آفتابنیوز : سرویس سیاسی- میخواهند روحانی نباشد ولی کسی را ندارند جایگزین او کنند. به همین دلیل از حالا اطمینان به شکست خود دارند. با این وجود منتظر یک ناجی هستند تا آنان را از گردابی که احمدینژاد طی هشت سال برای آنان ساخته نجاتشان دهد. قحط الرجالی کاری با اصولگرایان کرده است که هرکسی گزینه اولی برای آنان باشد از آنان که تا دیروز قبول نداشتند گرفته تا چهرههای غریبه با سیاست و حتی نظامیان میتوانند با کوچکترین موافقتی به یکباره امید اول و آخر آنان باشد.
به گزارش آفتابنیوز، در میان تمامی چهرههایی که تاکنون مطرح شده اند، سردار قاسم سلیمانی مرد اول ایران در مبارزه با تکفیریها و داعش را بهترین گزینه رقابت با روحانی میدانند و این مساله آنقدر برای آنان اهمیت دارد که حتی با انصراف سردار از حضور در انتخابات متوقف نمیشود چون بهزعم خودشان رقابت خیالی سردار با روحانی بهتر از نداشتن رقیب است. به همین خاطر است که طی چند هفته اخیر دائم در تلاش بودند تا موضعگیریهای ملی و غیرجناحی سردار سلیمانی را به نحوی مصادره به مطلوب کرده و از بین کلمات او فرصتی برای تخریب جریان رقیب پیدا کنند. حتی سکوت سردار رمضان شریف درباره احتمال کاندیداتوری سردار سلیمانی را چنین تفسیر کردهاند که قرار است تمام فعالیتها با چراغ خاموش دنبال شود و بدتر از آن، جریانسازیهای بعد از این شایعهپراکنیها بود. آنجا که جمله به جمله مسئولان دولتی و نیز اصلاحطلبان را چنان منعکس کردند که گویی نوعی رقابت بین دولت و اصلاحطلبان با سردار سلیمانی وجود دارد. غافل از آنکه دشمنتراشی در داخل و اختلافافکنی در کشور آن هم به قیمت تبلیغات انتخاباتی چه عواقب جبرانناپذیری برای کشور دارد.
طرح سردار قاسم سلیمانی به عنوان یکی از رقیبان جدی روحانی بیش از آنکه به حقیقت نزدیک باشد، یک جنگ رسانهای و روانی علیه دولت و حامیان او بود. چراکه نه شخص قاسم سلیمانی و نه ماهیت نظامی او بلکه شایعات حضور او در انتخابات این فرصت را برای محافظهکاران فراهم کرد که بتوانند نوعی بازی قدرت را در فضای کشور ایجاد کنند. بدین ترتیب که سردار سلیمانی را به عنوان نمادی از جریان اصولگرایی در جهت تحریف افکار عمومی مورد استفاده قرار داده تا بدین شکل چهرههای برجسته اصولگرایی طی یک دهه اخیر را از ذهن مردم دور کنند. در واقع آنان سردار سلیمانی را حتی در حد گمانهزنی و شایعه مطرح کردهاند تا در کنار چهرههایی چون محمود احمدینژاد و سعید جلیلی به مردم این احساس را القا کنند که چهرهای چون سردار قاسم سلیمانی را با محبوبیت ملی و بلکه منطقهای که دارد را برای انتخابات در نظر گرفتهاند.
از طرف دیگر طرح موضوع ورود قاسم سلیمانی به انتخابات با توجه به بهرهبرداری اصولگرایان از سخنان و مواضع غیرسیاسی او برای تخریب اصلاحطلبان و دولت بیانگر آن است که بیش از آنکه اصولگرایان در خدمت سردار سلیمانی به عنوان یک نامزد احتمالی انتخابات باشند، این سردار سلیمانی و شهرت اوست که در عصر قحط الرجالی اصولگرایان به خدمت محافظهکاران درآمده است.
بدتر آنکه در این بهرهبرداری از شهرت سردار قاسم سلیمانی، اصولگرایان خواسته یا ناخواسته یک بار دیگر وارد بازی دشمنتراشی و اختلافافکنی بین چهرههای ملی با جریانهای داخلی شدند که بدون شک این بازی نه تنها ختم به موفقیت و پیروزی محافظهکاران نخواهد داشت بلکه به سرنوشتی بهتر از نمونههای نزدیک آن در سالهای اخیر ندارد و دست آخر این انسجام ملی و منافع ملی است که تحت الشعاع قرار خواهد گرفت.
این در حالی است که اصولگرایان با توجه به شرایط خطیر منطقه و نقش مهم ایران در حفظ امنیت در خاورمیانه باید به این درک رسیده باشند که حداقل در انتخابات خرداد 96 زمینه حضور و فعالیت چهرههای برجسته ملی مانند سردار سلیمانی در موضوعات جناحی و سیاسی مهیا نیست. مضاف بر اینکه نه شخص سردار سلیمانی و نه هیچ مقام نظامی دیگر احتمال حضور ایشان را در انتخابات تایید نکرده است. همچون سردار رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران که در گفتوگویی چنین شایعهای را تایید نکرده و در عین حال از توضیح بیشتر در این خصوص خودداری کرد.
باور کنید اینها همچون شیوخ نهروان هستند که وقتی منفعتشان به خطر بیفتند حتی به خود سردار سلیمانی که آبروی اسلام و ایران است رحم نمی کنند و همچون خوارج درمقابل امام اول شیعیات حضرت علی ( ع ) و فرمانده با وفایش مالک اشتر می ایستند.
ولی کور خوانده اند ، ملت فهیم ایران که دل درگروه ائمه اطهار دارند و الهام از شهدای عزیز از صدر اسلام تاکنون و پیرو سالار شهیدان هستند و احترام خاصی به جان برکفان نظام از جمله سردار قاسم سلیمانی عزیز دارند دیگر دست اینها را خوانده اند و نخواهند گذاشت که این ها دیگر بار در راس امور قرار گیرند و هر چه دلشان خواست بکنند. به تاسی از فرمان حضرت امام خمینی ( رض ) ما دیگر نخواهیم گذاشت انقلاب به دست نااهلان بیفتد. هرچند که اینها در مقطعی با فریب افکار عامه ورود کردند ولی همه میدانند که دروغگوها بالاخره دستشان رو میشود و وقتی دستشان رو شد دیگر قابل اعتماد نیستند.و این است فضل خداوند تبارک و تعالی که عاقبت دروغگویان و دشمنان اسلام را رسوا خواهد نمود.
چه زیبا گفت امام علی (ع) که فرمود ریاست از کفش پاره من هم بی ارزشتر است اما آنچه امام علی را جاودانه کرد همان مجاهدت در راه حق بود و با شهادت و مظلومیتش جاودانه تاریخ شد که این مقام دنیایی است که ما هنوز هم آنرا درک نکرده ایم اما صاحب حوض کوثر است اگر یاقت کرفتن جرعه ای از آب کوثر که بدست آن مولای شهید داشته باشیم قاسم سلیمانی ها شاگرد آن امام شهیدند حیف است که اینها در رختخواب بمیرند خداوند به او طول عمر دهد تا بتواند با تدبیر خود دشمنان قسم خورده اسلام را که همان صهیونیستها و آل سعود و ... هستند را به نابودی بکشاند و در آخرین روز عمرش برایش آرزوی شهادت می کنم آن هم در 120 سالگی بعد از نابودی دشمانان