کد خبر: ۴۱۹۵
تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱۳۸۴ - ۱۳:۱۹

خداحافظ محافظه كاري

آفتاب‌‌نیوز : به همين دليل هم در پس سه شكست پياپي در انتخابات رياست جمهوري هفتم، شوراهاي اول و مجلس ششم، به تشكيل شورايي پرداختند كه قرار بود همان نقشي را براي محافظه كاران بازي كند كه تشكل گروه هاي 18 گانه دوم خردادي براي اصلاح طلبان بازي مي كرد. از همين رو شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب اسلامي زاده شد.

«ناطق نوري» سوداي به دست آوردن هر مقامي را به كناري نهاد و در كنار «مهدوي كني» ماند تا به همراه يكديگر و با پشتيباني معنوي روحانيت قم در جامعه مدرسين حوزه علميه، فكري براي آينده جناح كند.

جوان نورسي كه به دنيا آمد هرچند در ابتدا موروثيت خويش را انكار نمي كرد اما از همان زمان نشانه هاي گردنكشي را هم بروز مي داد، از سويي براي اولين بار واژه محافظه كاري جاي خود را به اصولگرايي داد تا ذهنيت پيشين محافظه كاري اصلاح شود و از سوي ديگر واژه ي عدالت خواهانه به ميان آمد، تو گويي اين طفل قصد داشت بازار را با تمام صف بنديهايش به كنار زند و جانشين تخيلي آن را به نام سوسياليسم معرفي نمايند.

فصل انتخابات مجلس هفتم در رسيد، حبيب الله عسگراولادي و اسدالله بادامچيان به ميان آمدند تا نام خود را به عنوان كانديداي اصولگرا ثبت كنند. غافل از آن كه فرزند خلف ديروز، سرمست از اولين پيروزي خود نقش پدران را انكار مي كرد.

به عسگراولادي گفته شد كه حضورش در ليست اصولگرايان آراي آنان را در انتخابات مجلس هفتم كاهش خواهد داد و از باهنر هم خواسته شد با صفت اصولگرايي نه از تهران كه به نمايندگي از كرمان وارد مجلس هفتم شود. اين هر دو پذيرفتند تا به جاي عسگراولادي با بيش از 40 سال سابقه مبارزاتي، سعيد ابوطالب يك فيلمساز جوياي نام در صداوسيما نامزد نمايندگي تهران شود كه محبوبيت خود را از اسارتي چند ماهه توسط نيروهاي آمريكايي در عراق به دست آورده بود، همان طور كه مهدي كوچك زاده هم جانشين بادامچيان شد و حداد عادل جاي ناطق نوري رياست مجلس را تصاحب كرد. ديگر محافظه كار نبودند. خودشان هرچند تمايل داشتند كه اصولگرا ناميده شوند، اما نه تنها در مخالفت با دولت اصلاح طلب محمد خاتمي پيش گام شدند بلكه سوداي دولت محافظه كار احتمالي را كه نماينده اش انتخابي از شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب باشد برنمي تابيدند. اين نومحافظه كاران دل در گرو آموزه هاي سوسياليستي سپرده بودند تا آنجا كه زماني نماينده اي از محافظه كاران سنتي تر، يكي از همين نومحافظه كاران را سوسياليست تخيلي آرمانگرا خوانده بود. دكتر توكلي اقتصاددان هنوز طنين آخرين نوشته هايش را در «فردا» از خاطر نبرده است كه امروز متهم به آرمانگرايي تخيلي مي شود.

بازي براي راستگرايان نه در ميانه و يا انتها كه در ابتداي راه است، به حكم آنچه در بين تمام اين شكاف هاي پرناشدني مشاهده مي شود محافظه كاران، هر روزه در حال پوست انداختن و آغاز راهي تازه هستند. شادماني حاصل از پيروزي در دو انتخابات پيشين با تمام ملاحظات و اتفاقات كناري اش آنها را در روياي به دست آوردن رياست دولت به خلسه برده، به همين دليل هم رقابت هاي دروني را آغاز كرده اند.

آنها هرچند از يك سو خود را در جست و جوي كانديداي واحد نشان مي دهند، در رسيدن به اجماع با چالهشاي فراواني مواجه اند و بلكه با مطرح شدن كانديداهاي ديگر فضا را خارج از تمايلات خود مي بينند. سوداي حضور هاشمي رفسنجاني كه همچون شمشير دموكلسي در بالاي سر آنها نوسان مي كند. باعث شده كه اردوگاه راست در هر دو وجه محافظه كاري ارتودكس يا نومحافظه كاري عدالتجو به همراه پروتستانهاي اصولگرا، روياي به دست آوردن دولت محافظه كار را هر لحظه بيش از پيش دورتر و دورتر تصور كند.

نومحافظه كاري موسوم به اصولگرا كه آمده بود سد راه اصلاح طلبان شود خود به ساختن حصاري به دور خويش مي پردازد تا مرزهاي نانوشته اش را از پدرخواندگان ديروز در جمع محافظه كاران سنتي متمايز كند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین