کد خبر: ۳۷۸۳۰
تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۳۸۴ - ۱۵:۰۲

چین بیش از گذشته نگران هژمونی آمریکاست

آفتاب‌‌نیوز :

البته موضعگیری ها و اعمال آمریکا به تنهایی و به طور مستقیم تعیین کننده واکنش های خارجی نیست. تصورات موجود از ماهیت و اهداف قدرت آمریکا در شکل گیری استراتژی های خارجی بسیار مهم است. همانطور که جرج بوش در مبارازت انتخاباتی در دور اول ریاست جمهوری اش گفته بود: کشور ما در دنیا از لحاظ قدرت بی نظیر است و به همین دلیل باید متواضع باشیم... اگر ما ملتی متکبر باشیم، دیگران هم در مورد ما اینگونه فکر خواهند کرد، اما اگر ملتی متواضع باشیم، آنها به ما احترام خواهند گذاشت.
امروز بعد از گذشت چندین سال، تحلیلگران چینی به اعتبار سخنان بوش شک کرده اند. آنها به طور جدی به بررسی نحوه بیان و رفتار سیاست خارجی دولت بوش پس از 11 سپتامبر پرداخته اند. به نظر آنها هژمونی آمریکا لزوما آن تواضع لازم را ندارد. تحلیلگران چینی از تقسیم دنیا به کشورهای خوب و شرور در دولت بوش و احتمال قرار گرفتن چین در گروه دوم ابراز نگرانی می کنند. به نظر آنان نومحافظه کاران در آمریکا به موسسات بین المللی بی توجه هستند . دیوید فروم و ریچارد پرل از موسسه اینترپرایز آمریکا در سال 2004 این بحث را مطرح کرده بودند که «سازمان ملل بیشتر از انکه به ما در جنگ با تروریسم کمک کند، مانع اقدامات ما می شود.»
انتخاب کاندولیزا رایس به جای کالین پاول به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا نیز برای چینی ها خوشایند نبود. رایس در سال 2000 در مقاله ای در فارن افرز نوشته بود «چین یک قدرت طرفدار حفظ وضع موجود نیست بلکه مایل است توازن قدرت آسیا را به نفع خودش تغییر دهد... مشکل امنیتی اینجا کاملا مشهود است. چین آنچه که می تواند موقعیتش را تقویت کند انجام خواهد داد. چه با سرقت اسرار هسته ای و چه با تلاش برای تهدید تایوان». رایس در مراسم معرفی اش در سال 2005 در روابط چین و آمریکا به وجود «تفاوت چشمگیر در ارزش های دو کشور» اشاره کرده بود.
از طرف دیگر سخنان خود بوش نیز به این نگرانی ها دامن می زد. سخنان بوش پس از حادثه یازدهم سپتامبر خطاب به جهانیان که در جنگ با تروریسم «هر که با ما نیست بر علیه ماست» مورد توجه تحلیلگران چینی که منافع چین را در حفظ استقلال عمل می دیدند قرار گرفت. به نظر چینی ها فرمول « محور شرارت» نشان می داد که رئیس جمهور امریکا تمایل دارد امور بین الملل را به مسابقه ای دیوانه وار تبدیل کند. یکی دیگر از نگرانی های چین این است که چون یک کشور مسیحی نیست، بوش با حسن نیت با یک کشور لامذهب برخورد نکند. از این رو علیرغم اظهارات فردتنانه بوش در سال 2000 تحلیل گران چینی اغلب سیاست خارجی بوش را مبتکرانه می دانند. در واقع بیشترین ترس چینی ها این است که محض تثبیت وضعیت عراق، بوش توجهش را به سمت چین معطوف کند و شاید محور شرارتش را به اندازه ای گسترش دهد که چین را نیز در بر بگیرد. به طور کلی می توان گفت که در دنیای پیچیده امروز، آمریکا به سختی می تواند بدون کمک کشورهای دیگر اهداف خود را جامه عمل بپوشاند. از این رو آمریکایی ها به فهم نگرانی چینی ها و پیدا کردن راهی برای آرام کردن آنها نیاز دارند. در حالی که آمریکایی ها به طور طبیعی هژمونی کشورشان را امری ایده آل می دانند باید درک کنند که قدرت نظامی بی بدیل کشورشان تهدیدی برای دنیا محسوب می شود. حتی متحدین سنتی آنها مثل فرانسه و انگلیس از اعمال یکجانبه قدرت نظامی آمریکا نگران شده اند. البته چین دلایل بیشتری برای این نگرانی دارد، زیرا آمریکا همواره از چین به عنوان تهدید بالقوه برای آمریکا یاد می کند و معتقدند که چین سعی دارد خود را قدرتی طرفدار حفظ وضع موجود نشان دهد.
سخنانی مثل «رشد چین» و «تهدید چین» از سوی آمریکایی ها هر چند ممکن است باعث غرور چینی ها شود اما می تواند توجه چین را به این نکته نیز جلب کند که چگونه ممکن است آمریکایی که در تعقیب الگوی تاریخی مسلط است از شروع جنگ های پیشگیرانه بر علیه رشد تهدیدها، چشم پوشی کند.
از این رو می توان گفت در حالی که از نظر آمریکا روابط چین و آمریکا در بهترین زمان خود به سر می برد اما چین امروز بیش از گذشته نگران وضعیت هژمونی آمریکا در نظام بین الملل است.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین