آفتابنیوز : در آغاز بحران هسته ای ایران مسئولان نظام با اتخاذ دیپلماسی تعامل سازنده و موثر اروپا را برای مذاکره انتخاب نمودند. حضور فعال ایران در عرصه جهانی دقیقا در زمانی که با بحران هسته ای، اجماع جهانی علیه ایران در حال شکل گیری بود، به معنای آن بود که ایران تغییرات اساسی در هندسه معرفتی و هند سه سیاسی جهان را درک می کند و در عین حال می خواهد نقش خود را به عنوان بازیگری فعال در عرصه جهانی تثبیت کند.
از چنین منظری ایران در راهبرد چند سطحی به تعامل با کشورهای تاثیر گذار در پرونده هسته ای خود وارد شد. چنین وضعیتی در آن موقعیت امریکا را به عنوان قدرت هژمونی دنیا دچار سردگمی نمود. رفتارشناسی مقامات سیاست خارجی امریکا طی دو نشست سپتامبر و مارس 2003 این امر را تایید می کند. در نشست سپتامبر آمریکاییها احساس می کردند که توانسته اند با قرار دادن ایران در وضعیت دوگانه تسلیم و تمرد این کشور را در تنگنا قرار دهند.
اما در آستانه نشست مارس آن سال، امریکا به صراحت اعلام کرد که به دنبال فرستادن پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت نیست و تنها قصد دارد فشار بر ایران را حفظ کند. این مساله وقتی اهمیت دارد که توجه کنیم در نظام بین المللی که امریکا برای تک قطبی شدن تلاش می کند کشورها به سه دسته تماشاگر، بازیگر و بازی ساز تقسیم می شوند و قواعد بازی را تنها بازی ساز تعیین می کند. بنابراین افول نقش امریکا در پرونده هسته ای ایران از بازی ساز به تماشاگر، از مهم ترین تحولاتی بود که از چشم ناظران سیاسی به دور مانده بود.
حمله امریکا به افغانستان و عراق ضمن تهدید کردن امنیت ملی ایران، امریکا را نیز با جمهوری اسلامی ایران همسایه کرد و لذا در کنار تهدیدات امنیتی و جغرافیایی، فرصت ها و منافع مشترکی را میان دو کشور به وجود آورد. نفوذ و قدرت ایران در هر دو کشور اشغال شده، فرصت و تهدید را در مقابل دیدگان امریکا قرار داد. تداوم بحران عراق، امریکا را وادار کرد نگاه منطقی تری به ایران داشته باشد. این مساله باعث شد امریکا در قبال مذاکرات هسته ای ایران لااقل رفتاری محتاطانه تر در پیش بگیرد.
نقش دیپلماسی هسته ای ایران را در این وضعیت نباید از یاد برد. به یک تعبیر هر چه امریکا به واسطه شرایط داخلی خود( مثل انتخابات ریاست جمهوری) به رفتاری محتاطانه تر روی می آورد، دستگاه دیپلماسی ایران نقش فعالتری ایفا می کرد. اکنون به نظر می رسد که بار دیگر مسئولان نظام توجه خود را به این مساله معطوف کرده اند و ضمن باز نمودن باب مذاکرات به رایزنی با کشورهای تاثیر گذار نیز می پردازند. اقبال به گزینه گفت و گو و مذاکرات تحت شرایط جدید، ضمن آنکه بحران هسته ای کشور را تعدیل خواهد کرد، ایران را در عرصه دیپلماتیک نیز فعالتر خواهد ساخت.
بنابراین اکنون به نظر می رسد که باید ضمن رد کردن خواسته های غیر منطقی غرب در چارچوب حقوق قانونی ایران، خود را در مواجهه با امریکا قرار نداد و بر اساس درک شرایط به تلاش های وسیع در جهت شکاف در اجماع جهانی دست بزنیم و بکوشیم گام به گام بر بحران هسته ای فایق آنیم.