اولین سفر؛ پیشنهاد جهان علیه خشونت و افراطیگری
رئیسجمهور وقتی تنها چند ماه از نشستنش بر صندلی ریاستجمهوری اسلامی ایران میگذشت در سال ۹۲ عازم نیویورک شد. سخنرانیهای روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد ، کنفرانس خلع سلاح اتمی و جمع وزیران امور خارجه جنبش غیرمتعهدها از مهمترین برنامههای روحانی در نیویورک بودند. او در این سفر که هنوز تکلیف پرونده هستهای ایران مشخص نشده بود تلاش کرد که نشان دهد جمهوری اسلامی به صلح جهانی اهمیت ویژهای میدهد و به همین دلیل بحث جهان عاری از خشونت را مطرح کرد. روحانی در این سفر با ۱۱ نفر از روسای دولتها و مقامات ارشد بینالمللی دیدار و گفتگو کرد از جمله ملاقات با بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد، فرانسوا اولاند رئیسجمهور فرانسه و کریستین لاگارد رئیس صندوق بینالمللی پول.
روحانی در سخنرانی خود در شصتوهشتمین مجمع عمومی سازمان ملل گفت: در این گذر حساس در تاریخ مناسبات جهانی، عصر بازیهای با حاصل جمع صفر پایان یافته است، ولی هنوز معدودی از بازیگران روشها و ابزارهای کهنه شده و عمیقا ناکارآمد را به کار میگیرند تا برتری و سلطه پیشین خود را حفظ کنند. نظامیگری و استفاده از ابزارهای نظامی و خشن برای انقیاد دیگران، نمونهی ناکارآمدی از تداوم کنشهای کهنه در شرایط نوین است.
وی همچنین با یادآوری مساله فلسطین و دفاع از مردم این سرزمین که همیشه از سیاستهای اصلی نظام جمهوری اسلامی بوده، یادآور شد: آنچه بر مردم مظلوم فلسطین میرود، چیزی جز یک خشونت ساختاری نیست. سرزمین فلسطین در اشغال است. حقوق اولیه فلسطینیان به طور فاجعهباری نقض میشود و آنها از بازگشت به خانه، محل تولد و دسترسی به سرزمین مادری محرومند. جنایاتی که بر مردم بیگناه فلسطین میرود، خشونت نهادینهای را به نمایش میگذارد که برای توصیف آن، آپارتاید مفهوم و واژه کموزنی به نظر میآید.
رئیسجمهور با اشاره به پرونده هستهای ایران اظهار کرد: ایران و دیگر کنشگران باید دو هدف مشترک را به عنوان دو قسمت غیرقابل تفکیک راه حل سیاسی پرونده هستهای ایران دنبال کنند: ۱- برنامه هستهای ایران و همه کشورهای دیگر میباید تنها در جهت اهداف صلح آمیز باشد. من اینجا به صراحت اعلام میکنم که این هدف، صرف نظر از مواضع دیگر بازیگران، هدف جمهوری اسلامی ایران بوده و خواهد بود. سلاح هستهای و کشتار جمعی هیچ جایگاهی در دکترین دفاعی ایران نداشته و با باورهای بنیادین مذهبی و اخلاقی ما در تعارض است. منافع ملی ما ایجاب میکند که هر گونه نگرانی منطقی پیرامون برنامه هستهای ایران را مرتفع کنیم. ۲- هدف دوم یعنی پذیرش اعمال حق غنیسازی و سایر حقوق هستهای در خاک ایران تنها راه تامین هدف اول است. دانش هستهای در ایران بومی شده و فنآوری هستهای از جمله غنیسازی به مرحله تولید انبوه رسیده است. لذا تصور اینکه با ممانعت از برنامه هستهای ایران از طریق اعمال فشارهای غیرقانونی میتوان صلح آمیز بودن چنین برنامهای را تضمین کرد، موهوم و به غایت غیرواقعبینانه است.
وی افزود: جمهوری اسلامی ایران ضمن پافشاری بر اعمال حقوق خود و ضرورت احترام و همکاری بینالمللی در اعمال این حقوق، آماده گفتوگوهای بدون تاخیر برای اعتمادسازی متقابل و رفع دوسویه ابهامات از طریق شفافیت کامل است. ایران به دنبال تعامل سازنده بر اساس احترام متقابل و منافع مشترک با دیگر کشورهاست و در این چارچوب در پی افزایش تنش با ایالات متحده امریکا نیز نیست. من سخنان امروز پرزیدنت اوباما را با دقت دنبال کردم، در صورت عزم سیاسی رهبران آمریکا و خودداری از دنبال کردن منافع گروههای فشار جنگطلب، میتوان به چارچوبی برای مدیریت اختلافات رسید. در این چارچوب موضع برابر، احترام متقابل و اصول مسلم شناخته شده بینالمللی باید مبنا باشد؛ البته در این زمینه انتظار ما از واشنگتن شنیدن صدای واحد است.
روحانی پیشنهاد اصلی خود را هم اینگونه مطرح کرد: در این سالها، یک صدای مسلط پیاپی شنیده شده است که «گزینهی جنگ روی میز است»، اما امروز بگذارید در برابر این سخن ناکارآمد و غیرقانونی بگویم که «صلح در دسترس است». پس به نام جمهوری اسلامی ایران در گام نخست پیشنهاد میکنم طرح «جهان علیه خشونت و افراطیگری» در دستور کار سازمان ملل متحد قرار گیرد و همه دولتها، سازمانهای بینالمللی و نهادهای مدنی تلاشهای جدیدی را برای سوق دادن جهان به این سو سامان دهند. باید به جای گزینهی ناکارآمد «ائتلاف برای جنگ» در مناطق مختلف جهان به «ائتلاف برای صلح پایدار» در سراسر جهان اندیشید. امروز جمهوری اسلامی ایران شما و همه جامعه جهانی را به برداشتن گامی فراپیش میخواند؛ دعوت «جهان علیه خشونت و افراطیگری». ما باید بپذیریم و بتوانیم در اینجا افقی را بگشاییم که در آن به جای جنگ، صلح، به جای خشونت، مدارا، به جای خونریزی، پیشرفت، به جای تبعیض، عدالت، به جای فقر، برخورداری و به جای استبداد، آزادی در سراسر جهان بهتر دیده شود.
اما در پایان سفر اول روحانی به نیویورک خبرسازترین اتفاق صورت گرفت. در حالی که مقامات ایرانی در حال آماده شدن برای پرواز به تهران بودند یک مکالمه تلفنی میان رئیسجمهور روحانی و همتای آمریکاییاش باراک اوباما، برقرار شد. این اولین تماس تلفنی مقامات بلندپایه دو کشور ایران و آمریکا بعد از قطع روابط از سال ۱۹۷۹ بود. در این تماس دو طرف ضمن احترام به یکدیگر تلاش کردند خطوط کلی برای حل موفقیتآمیز مساله هستهای ایران را مشخص کنند. تماسی که بعد از آن از سوی برخی منقدان با واکنشهایی همراه شد اما مدتی بعد و با حل مساله هستهای ایران مشخص شد که چندان هم در اعتمادسازی بین طرفین بیتاثیر نبوده است.
دومین سفر؛ دیدار با انگلیسیها
دومین سفر روحانی به نیویورک، بر مبنای رایزنی برای مذاکرات هستهای شکل
گرفته بود. او در شصتونهمین مجمع عمومی سازمان ملل و نشست سران در زمینه
تغییرات آب و هوا شرکت کرد و علاوه بر حضور در جمع مدیران رسانههای
آمریکایی، مصاحبههایی با شبکههای تلویزیونی nbc ،cnn وpbc انجام داد.
روحانی در این سفر با روسای جمهور، نخستوزیران و برخی مقامات بینالمللی از جمله دبیرکل سازمان ملل، رئیس شورای اروپایی و روسای جمهور فرانسه، ترکیه، عراق، سوئیس، بولیوی، اتریش، اسلوونی، ونزوئلا و گینه و نخستوزیران انگلیس، ژاپن، گرجستان، عراق، لبنان، وزیر امور خارجه آلمان و... دیدار و گفتوگو کرد. حضور در جمع ایرانیان مقیم امریکا، کارآفرینان ایرانی مقیم آمریکا، فعالان، صاحبنظران و سرمایهگذاران شرکتهای آمریکایی، اعضای اندیشکدههای آمریکایی، رهبران جوامع اسلامی آمریکا و نخبگان سیاسی اندیشکدههای آمریکایی از دیگر برنامههای سفر رئیسجمهور به نیویورک بود.
رئیسجمهور در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل باز هم به مساله مبارزه علیه خشونت و افراطیگری اشاره و البته انتقاداتی را به سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه وارد کرد و گفت: افراطیگری یک مساله منطقهای نیست، که فقط ملتهای منطقه ما با آن درگیر باشند، افراطیگری، مسالهای جهانی است. برخی از کشورها در پیدایش آن مؤثر بوده و در مبارزه با آن ناکام. و اکنون ملتهای ما، تاوان آن را پس میدهند. غربستیزی امروز، فرزند استعمارگری دیروز است. غربستیزی امروز، واکنش به نژادپرستی دیروز است. برخی از سازمانهای اطلاعاتی، تیغ را به دست زنگی مست دادهاند و او نیز همه را از دم تیغ میگذراند. همه آنان که در ایجاد و تقویت این گروههای تروریست نقش داشتهاند، باید به اشتباهات خود در پدیدار شدن افراطیگری اعتراف کنند و نه تنها در پیشگاه گذشته که در برابر آینده نیز عذرخواهی کنند.
وی ادامه داد: اشتباهات راهبردی غرب در مسائل منطقه خاورمیانه، آسیای مرکزی
و قفقاز، این نقطه از جهان را به بهشت تروریستها و افراطیون بدل کرده
است. تجاوز نظامی به افغانستان و عراق و مداخلاتهای نادرست در تحولات
سوریه نمونههای روشنی از این راهبرد غلط در منطقه خاورمیانه است. اتخاذ
رویکردهای غیرمسالمتآمیز و تجاوز و اشغال نظامی، از آنجا که معیشت و حیات
مردم عادی را هدف قرار میدهد، پیامدهای روانی و رفتاری متعددی را در پی
دارد که امروز، بروز آن را بهصورت خشونت و آدمکشی در منطقه خاورمیانه و
آفریقا، مشاهده میکنیم؛ که حتی برخی شهروندان سایر نقاط جهان را هم، با
خود همراه کرده است. خشونت همچون یک بیماری مسری، در حال سرایت به سایر
نقاط جهان است. ما همواره معتقد بودیم که دموکراسی، با کولهپشتی، نمیآید؛
دموکراسی، محصول رشد و توسعه است، نه جنگ و تجاوز. دموکراسی یک کالای
صادراتی نیست که از غرب به شرق تجارت شود. در یک جامعه توسعه نیافته،
دموکراسی وارداتی، به دولت ضعیف، منتهی میشود و دولت ضعیف هم، به شدت
آسیبپذیر. من اعلام میکنم، اگر امروز همه توان خود را علیه افراط و
خشونت، بهکار نگیریم، و کار را به کاردان نسپریم، فردا جهان برای هیچ کس،
جای امنی نخواهد بود.
روحانی باز هم به مساله هستهای ایران اشاره و بیان کرد: روند مذاکرات
هستهای میان ایران و کشورهای ۱+۵ در ماههای گذشته، با جدیت و امیدواری
متقابل به پیش رفته است. جمهوری اسلامی ایران به گواهی همه ناظران
بینالمللی، با صداقت و اقتدار به تعهدات خویش عمل کرده است. اگر چه طرف
مقابل، با برخی اظهارات و اقدامات، به تردید در عزم و واقعبینی خویش دامن
زده است. امیدواریم مذاکرات جاری در فرصت کوتاه باقیمانده، به توافق نهایی
بیانجامد. ما به ادامه برنامه هستهای صلحآمیز خود، شامل اعمال حق
غنیسازی و سایر حقوق هستهای در خاک ایران، در چارچوب مقررات بینالمللی،
مصممیم. ما با انگیزه مثبت، حسننیت و جدیت، به تداوم مذاکرات هستهای با
کشورهای طرف مذاکره، بر مبنای اعتماد متقابل، رفع دوسویه ابهامات، موضع
برابر، احترام متقابل و اصول پذیرفته شده بینالمللی، پایبندیم. از دیدگاه
ما، التزام به تعهدات و اجرای دقیق تفاهمات و اجتناب از زیادهخواهی در
مذاکرات، از سوی طرفهای مذاکرهکننده با ایران، ضرورتی تامّ دارد زیرا
توافق نهایی در مورد برنامه هستهای صلحآمیز ایران، میتواند سرآغاز
همکاریهای همهجانبه، در راستای پیشبرد امنیت، صلح و توسعه و در منطقه و
جهان باشد.
دیدار روحانی با دیوید کامرون نخستوزیر انگلیس که روابط دیپلماتیکش با ایران قطع بود از دیدارهای مهم این سفر به حساب میآید. روحانی در جریان حضور در نیویورک به درخواست نخستوزیر انگلیس برای دیدار پاسخ مثبت داد. اهمیت این دیدار از آنجا بود که این اولین دیدار مقامات اجرایی عالیرتبه دو کشور جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی انگلیس بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به حساب میآمد.
البته کامرون بعد از این دیدار در سخنرانی خود در صحن سازمان ملل به سبک بریتانیاییها رفتار و به ایران حمله کرد. او گفت: ما با ایران اختلاف نظرات شدیدی داریم. حمایت ایران از سازمانهای تروریستی و برنامه اتمیاش تهدیدی برای مردم ایران است. تمامی این مسائل باید تغییر کند. روحانی هم پس از بازگشت به ایران در واکنش به اظهارات نخستوزیر انگلیس تصریح کرد: اینکه نخستوزیر انگلستان بعدا در نطق خود در مجمع عمومی سازمان ملل جملهای مطرح کرده به نظر من جملهای نادرست و غیرقابلقبول بوده که پاسخ آن را هم وزارت خارجه داده است.
سومین سفر؛ جهان پسابرجام
سفر سوم روحانی به ایالات متحده تحت تاثیر به دست آمدن توافق هستهای (برجام) و البته فاجعه منا قرار داشت. درست وقتی هواپیمای رئیسجمهور به فرودگاه جان اف کندی نیویورک رسید، محمدجواد ظریف تلفنی رئیسجمهور را در جریان فاجعه اتفاق افتاده برای زائران خانه خدا و شهادت جمعی از ایرانیان در این حادثه گذاشت.
مشاور روحانی درباره اتفاقات آن روز میگوید: چهره ایشان تغییر کرد و خطاب به وزیر خارجه گفت که «چند نفر؟» و دکتر ظریف، عددی را گفت. رئیسجمهور در ادامه گفت که «شما برای این عدد، آنقدر برافروخته نشدهاید». رئیسجمهور این آمادگی را داشت تا به کشور برگردد، ایشان با معاون اولشان در تهران صحبت کردند که در پی این تماس تلفنی از آخرین وضعیت مطلع شدند و جمعبندیشان این بود که اگر در تهران این تصمیم وجود داشته باشد که ایشان به کشور برگردند آمادگی برگشت را داشتند. اما بررسیهای لازم انجام شد و جمعبندی این بود که حضور ریاستجمهور در سازمانملل کمک میکند تا ابعاد بینالمللی فاجعه منا مورد بررسی بیشتری قرار گیرد.
روحانی در سخنرانی خود هم به فاجعه منا اشاره کرد و گفت: من به نمایندگی از سوی ملت بزرگی سخن میگویم که امروز در غم از دست دادن هزاران زائر مسلمان و صدها نفر از هموطنان خود به سوگ نشسته است؛ سالمندان، جوانان، زنان و مردانی که برای انجام مناسک مذهبی در گردهمایی عظیم معنوی و جهانی حج شرکت کرده بودند؛ ولی متاسفانه قربانی بیکفایتی و سوءمدیریت مجریان شده و حتی به دلیل عدم پاسخگویی مسئولان، از شناسایی مفقودین و بازگرداندن سریع پیکر قربانیان به خانوادههای عزادارشان دریغ شده است. ابعاد فاجعه جان باختن و مجروح شدن هزاران انسان بی گناه از چهارگوشه جهان، فراتر از آن است که در حد یک سانحه طبیعی یا یک مسئله محلی با آن برخورد شود. خسارت جریحه دار شدن عواطف میلیونها مسلمان بزرگتر از آن است که صرفا با محاسبات مادی قابل جبران باشد. افکار عمومی خواستار آن است که مسئولان دولت عربستان سعودی بیدرنگ، به مسئولیت بین المللی خود در تامین دسترسی کنسولی فوری برای شناسایی سریع و بازگرداندن بدون تاخیر اجساد مطهر عمل نمایند. همچنین ضروری است شرایط لازم را برای بررسی مستقل و دقیق علل و عوامل این فاجعه و روشهای پیشگیری از تکرار آن، در آینده فراهم نمایند.
وی همچنین با اشاره به برجام تاکید کرد: هفت کشور و اتحادیه اروپایی در این مذاکرات، زمان و سرمایه دیپلماتیک فراوانی صرف کردند و لذا باید برای حفظ و اجرای توافق نیز، تمام تلاش خود را بهکار گیرند. پایبندی طرفین به انجام تعهداتشان را، اصلیترین عامل موفقیت در روند اجرایی مذاکرات میدانیم. به موازات اجرای برجام، ما همچنین انتظار داریم که کشورهای هستهای گامهای لازم را در جهت اجرای تعهدات خود بر طبق ماده ۶ انپیتی، یعنی خلع سلاح کامل هستهای، بردارند. همچنین انتظار داریم که آنها در جهت ایجاد منطقة عاری از سلاح هستهای در خاورمیانه، نقشی مثبت ایفاء کنند و اجازه ندهند رژیم صهیونیستی همچنان، تنها مانع بر سر راه تحقق این مهم باشد.
رئیسجمهور افزود: توافق هستهای که نمونه درخشانی از «پیروزی بر جنگ» است، توانسته سایه تخاصم و حتی جنگی دیگر و تنشی دامنهدار را از سر خاورمیانه دور کند، میتواند و باید، سرآغاز دورهای جدید و موجب نتایجی مثبت برای صلح و ثباتی پایدار در منطقه نیز باشد. از نظر ما توافق حاصله، هدف نهایی نیست، بلکه تحولی است که میتواند و باید، مبنای دستاوردهای بیشتری باشد. با توجه به اینکه این توافق هم مبنایی عینی فراهم کرده و هم الگوی مناسبی به دست داده، میتواند در جهت تحولی اساسی در منطقه، عمل نماید.
وی در ادامه عنوان کرد: تعامل اقتصادی در بستر به رسمیت شناختنِ تفاوتهای فرهنگی، میتواند امنیت پایدار را به ارمغان آورد و منطقه را به کانون صلح و توسعه تبدیل کند. ایران پس از برجام آمادگی دارد نشان دهد که راه عملی امنیت و ثبات، توسعه در سایه تعامل اقتصادی است. ایران با همه ظرفیتهای اقتصادی و فرهنگی خود آمادگی دارد که به کانونی برای مشارکت در سرمایهگذاری صادراتگرا تبدیل شود و نشان دهد که به جای صلح ناپایدار مبتنی بر تهدید، میتوان صلح مبتنی بر توسعه و منافع مشترک را انتخاب کرد، که حاصل آن امنیت پایدار خواهد بود.
روحانی همچنین یادآور شد: فراموش نکنیم که ریشههای جنگ و ویرانی و ترور امروز، در اشغالگری و تجاوز و مداخلات نظامی دیروز نهفته است. اگر تجاوز نظامی آمریکا به افغانستان و عراق نبود و اگر حمایت بیحساب آمریکا از اقدامات ضد انسانی رژیم صهیونیستی علیه ملت مظلوم فلسطین نبود، امروز تروریستها بهانهای برای توجیه جنایات خود نمییافتند. ضروری است دولت آمریکا به جای تحریف واقعیتهای منطقه و ایراد اتهامات ناروا علیه دیگران سیاستهای خطرناک خود و متحدان منطقهایاش را که به افراطیگری، خشونت و فرقهگرایی در منطقه دامن می زند؛ پایان دهد و با آرمانها و خواست مردم منطقه هماهنگ شود.
رئیسجمهور در حاشیه هفتادمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد با سران و مقامات بلند پایه کشورهای حاضر در مقر سازمان ملل دیدار و گفتوگوهایی داشت. روحانی در دیدارهای دوازدهگانه خود با دبیرکل سازمان ملل، رئیس شورای اروپا و سران کشورهای فرانسه، ترکیه، ایتالیا، ژاپن، برزیل، سوئد، بولیوی، اکوادور، افغانستان، سنگال و... مسائل مهم منطقهای و بینالمللی را مورد توجه قرار داد.
گسترش روابط دوجانبه با این کشورها، مساله سوریه و یمن، تهدیدات گروههای تروریستی در منطقه و جهان و اجرای توافق هستهای ایران و ۱+۵ (برجام) از مهمترین محورهای این دیدارها بود. اگرچه فاجعه منا و شهادت چند هزار نفر از زائران خانه خدا که تعداد زیادی از آنها ایرانی بودند این دیدارها را تحتالشعاع قرار داد و بر همین اساس پیگیری فاجعه منا نیز از موارد مطروحه در دیدارهای رئیسجمهور با مقامات بینالمللی و سران کشورها بود.
چهارمین سفر؛ امید به تامین بیشتر منافع کشور
حالا روحانی برای بار چهارم عازم نیویورک شده است. دیدار با تعدادی از سران کشورهای جهان، ملاقات با رهبران ادیان الهی، نشست با نخبگان سیاسی و اقتصادی، مصاحبه و کنفرانس خبری برنامه های رییسجمهور را در چهارمین سفر به نیویورک تشکیل میدهد.
معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رییس جمهور درباره سفر چهارم روحانی به نیویورک میگوید: رئیسجمهور در چهارمین سال از دوره نخست ریاست جمهوری خود راهی مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک شده است. گردهمایی مهم جهانی که ایران طی سه سال گذشته بهخوبی توانست با بهرهگیری از رویکرد اعتدالی از ظرفیتهای مهم آنها بهرهمند شود.
وی ادامه میدهد: رئیسجمهور طی سالهای گذشته از فرصت حضور در مجمع عمومی سازمان ملل هم به عنوان بزرگترین کارناوال سیاسی جهان برای تأمین منافع و برنامههای ایران در عرصه سیاست خارجی به خوبی بهره برده است. نشستهای سالانه مجمع عمومی که سهشنبه هفته سوم سپتامبر هر سال آغاز میشود، بیش از برنامه سخنرانی رهبران، فرصتی را برای دیدارهای سیاستمداران فراهم میکند که در فضایی برابر و کمحاشیهتر با یکدیگر درباره موضوعات مهم گفتوگو کنند.
پرویز اسماعیلی تاکید میکند: روحانی در حالی برای چهارمینبار در گردهمایی سیاستمداران جهان حاضر میشود که درصدد است طی دیدارهای مختلف با مسئولان کشورهای غربی درباره مشکلات اجرایی شدن برجام به گفتوگو بنشیند. یعنی همان اهدافی که انتظار میرود او در مقام رئیس دولت پیگیری کند. این در حالی است که معمولاً رسانهها و محافل سیاسی منتقد دولت، به اشتباه در تحلیل حضور رئیسجمهور و مقامات دیپلماتیک از ایران در نشستی به اهمیت نشست سازمان ملل، بیش از محتوا به حاشیه و شکل رخدادها میپردازند.
وی ادامه میدهد: در چنین فضایی، وقوع یک رخداد غیرمترقبه در خلال دیدارهای رئیسجمهور و سایر مسئولان دیپلماتیک ایرانی حاضر در نشست، به سوژه اصلی تحلیلها تبدیل میشود و اصل تحولاتی را که در حال رخ دادن است زیر سایه قرار میدهد. حال آنکه مهمترین دستور کار رئیسجمهور در اجلاسی در این سطح، باز کردن گرهها در باز کردن قفل روابط با کشورها، کمرنگ کردن خصومت با کشورهای دشمن، پررنگ کردن دوستی با کشورهای دوست، ایجاد اطمینان در کشورهای جهان برای ورود و سرمایه گذاری در ایران و ارتقای جایگاه سیاسی کشور است. باید دید که رئیس دولت در تأمین این اهداف تا چه اندازه موفق عمل کرده است نه اینکه نحوه نگاه و لبخند او پشت قاب دوربینها به شاخصی برای سنجش عملکردش تبدیل شود.
اسماعیلی همچنین بیان میکند: این در حالی است که رئیسجمهور تاکنون با سهبار حضور در اجلاس مجمع عمومی، حضورش را به فرصتی برای هموارسازی مسیر مذاکرات هستهای، ترمیم چهره ایران در محافل بینالمللی و مخدوش کردن سناریوی ایرانهراسی تبدیل کرده است. حضور مؤثر و بهنگام روحانی در نخستین سال دولتش در مجمع عمومی سازمان بنای جدی مذاکرات هستهای را گذاشت و دیدارهایی که او بعدها با همتایان خارجیاش از کشورهای تأثیرگذار جهان صورت داد، زمینه حل چالش هستهای و خروج ایران از انزوای بینالمللی را فراهم کرد.
به نظر میرسد که رئیسجمهور اینک میخواهد در خلال دیدارهایش با سران کشورهای قدرتمند جهان و تثبیت جایگاه ارتقا یافته ایران، گام بلندی در تأمین منافع کشور از توافق هستهای برداشته و بر دشواریهای آن فائق بیاید. کاری که ممکن است به روحانی کمک کند در ماههای پایانی دولت اول خود پایههای دولت دومش را مستحکم کند. استحکامی که اگر ایجاد نشود شاید باعث شود این آخرین سفر روحانی به نیویورک به عنوان رئیسجمهور به حساب بیاید.