آفتابنیوز : بيانيه پاياني اين نشست به شرح ذیل است:
در طليعه محرم، تاسوعا و عاشوراي حسيني، برگزاري چهارمين همايش فصلي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي بهانهاي است تا فهم و درك خود را از نهضت عاشوراء فزوني بخشيم. بدون ترديد اساس و فلسفه نهضت عاشوراء از آغاز تا انجام، طاغوتزدايي و نفي هرگونه تجاوز، فساد و بيعدالتي، ظلم و انحراف از اصول اسلام ناب بود. اساسيترين دستاورد اين نهضت، امر به معروفونهيازمنكر است كه تحقق چنين امري نياز به فداكاريها، ايثارها، صبر و مقاومت و شهادتطلبي و ارزشهاي ديگر اسلامي دانست كه همه اين ارزشها به نحو احسن و اكمل در پديد آورندگان نهضت عاشورا وجود داشت.
در عصر معاصر نيز تأثير نهضت عاشوراء غيرقابل انكار است. انقلاب اسلامي ملت ايران و تمامي مبارزات ضداستبدادي و ضد استعماري ملت ايران همواره الهام گرفته از اين نهضت بزرگ بوده است. امام (ره) نيز همواره تذكر ميداد كه امام حسين (ع) اسلام را زنده كرد، هر چه داريم از امام حسين (ع) داريم. ما را سيدالشهداء اين طور هماهنگ كرده است (صحيفه نور، ج 8، ص 218)
ما آشكارا ديديم كه در جنگ تحميلي ايران و عراق ايثارگران و دلاورمردان اسلام با ياد و نام امام حسين (ع)، آنچنان روحيه ميگرفتند كه بيگانگان با پيشرفتهترين تجهيزات خود نميتوانستند آن روحيهها و توان رزمي را اندازهگيري نمايند. از اين رو هميشه به جمعبندي اشتباهي ميرسيدند.
نبايد مكتب عاشورا را به عنوان يك گنجينه گرانبها مورد فراموشي قرار داد كه دشمنان هر آنچه در اين راستا قدم برداشتهاند، كمتر عايدي براي آنها داشته است.
جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي با تمسك به آن مكتب و فرهنگ غني و گرانبهاي عاشورايي، راه آينده خود را همچنان بر سبيل عاشوراء، ولايت و اصولگرايي قرار داده و بر تداوم اين راه تأكيد دارد. در پايان چهارمين همايش فصلي دبيران استانها، شوراي مركزي و مسئولين دفتر مركزي لازم ميدانيم نكاتي چند را متذكر شويم:
1ـ ما حمايت از شعار محوري عدالتخواهي را وظيفه عقلي و شرعي خود ميدانيم و معتقديم كه هيچ بهانهاي در عدم حمايت از دولت از هيچ فرد اصولگرايي پذيرفته نيست . همه بايستي تلاش نماييم تا كارآمدي دولت نهم در اين راه افزايش يابد و قدرت پاسخگويي به مطالبات مردم در دولتمردان فزوني يابد.
احزاب و تشكلهاي سياسي كه در جبهه اصولگرايان قرار دارند، خارج از همه نقدهايي كه اكنون به رفتار برخي دولتمردان دارند، بر اساس مشي كه انتخاب كردهاند، وظيفه دارند رييس جمهور را در انجام وظايف خود ياري نمايند و چه بسا بايستي بخشي از بار پاسخگويي دولت نهم را بر دوش بگيرند و اگر نقاط ضعف و يا نقصي را در دولت مشاهده ميكنند، آن را از كانالهاي مشخص و تعريفشده به دولت منتقل نموده و دولتمردان را در رفع اين نقاط ضعف و يا نقصان ياري نمايند و اين دقيقاً كار ويژهاي است كه براي احزاب و نهادهاي مدني در جامعه تعريف ميشود. به عبارت ديگر احزاب اصولگرا با افزايش تعامل با دولت، پل ارتباطي دولتمردان با مردم باشند و با ايفاي يك نقش دوسويه كاركرد سالم خود را در معرض قضاوت عمومي قرار دهند. به يقين انجام اين مهم در افزايش اقبال و اعتماد مردم به جريان اصولگرا موثر خواهد بود.
2 ـ جبهه دوم خرداد با تمام توان در رقابتيترين انتخابات با «نه بزرگ» مردم روبرو شد و نتوانست پيروز شود و پيروز نهايي انتخابات كسي جز اصولگرايان نبود. اين شكست بزرگ به جاي آنكه موجب عبرت و درسآموزي باشد و جبهه دوم خرداد را به بازنگري در استراتژي و تاكتيكهاي اين جبهه وادار سازد، موجب شد كه جريان مذكور به راههايي در عرصه سياست مبادرت ورزد كه كمتر در آن رنگ و بوي اخلاق احساس ميشود و به حركتهايي چون جنگ رواني و تخريب چهره دولت و رييس جمهور در افكار عمومي روي آورده است.
جبهه دوم خرداد در طول 8 سال حاكميت بلا منازع و در اختيار داشتن دولت، مجلس و شوراها و شهرداريها به خاطر نگاه انحصارطلبانه و باندبازي، تماميتخواهي، ساختار شكني، عدم توجه به مطالبات مردم و تلاش براي حاكميت سكولاريسم به جاي حكومت ديني، سنگرهاي در اختيار را يكي پس از ديگري با بياعتنايي به اعتقاد مردم از دست داد.
اكنون نيز جبهه دوم خرداد از يك سو تلاش براي ايجاد اختلاف ميان اصولگرايان، رودرويي مجلس و دولت، نفوذ به بدنه دولت، تخريب و تضعيف دولت و تلاش براي تغيير گفتمان عدالتخواهي به بهانه شعاري بودن، آن را در دستور كار خود قرار داده است و از سوي ديگر با تشكيل دولت در سايه، سازماندهي فعاليتهاي رسانهاي، ساماندهي مجدد احزاب و تشكلهاي سياسي، محبوبيت سازي براي برخي چهرههاي خاص دوم خردادي و... عملاً خيزش خود را براي بازگشت به قدرت آشكار نموده است.
با اين همه بر دولت اصولگرا و احزاب و گروهها و نخبگان جريان اصولگرا است كه با شناسايي استراتژيها و تاكتيكهاي جبهه دوم خرداد در هجمه عليه دولت و اصولگرايان، به خنثيسازي اين اقدامات تخريبي بپردازند. در حال حاضر هنوز بخش عمدهاي از سفيران فعلي، معاونان استانداران، مديران استاني و بخشي از معاونان و مديران مياني وزارتخانهها و دستگاههاي دولتي منسوب به جبهه دوم خرداد هستند و بر همين اساس، مسئولاني كه در دولت پيگير عزل و نصبها هستند، وظيفه دارند افرادي كه اعتقادي به گفتمان اصولگرايي ندارند و ساليان سال است در دولت «جاخوش»كردهاند را به عنوان موانع خدمت به مردم از كار عزل و مديران و نيروهاي شايسته كه در خيل عظيم فرزندان انقلاب است را جايگزين نمايند، چرا كه فرصتها به سرعت در حال گذر و دوره خدمتگذاري محدود است.
3 ـ حركتهاي جدي و عزم اساسي كه در دولت نهم براي مبارزه با مفاسد اقتصادي نمايان است، حكايت از اين دليل در ميان دولتمردان دارد كه انجام فعاليتهاي سالم و مولد، نيازمند محيطي پاك و با آرامش است و مبارزه با مفاسد اقتصادي لازمه سالمسازي حيات اقتصادي جامعه به شمار ميرود و به باور بسياري از كارشناسان، در حالي كه بيش از 80 درصد اقتصاد كشور، دولتي و يا در اختيار نهادهاي عمومي است و رانتجويي و رانتخواري نقش ويژهاي در تعاملات اين بخش دارد و لذا در مرحله اول به جاي برخورد با چند متخلف اقتصادي بخش خصوصي، بايستي مفاسد برخي دولتمردان مورد هدف قرارگيرد. سياست پيشگيري فراموش نشود و به دليل وجود اقتصاد دولتي، براي جلوگيري از فساد اقتصادي به تقويت مشاركت مردمي در اقتصاد، لغو انحصارات دولتي، شفافكردن قوانين و مقررات، شكستن انحصارات اطلاعاتي و لغو امتيازات خاص، در دستور كار جدي دولت و مجلس قرار گيرد.
4 ـ ديپلماسي فعال در عرصه سياست خارجي توسط دولت جديد، توانسته است دستاوردهاي بسياري را عايد كشورمان نمايد و كشورمان به نوعي به جايگاه اصلي خود در رهبري ملل آزاديخواه دنيا دست يابد. مواضع منطقي و اصولي دكتر احمدينژاد در مورد نامشروع بودن رژيم صهيونيستي، دروغين بودن پديده جعلي هولوكاست، بررسي وضعيت حقوق بشر در اروپا و آمريكا و شكستن برخي خط قرمزهاي غرب در خصوص فعاليت صلحآميز هستهاي كشورمان، گام بلندي بود كه نشان از پويايي، پتانسيل و ظرفيت بالاي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران دارد.
اگر چه غرب و رسانههاي غربي، به جنجال آفريني پيرامون مواضع رئيس جمهور پرداختند و برخي از افراد حقير داخلي با اين موج رواني، همنواييكردند، بررسي مواضع صاحبان انديشه در كشورهاي اسلامي و برخي از دانشمندان كشورهاي غربي حكايت از آن دارد كه منطق بديع و روشن رئيس جمهور را در اين مواضع دريافت كردهاند و از آن استقبال وسيعي نمودهاند و اكنون توپ در زمين كشورهاي غرب است . آنگونه كه كشورهاي غربي، امروزه متهم رديف اول نقض حقوقبشر و جنگآفريني در عرصه بينالملل محسوب ميشوند و لاجرم فضا به گونهاي در حال رقم خوردن است كه بايستي تا چندي ديگر خود را در برابر افكار عمومي جهان پاسخگو ببينند.
نكته ديگر پيرامون مواضع اصولي، عقلاني و منطقي رئيس جمهور اين است كه با رويكرد جديد ديپلماسي خارجي كشورمان و مواضع تهاجمي رياستجمهوري، سفارتخانهها و مراكز نمايندگي ايران، ديگر مكاني براي استراحت و رتقو فتق امور زندگي روزمره سفيران نيست. سفارتخانههاي ما بايستي از مواضع انفعالي و اداري بيرون آمده و در خط مقدم مقابله با مدعيان دروغين دموكراسي و آزديخواهي مواضع اصولي و بر حق كشورمان را براي افكار عمومي جهان روشن كنند.
ما دبيران استانهاي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي در پايان تأكيد ميكنيم كه پيماني با فرهنگ خونين عاشورا بستهايم كه آن را ناگسستني ميدانيم و عمل به اين فرهنگ گرانبها را در تحقق انديشههاي بلند حضرت امام خميني (ره) و رهبر فرزانه انقلاب حضرت آيتالله العظمي خامنهاي مي دانيم انشاءالله
روابط عمومي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي
7/11/84