دکتر معین و جبهه دموکراسی خواهی
آفتاب‌‌نیوز : 
آیا زمان طرح نام جبهه دموکراسی و حقوق بشر توسط اصلاح طلبان در هنگام انتخابات، بود؟
طرح بحث جبهه دموکراسی خواهی و حقوق بشر توسط کاندیدای اصلاح طلبان صورت گرفت نه توسط گروه های اصلاح طلب. در واقع طرحی ابتکاری از سوی دکتر معین بود و بالطبع با توجه به اینکه فضای انتخابات بود و کاندیداها دیدگاه هایی را مطرح می کردند، حامیان کاندیداها نیز از شعار و اهداف آنان حمایت می کردند.
بنابراین جبهه دموکراسی خواهی و حقوق بشر از سوی دکتر معین طرح شد و بعد از انتخابات هم دکتر معین متولی پیگیری این موضوع هستند تا تحقق آن.
در سطح جامعه افراد و گروه های مختلف اجتماعی وجود دارند و اگر بخواهیم نقطه هدف در انتخابات را طبقه نخبگان را در نظر بگیریم این شعار، شعار مناسبی بود برای نخبگان جامعه. اما اگر بخواهیم نقطه هدف را توده جامعه در نظر بگیریم باید توجه کنیم که این شعار با این کلیت ممکن بود برای توده مردم قابل هضم نباشد. بنابراین باید فرصتی پیدا می شد تا این بحث به زبان عامه مردم تفسیر می شد و اگر مردم تفسیر به زبان خودشان را از این شعار به دست می آورند، دغدغه آنها نیز همین بود.
از سوی دیگر اگر دغدغه توده مردم را مشکلات معیشتی بدانیم باز می بینیم راه حل آن در همین شعار نهفته است اما به علت فرصت بسیار اندکی که در تبلیغات انتخابات برای دکتر معین وجود داشت، متاسفانه اجازه داده نشد به زبان توده مردم این موضوع تفسیر شود. دکتر معین کمترین فرصت تبلیغاتی را داشت و امکانات رسانه ای نداشت و طبیعتا نتوانستند این شعار را به زبان توده مردم تفسیر کنند.
اگر امروز دموکراسی و حقوق بشر برای مردم شکافته شود و روشن شود درد یکصد ساله استبداد در همه عرصه ها در کشور بحث دموکراسی و حقوق بشر است، قطعا مردم به این شعار اقبال خواهند کرد.
چرا علی رغم طرح این شعار توسط اصلاح طلبان، مردم اقبالی به این شعار و کاندیدای مطرح کننده این شعار نشان ندادند؟
سخن گفتن با زبان مردم طبیعتا یکی از رازهای موفقیت در سطح جامعه است، که این فرصت به اصطلاح طلبان داده نشد که بتوانند در انتخابات ریاست جمهوری نهم شعار خود را به مردم برسانند. این مساله یکی از دلایل عدم موفقیت اصلاح طلبان بود. همچنین جلو تبلیغاتی بسیار مسمومی که نسبت به اصلاح طلبان به وجود آوردند که هنوز هم شاهد هستیم. تعابیری مانند خیانت به مردم و بزرگ کردن بحث مفاسد اقتصادی، بر روان جامعه اثر منفی گذاشت.
بنابراین در چنین فضایی همه این مسائل دست به دست هم داد که حرف ما درست به مردم رسانده نشد.
آیا امکان شکل گیری این جبهه در فضای پس از انتخابات وجود دارد؟
جلساتی که درباره جبهه دموکراسی خواهی و حقوق بشر برگزار می شود با حضور جمع زیادی از نخبگان از طیف های مختلف فکری برای شکل گیری این جبهه است و افراد با عشق و علاقه و به صورت منظم در جلسات شرکت می کنند و مباحث را با مطالعه پیگیری می کنند و تلاش می شود که همه به یک اجماع برسند. همه این ها حاکی از امید به شکل گیری این جبهه است.
آیا اصلا فضای پس از انتخابات بهتر است فضای حرکت جبهه ای باشد یا حزبی؟
حرکت های جبهه ای هیچ گاه جای حرکت های حزبی را نمی گیرد. جبهه ها بر اساس حداقل هایی شکل می گیرد و سعی می شود موارد مورد اجماع بخشی از گروه های جامعه تحت عنوان جبهه پیش برود.
طبیعتا بحث حقوق بشر و دموکراسی مورد وفاق بسیاری از گروه های جامعه است و اقتضا دارد یک اجماع صورت گیرد و این موضوع نافی فعالیت های احزاب در چارچوب اساسنامه و مرامنامه آنها نیست و به هیچ عنوان قرار نیست جبهه ها جایگزین احزاب شوند.
به نظر شما اصلاح طلبان باید چه می کردند تا طرح این شعار در موقعیت انتخابات، جدی گرفته شود و طرح این شعارچه ملزوماتی داشت که اصلاح طلبان به آن بی توجه بودند؟
در جامعه ما همه مسائل به یک طیف و جریان سیاسی بر نمی گردد بلکه طرف مقابل آن نیز تاثیر گذار است. این که اصلاح طلبان چه باید می کردند یک طرف قضیه است. طرف دیگر باید فضای سالم و عادلانه را در کشور فراهم می کرد که این گونه نبود.
اصلاح طلبان باید کارهایی را انجام می دادند مثلا بایستی از دو سال مانده به پایان ریاست جمهوی خاتمی، اصلاح طلبان از هر امکاناتی که داشتند فعالیت های این دولت را برای مردم روشن می کردند و برای مردم توضیح داده می شد که دولت چه اهدافی برای بهبود وضعیت معیشت مردم دارد که به نظر من کوتاهی هایی در این مورد شد.
آیا زمان طرح نام جبهه دموکراسی و حقوق بشر توسط اصلاح طلبان در هنگام انتخابات، بود؟ طرح بحث جبهه دموکراسی خواهی و حقوق بشر توسط کاندیدای اصلاح طلبان صورت گرفت نه توسط گروه های اصلاح طلب. در واقع طرحی ابتکاری از سوی دکتر معین بود و بالطبع با توجه به اینکه فضای انتخابات بود و کاندیداها دیدگاه هایی را مطرح می کردند، حامیان کاندیداها نیز از شعار و اهداف آنان حمایت می کردند.
بنابراین جبهه دموکراسی خواهی و حقوق بشر از سوی دکتر معین طرح شد و بعد از انتخابات هم دکتر معین متولی پیگیری این موضوع هستند تا تحقق آن.
در سطح جامعه افراد و گروه های مختلف اجتماعی وجود دارند و اگر بخواهیم نقطه هدف در انتخابات را طبقه نخبگان را در نظر بگیریم این شعار، شعار مناسبی بود برای نخبگان جامعه. اما اگر بخواهیم نقطه هدف را توده جامعه در نظر بگیریم باید توجه کنیم که این شعار با این کلیت ممکن بود برای توده مردم قابل هضم نباشد. بنابراین باید فرصتی پیدا می شد تا این بحث به زبان عامه مردم تفسیر می شد و اگر مردم تفسیر به زبان خودشان را از این شعار به دست می آورند، دغدغه آنها نیز همین بود.
از سوی دیگر اگر دغدغه توده مردم را مشکلات معیشتی بدانیم باز می بینیم راه حل آن در همین شعار نهفته است اما به علت فرصت بسیار اندکی که در تبلیغات انتخابات برای دکتر معین وجود داشت، متاسفانه اجازه داده نشد به زبان توده مردم این موضوع تفسیر شود. دکتر معین کمترین فرصت تبلیغاتی را داشت و امکانات رسانه ای نداشت و طبیعتا نتوانستند این شعار را به زبان توده مردم تفسیر کنند.
اگر امروز دموکراسی و حقوق بشر برای مردم شکافته شود و روشن شود درد یکصد ساله استبداد در همه عرصه ها در کشور بحث دموکراسی و حقوق بشر است، قطعا مردم به این شعار اقبال خواهند کرد.
چرا علی رغم طرح این شعار توسط اصلاح طلبان، مردم اقبالی به این شعار و کاندیدای مطرح کننده این شعار نشان ندادند؟
سخن گفتن با زبان مردم طبیعتا یکی از رازهای موفقیت در سطح جامعه است، که این فرصت به اصطلاح طلبان داده نشد که بتوانند در انتخابات ریاست جمهوری نهم شعار خود را به مردم برسانند. این مساله یکی از دلایل عدم موفقیت اصلاح طلبان بود. همچنین جلو تبلیغاتی بسیار مسمومی که نسبت به اصلاح طلبان به وجود آوردند که هنوز هم شاهد هستیم. تعابیری مانند خیانت به مردم و بزرگ کردن بحث مفاسد اقتصادی، بر روان جامعه اثر منفی گذاشت.
بنابراین در چنین فضایی همه این مسائل دست به دست هم داد که حرف ما درست به مردم رسانده نشد.
آیا امکان شکل گیری این جبهه در فضای پس از انتخابات وجود دارد؟
جلساتی که درباره جبهه دموکراسی خواهی و حقوق بشر برگزار می شود با حضور جمع زیادی از نخبگان از طیف های مختلف فکری برای شکل گیری این جبهه است و افراد با عشق و علاقه و به صورت منظم در جلسات شرکت می کنند و مباحث را با مطالعه پیگیری می کنند و تلاش می شود که همه به یک اجماع برسند. همه این ها حاکی از امید به شکل گیری این جبهه است.
آیا اصلا فضای پس از انتخابات بهتر است فضای حرکت جبهه ای باشد یا حزبی؟
حرکت های جبهه ای هیچ گاه جای حرکت های حزبی را نمی گیرد. جبهه ها بر اساس حداقل هایی شکل می گیرد و سعی می شود موارد مورد اجماع بخشی از گروه های جامعه تحت عنوان جبهه پیش برود.
طبیعتا بحث حقوق بشر و دموکراسی مورد وفاق بسیاری از گروه های جامعه است و اقتضا دارد یک اجماع صورت گیرد و این موضوع نافی فعالیت های احزاب در چارچوب اساسنامه و مرامنامه آنها نیست و به هیچ عنوان قرار نیست جبهه ها جایگزین احزاب شوند.
به نظر شما اصلاح طلبان باید چه می کردند تا طرح این شعار در موقعیت انتخابات، جدی گرفته شود و طرح این شعارچه ملزوماتی داشت که اصلاح طلبان به آن بی توجه بودند؟
در جامعه ما همه مسائل به یک طیف و جریان سیاسی بر نمی گردد بلکه طرف مقابل آن نیز تاثیر گذار است. این که اصلاح طلبان چه باید می کردند یک طرف قضیه است. طرف دیگر باید فضای سالم و عادلانه را در کشور فراهم می کرد که این گونه نبود.
اصلاح طلبان باید کارهایی را انجام می دادند مثلا بایستی از دو سال مانده به پایان ریاست جمهوی خاتمی، اصلاح طلبان از هر امکاناتی که داشتند فعالیت های این دولت را برای مردم روشن می کردند و برای مردم توضیح داده می شد که دولت چه اهدافی برای بهبود وضعیت معیشت مردم دارد که به نظر من کوتاهی هایی در این مورد شد.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید