آفتابنیوز : این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه سیاست ورزی در ایران تحت تاثیر تحولات نوین ارتباطی از عامل رسانه ای متأثر شده است تأکید کرد: با به صحنه آمدن صورت های جدید رسانه ای، الگوی باز تولید قدرت سیاسی تغییر یافته است و سیاست به نحوه روز افزونی به بازی انعطاف پذیر، جابه جا شونده و محدود به گروه های کوچک و تأثیرپذیر از روندهای جهانی و محلی تبدیل شده است و به تبع آن سیاستمدار بیش از پیش ناگزیر است بر مبنای تحولات پیچیده روزمره تصمیم گیری کند.
وی ادامه داد: فضای رسانه ای جدید فضای باز و چند ذهنی و متکثر است بنابراین در صحنه عمل به کنش های سیاسی کم دانه میدان می دهد که در عین حال این فضای جدید پاد گفتمان ویژه خود را نیز ایجاد می کند.
خانیکی تصریح کرد: جامعه ایرانی تحت تاثیر عوامل پردامنه اجتماعی فرهنگی اقتصادی و سیاسی از طرفی در پی تحول و نقد قدرت سیاسی است و از سوی دیگر تحت تاثیر عواملی چون ضعف نهادهای مدنی و احزاب سیاسی و انفعال نخبگان است.
وی با اشاره به اینکه امروز شاهد دو سطح از فرهنگ در جامعه هستیم گفت: در ایران شاهد فرهنگ رسمی و غیررسمی هستیم فرهنگ رسمی که از طریق نهادهای سیاسی تبلیغ می شود و فرهنگ غیررسمی که در زوایای پنهان جامعه جریان دارد و تابعی از سبک زندگی اجتماعی است و کمتر در معرض شناخت عمومی قرار دارد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در جامعه شاهد رشد فزاینده روند تمایزیابی هستیم گفت: تمام بخش های جامعه ما در معرض امواج جهانی قرار دارند اما آموزش و تربیت و اجتماعی شدن افراد بیشتر محلی است و این رو تحرک های اجتماعی زنان، جوانان و اقوام ایرانی با سطح نگرش ها، ساختارها و رفتارهای رسمی سیاسی و اجتماعی تناسب ندارد.
خانیکی با تأکید به اینکه مسأله جنبش های نوین اجتماعی در ایران باید مورد توجه قرار گیرد ادامه داد: جنبش های سبک زندگی، زنان، عدالت خواهی، قومی زیست محیطی و حتی جنبش های ضد کجروی های اجتماعی بخش های مهمی از کنش ها و واکنش های اجتماعی ما را به خود اختصاص داده اند و باید بررسی کرد که نقش این جنبش ها در عرصه سیاست ورزی چیست؟
این عضو ارشد جبهه مشارکت ایران اسلامی با اذعان به اینکه جنبش اصلاحات به تغییرات اجتماعی از منظر سیاسی نگریسته است ادامه داد: در دوران اصلاحات به تغییرات اجتماعی کمتر از حوزه اجتماعی نگریسته شده بود و از سوی دیگر جامعه اصلاح طلبان و روشنفکران عملا در مدار بسته ای قرار گرفتند و کمتر به سطوح و لایه های دیگر جامعه پرداختند که این ناشی از بزرگ شدن دایره نخبگان و اصلاح طلبان بود.