آفتابنیوز : آسیا نیوز (atimes ) در گزارشی می نویسد: جرج بوش رییس جمهوری آمریکا برای فرستادن پرونده ایران به شورای امنیت تاکنون در چند مورد اشتباه کرده است؛ نخست با نزدیک شدن سیاسی به هندوستان و تهدید این کشور به لغو قراردادهای هسته ای با آمریکا در صورت اینکه دهلی در اجلاس آینده سازمان ملل با استراتژی های واشنگتن همراه نشود. این سیاست بوش باعث شد که تنش های سیاسی بین سیاستمداران هندوستان بوجود آید.
دوم آنکه بوش سعی کرد با فشار بر چین، پکن را نیز وادار کند تا از برنامه های آمریکا دفاع کند ولی مقامات این کشور با مخالفت شدید با فرستادن پرونده ایران به شورای امنیت با سیاست های کاخ سفید مخالفت کردند. دیپلمات های ارشد آمریکا خاطر نشان کردند که با این مخالفت همکاری های آمریکا و چین دچار تلاطم شده و این دو کشور با مشکلات جدی روبرو خواهند شد.
با پیروزی حماس در انتخابات روز چهارشنبه فلسطین بار دیگر سیاستمداران آمریکا با این حقیقت روبرو شدند که آمریکا نیز در برخی از موارد در سیاست هایش شکست می خورد و این روند ممکن است در خصوص ایران نیز اتفاق بیافتد.
یکی دیگر از ناکامی بوش را می توان تصمیم اخیر محمد البرادعی خواند. دبیر کل سازمان ملل انرژی اتمی به رغم فشارهای بین المللی اعلام کرد که گزارش ویژه خود را در خصوص پرونده ایران تا ماه مارس ارایه نخواهد کرد. آمریکا امیدوار بود که اعضای سازمان ملل در نهایت تا اجلاس پنج شنبه به این توافق برسند که پرونده ایران به شورای امنیت فرستاده شود.
بهر حال امروز وزرای امورخارجه شورای امنیت شامل انگلیس، چین، فرانسه، روسیه و آمریکا به سرپرستی آلمان تشکیل جلسه داده اند و هنوز این احتمالل وجود دارد که آمریکا و متحدانش چرخشی را در سیاست های خود ایجاد کنند.
همچنین کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل سال گذشته در خصوص ناتوانی این سازمان برای رویارویی با بحران هسته ای ایران هشدار داد. این سخنان ما را به سمت تحریم و یا صدور یک اخطار جدی از سوی سازمان ملل علیه ایران هدایت می کند و شفاها تاکید می کند که تنش ها در این مناقشه توسط تعدادی از قانونگذاران آمریکا در حال افزایش است.
آیا شورای امنیت با چالش پرونده هسته ای ایران روبرو خواهد شد؟ اگر کسی در کنگره آمریکا سیاست «باز» را در پیش بگیرد، پاسخ این سئوال بی تردید «بله» خواهد بود.
یکی از رهبران این سیاست در آمریکا «گلداشمیت» معاون سابق دبیر کل سازمان ملل و رییس جدید موسسه بین المللی صلح است.بیانات وی بخاطر تخصصش و همچنین پیشنهاد وی برای اعطای جایزه صلح نوبل به شورای امنیت بدلیل اقدامات درست این شورا در خصوص پرونده ایران بارها از طریق رسانه ه ای آمریکا منتشر شده است.
گلداشمیت برای جلوگیری از اجرای تحریم و بروز جنگ راه حلی را ارایه می دهد؛ اول آنکه، وی خواستار یک راه حل برای محدود کردن فعالیت کشورها بر اساس قوانین سازمان انرژی اتمی شد. بر اساس این نگرش سازمان می تواند به تمامی اطلاعات،اماکن و ا شخاص دست پیدا کند.
دوم آنکه به کشورهای غیر متعهد اجازه ندهند از قوانین معاهده عدم تکثیر سلاح های هسته ای تخطی کنند و با فشار بر کشورها و کنترل تجهیزات هسته ای آنان این معاهده در جهان بطور کامل اجرا شود.
سومین پیشنهاد گلد اشمیت این است که در صورت نقض NPT، شورای امنیت از فعالیت کشور مذکور تا 10 سال در زمینه تولید سوخت های هسته ای جلوگیری کند. با در نظر گرفتن این پیشنهادات و نگاهی به تاریخ ایران، گلد اشمیت بیان می کند که اقدامات ایران فرصت تکثیر و پیشرفت دولت ایران را مهیا می کند.
البته گلد اشمیت در این راه تنها نیست و دیگر کارشناسان سیاسی آمریکا نیز بر این باورند. جرج پرکویچ، همکاری وی در موسسه کارنجی در مصاحبه ای با روزنامه هرالد تریبون می گوید: هیچ تردیدی وجود ندارد که پرونده کشوری مانند ایران باید از طریق بازرسان بطور عمیق بررسی می شود و تنها شورای امنیت سازمان ملل می تواند این اقدام را انجام دهد.
اکنون گلد اشمیت و پارکویچ با نواختن یک موسیقی واحد به یک ائتلاف ضد ایرانی در کنگره آمریکا تبدیل شده اند ولی هنوز نتوانسته اند بقیه افراد کنگره در این مسیر با خود همراه کند. بر اساس این گزارش اعتراضات در بین اعضا در حال افزایش است.
از سوی دیگر شورای امنیت با پیشنهاد اولین گلداشمیت مخالف است. سازمان ملل معتقد است که محدود کردن کشورها بخاطر عدم دستیابی به سلاح هسته ای نامناسب نیست. این سازمان خود را در قبال تهدیدهای جهان و تهاجمات مسئول می داند.
ایران در فوریه سال 2003، دانش تولید اجزا سانتریفیوژ را کسب کرد. این اقدام ایران و همچنین فعالیت در نیروگاه های این کشور بوسیله دوربین های بازرسان سازمان انرژی اتمی بشدت کنترل شد. بازرسی ها این سوال را بوجود آورد که آیا سازمان ملل «قدم مناسبی» را در خصوص پرونده ایران برخواهد داشت، یا نه؟جواب به این سوال تاکنون پس از سپری شدن دو سال هنوز بی پاسخ مانده است.
نکته کنایه آمیز درباره پرونده ایران این است که اقدامی که سازمان ملل در نظر دارد در خصوص پرونده ایران اکنون اجرا کند باید سال 2003 اجرا می شد. در آن زمان منابع خارجی اعلام کردند که ایران از شبکه هسته ای پاکستان به رهبری عبدالقدیرخان، تجهیزات هسته ای خریداری کرده است.
این سوالات همچنین در خصوص سایت لویزان و دیگر فعالیت های مشکوک ایران در پایگاه های دیگر مانند پارچین مطرح است.
پایان این خط کجا خواهد بود؟ به رغم تهدیدهای ایالات متحده مبنی بر یک اقدام همه جانبه و حمله نظامی به ایران هنوز یک گلوله از هیچ تفنگی شلیک نشده است.
حق ایران در خصوص دستیابی به چرخه تولید سوخت اکنون به یک مشکل قانونی در شورای امنیت تبدیل شده و تمامی پیشنهادات گلد اشمیت و دیگر همفکرانش را به زیر سوال برده است.
با در نظر گرفتن تمامی موارد ذکر شده می توان گفت که بحث شورای امنیت در خصوص ایران ممکن است یک جواب مثبت در پی داشته باشد. ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت می توان سبب شود که این سازمان یک حرکت فراگیر در خصوص عدم استفاده از سلاح های هسته ای راه بیاندازد.