آفتابنیوز : 
اما سوال این است که آیا نگرانی های آمریکا واقعا ناشی از فعالیت های هسته ای این کشور است یا فقط بهانه ای برای دور کردن خطر از سقوط ارزش دلار در مقابل یورو می باشد؟
قبل از پاسخ دادن به این سوال باید به این نکته اشاره کنم که ایران به عنوان کشوری که پیمان منع تکثیر سلاح های هسته ای (NPT) را امضا کرده هیچ تخلفی انجام نداده چرا که ایران به عنوان یکی از کشورهای امضا کننده این پیمان از این حق برخوردار است که به تحقیقات هسته ای پرداخته و از انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز استفاده کند.
دشمنان ایران می گویند این کشور با پوشش قرار دادن برنامه های صلح آمیز هسته ای خود بر روی یک برنامه مخفیانه سلاح های هسته ای کار کرده و به این موضوع اشاره می کنند که احتمالا ایران موفق به ساخت سلاح هسته ای در سایت نطنز شده است.
منتقدان ایران می گویند این کشور فقط با اجازه از آژانس می توانسته فک پلمپ سایت های هسته ای خود را باز کند اما اقدام اخیر ایران برای از سرگیری فعالیت های هسته ای و سخنان اخیر محمود احمدی نژاد در خصوص حذف اسراییل از نقشه جهان نشانه این است که ایران همکاری شفافی با آژانس ندارد.
اکثر کارشناسان بر این باورند که در ظاهر قضیه آمریکا در صورت تحریم ایران ضرر بیشتری می کند چرا که ایران در صورت ارجاع پرونده فعالیت های هسته ای خود به شورای امنیت سازمان ملل هر چند که از NPT خارج نمی شود ولی با قطع یا کاهش صادرات نفت خود بازار آشفته بین المللی انرژی را پیش از پیش با بحران مواجه خواهد کرد که در این صورت باید انتظار روزهایی را کشید که قیمت نفت به 100 دلار در هر بشکه برسد.
بزرگترین اشتباه آمریکا این است که تهدیدات ایران را جدی نگیرد. چرا که ایران در روزهای اخیر با خارج کردن قسمتی از دارایی های خوداز بانکهای غربی نشان داده که تلافی نفتی احتمالی این کشور اصلا بعیدنیست.احمدی نژاد اعلام کرده که تمایلی به رویارویی با غرب ندارد و خواستار از سرگیری مذاکرات هسته ای شده ولی کاندولیزا رایس وزیر امورخارجه آمریکا با این درخواست مخالفت کرده است.
آمریکا با این کار وارد بازی خطرناکی شده چرا که بجای گفتگو با ایران مقابله با ان را انتخاب کرده که این کار باعث منزوی کردن ایران بجای همکاری با این کشور می شود.
اگر آمریکا اقدام نظامی را برای حل بحران هسته ای ایران بکار گیرد این حرکت آمریکا را در باتلاقی بزرگتر از عراق فرو می برد چرا که از یک طرف درگیر جنگ با نیروهای حرفه ای ایران می شود، و از طرف دیگر کنترل اوضاع عراق را به کلی از دست خواهد داد.
مقتدا صدر در روزهای اخیر اعلام کرده بود که در صورت حمله آمریکا به ایران نیروهای تحت رهبری وی علیه نیروهای آمریکایی در عراق اقدام خواهند کرد. از طرف دیگر کشورهای دوست ایران مثل سوریه، لبنان و سایر گروههای مبارز در این کشورها مثل حزب الله لبنان به حمایت از ایران برمی خیزند. اما سوال این است که با وجود تمام شرایطی که بیان شد چرا آمریکا این همه تهدیدات احتمالی را نادیده می گیرد؟
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که احتمال قطع نفت ایران بسیار خطرناک تر از دستیابی این کشور به سلاح هسته ای است. «کراسمیر پترو» مدرس دانشگاه در رشته تجارت بین الملل در این خصوص معتقد است: ایران برای بهبود جایگاه خود در بازار بین المللی نفت باید به دانش غنی سازی اورانیوم دست یابد. این در حالی است که ایران بارها تاکید کرده که هدف این کشور از غنی سازی اورانیوم استفاده از این انرژی هسته ای در فعالیت های صلح آمیز است موضوعی که آژانس بین المللی انرژی اتمی تاکنون نتوانسته خلاف ان را ثابت کند.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که تعلیق فعالیت های هسته ای ایران اقدامی کاملا داوطلبانه و جهت اعتماد سازی بوده و به منظور کاهش نگرانی سه کشور اروپایی و جامعه بین المللی در خصوص عدم تلاش این کشور برای دستیابی به سلاح هسته ای صورت گرفته است.
هدف ایران از تعلیق این بوده که دران مقطع گفتگوهای دیپلماتیک به نتیجه مشخصی برسد اما وقتی گفتگوها به نتیجه نرسید ایران به تعلیق داوطلبانه خاتمه داد که تلاش مجدد ایران برای غنی سازی در حد محدود حق مسلم ایران است.
بنابراین بیان عباراتی نظیر، ایران قانونی برخورد نکرده، در آن کشور چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است و... تنها به این علت است که غرب با دولت حاکم بر این کشور مخالف است. بنابراین ارائه گزارش آژانس به سازمان ملل دیگر ارزشی ندارد چون پرونده ایران حالت سیاسی بخود گرفته است.
کشورهایی مثل اسراییل، هند و پاکستان از قدرت های هسته ای به شمار می آیند در حالیکه پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا نکرده اند ولی این در حالی است که از طرف آژانس انرژی اتمی هیچ فشاری بر این کشورها اعمال نمی شود و صحبتی از اعمال تحریم علیه این کشورهاهم شنیده نمی شود.
بنابراین اینطور می توان نتیجه گیری کرد که ایران قربانی سیاست های آمریکا ناشی از اعمال فشار اسرائیل شده است. اسراییل همواره سعی کرده به هر طریقی که شده پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده شود ولی مخالفت های اخیر چین و روسیه با تحریم اقتصادی ایران مانع از ارجاع زودهنگام پرونده این کشور به شورای امنیت شده است.
درک این موضوع که چرا اسراییل همواره خواستار ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت بوده آسان است چرا که این کشور تحت حمایت قدرت های اقتصادی جهان بخصوص آمریکا بوده و سقوط ارزش دلار آمریکا می تواند به اقتصاد این کشور لطمات بسیاری وارد کند.
رایان مک گرل تحلیلگر مسائل اقتصادی در این خصوص می گوید: یکی از عمده مخالفت های آمریکا با برنامه های هسته ای ایران به این علت بوده که ایران در صورت عرضه نفت خود به یورو می تواند توازن بین المللی دلار و یورو را برهم بزندکه چنین اتفاقی برای اقتصاد آمریکا بسیار ناگوار خواهد بود.
ویلیام کلارک نویسنده کتاب معروف "نفت، عراق و آینده دلار" در این خصوص معتقد است: عرضه نفت ایران به یورو می تواند جایگاه اختصاصی یورو را در بازار بین المللی بسیار مستحکم نموده و باعث بوجود آمدن بدهکاریهایی برای آمریکا شود. بنابراین طبیعی است که چرا آمریکا می خواهد ایران را به هر طریقی که شده تحریم کند.