آفتابنیوز : محمد نبی حبیبی سیاست پیشه 71 ساله ورامینی از سال 1383 تا
کنون دبیری حزب شناسنامه دار و پرسابقه موتلفه اسلامی را برعهده دارد.
حبیبی
پیش از این در دهه 60 به مدت 44 ماه شهردار پایتخت و کمتر از 2 سال
استاندار تهران بود. استانداری خراسان و فارس سمت های مهم دیگر وی بود.
وی
مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته جامعه شناسی در سالهای پیش از انقلاب
از دانشگاه تهران گرفت و در مبارزه مردمی علیه رژیم پهلوی شرکت می کرد. وی
از سال 1373 به طور رسمی به عضویت جمعیت موتلفه اسلامی درآمد و 10 سال بعد
با استعفای مرحوم حبیب الله عسگر اولادی از دبیری این حزب، جانشین وی شد.
دیگر
مسئولیت های وی در سالهای پس از انقلاب به این شرح است: قائم مقام بنیاد
بین المللی غدیر، مدیر عامل شرکت پست جمهوری اسلامی، ،معاون وزیر راه و
ترابری، رئیس سازمان هواپیمایی کشور، معاون وزیر بازرگانی، قائم مقام رئیس
بنیاد مستضعفان و جانبازان و معاون سیاسی استاندار کرمان.
گفت و گوی ایرنا با وی در پی می آید:
**ایرنا: ظاهرا رنگ آبی را به عنوان رنگ مورد علاقه و لباس قهوه ای را به عنوان لباس دوست دارید؟
حبیبی: بله من رنگ آبی آسمانی را بیشتر ازسایر رنگها دوست دارم . رنگ قهوه ای را هم بیشتر برای لباسهایم انتخاب کرده ام.
**ایرنا: معمولا کسانی که رنگ آبی را دوست دارند آرامش را هم خیلی دوست دارند.
حبیبی:من
با لطف خدا درون خودم ناآرامی برای امور دنیوی احساس نمی کنم. فاصله موقعی
که برای خوابیدن آماده می شوم تا موقعی که خوابم می برد معمولا حدود 5
دقیقه است این را هم لطف الهی می دانم.
**ایرنا:سراغ سوالات سیاسی برویم، نظرتان درباره برجام چیست؟
حبیبی:
برجام را عده ای فتح الفتوح نامیده اند و عده ای دیگر فاجعه و خیانت. من
هیچ کدام از این دو نظر را قبول ندارم. معتقدم در برجام هم نقاط ضعف وجود
دارد و هم نقاط قوت. آقای روحانی بعد از پذیرش برجام در کنفرانس مطبوعاتی
گفتند ما در این بازی برجام که داشتیم 3 گل زدیم و 2 گل هم خوردیم. نگفتند
ما همه اش گل زدیم یا فقط گل خوردیم. بنابراین برجام را فاجعه دانستن یا
فتح الفتوح دانستن، هیچکدام را درست نمی دانم .اما در مجموع تیم مذاکره
کننده تمام تلاش ممکن را کرده است و ما تا به حال در هیچ اظهار نظری تیم
مذاکره کننده را تخطئه نکرده ایم و از زحمات آنها تقدیر می کنیم.
برخی
وقتها طرفداران، کاسه های داغ تر از آش می شوند می خواهند در هر صورت از
دولت حمایت کنند. اینکه برخی در حمایت یا در اعتراض افراط می کنند را درست
نمی دانم.
در ارتباط با چند ابرقدرت یک سری چیزها را ممکن است به دست آورده باشیم و یک سری را هم از دست داده باشیم.
**
ایرنا: این روزها انتقادهای زیادی از طرف حضرت عالی از دولت می بینیم. یکی
از این انتقادها متوجه مساله فیش های حقوقی بود. نظرتان درباره نوع برخورد
دولت با این موضوع چیست؟
حبیبی: یک نقطه ضعف، هم دولت دارد و هم
دستگاههای بازرسی و آن اینکه به موقع این موضوع را کنترل نکردند. معتقدم
باید موضوع را به دوبخش تقسیم کرد. نخست اینکه حقوقی با رقم بالا داده شده
ولی هیچ گونه تخلفی صورت نگرفته است. در این مورد ما باید آن قانون یا آیین
نامه ای که اجازه حقوق کلان را می دهد اصلاح کنیم. ولی در مواقعی حتی از
آن آیین نامه و قانون هم تخلف به عمل آمده است. اینجا دیگر به نظرم جرم
اتفاق افتاده است. از این رو باید بگویم اینکه در رابطه با حقوق های
غیرمتعارف یک اظهار نظر واحدی بکنیم کار درستی نیست.
اما اینکه دولت بعد از اطلاع، می خواهد اقداماتی را انجام دهد که آن شرایط گذشته دیگر تکرار نشود خوب است.
**
ایرنا: انتقادی که به جریان اصولگرایی وارد می شود این است که این جریان
در مقابل خطاهای دولت احمدی نژاد با مماشات عمل می کرد ولی در مورد دولت
روحانی شمشیر را از رو بسته است.
حبیبی: من از جانب موتلفه حرف می زنم
نه جریان اصولگرایی. آنچه مربوط به حزب موتلفه اسلامی می شود این است که
معتقدیم در رابطه با دولتها 4 دسته افراد وجود دارند. یکی آنهایی که
پشتیبان و طرفدار بی چون و چرا هستند. دولت بد کار کند می گویند خوب است و
خوب هم کار کند می گویند خوب است. این اشخاص هم دوره آقای احمدی نژاد بودند
هم دوره آقای روحانی. گروه دیگر گروهی هستند که در هر صورت مخالف دولت
هستند و می خواهند آن را خدشه دار کنند. دولت خوب کار کند انتقاد می کنند
بد هم کار کند همین طور. دسته سوم هم بی تفاوت هستند. کاری به خوبی یا بدی
اعمال دولت ندارند. دسته چهارمی هم هست که ما خودمان را جز این دسته در
رابطه با دولت ها می دانیم. این گروه کار دولت را ارزیابی می کنند نقاط
مثبت آن را در نظر می گیرند و نقاط منفی آن را هم همین طور. ما اولا مطلقا
در موضع تخطئه دولت قرار نمی گیریم بلکه معتقدیم از دولتی که رئیس جمهورش
با رای مردم و تنفیذ رهبری به این مقام منصوب شده است باید پشتیبانی اصولی
کنیم. این پسوند اصولی را عمدا به کار می گیریم چرا که پشتیبان مطلق دولت
نیستیم. چون وقتی که رئیس جمهور رای مردم و تنفیذ رهبری را می گیرد رئیس
جمهور همه کشور است نه صرفا گروهی که به وی رای داده اند.
در رقابت های
سیاسی هم معتقدیم قواعد رقابت را باید رعایت کنیم. آقای خاتمی در سال 76
نامزد ما نبود ولی رای آورد. بعد از اینکه آقای خاتمی رای آورد و تنفیذ
رهبری را دریافت کرد از ما سئوال شد که حالا شما چه کار می کنید؟ رقیب
نامزد شما رای آورده است. آن موقع من گفتم ما پشتیبان اصولی دولت فعلی
هستیم که رئیس جمهورش رقیب ما است. از پشتیبانی اصولی هم تعریف داریم. اولا
می خواهیم دولت موفق باشد ولو رقیب ما باشد. چون موفقیت یا عدم موفقیت آن
در هر صورت در ذهن مردم به نظام هم مرتبط می شود. ممکن است کسانی باشند که
بگویند دولت شکست بخورد ولو اینکه دودش در چشم نظام برود اما ما چنین باوری
نداریم و چوب لای چرخ دولت قانونی گذاشتن را کاری غیر اصولی می دانیم.
البته ما با نگاه منتقدانه به عملکرد دولت نگاه می کنیم ولی معنی انتقاد،
مچ گیری نیست، خدشه دار ساختن و تخطئه کردن نیست. معنی لغوی انتقاد یعنی
ارزیابی. همه احتیاج به ارزیابی دارند. یادم است بیش از یکسال و نیم پیش
نامه ای به آقای روحانی نوشتیم که 3 بخش داشت و آن را منتشر هم نکردیم. در
آن نوشته ایم نقاط قوت شما به نظر ما این است و نقاط ضعف شما و دولتتان این
است. پیشنهادهای ما هم این است. بنابراین در موتلفه اسلامی بنا بر این است
که قواعد رقابت را رعایت کنیم. حزب شناسنامه دار هستیم حزب موسمی و
انتخاباتی نیستیم. ضمنا مهمترین دغدغه مان حفظ نظام است.
در دوره آقای
احمدی نژاد هم ما در نیمه اول دوره اول کار ایشان نسبت به وی خوش بین
بودیم نیمه دوم دوره اول رفتارهایی را از ایشان دیدیم که به وی تذکر دادیم.
نیمه دوم دور اول نامه مفصلی به ایشان نوشتیم که آن را منتشر نکردیم نقاط
مثبت و منفی و پیشنهادهای خود را در آن قید کردیم. یک جمله ای که در آن
نامه نوشته بودیم این بود که ' آقای احمدی نژاد توقع شما از میزان اطاعت
پذیری اطرافیانتان بیش از حد معمول است و نتیجه این کار خوب نخواهد بود
یعنی خیلی از افراد متملق ممکن است به طمع افتاده دور شما جمع شوند. یک عده
افراد توانمند وقتی آن درجه توقع خارج از حد شما برای اطاعت پذیری را
احساس می کنند نمی توانند با شما کار کنند و مایوس می شوند.'
می خواهم
بگویم ما رابطه خود را با دولت رقیب یا غیر رقیب بر اساس قواعد اصولی تنظیم
می کنیم و هرگز به تخریب وارد نمی شویم. ما این کار را غیر شرعی می
دانیم. می توانیم منتقد باشیم حتی برخی وقت ها ممکن است در تمجید از یک کار
خوب دولت کوتاهی کنیم اما اهل توطئه نیستیم.
من یک موقعی تذکری به آقای
احمدی نژاد دادم . ایشان در همان دور اول ریاست جمهوری خود مصاحبه ای
کردند و گفتند احزاب از من باج می خواهند و هیچ بلانسبتی هم نگفتند. من
فردای آن روز پاسخ ایشان را دادم و گفتم ' آقای احمدی نژاد شما مدعی هستید
احزاب از شما باج می خواهند ولی من یک پرانتز کاملا باز را در مقابل شما
قرار می دهم. آن یکباری که موتلفه اسلامی از شما باج کم یا زیاد خواسته است
را افشا کنید. اختیار کامل هم دارید' البته پاسخی هم ندادند چون چیزی هم
نبود.
رئیس جمهور وقتی حرف می زند چه آقای خاتمی، چه آقای روحانی و چه
آقای احمدی نژاد باید از موضع رئیس جمهور یک ملت صحبت کند نه از موضع یک
گروه خاص. اینکه آقای احمدی نژاد طوری حرف زدند که گویا در تمام دوره های
قبل از ایشان نه تنها کار نشده بلکه همه چیز تخریب شده است، درست نبود.
آقای روحانی هم در تمام حرفهایی که تا به حال راجع به دولت نهم و دهم گفته
است من حتی یک جمله مثبت هم نشنیده ام. همه اش تخطْئه است. این گونه قضاوت
کردن در شان یک رئیس جمهوری نیست، فرقی هم نمی کند آقای احمدی نژاد این
رویه را اتخاذ کرده باشد یا آقای روحانی، این به نظام برمی گردد. یعنی وقتی
آقای روحانی می گوید 8 سال ایران ویران شد آقای احمدی نژاد هم می گوید 24
سال قبل از من کاری نشده است مردم حق دارند سئوال برایشان پیش آید که چرا
هر دولتی می آید هر کاری دلش می خواهد می کند و دولت بعدی می آید و آن را
افشا می کند.
مثالی می زنم. آقای حاج محسن رفیق دوست بعد از اینکه کار
جانبازان کشور از بنیادشهید به بنیاد مستضعفان انتقال پیدا کرد رئیس بنیاد
شد، من قائم مقام ایشان بودم برای 5 سال متوالی. آقای رفیق دوست هم کل
اختیار بخش جانبازان را به طور صددرصد به من تفویض کرده بود. ایشان به من
گفت من مدیریت اقتصادی در بنیاد مستضعفان را دنبال می کنم شما هم دنبال
کار جانبازان برو. در تمام طول مدتی که ما مسئولیت جانبازان را داشتیم حتی
یک بار علیه آقای کروبی حرفی نزدیم. مسئول قبلی آقای کروبی بودند و همه هم
می دانند چه اتفاقاتی افتاد که این انتقال از بنیاد شهید به بنیاد
مستضعفان صورت گرفت. اگر کسی حتی یک حرف کنایه دار و نه صریح از من و ایشان
سراغ دارد در تخطئه مدیریت آقای کروبی، بنده تمام حرفهایم را پس می گیرم.
یعنی واعظ غیرمتعظ نیستم. آقای رئیس دولت شما هم انصاف به خرج دهید. خطاب
من هم به آقای روحانی است و هم احمدی نژاد. این طور نبوده که هر چه قبل از
شما بوده عقب ماندگی و خیانت بوده است.
البته ما نمی گوییم به همه
مواضع موتلفه هیچ ایرادی وارد نیست. در رفتارهای سیاسی ما ممکن است ایرادات
و انتقاداتی وارد باشد ولی معتقدیم هیچ کس در کشور حق ندارد بنا را بر
تخطئه و تخریب دولت قرار دهد، حال هر دولتی می خواهد باشد. همه باید بنا را
بر این بگذاریم همین دولتی که ممکن است رقیب ما باشد یا منتقد او باشیم
خوب است دولت موفقی باشد. حال اگر ما همه این دغدغه ها را داشتیم ولی خود
دولت نخواست موفق باشد آن وقت خودش باید پاسخگو باشد.
** ایرنا:
فرمودید هم آقای احمدی نژاد و هم آقای روحانی دولتهای قبل از خود را زیر
سئوال بردند . آیا زمان احمدی نژاد هم تذکر می دادید که عملکرد دولتهای
آقای خاتمی و هاشمی را کلا نفی نکند. البته ایشان این جسارت را نداشت که
دولت جنگ را به دلیل ریاست جمهوری مقام معظم رهبری در آن دوران زیر سئوال
برد؟
حبیبی: تعداد تذکرات علنی و محرمانه مان به احمدی نژاد به قدری
زیاد بود که من اطلاع دارم که ایشان یکی از تشکل هایی را که نسبت به آن نه
تنها علاقه نداشت بلکه در مجالس خصوصی آن را رد می کرد موتلفه اسلامی بود.
موتلفه اسلامی تشکیلاتی است که امسال 53 ساله است این تشکیلات را اگر
می خواهند به چشم یک تشکیلاتی که موسمی سبز می شود نگاه کنند به موتلفه جفا
کرده اند. مواضع ما واقعا از روی اعتقادمان است. در هر صورت موفقیت دولت
در خدمت به مردم و نظام به نفع نظام و عدم موفقیت آن به ضرر نظام است.
**ایرنا:
به طور مشخص آیا زمان آقای احمدی نژاد تذکر علنی از طریق رسانه ها یا سایت
خود به وی دادید که دولتهای قبل از خود را تخریب نکند؟
حبیبی: به صورت نامه تذکراتی داده ایم و در برخی از مصاحبه ها هم اعلام کردیم.
** ایرنا: فرمودید دو نامه محرمانه به آقای روحانی نوشتید و یک نامه به آقای احمدی نژاد؟
حبیبی: به آقای احمدی نژاد که یک نامه ننوشتیم. تعداد آن خیلی بیشتر بود البته عدد دقیقش یادم نیست.
** ایرنا: مفاد این نامه ها را می توانید بگویید؟
حبیبی:
خیلی چیزهایی را که نوشتیم چون نمی خواستیم جوسازی کنیم محرمانه بود. مثلا
نوشتیم آقای روحانی این کاری که وزارت بهداشت در زمان شما انجام می دهد به
نظر ما کاری مثبت و به نفع مردم محروم است. یا نوشتیم که شما برای ثبات
اقتصادی و تثبیت نرخ ارز کارهای خوبی انجام دادید ولی بین مسئولان اقتصادی
شما هماهنگی نیست و به اصطلاح نظامی یک عده سرتیپ دارند در بخش اقتصادی کار
می کنند یک سرلشگر لازم است که بتواند اینها را با هم هماهنگ کند.
به
آقای روحانی نوشتیم اینکه شما همه نابسامانی های اقتصادی را معلول تحریم می
دانید، ما قبول نداریم. البته تحریم یک سری مشکلاتی را ایجاد کرد ولی باید
حساب کرد که چند درصد نابسامانی های اقتصادی ما معلول تحریم است. به ایشان
نوشتیم ما معتقدیم بین 20 تا 25 درصد، بقیه به ساختار اقتصادی و سوء
مدیریت برمی گردد. الان هم مشخص شده است که تحلیل ما درست بود. الان مردم
می گویند شما که گفتید همه مشکلات اقتصادی به خاطر تحریم است و خود شما هم
می گویید تحریم ها برداشته شد پس مشکلات جاری اقتصادی به خاطر چیست؟
ما
سعی مان بر این است که در ارتباط با دولتها اصولا به جوسازی نپردازیم . اگر
حرفی داریم آن را منطقی بیان کنیم. مادر موتلفه اسلامی برای موضوعات مهم
کشوری کارگروه داریم. در دور اول ریاست جمهوری احمدی نژاد، کارگروه اقتصادی
ما که اعضای آن در علم و عمل افراد برجسته ای بودند راجع به تورم بحثی در
موتلفه داشتند. نتیجه این بحث ها این شد که بیش از80 دستور العمل یک جمله
ای برای مهار تورم نوشتند. چون معتقدم وقتی می خواهیم راه حل نشان دهیم کلی
گویی فایده ای ندارد و معتقدم منتقد اگر بتواند باید با حسن نیت، پیشنهاد
عملی ارائه دهد.
ما از همین شیوه در همان نامه برای آقای احمدی نژاد
استفاده کردیم و بیش از 80 فرمول ارائه کردیم و خطاب به ایشان نوشتیم که به
نظر کارگروه ما اگر این کارهایی که ما می گوییم را انجام دهید تورم مهار
می شود. البته اصلا نمی دانم این نامه به دست ایشان رسید یا نرسید و آن را
خواندند یا نه. ولی می دانم جوابی به آن ندادند.
بنابراین ما به عنوان
تشکیلات حزبی در چارچوب حفظ نظام، پشتیبان اصولی دولت هستیم ولو دولتی که
انتقاد فراوانی به آن داشته باشیم و حتی رئیس جمهوری که رقیب ما در
انتخابات بوده است.
** ایرنا:حزب موتلفه در نظام نفوذ دارد یا نه؟
حبیبی:
ما در خواص کشور چه موافقان و چه مخالفان مطرح هستیم. معتقدیم کمتر مخالف
یا موافق برجسته سراغ داریم که موتلفه در ذهنش مطرح نباشد. حالا اینکه چقدر
نفوذ داریم و می توانیم کاری انجام دهیم آن یک بحث دیگر است.
**ایرنا:
آیا از نفوذ خود در حاکمیت برای لابی گری در زمینه اجرای موفقیت آمیز
برنامه های دولت استفاده کرده اید؟ لطفا به طور مشخص بفرمایید در چه
مواردی به نفع این دولت لابی گری کرده اید؟
حبیبی: ما در جمع منتقدین
دائمی دولت هم در رابطه با دولت از دایره انصاف خارج نشده ایم. به عنوان
مثال از تیم مذاکره کننده دولت در موضوع انرژی هسته ای پشتیبانی اصولی کرده
ایم و اگر انتقادی هم داشته ایم آنها را متهم نکرده ایم.
** ایرنا:
مصاحبه های جناب عالی را که می خواندم از وضع معیشت مردم و بیکاری جوانان
گله مند بودید. مشکلات اقتصادی کشور ناشی از چیست؟ آیا فقط به دولتها برمی
گردد؟
حبیبی: خیر. من چند حرف کلی دارم که از اول انقلاب هم اینها را در
مسئولیت هایی که داشته ام گفته ام. بنده معتقدم اقتصاد دولتی که ما الان
گرفتار آن هستیم مانع بزرگ حل مشکلات اقتصادی است.
** ایرنا: خوب
الان بنیاد مستضعفان و آستانه قدس رضوی و نهادهای دیگری هم هستند که فعالیت
های اقتصادی وسیعی را انجام می دهند. منظورتان شامل اینها هم می شود یا
فقط قوه مجریه را می گویید؟
حبیبی: ببینید هر کس کار اقتصادی مردمی،
دولتی و غیردولتی می کند در اقتصاد تاثیر می گذارد. اما بنیاد مستضفعان با
دستورات صریحی که دارد فقط می تواند در چارچوب قوانین عمل کند یعنی یک
موردی که خلاف قانون باشد آنجا اتفاق نمی افتد. در آستان قدس هم بنای کامل
بر قانون گرایی است. می خواهم بگویم اقتصاد دولتی یک مانع شکوفایی اقتصادی
است. اقتصاد متکی به نفت یک مانع دیگر است. در این که دولت سیاستگذار،
برنامه ریز و کنترل کننده اقتصاد باشد نباید تردیدی کرد. دولت باید این کار
را انجام دهد. نمی شود در جایی خارج از دولت برنامه اقتصادی کشور ، طراحی
شود.
معتقدم که دولت سیاستگذار،برنامه ریز و کنترل کننده باشد ولی بنا
را بر این بگذارد اجرا را به مردم واگذار کند. منظورم از واگذاری کار به
مردم، دادن مقدرات اقتصادی دست چند سرمایه دار فوق العاده متمول نیست. نمی
گویم آنها را کنار بگذاریم ولی باید به مردم بهای اصلی را بدهیم.
مردم
ما نسبت به مسائل سیاسی و اقتصادی دو احساس متفاوت دارند. راجع به مسائل
سیاسی خود را شریک نظام احساس می کنند. خنثی کردن توطِئه عظیم منافقین و
مارکسیستها جز با پشتیبانی مردم ممکن نبود. بنابراین وقتی برای نظام یک
موضع خطیر پیش می آید مردم جلو می آیند و سینه سپر می کنند. یکی از سران
حزب توده اوایل انقلاب می گفت'من تعجب می کنم وقتی با مردم صحبت می کنم
خیلی هایشان فحش می دهند و از وضعیت ناراضی اند ولی وقتی امام خمینی پیام
می دهد باز همه در صحنه حاضر می شوند ما بالاخره نفهمیدیم موضوع چیست.'
بنده معتقدم احساس مردم در مشارکت سیاسی اصلا با احساس شان در مشارکت اقتصادی قابل مقایسه نیست.
مردم
باید خود را شریک اقتصادی دولت بدانند مشروط بر اینکه کار به آنها واگذار
شود. این اصل 44 که دائما مطرح است اگر درست اجرا شود بسیاری از مشکلات ما
قابل حل خواهد بود. اما تا اقتصاد دولتی و وابسته به نفت است و اجرائیات در
حد ممکن به مردم واگذار نشده است وضعیت به همین روال خواهد بود.
مثالی
بزنم شهردار تهران که بودم طرح جمع آوری مکانیزه زباله را اجرا کردم . هم
طرح آن و هم اجرایش در زمان من بود. یک بار موافقت گرفتیم که برای مکانیزه
کردن جمع آوری زباله 1000 دستگاه وانت به ما بدهند تا آنها را تبدیل به
کمپرسی کنیم و در این سیستم به کار گیریم. یکی از راهها این بود که ما آن
را به تعمیرگاه شهرداری بدهیم . آن موقع یادم است چهار هزار دستگاه ماشین
داشتیم. تعمیر اینها به عهده این مرکز بود. دو راه داشتیم. یکی اینکه آنها
را به همان سیستم تعمیرگاهی بفرستیم که معلوم بود کار طول می کشید و دیگر
اینکه باید راه دیگری انتخاب می کردیم. دوستان ما با کارگران تعمیرگاه صحبت
کردند و به آنها پیشنهاد دادند که شما گروه گروه شوید ابزار از ما و کار
از شما. منتهی ما حقوق به شکل معمول نمی دهیم. شما چقدر بابت تبدیل هر
وانت به کمپرسی پول می گیرید؟ این یک دستگاه را اگر یک روزه تحویل دادید
پولش را می گیرید 10 روزه هم دادید باز هم می گیرید بستگی به همت خودتان
دارد. یادم است اینها غالبا از 5 صبح می آمدند تا 11 شب کار می کردند. چون
انگیزه پیدا کرده بودند. تفاوت بخش خصوصی با دولتی همین است.
یک اقدامی
هم در سیستم اداری شهرداری آن موقع کردیم. یکی از معاونان من گزارش داد
در شهرداری در سال، 400هزار بازرسی فنی داریم ، یعنی شما وقتی از شهرداری
تقاضای پروانه یا تقاضای یک تغییر در وضعیت ملک را می کنید یک نفر از
شهرداری باید بیاید ببنید سند شما با زمین می خواند یا نه. گفتند ما 400
هزار بازرسی فنی داریم و تعداد بازرسانمان هم بسیار محدود است .خوب معلوم
است که کار سخت می شود و در آن فساد به وجود می آید. پیشنهادی که در آن
زمان شد این بود که به بازرسان فنی گفته شد اگر 8 ساعت کار کنید به عنوان
مثال موظفید 5 بازرسی فنی انجام دهید. ما این را کنترل می کنیم اگر آن 5 تا
را خوب انجام داده بودید حقوقتان را کامل می گیرید اما اگر این 5 تا 6 تا
شد یا بیشتر ما به ازای هر بازرسی بیشتر فلان مقدار اضافه می دهیم. در
نتیجه آن صف هایی که پیش از این برای بازرسی فنی ایجاد شده بود برعکس شد
یعنی بازرسان دنبال افراد می گشتند. چرا چون می دید اگر 5 صبح برود بازرسی
فنی کند و 11 شب بیاید خانه به جای حقوق عادی 3 برابر عایدش می شود معلوم
است انگیزه پیدا می کند. در اقتصاد نظرم این است که اگر بتوانیم انگیزه های
کار اقتصادی را با سپردن کار به مردم احیا کنیم بسیاری از مشکلات، از جمله
بیکاری قابل حل است.
**ایرنا: روند واگذاری ها در اصل 44 تا به حال درست بوده است؟
حبیبی:
در اجرای سیاست های اصل 44 من معتقدم همه دولتها کوتاهی کرده اند، دولت
آقای هاشمی، آقای خاتمی، آقای احمدی نژاد و آقای روحانی.
**ایرنا: مشکل چه بوده است؟
حبیبی:
خودشان باید بگویند اما من می دانم که موفق نبوده اند. به عنوان یک ناظر
بیرونی می گویم. ممکن است در دولتها افرادی باشند که اصلا منافعشان در
واگذاری کار به مردم نیست. دولت باید این افراد را شناسایی کند. برخی از
موانع به نظرم داخل خود دولت است. رئیس جمهور چه اصلاح طلب چه اصولگرا می
خواهد مشکل بیکاری را حل کند. اما در هر صورت بنده دولتها را در مردمی کردن
اقتصاد موفق نمی بینم فرقی هم نمی کند که دولت دست که بوده است.
**ایرنا:
مصاحبه های حضرتعالی را می خواندم اکثر موارد فقط از قوه مجریه انتقاد
کرده اید.آیا این به منزله این است که بقیه قوا مثل مجلس و قضائیه هیچ
ایرادی ندارند؟
حبیبی: قبول دارم که مجموع انتقادات ما از قوه مجریه
بیشتر بوده است. ما معتقدیم در مورد قوه قضائیه و حتی مقننه هم عامه مردم
از آن رضایت کامل ندارند و قبول داریم که از این دو قوه کمتر انتقاد کرده
ایم.
**ایرنا: اگر جنابعالی یک انتقاد شاخص بخواهید از هر کدام از قوا انجام دهید به چه مواردی اشاره می فرمایید؟
حبیبی
: این سیستمی که الان در قوه قضائیه حاکم است مشکلات مردم را نمی تواند حل
کند. ما یک وقتی حساب کردیم و نامه ای هم بر پایه آن به رئیس قوه قضائیه
نوشتیم. برطبق محاسبه ما، کسی که به قوه قضائیه در موارد مهمی مراجعه می
کند تقریبا 32 مرحله باید طی کند تا تکلیف کار وی روشن شود. البته سیستم
همین است فرقی نمی کند آقای لاریجانی در راس قوه قضائیه باشد یا کسی دیگری.
معتقدم خیلی از مسائل در همان دادسرا قابل حل است. نظر مشخصم هم این است
که قوه قضائیه اگر از نظر داشتن قضات وارد به کار و متعهد غنی باشد ،که
الان نیست و کسانی که در مرحله دادسرایی و بازپرسی قرار دارند بتوانند با
استفاده از توانمندی های علمی و مدیریتی که دارند سعی کنند پرونده اصولا به
دادگاه کشیده نشود خیلی از مسائل قضایی به سرعت قابل حل است. این را که می
گویم با برخی کارشناسان قوه قضائیه هم به طور خصوصی صحبت کرده ام که اگر
ما بتوانیم این 32 مرحله را کاهش دهیم و آنهم با دادن اختیار بیشتر به آن
دسته از قضات عالم و وارد به کار، مدیر و سالم ، خیلی از این معطلی ها به
نظرم از بین خواهد رفت.
اگر ما به این نتیجه رسیدیم که این قاضی شرایط
یک قاضی اسلامی را دارد به وی باید حداکثر اختیار داده شود تا خودش ببرد و
بدوزد و مشکل را حل کند. قوه قضائیه الان این طوری نیست.
در نظام اداری
ما هم یک اشکالی وجود دارد در نظام های اداری پیشرفته بنا را بر اعتماد به
کارگزار می گذارند مگر عکس آن ثابت شود. در موقع انتخاب کارگزار دقت به
اندازه کافی می کنند و بعد اختیار کافی به وی می دهند و به او اعتماد می
کنند. البته یک سیستم نظارتی و کنترل دقیق بر کار وی هم می گذارند.
اما
آیا در سیستم اداری ما این طور است؟ ما بنا را بر عدم اعتماد به کارگزار و
کارمندانش می گذاریم مگر اینکه عکس آن ثابت شود. یکی از اعتراضاتی که به
نظام اداری و قوه مجریه هم داریم همین است.
در باره قوه مقننه هم یک
سری ایراد دارم که برخی وقت ها هم گفته ام. متاسفانه در قوه مقننه یکی از
مشکلاتی که وجود دارد این است که هر کس نماینده هر منطقه که می شود تمرکز
کارش را بر همان محلی می گذارد که از آن انتخاب شده است. بنابراین دائما
دولت را برای رفع نیازهای آن منطقه تحت فشار قرار می دهد یا برای عزل و نصب
ها حتی در دوره های قبل می بینیم عده قابل توجهی از نمایندگان دخالت کرده
اند که امید داریم در مجلس دهم تکرار نشود.
آقای ناطق نوری یک موقع
وزیر کشور بودند حرف خیلی قشنگی زدند گفتند' ما وقتی می خواهیم یک تغییری
در یک استان بدهیم یک عده از نمایندگان می گویند اگر فلانی را بردارید خلاف
شرع است عده ای دیگر هم می گویند اگر برندارید خلاف شرع است. حالا که ما
مجبوریم بالاخره یک خلاف شرع انجام دهیم اجازه دهید خودمان با اختیار
خودمان این خلاف شرع را انجام دهیم'.
**ایرنا: از چه زمانی منتقد آقای احمدی نژاد شدید؟
حبیبی:
اولا نامزد ما در سال 84 آقای احمدی نژاد نبود بلکه ما از نامزدی آقای
لاریجانی حمایت کردیم. اما وقتی احمدی نژاد پیروز شد ما بنا را بر تخطئه وی
نگذاشتیم. ضمنا ما یک خوش بینی کلی هم داشتیم و آن اینکه احمدی نژاد با
شعارهای اصولگرایانه رای مردم را به دست آورده است. شعارهای اصولگرایانه ای
که از اول انقلاب داده شده بود. اما بعدها دیدیم که در موارد فراوانی
آنچه ما فکر می کردیم نیست. البته خود آقای احمدی نژاد و دوستانشان در همان
اواخر دوره اول از جریان اصولگرایی بارها تبری جستند. یکی از آقایان مسئول
در دولت نهم می گفت احمدی نژاد بدهکار هیچ جریانی نیست. می خواستند بگویند
هر چه هست خود آقای احمدی نژاد است. اما ما انتقاداتمان بیشتر از نیمه دوم
دور اول شروع شد. در انتخابات 88 هم ما در واقع تحلیلمان این بود که این
دوره یا میرحسین موسوی رای می آورد یا احمدی نژاد و البته این پیش بینی هم
درست از کار درآمد. یعنی مطمئن بودیم نه آقای رضایی رای می آورد نه آقای
کروبی.
**ایرنا: چند وقت قبل از انتخابات این اطمینان برایتان حاصل شد؟
حبیبی:
از حدود 4 ماه قبل از آن. چون یک عده به ما می گویند بسیار خوب شما مگر
نمی گویید از رئیس جمهوری آقای موسوی خوف داشتید چرا به آقای رضایی رای
ندادید؟ پاسخ ما خیلی روشن است می گوییم اگر به آقای رضایی هم رای می دادیم
رضایی در مقایسه با آرای میرحسین موسوی و احمدی نژاد توفیق چندانی نداشت
که رئیس جمهور شود. جز اینکه ما رای مقابل موسوی را کاهش داده بودیم به
جایی هم واریز کرده بودیم که احتمال پیروزی اش نبود. اما در سال 88 مقایسه
کردیم که بین آقای میرحسین موسوی و احمدی نژاد که هم به میرحسین از قبل
اعتراض داشتیم و هم به احمدی نژاد انتقاد و در سطوحی هم اعتراض داشتیم.
ضمنا بالاخره باید یکی را انتخاب می کردیم ما نمی توانیم به عنوان یک حزب
بگوییم ما هیچ انتخابی
نمی توانیم بکنیم. جمع جبری هایی که برای آقای
احمدی نژاد داشتیم و برای مهندس موسوی تصمیم گرفتیم درسال 88 از آقای احمدی
نژاد پشتیبانی کنیم و البته صریح هم این کار را کردیم و غیرشفاف عمل
نکردیم.
** ایرنا: در دوره دوم احمدی نژاد چه اعتراضی به احمدی نژاد داشتید؟
حبیبی: قهر 11 روزه، اصرار بر بودن معاون اولش در دور دوم( مشایی) و بسیاری از اعتراضات و انتقادات دیگر.
**ایرنا:
یکی از انتقاداتی که به جریان اصولگرایی گرفته می شود این است که این
جریان از مخالفت و تقابل آشکار با آقای احمدی نژاد پرهیز کردند تا آن قهر
11 روزه اتفاق افتاد. خوب آقای احمدی نژاد قبل از آن برخی مواضعش خلاف نظر
رهبری بود. این همه رهبری بر لزوم عمل به قانون تاکید داشتند اما ایشان
رسما به مجلس گفتند من از قانون تمکین نمی کنم.چرا جریان اصولگرا تا قهر 11
روزه در مقابل احمدی نژاد ساکت بود؟
حبیبی: وقتی تصمیمی می خواهد اتخاذ
شود باید مراحلی را طی کند در مورد احمدی نژاد هم همین طور شد. رعایت
مصلحت نظام هم مجدانه در همه تصمیم های حزب موتلفه اسلامی دخیل بوده و هست و
ان شاء الله خواهد بود.
** ایرنا: به زمان حال برگردیم. شانس روحانی برای رئیس جمهور شدن چه میزان است؟
حبیبی:
فعلا در موتلفه تصمیمی کلی گرفته ایم که ممکن است خوشایند سوال کنندگان
نباشد. بر طبق این تصمیم در مورد نامزدی هیچ فردی فعلا اظهار نظر نمی کنیم
چه داخل موتلفه باشد چه خارج موتلفه. اما در هر صورت آقای روحانی اگر می
خواهد رای بیاورد بایستی تصویر درستی از آنچه بین مردم می گذرد داشته باشد
بنابراین با عذرخواهی از شما اصولا راجع به اشخاص فعلا نفیا یا اثباتا
صحبتی نخواهم کرد.
** ایرنا: واژه اصولگرای تندرو را اصلا قبول دارید؟
حبیبی: اصولگرایان در مبانی با هم مشترکند اما در رو ش ها و سلایق با هم متفاوتند.
**ایرنا: مبانی اصولگرایی چیست؟
حبیبی:
از مجموعه صحبت هایی که مقام معظم رهبری داشتند و تحلیلهایی که ما خودمان
داشتیم اینطور برداشت کردیم یکی از آنها اعتقاد به اسلام و نظام اسلامی
است. اعتقاد به خط و سیره واقعی حضرت امام. اعتقاد به اصل مهم قانون اساسی
ولایت فقیه و فصل الخطاب بودن ولی فقیه. در این موضوعات در بین اصولگرایان
هیچ اختلاف نظری نداریم اما آنجا که پای سلایق و نظرات گروهی پیش می آید
طبیعتا اختلافاتی وجود دارد. در مبانی اصولگرای تند و کند نداریم ولی در
سلیقه ها و روش ها داریم.
** ایرنا:آینده جریان اصولگرایی را چگونه می بینید؟ این جریان به همین صورت می ماند یا تغییر می کند؟
حبیبی:
من به آینده جریان اصولگرایی کاملا امیدوارم. البته در انتخابات اخیر در
تهران 30 نامزد اصولگرا رای نیاوردند و 30 نفر نامزد اصلاح طلب و اعتدالیون
رای آورد. ما اگر در روش هایی که از سوی اصولگرایان اعمال شده است به
عنوان یک منتقد آسیب شناس کار کنیم که این کار را یک عده کرده اند و دارند
آن را ادامه می دهند باید آسیب در روستاها را رفع کنیم. تا زمانی که
اصولگرایان به این مبانی اعتقاد راسخ داشته باشند معتقدم در صحنه کشور و
حتی دنیا پیروزند اما اگر از این اصول عدول کنند نباید هیچ توقعی برای
تداوم جریان اصولگرایی داشته باشند. اصولگرایان لازم است در اصول ثبات
داشته باشند و در برخی از روشها تجدید نظر کنند.
** ایرنا: چه آسیب هایی متوجه جریان اصولگرایی است؟
حبیبی:
در انتخابات سال 92 از مهر ماه سال 91 تحلیلی داشتیم در موتلفه که باید دو
فرض را برای این انتخابات در نظر بگیریم. فرض اول اینکه اصولگرایان با
تعدد نامزدها به میدان بیایند و فرض دوم اینکه رقبای آنها با وحدت به میدان
بیایند. خلاصه اینکه اصولگرایان چند نامزد داشته باشند و رقبای آنها یک
نامزد داشته باشند. به طور طبیعی به این نتیجه رسیدیم که اگر چنین دو فرضی
اتفاق بیفتد اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری شکست می خوردند. این
برداشت را با یک سری از بزرگان کشور مثل آیت الله مهدوی کنی و یا جبهه
پیروان خط امام و رهبری و برخی مراجع و علمای بزرگ مطرح کردیم گفتیم ما
برای انتخابات 92 قصد داریم نامزد داشته باشیم اگر بزرگترهایی که قبول
داریم دور هم بنشینند و جریان اصولگرایی را هدایت کنند و روی یک نامزد
اجماع کنند حتی اگر او نامزد مورد نظر ما نبود ما به راحتی کنار می رویم.
.
تمام تلاش های سیاسی موتلفه را روی وحدت اصولگرایان متمرکز کردیم. یک
ائتلاف 2+ 1 بین آقای ولایتی و قالیباف و حداد انجام شد که قبل از اینکه به
مرحله عمل درآید به جدایی انجامید. بقیه کسانی هم که با مشی اصولگرایی می
آمدند عده ای شان واقعا اعتقاد داشتند رقبایشان چیزی نیستند بنابراین رقابت
خوب است بین خود اصولگرایان باشد چون در این رقابت یک اصولگرا می برد و
اصلاح طلبان نمی برند ما اما معتقد بودیم دست کم گرفتن رقیب اولا اشتباه
است در ثانی چه کسی می گوید رقابت فقط بین اصولگرایان است و این استدلال را
از کجا آورده اید؟
استدلال این بود که در سالهای گذشته اصلاح طلبان
اصلا نمود چندانی نداشتند. البته ما چنین تحلیلی نداشتیم. دیدیم یک سری
اصولگرایان آمدند و احساس تکلیف هم کردند.
اصولگرایان باید بدانند با
نبودن یکی از آنها در یک مصدر، کائنات به هم نمی خورد. بنده واعظ غیر متعظ
هم نیستم. در انتخابات شورای شهر در دوره دوم یکی از نامزدهای شورای شهر من
بودم با داشتن4 سال سابقه شهرداری تهران در هیچ نامزدی هم این خصوصیت
نبود. اول به من گفتند شما اسم بنویس گفتم چشم. بعد از یک مدتی مرحوم آقای
عسکر اولادی در یک جلسه ای گفتند 'من امروز می خواهم حرفی بزنم ولی از این
آقای حبیبی خجالت می کشم برای اینکه ایشان نمی خواست اسم بنویسد من وادارش
کردم برود ثبت نام کند حالا قرار شده چهره هایی که خیلی شاخصه سیاسی دارند
نباشند به من گفتند به آقای حبیبی بگویید انصراف دهند.' گفتم علت اینکه شما
گفتید خجالت می کشید همین است گفتند بله. گفتم من قبل از ساعت 12 امروز
خبر دقیق و قطعی انصراف مکتوبم را به شما می دهم . جلسه که تمام شد رفتم در
فرمانداری انصراف دادم.
حال اگر اصولگرایان فکر کنند که با نبودن یک
نفر کائنات به هم می خورد این یک نقطه ضعف هم برای اصولگرایان هم برای
اصلاح طلبان است. آقای موحدی کرمانی یکبار فرمودند 'ما دائما احساس تکلیف
می کنیم که بیاییم یکبار هم احساس تکلیف کنیم که نیاییم'.
اگر این نوع
مراودات بین اصولگرایان تبدیل به این شود که ما مصلحت جریان اصولگرایی را
به مصلحت شخصی و گروهی مان ترجیح دهیم معتقدم اصولگرایان می توانند در
آینده پیروز خیلی از جریان های انتخاباتی باشند.
**ایرنا: آینده جریان اصلاح طلبی را چگونه می بینید؟
حبیبی:
جریان اصلاح طلبی جریانی در کشور است که وجود دارد. منتهی ما اصلاح طلبان
را با آنهایی که ادعای اصلاح طلبی دارند دو گروه متفاوت می دانیم. یکی
اصلاح طلبانی که داخل نظام هستند و دیگر کسانی که می گویند اصلاح طلبیم ولی
اپوزیسیون نظام هستند. وقتی می گویم داخل نظام برای ان تعریف دارم یعنی که
جمهوری اسلامی و قانون اساسی را قبول داشته باشند، پایبند ولایت فقیه
باشند اما با اصولگرایان هم رقیب باشند. چون هر مخالف اصولگرایی الزاما
مخالف نظام نیست و اینکه هر مخالف اصولگرایی را متهم به ضدیت با انقلاب
کنیم بسیار کار نادرستی است. اصلاح طلبانی که خود را داخل نظام می دانند و
در عمل هم پای بندند به نظرم آینده شان بد نیست.
اصلاح طلبان باید
واقعا مراقب باشند و اگر برخی از آنها بلندگوی دشمنان باشند نباید انتظار
داشته باشند دوام بیاورند اما اصلاح طلبانی که داخل نظامند دلیلی ندارد که
بگوییم نباشند، باشند با اصولگرایان هم رقابت کنند.
**ایرنا: بسیاری از نامزدهای شاخص اصلاح طلبان در انتخابات مجلس و خبرگان رد صلاحیت شدند یعنی آنها خارج از نظام بودند؟
حبیبی:
من هر رد شده ای را الزاما خارج از نظام نمی دانم و ممکن است اشخاصی رد
شده باشند و داخل نظام هم باشند. سالها پیش همین شورای نگهبان مرحوم آقای
زواره ای را که عضو شورای نگهبان بود را رد کرد، آیا می توانیم بگوییم آقای
زواره ای خارج از نظام بود؟
اما یک نقص کلی در قانون انتخابات داریم
که مخصوصا رسانه ها باید تلاش کنند که رفع شود. در قانون انتخابات فرصت
محدودی داریم که در آن مثلا برای دوره دهم مجلس شورای اسلامی 12هزار نفر
باید صلاحیتشان مورد بررسی قرار گیرد. بخواهیم یا نخواهیم امکان رسیدگی
دقیق به 12هزار پرونده در طاقت هیچ شورایی نیست. در همین عدم احرازها و رد
صلاحیت ها تعداد قابل توجهی از اصولگرایان هم یا صلاحیتشان رد شد یا عدم
احراز برایشان ثبت شد. اولا اینکه هر کس اراده می کند بیاید نامزد شود
اشتباه است بلکه برای نامزد شدن باید ضوابطی تعیین شود.
یادم است یک
زمان که در هیات نظارت بودم یک فرد معتاد در یکی از شهرستان ها اسم نوشته
بود که بیکار هم بود. به او گفته بودند تو معتاد و بیکار هم هستی و دو تا
پوستر هم نمی توانی چاپ کنی چرا در انتخابات نامزد شده ای؟ گفته بود من همه
اینها را می دانم ولی شنیدم مجلس حقوق خوبی می دهد شاید خدا مقدر کرده
باشد ما به مجلس برویم. اینها جزو نقایص است. البته اینکه می گویند شورای
نگهبان با اصلاح طلبان مخالف است و با اصولگرایان موافق است و جناحی عمل می
کند را قبول ندارم. ولی اگر ما انتظار داشته باشیم شورای نگهبان
فراانقلابی عمل کند انتظاری بیهوده است . شورای نگهبان چه کسانی خوششان
بیاید چه بدشان بیاید باید انقلابی و مطابق با موازین آن عمل کند. علاوه بر
این ما شاهد تفاوت هایی از مجلس اول تا حالا بوده ایم. شما ترکیب مجلس اول
تا دهم را نگاه کنید. در دو مقطع مجلس سوم و ششم غلبه کامل با اصلاح طلبان
بود در مجلس چهارم غلبه کامل با اصولگرایان بود در مجلس پنجم باز کفه
اصولگرایان چرب تر بود در مجلس هفتم و هشتم و نهم باز اصولگرایان بودند .
آنهایی که شورای نگهبان را متهم به برخورد جناحی می کنند چه پاسخی برای این
تفاوتها در ترکیب مجلس دارند؟
یک وقت شما می بینید افرادی ممکن است
باشند که با انقلاب به بهانه های خاصی مخالفت داشته باشند ما با آنها حتما
مخالفیم اما ضمنا حق شهروندی آنها را نیز به رسمیت می شناسیم. معتقدم اینکه
بگوییم فقیه شورای نگهبان آخرت خود را با دنیای یکی دیگر از یک جناح
معامله می کند حرف نادرستی است.
**ایرنا: نظرتان را درباره چند اسم می خواهم بدانم: مقام معظم رهبری؟
حبیبی:
من ایشان را یک شخصیت مطاع شرعی می دانم و خود را موظف به اطاعت از ایشان
می دانم. یک خصوصیت بسیار بارز ایشان توانمندی مدیریتی ایشان است. چون از
اول انقلاب من با رفتارهایی که ایشان در سمت های مختلف داشتند کاملا آشنایی
دارم معتقدم که ما در پهنه کشور فردی مدیرتر از ایشان برای اداره انقلاب
اسلامی نداریم و این نعمت را خداوند متعال در ازاء اخلاص و یاری ایشان به
معظم له عطا فرموده است.
**ایرنا: آقای هاشمی رفسنجانی؟
حبیبی:
آقای هاشمی سابقه قبل از انقلابشان انصافا درخشان است . می خواهند سعی کنند
که فراجناحی عمل کنند ولی بنده معتقدم در این امر موفق نبوده اند و عملا
در موضع گیری ها کفه حمایت از اصلاح طلبان نسبت به اصولگرایان در ذهن آقای
هاشمی می چربد. ما برای آقای هاشمی دعا می کنیم که همواره داخل خیمه انقلاب
مطیع و پشت سر مقام معظم رهبری باشند البته خود آقای هاشمی در استجابت این
دعا نقش دارند.
**ایرنا: آقای روحانی؟
حبیبی: ایشان خواستند
فراجناحی عمل کنند اما به نظر من کفه اصلاح طلبان در گزینش های آقای روحانی
به شدت بر کفه گزینش های اصولگرایی ایشان می چربد. در استان ها اتفاقاتی
افتاده که پیشنهاد می کنم بروند بررسی کنند.در کل کشور و در انتصاب افراد
مسئول چند نفر از جریان اصولگرایی است و چند نفر از جریان اصلاح طلبی؟ آقای
روحانی در انتصابات به نفع اصلاح طلبان و به ضرر اصولگرایان عمل کرده است.
موفقیتهایی هم در سمت ریاست جمهوری داشته اند. خیر دنیوی و اخروی ایشان
منوط به اجرای سیاستهای اعلام شده حضرت امام و مقام معظم رهبری است. امید
داریم مراقب باشند.
** ایرنا: آقای صادق لاریجانی؟
حبیبی: یک عالم برجسته دینی هستند ولی به نظرم بایستی در اعمال مدیریت هایشان برای اصلاح امور قوه قضائیه تجدید نظر داشته باشند.
**ایرنا: آقای علی لاریجانی؟
حبیبی:
یک شخصیت اصولگرا هستند، البته با برخی نظراتشان هم مخالفم ولی مطیع مقام
معظم رهبری هستند و معتقدم در مواقعی که بین نظر خودش و نظر رهبری تفاوتی
بوده ایشان بدون هیچ تردیدی نظر رهبری را انتخاب و احیا کرده اند.
**ایرنا: آیت الله جنتی؟
حبیبی:سمبل یک عالم بسیار پرهیزگار با حفظ زی طلبگی و شخصیت شجاع و قاطع در تصمیم های سیاسی.
** ایرنا:آقای علی مطهری؟
حبیبی: پیشنهادم به ایشان این است که سیره پدر بزرگوارشان را یکبار دیگر مطالعه و مثل ایشان رفتار کنند.
** ایرنا:سردار عزیزجعفری؟
حبیبی: فرمانده متدین، شجاع، لایق و انقلابی
**ایرنا: سردار قاسم سلیمانی؟
حبیبی: یکی از افتخارات انقلاب اسلامی در جهان اسلام