آفتابنیوز : وي ضمن ابراز نگراني از به حاشيه رفتن برخي از مديران باتجربه، اظهار داشت: در هر كشوري به غير از سرمايههاي مادي، سرمايههاي انساني وجود دارند كه اين نيروها با اختلاف در سطوح و در تخصصها به عنوان دستمايه و ذخيره و سرمايهي گرانسنگ هر كشوري مطرحاند كه البته با مقايسه با سرمايههاي مادي تحتالارضي و فوقالارضي به مراتب ارزش بيشتري دارند.
منتجبنيا با ابراز تاسف از اينكه در كشورهايي كه فرهنگ لازم حاكم نيست رقابتهاي سياسي تبديل به خصومت و دشمني و تسويه حساب شخصي ميشود، اظهار داشت: در اين كشورها به مجرد اينكه جمع و گروهي خاص دولت و حاكميت را به دست ميگيرند نيروهاي رقيب را از صحنه خارج و آنها را حذف ميكنند.
قائم مقام دبيركل حزب اعتماد ملي، اين مساله را بزرگترين ضايعه براي هر كشور و يك خيانت بزرگ ملي عنوان كرد و افزود: در دورههاي مختلف بعد از انقلاب شاهد بوديم با تغيير مديريت اجرايي و يا حتي قضايي و تقنيني تغييراتي به وجود آمده است. البته بايد توجه داشت كه حق هر مديري است كه چند نفر معاون و مسوول دفتر خود را متناسب با افكار و برنامههاي خود انتخاب كنند.
وي در عين حال متذكر شد: عليرغم اين مساله هيچ دولتي حق ندارد با روي كار آمدن در تمام سطوح مسوولان را جارو كرده و يك نفر را باقي نگذارد و به تعبيري همه را بايكوت كرده و از صحنهي مديريت و اثرگذاري خارج كند.
وي با بيان اينكه " در دورههاي گذشته كمابيش چنين كاري صورت ميگرفت اما در دولت نهم چنين اعمالي بيسابقه بوده است" ابراز عقيده كرد: تغيير و تعويض مديراني كه بعد از انتخابات نهم رياست جمهوري صورت گرفت را ميتوان با دوران نابودي رژيم ستمشاهي و تاسيس نظام جمهوري اسلامي مقايسه كرد. بدين معني كه در آن مقطع به كلي طاغوتزدايي شد و همهي كساني كه در تثبيت رژيم شاهنشاهي دخالت داشتند به كلي كنار گذاشته شدند. بعد از انتخابات نهم رياست جمهوري نيز دولت تصور كرد هر كس كه در دولت آقايان هاشمي و خاتمي نقش داشته گويا كه طاغوت است و بايد طاغوتزدايي شده و از صحنه خارج شود.
منتجب نيا با اعتقاد به اين كه " چنين نگاهي براندازانه است" گفت: اين نوع برخورد در شان نظام جمهوري اسلامي نيست.
وي با بيان اينكه " ممكن است گفته شود در دوران خاتمي و هاشمي رفسنجاني نيز تعدادي از نيروهاي جناح رقيب كنار گذاشته شدند" افزود: در آن مقاطع تعداد نيروهايي كه از صحنه خارج شدند بسيار اندك و در سطح تعدادي از وزرا واستاندارها بود. نه اينكه در هر ردهاي همه از صحنه خارج شوند. به عنوان مثال بخشي از وزراي هاشمي رفسنجاني در زمان خاتمي همچنان وزير باقي ماندند. در آن زمان زيرمجموعه و اكثريت قريب به اتفاق باقي ماند و به ندرت تغييري حاصل شد. شخص سيدمحمد خاتمي در زمان رياست جمهورياش تاكيد داشت به هيچ وجه بر مبناي مسائل خطي و جناحي مديري كنار گذاشته نشود كه البته اين قضيه در آن زمان با واكنش و اعتراض بخشي از اصلاحطلبان افراطي مواجه شد.البته بايد توجه داشت در دورههاي گذشته زماني كه فردي از مسووليت كنار گذاشته ميشد جاهاي ديگري وجود داشت كه به كار گمارده شود.