آفتابنیوز : روزنامه جوان نوشت: چند سالي است كه جسته و گريخته، اخبار تلخ و اسفناكي از اتفاقاتي كه در مدارس فوتبال رخ ميدهد، منتشر ميشود. اخباري كه گاه از مسائل غيرقانوني مالي خبر ميدهد و گاه از بياخلاقيهايي كه پرداختن به آن كار آساني نيست. اخباري نظير تجاوز به كودكان، گرفتن مبالغ هنگفت از والدين آنها و مسائلي از اين دست.
به عنوان مثال آکادمي پرسپوليس از هر کودکي که در تستگيري اين باشگاه شرکت داشت، مبلغي پول دريافت ميکرد. حتي شايعه شده بود که مديران آکادمي قبلي يکي از اين دو باشگاه، از طريق شماره شناسنامه مادر و پدر بازيکنان، شرايط زندگي آنها را بررسي ميکردند و سعي بر اين داشتند که از بازيکناني استفاده کنند که مادرشان بيوه بوده باشد.
فساد بزرگي که براي هيچ نهادي اهميت ندارد و اين مديران باز هم، سالهاي بعد روي اين صندليها حضور دارند.
پرونده غيراخلاقي مدارس فوتبال
اوايل سال ۹۰ بود كه بحث رفتارهاي غيراخلاقي در مدارس فوتبال و حتي آكادمي برخي باشگاههاي معتبر به طور جدي مطرح شد. البته ابتدا حرف از پرداخت رشوه و گرفتن مبالغ بالا از والدين كودكاني بود كه براي آيندهاي درخشان، قدم به مدارس و آكادميهاي فوتبال گذاشته بودند. اما طولي نكشيد كه اخباري تأسفبارتر از گرفتن رشوه از والدين كودكان منتشر شد. اخباري كه وجهه فوتبال را خدشهدار كرد و زنگ خطري جدي براي مسائل اخلاقي بود.
اخبار تكاندهنده
اين اخبار در حالي منتشر شد كه تقريباً ۹ سال پيش روزنامه ايران ورزشي در يکي از شمارههاي خود نوشت فردي با ساك ورزشي يكي از باشگاههاي تهران، كودكي را به بهانه گرفتن تست فوتبال به محلي كشانده و به او تعرض ميكند و سپس او را ميترساند و از او ميخواهد شاگردهاي ديگر را هم بياورد که از آنها هم سوءاستفاده کند و با همين روش چهار نفر را مورد اذيت و آزار جنسي قرار ميدهد. خبر تكاندهنده كه البته هيچ اقدام خاصي را به دنبال نداشت. بعد از آن، خبر تعرض ليدر يك باشگاه، به يك نوجوان منتشر شد كه ماجرا توسط مديرعامل باشگاه لاپوشاني شد و اعتراض خانواده نوجوان مذكور كه بعد از اين اتفاق در شرايطي نامناسب به آكادمي باشگاه بازگردانده شده بود و در حالي كه خون بالا ميآورد راهي بيمارستان شده و با رفت و آمدها و توصيههاي برخي، خاموش شد.
افشاگري سوءاستفادههاي فوتبالي
بسياري معتقد هستند كه در مدارس و آكادميهاي فوتبال، آزار و اذيت جنسي كودكان رواج دارد اما تصور ميكنند صحبت كردن در اين زمينه به معناي قبح شكني است اما ناصر فريادشيران چنين اعتقادي ندارد. اولين بار، پنج سال پيش بود كه فريادشيران در خصوص اين فاجعه لب به سخن گشود تأكيد كرد كه سكوت در اين باره، چشم بستن بر رواج بياخلاقي است: «هيئتهاي فوتبال استانها نظارت مستمر روي مدارس فوتبال انجام نميدهند. بسياري از اين افراد، سالم نيستند. مثلاً براي آگاهي از وضعيت روحي رواني و شرايط بازيكنان، فرمهايي تهيه ميشود كه اطلاعات خانوادگي آنها در آن درج ميشود اما بسياري از اين اطلاعات استفاده سوء ميكنند. يا بازيکني از شهرستان به تهران ميآيد، در خانهاي به او چايي داده ميشود و اين فرد از هوش ميرود. سپس به او تعرض ميشود و از آن فيلم و عکس گرفته ميشود. بدين ترتيب بازيکني که ممکن است يک استعداد فوتبالي با ۱۴- ۱۵ سال سن باشد اسير دست اين افراد ميشود و هر کاري که آنها بخواهند را انجام ميدهد و به هر تيمي که بگويند ميرود. متأسفم اما بايد اين حرفها را بزنم. در همين مدارس فوتبال افرادي هستند که متأسفانه به دنبال مسائل جنسي هستند و بچهها را مورد اذيت و آزار قرار ميدهند اما بايد نام مربي که اعمال غيراخلاقي در مدارس فوتبال انجام ميدهند بايد اعلام شود.» مسئلهاي كه دو سال پيش نيز برنامه نود در آيتمي، توسط يكي از مربيان پايه به آن پرداخت.
حبس براي مربي متجاوز
در پي اين افشاگريها، شكايتهايي هم مطرح شد. هرچند بسياري براي حفظ آبرو ترجيح به سكوت دادند اما ماجراي آزار كودكان آكادمي يكي از باشگاههاي پرطرفدار تهراني، سرانجام كار را به شكايت كشاند اما بعداز مدتي كوتاه كه خبري از مربي متخلف در رسانههاي صوتي و تصويري نبود، بار ديگر روي كار آمد و حتي هدايت يكي از تيمهاي مطرح تهراني را هم به دست گرفت تا بحث تعرض در مدارس فوتبال همچنان به قوت خود باقي بماند، اما بعد از آن نيز چند شكايتي در اين راستا ثبت شد كه در پي آن، سال گذشته، يک مربي تيمهاي پايه به خاطر سوءاستفاده جنسي از يک بازيکن و ارتکاب مسائل غير روانه زندان شود. مسئلهاي كه از سوي حبيبالله شيرازي، رئيس هيئت فوتبال استان تهران نيز تأييد شد: «گزارشهايي از اين دست محرمانه به حساب ميآيد ولي موردي داشتيم که يک مربي در يک مدرسه فوتبال مرتکب مسائل غيراخلاقي شده بود که به سرعت به اين اقدام زننده او رسيدگي شد. اين اتفاق در مدرسه فوتبالي رخ داد که از طرف هيئت فوتبال مجوز نداشت. چنين اتفاقاتي در مدارسي که مجوز دارند، رخ نميدهد. بعد از زنداني شدن اين مربي، به ما اعلام شد که وي ممنوعالفعاليت شده و ديگر حق فعاليت در فوتبال را ندارد.»
اما زنداني شدن يك مربي، به معني مختومه شدن پرونده مدارس فوتبال و بياخلاقيهاي آن نيست. مدارسي كه هنوز اخبار فاجعهباري از آن به گوش ميرسد و هنوز، نهادهاي نظارتي و مسئولان، برابر اين فجايع مهر سكوت بر لب زدهاند.