آفتابنیوز : دو انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و مجلس دهم نشان داد که فضای سیاسی کشور در حال یک رنسانس سیاسی بزرگ است. قبل از دهه 90 دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا حاضر نبودند زیر یک سقف جمع شوند و با هم همکاری کنند. این سالها اما به واسطه حوادثی که بعد از انتخابات 88 پیش آمد نیروهای اصلاح طلب و بخشی از جریان اصولگرایی به این نتیجه رسیدند که برای حضور در سپهر سیاست ایران احتیاج به یک گفتمان مشترک دارند. گفتمانی به نام "اعتدال"
به گزارش عصر ایران، امروز گفتمان اعتدال در برابر گفتمان رادیکال قرار گرفته است. یعنی فضای سیاسی ایران از دو قطبی راست و چپ به دو قطبی اعتدال و رادیکال تغییر پیدا کرده است. این دو گفتمان دو نگاه متفاوت به شرایط کشور دارند. این دو جریان در سیاست خارجی، مسائل فرهنگی و اجتماعی با هم اختلاف نظر دارند. یکی از نمونههای بارز آن مذاکرات هستهای بود. جریان اعتدال معتقد به مذاکره برای رسیدن به توافق بود و است اما جریان مقابل بیشر به دنبال موعظه و هدایت کردن طرف مقابل بود.به طور مثال رابرت جی اینهورن، مذاکره کننده ارشد آمریکایی در زمان احمدی نژاد و جلیلی در مورد نحوه مذاکره سعید جلیلی میگوید:« ما در بسیاری از ساعاتی که به سخنرانی های اقای جلیلی گوش می دادیم، بسیار در مورد تاریخ ایران و گله های ایران یاد گرفتیم» اینهون می گوید در دوره جلیلی، زمان زیادی برای نطق صرف می شده است.
این نمونه کوچکی از این اختلاف دیدگاههاست. همین اختلافها باعث شده است تا زعمای دو جریان اصولگرای معتدل و اصلاح طلب تصمیم بگیرند با گفتمانی تازه به نام اعتدال به در برابر گفتمان رادیکال بایستند. به زبان ساده افراطی گریهای احمدی نژاد و جریانهای منتسب به او در دولتهای نهم و دهم لطف بزرگی بود که زمینه ساز ظهور گفتمان اعتدال در کشور بود. قطعا اگر او ظهور نمیکرد نه لاریجانی و ناطق نوری به گفتمان اصلاح طلبان نزدیک میشدند نه اصلاح طلبان حاضر بودند از یک نامزد راست گرا حمایت کنند.
شرایط بوجود آمده در ایران امروز و تشکیل گفتمان اعتدال به شدت شبیه دهه 60 و تشکیل حزب جمهوری اسلامی است. حزب جمهوری اسلامی نیز متشکل از نیروهای سیاسی شناخته شده و همفکر در سپهر سیاست ایران بود.
در 21 اسفندماه سال 57 جمعی از روحانیون برجسته ایران، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با جلب نظر موافق امام خمینی دست به تاسیس حزبی به نام «جمهوری اسلامی» میزنند. حضرات آیات سیدعلی خامنهای، سید محمدحسین بهشتی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی و محمد جواد باهنراعضای موسس و اعضای برجسته این حزب بودند.
حزب جمهوری اسلامی با حضور چنین شخصیتهای طراز اولی تبدیل به قدرتمندترین حزب سیاسی ایران شد. حزب جمهوری اسلامی در اولین گام مجلس شورای اسلامی را در اختیار گرفت و ریاست آن به اکبرهاشمی رفسنجانی عضو ارشد این حزب رسید. این حزب قدرتمند بعد از شکست در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری در مقابل ابوالحسن بنی صدر، در قامت اپوزیسیون اولین رئیس جمهور ایران درآمد. اختلاف اعضای برجسته این حزب با ابوالحسن بنی صدر سرانجام به برکناری رئیس جمهور ختم شد. در دورههای دوم و سوم و چهارم ریاست جمهوری نامزدهای حزب جمهوری اسلامی توانستند به صندلی ریاست قوه مجربه تکیه بزنند. همچنین اکثریت مجلسهای دوم و سوم نیز در اختیار این حزب بود.
حضور چهره برجسته و پرنفوذ نظام زمینه ساز گستردگی این حزب در سراسر ایران شده بود و بدون شک میشود گفت دهه 60، دهه حزب جمهوری در سیاست ایران بود. اما اختلافات درون حزبی و به ویژه تقسیم شدن این حزب به دو گروه راست و چپ، زمینه ساز تفرقه در این حزب را ایجاد کرد. بدون شک، تضادهای تفکری اعضا در سالهای ابتدایی انقلاب و نمایان شدن سلایق سیاسی اعضا زمینه ساز این تشکیک در حزب جمهوری اسلامی شد. اختلافات در حزب جمهوری اسلامی به جایی رسید که بعدها هاشمی رفسنجانی دو جناح حاضر در حزب جمهوری اسلامی را دو حزب در یک حزب توصیف نمود.
در خرداد سال 66، حضرات آیات خامنهای و هاشمی رفسنجانی در نامهای به امام خمینی خواستار موافقت رهبرانقلاب با انحلال این حزب شدند. امام خمینی در پاسخ به نامه رهبران حزب، موافقت خود را با انحلال آن اعلام کردند. متن پاسخ امام به شرح ذیل است:
«بسمه تعالی
جنابان حجج الاسلام آقای خامنه ای و آقای هاشمی- دام توفیقهما.
موافقت میشود. لازم است تذکر دهم که حضرات آقایان موسسین محترم حزب، مورد علاقه اینجانب میباشند. امیدوارم همگی در این موقع حساس با اتفاق و اتحاد در پیشبرد مقاصد عالیه اسلام و جمهوری اسلامی کوشا باشید. ضمناً تذکر میدهم که اهانت به هر مسلمانی چه عضو حزب باشد یا نه بر خلاف اسلام و تفرقهاندازی در این موقع از بزرگترین گناهان است. والسلام علیکما و رحمة الله.
۱۱ خرداد ۶۶
روح الله الموسوی الخمینی»
با موافقت امام فعالیتهای حزب جمهوری اسلامی بعد از سالها فعالیت متوقف شد و این حزب به کما فرو رفت. بعد از توقف فعالیتهای حزب، دو جناح عمده کشور یعنی راست و چپ که در قالب حزب جمهوری فعالیت میکردند به صورت رسمی کار خورد را آغاز کردند و فضای دو قطبی در کشور به صورت رسمی شکل گرفت. این فضا به ویژه بعد از پایان دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی صورت عینیتری به خود گرفت.
تفاوت جمهوری اسلامی با گفتمان فراگیر اعتدال در این است که آنها بعد از تشکیل حزب به انشقاق چپ و راست رسیدند اما امروز دو جریان از اصلاح طلبی و اصول گرایی به اعتدال رسیدهاند. جریان اعتدال با همین روش میتواند برای سالها مجلس و دولت را فارغ از گفتمانهای اصولگرایی و اصلاح طلبی در اختیار داشته باشد. تدام این جریان و گفتمان یعنی طی کردن مسیر عقلانیت در سالهای پیش رو.
خدا گر ز حکمت ببندد دری
به رحمت گشاید در دیگری
فقط
هیچ کار خدا بی حکمت نیست