر قرار داد و تنها چیزی که میخواستم بدانم این بود که چه انگیزهای از این کار داشت، وقتی ما کاری با او نداشتیم. فرهنگ ما میتواند این را نهادینه کند که با حفظ حریم خود در جامعه زندگی کنیم تا بتوانیم زندگی خوب و سعادتمندی داشته باشیم اما همیشه همه کجراهیها و گمراهیها به سبب زیادهخواهیهای ما ایجاد میشود.