کد خبر: ۳۹۲۹۹
تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۱۳۸۴ - ۱۲:۵۵

چهارشنبه‌سوري مرثيه‌ تلخ آدم‌هاي گرفتاردر تزوير

آفتاب‌‌نیوز : چهارشنبه سوري تصوير و تقابل زندگي خانواده‌هاي شهري ( هديه تهراني در نقش مژگان) و متفاوت بودن آن باخانواده سنتي و مذهبي (ترانه عليدوستي در نقش كارگر) است.

آرايش، نوع پوشش و لباس، روش زندگي، مكان زندگي، روابط همسايه‌ها در آپارتمان و بسياري از عناصر ديگر نشانگر تفاوت‌هاي زندگي دختر كارگر با افراد ساكن در يك مجموعه آپارتماني است و اين تفاوت موجب مي‌شود تا دختر به جريان زندگي آن‌ها بصورت يك ناظر شگفت‌زده نگاه كند و همه چيز برايش تازگي دارد.

كارگردان با تكرار و تاكيد روي "چادر" سعي دارد مخاطب را متوجه عنصر حجاب و تفاوت فرهنگي دختر كارگر بامژگان و سيمين و ديگر آدم‌هاي آن مجموعه آپارتماني كند.

در ابتداي فيلم شاهد گيركردن "چادر" در زنجير چرخ موتور و پاره شدن آن هستيم واز چادر بارها در فيلم سخن به‌ميان مي‌آيد، درپايان فيلم نيز پرسش نامزد دختر كارگراين است كه چادرت چي شده است.

كارگر شركت خدماتي كه در آستانه ازدواج با يكي از بستگانش است، براي نظافت به خانه‌اي در يك آپارتمان اعزام مي‌شود.

خرابي زنگ خانه به‌عنوان يك ابزار مهم براي ارتباط اطرافيان باصاحب خانه و شيشيه شكسته پنجره نماد رابطه با بيرون همان ابتدا مي‌تواند نشانگر نوعي نابساماني در خانواده و يا بي‌توجهي همسر به امور فني به عنوان يك وظيفه مشخص مرد باشد.

دختر كارگر در بدو ورود با انبوهي از وسايل در اتاق‌ها مواجه شده، اگرچه ريخت‌وپاش بودن اتاق‌ها به دليل رنگ آميزي است امامي‌تواند نشان‌از نابساماني و در هم ريختگي زندگي زناشويي و بي‌توجهي و بي‌انگيزه بودن زن خانه به امور خانواده باشد.

لباس سياه مژگان و چهره‌ غمگينش، تداعي‌كننده آدم "روان نژند" است و هر لحظه به دو زن نظافتچي دستورات مختلف مي‌دهد و در واقع شلوغي و به هم ريختگي خانه در بي‌نظمي رفتار و حركات (مژگان) نيز تجلي پيدا مي‌كند.

بي‌اعتمادي، از هم پاشيدگي رشته‌ خانواده و زندگي زناشويي موضوع فيلم چهارشنبه سوري است اين موضوع با توجه به رويكرد فيلم‌سازان به فيلم‌هاي اجتماعي در سال‌هاي اخير به يكي از موضوعات نخ نما و تكراري تبديل شده است.

اين فيلم فارغ ازاين مساله، شايد برخلاف بسياري از آثاري كه رابطه مخدوش زناشويي را ( دختر پسري ) تصوير كردند، تلاش نمي‌كند كه فقط زن و يا مرد را متهم كند بلكه در يك رابطه دو سويه زن و مرد را به يك اندازه در مظان اتهام قرار مي‌دهد.

سادگي دختر كارگر (به همراه نوعي زيركي زنانه) موجب مي‌شود تا مژگان ازاو به عنوان قاصدي براي كسب اطلاع از زن همسايه‌استفاده كند و نقل برخي مسايل از زبان دختر كارگر (مانند ساعت دقيق سفربه دبي ) شك و ترديد مژگان نسبت به رابطه همسرش مرتضي با سيمين را افزايش مي‌دهد.

مخاطب در توضيح ناگهاني دختر كارگر درباره بليط سفر و آرامش مژگان چنين تصور مي‌كند كه شك زن به مرتضي درباره رابطه شوهرش با زن همسايه ناشي از توهم و بيماري است. اما اين تصور و تا حدودي يقين ناگهان از بين مي‌رود و مرتضي پسر خود را كه براي چهارشنبه سوري به پارك برده است، تحويل دختر كارگر مي‌دهد و در كوچه‌اي با سيمين ملاقات مي‌كند.

نشان دادن چهره كودك (پسر مرتضي و دختر سيمين) به‌عنوان قربانيان اصلي روابط مخدوش پدر و وابستگي شديد پسر به پدر خشم و واكنش منفي مخاطب را عليه مرتضي بر مي‌انگيزد.

كارگردان زندگي سيمين را در هاله‌اي از ابهام قرار مي‌دهد و مردي را به عنوان پدر دختر و شوهر سابق سيمين نشان مي‌دهد كه روبه روي آپارتمان در خودروي خود چشم به پنجره‌‌خانه دوخته و چنين تداعي مي‌كند كه او نيز قرباني رابطه مخدوش است.

استفاده سمبليك از عنوان چهارشنبه سوري بيانگر تضاد بيرون و درون است در بيرون خانه آتش و همهمه و جشن و سرور است و كسي از درون خانه‌ها اطلاعي ندارد و نمي‌داند در آن چه مي‌گذرد.
از سوي ديگر آتش بازي در شهر با آتش بازي در منطقه حاشيه‌اي و منطقه امام زاده داوود به عنوان نماد يك منطقه مذهبي و سنتي تفاوت دارد در آن جا از ترقه بازي‌ها و انفجارها خبري نيست.

حضور دختر كارگر ونقش سخنان‌تعيين‌كننده وي در سرنوشت دو خانواده جذابيت خاصي به فيلم داده و آن رااز يك درام خانوادگي صرف به‌اثري اجتماعي تبديل كرده است كه تفاوت برداشت‌هاي متفاوت لايه‌هاي مختلف اجتماع درباره زندگي و معناي سخنان را نشان مي‌دهد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین