کد خبر: ۴۱۳۷۳
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۸۴ - ۲۲:۵۷
محسن آرمین تصریح کرد :

در سطح عموم جنبه عقلاني عاشورا جائی ندارد

آفتاب‌‌نیوز : به گزارش خبرنگار سیاسی آفتاب محسن آرمين با بيان اينكه متاسفانه در سطح عام و گسترده همواره بر وجه شور آفريني و احساسي حماسه حسيني تاكيد مي‌‏شود اظهار داشت : امروز اينگونه حماسه عاشورا تفسير مي‌‏شود كه گويي در اين حماسه هيچ جايي از عقلانيت نمي‌‏توان يافت. امروزه عمل عاشورايي در سطح سياسي زماني عنوان مي‌‏شود كه مساله‌‏اي حاد ‏رخ دهد كه در آن صورت مي‌‏گويند ما عاشورايي هستيم و حسيني عمل مي‌‏كنيم، گويي امام حسين (ع) بدون هيچ تعقل و محاسبه‌‏اي حركتي را شروع كرده و خود را به دست تقدير و سرنوشت سپرده و خود را به شهادت رساند.

سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تصریح کرد : اگر اين تصوير شايع را بپذيريم، آنگاه نقش هدايتگر امام حسين (ع) به عنوان اسوه مورد ترديد قرار مي‌‏گيرد، زيرا امامان شيعه هيچ‌‏گاه فارغ از عقلانيت، عملي را انجام نداده‌‏اند ولي متاسفانه در سطح عموم جنبه عقلاني مساله عاشورا اصلاً جايي ندارد، در حالي كه شيعه، امام را انساني كامل مي‌‏داند كه اين انسان كامل، يعني دارا بودن حد نهايت عقلانيت .

آرمين با تنها علت پيچيدگي اين قضيه را عوام گرايي ندانست و گفت : عامل ديگري هم وجود دارد و آن نفس اين حركت است زيرا اساسا عاشورا حادثه‌‏اي است كه چند بعدي و شايد دليل ماندگاري آن در تاريخ هم همين باشد.

عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي تاکید كرد : حماسه عاشورا در ذات خود داراي لايه‌‏هاي گوناگون است و مي‌‏تواند با مخاطبان گوناگون ارتباط برقرار كند. ما اين مسئله را در سطحي بالاتر در مورد قرآن مي‌‏بينيم، هر فردي در هر زماني مي‌‏تواند با قرآن ارتباط برقرار و مفاهيمي نو را متناسب با زمان از آن استخراج كند. درحادثه عاشورا ما اوج ايثار، مردانگي، مروت، فتوت و مظلوميت را در كنار اوج ستمگري، ظلم و بي‌‏رحمي مي‌‏بينيم، در عين حال نمي‌‏توان اين حادثه را تنها به گونه‌‏اي تحليل كرد كه فاقد منطق باشد.

وي با اظهار سير تاريخي پيش از حادثه عاشورا ادامه داد : بدعت‌‏ها در عرصه سياسي در زمان معاويه يكي پس از ديگري شروع مي‌‏شود، سلطنت موروثي مي‌‏شود، زيرا معاويه باز زور شمشير حكومت را به دست مي‌‏گيرد و به همين دليل حكومت وي را سلطنت ناميده‌‏اند. از سوي ديگر يزيد براي اولين بار به عنوان وليعهد معاويه تعيين مي‌‏شود، بر خلاف آن چه پيش از اين وجود داشت. خلفا پيش از اين به عنوان هم صحبت با پيامبر و يار پيامبر انتخاب مي‌‏شدند، ولي حكومت يزيد بر عكس اين مساله است، معاويه در اوايل سال 60 هجري از دنيا مي‌‏رود، در آن زمان قدرت نهادينه شده و تمامي مخالفان يا تهديد يا تطميع و يا كشته شده‌‏اند. با روي كار آمدن يزيد چهره خونخوار معاويه در مورد وي شديدتر نمود پيدا كرده است. در عين حال معاويه به يزيد وصيت كرده كه نبايد با امام حسين درگير شود، يزيد بعد از روي كار آمدن به عنوان اولين اقدام درصدد بيعت گرفتن از حسين و دو تن ديگر يعني عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبير است.

آرمين اضافه كرد: عبدالله بن عمر شبانه از مدينه فرار مي‌‏كند و به مكه مي‌‏رود، ولي امام حسين نه مخفيانه و تنها و نه شبانه از مدينه خارج مي‌‏شود، بلكه با خانواده و در روز روشن از مدينه خارج مي‌‏شود. هنگام خروج امام از مدينه اصلاً بحث قيام مطرح نيست، امام حسين (ع) تا زمان ورود به مكه نمي‌‏تواند تن به بيعت يزيد بدهد درحالي كه از سوي حكومت تحت تعقيب قرار مي‌‏گيرد و خطر كشته شدن ايشان را تهديدمي‌‏كند. تا اين زمان به هيچ وجه صحبتي از نامه‌‏هاي كوفيان به ايشان مطرح نيست، تنها اجبار براي بيعت و يا كشته شدن او مطرح است، اما چرا مكه را براي عزيمت انتخاب مي‌‏كند؟ زيرا مكه كانون جهان اسلام است، به علاوه، آنجا سرزمين امني نيز بود. مسلمانان هم از نقاط مختلف به آنجا مي‌‏آيند و آنجا كانون افكار مسلمين است، به همين دليل امام مكه را انتخاب مي‌‏كند و اين عمل در شرايطي است كه اصلا بحث فروپاشي حكومت اموي مطرح نيست.

سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در ادامه گفت: توقف امام حسين در مكه حدود چهار ماه به طول انجاميد و از ماه دوم، نامه‌‏هاي مردم كوفه به دست ايشان مي‌‏رسد كه امام پس از پذيرفتن نامه‌‏ها، اول به آنان نامه مي‌‏دهد و سپس بعد حضرت مسلم را نزد مردم كوفه مي‌‏‏فرستد، مثلا ايشان در نامه‌‏اي به مردم كوفه مي‌نويسند كه "من پسر عم خود را به سمت شما مي‌‏فرستم تا مطمئن شوم كه آيا فرهيختگان شما واقعا خواهان آمدن من هستند ياخير؟

آرمين افزود: وقتي امام متوجه مي‌‏شوند كه عده‌‏اي براي ترور ايشان آمده‌‏اند، حج را نيمه كاره مي‌‏گذارد و به سمت كوفه راه مي‌‏افتند، امام از ميان راه‌‏هاي گوناگون بهترين گزينه را انتخاب مي‌‏كند، درعين حال نبايد از نظر دور داشت كه امام حسين (ع) به دليل آنچه كه از جد خود شنيده، مي‌‏داند كه در نهايت شهيد خواهد شد. 

وي ادامه داد: در نيمه راه امام حسين خبر شهادت حضرت مسلم را مي‌‏شنود، عبدالله بن زياد هم در كوفه حكومت استبدادي شديدي راه انداخته بود اما امام چاره‌‏اي جز ادامه راه ندارد، زيرا فرار يعني تقليل ارزش كار او در حد كاري كه عبدالله بن زبير بعدها انجام داد.

این فعال سیاسی افزود : امام حسين (ع) در اين مرحله است كه حماسه و شور را انتخاب مي‌‏كند، يعني انتخاب عقلاني يك حماسه و شور يعني در هم آميختن مرزهاي عقل، عشق، حماسه و شور. از سوي ديگر در طرف مقابل اوج خونخواري مشاهده مي‌‏شود اما اين طرف در اوج دين‌‏داري، مظلوميت و تقوي قرار داد. در اينجاست كه صحنه‌‏اي اسطوره‌‏اي شكل مي‌‏گيرد، اسطوره يعني واقعيتي كه انسان ماهيتي غير بشري و ماورايي از آن انتزاع مي‌‏كند و عاشورا از اين جهت كاملا اسطوره‌‏اي است.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین