آفتابنیوز : روز گذشته در فاصله كمتر از دو ساعت، قاهره شاهد دو حمله تروريستي بود كه به كشته شدن سه عامل اين حملات و زخمي شدن 10 نفر از جمله چهار شهروند خارجي منجر شد.
نخستين حمله، بمبي بود كه كنار موزه مصر واقع در ميدان عبدالمنعم رياض در مركز شهر قاهره منفجر شد كه گفته مي شود يك فرد ناشناس بمب را از روي پل به سوي موزه پرتاب كرده است و برخي ديگر نيز معتقدند كه يك عامل انتحاري عامل اين انفجار بوده است.
اما وزارت كشور مصر، عامل اين بمبگذاري را با نام ايهاب ياسين معرفي كرد كه گفته مي شود به اتهام دست داشتن در انفجاري كه 23 روز قبل در بازارخان الخليلي مصر رخ داد- كه به كشته شدن سه گردشگر خارجي انجاميد، تحت تعقيب قرار داشت.
هنوز مدت كمي از اين حادثه نگذشته بود كه دو زن جوان كه نقاب به صورت داشتند در بخش قديمي شهر كه بيش از چهار كيلومتر با ميدان عبدالمنعم رياض فاصله ندارد اتوبوسي را كه حامل گردشگران خارجي بود هدف شليك سه راكت قرار دادند اما راكت ها به هدف نخورد و تلفاتي نداشت.
اين حمله در يكي از پر رفت و آمدترين خيابان هاي قاهره به نام خيابان اصلاح سالم مابين محله قلعه و محله سيده عايشه رخ داد.
پليس مصر مي گويد: در پي خطا رفتن راكت، يكي از دو زن، زن ديگر را هدف گلوله قرار داد و به قتل رساند و سپس اقدام به خودكشي كرد.
گروهي كه خود را «گردان هاي شهيد عبدالله عزام» (نام فردي كه اسامه بن لادن وي را استاد خود مي داند) معرفي كرد، مسئوليت حملاتي كه در شهر قاهره رخ داد را به عهده گرفت.
اين گروه در بيانيه خود كه در يك پايگاه اينترنتي انتشار يافت آمده است: «گروه «شهداي محمد عطا» امروز پس از دو پيروزي در مناطق «طبا» و «الازهر» خاكريز فرعون مصر (حسني مبارك رئيس جمهوري مصر) را به لرزه درآورد و اجداد ميمون ها و خوك ها را در مركز قاهره مصيبت زده كرد.»
پليس مصر نيز اعلام كرد دو مرد را در ارتباط با اين حوادث بازداشت كرده است.
اين حملات در حالي روي مي دهد كه صنعت گردشگري در مصر با فرا رسيدن تابستان رونق گرفته و درآمدهاي بي سابقه اي نصيب اين كشور مي سازد.
پيشتر نيز مصر در سال هاي مابين 1993 تا 1997 هدف حملات اسلامگرايان تندرو قرار گرفته بود كه در نوامبر 1997 در حمله به يك كاروان جهانگردان خارجي در نزديكي معبد فرعون در شهر اقصد در جنوب مصر 58 كشته به جاي گذاشت.
در حال حاضر دست كم 16 هزار مظنون به فعاليت هاي مختلف در زندان هاي مصر در بازداشت به سر مي برند.
مصر يكي از كانون هاي اصلي سمپات ها و رهبران فكري اسلامگراهاي تندرو به شمار مي رود.
اما از تفاوت هاي اين حملات يك ماه گذشته مصر با حملات دهه 90، سن و سال پايين انتحاريون و مهاجمان مسلح مصري است. ميانگين سن عاملان حوادث خشونت آميز اخير مصر كمتر از 30 سال برآورد شده است. اين در حالي است كه پليس مصر نيز اعلام كرده با توجه به نوع عمليات و ابزار به كار رفته در آن نشان مي دهد كه بيشتر اين حملات فردي بوده است و گروهي با سابقه در آن نقش نداشته است.
بمب هايي كه در اين حملات به كار رفته ساختاري بسيار ساده داشته اند كه عبارتند از: پنج كيلو TNT و كميت بسيار زيادي ميخ آهني به طول پنج سانتي متر كه به هدف كشنده تر كردن مواد انفجاري در آن به كار برده شده است.
بنابراين تمام شواهد نشان مي دهد كه بسياري از عاملان خشونت در مصر و حتي ساير مناطق عربي خاورميانه از اراده رهبران گروه هاي اسلامگراي تندرو با سابقه از جمله القاعده، اخوان المسلمين، جهاد و... خارج شده است و اين باعث شده كه رديابي آنها و رسيدن به هسته مركزي اين گروه ها امكان ناپذير است.
بنابراين به اعتقاد بسياري از تحليلگران مسائل سياسي و آگاهان به امور جنبش هاي اسلامي و گروه هاي تروريستي جهان عرب اكنون شاهد به منصه ظهور رسيدن «نسل سوم» از گروه هاي مسلح اسلامگراي تندروي جوان هستند. جواناني كه بر جمع تجربه و مطالعات و سابقه آنها هرگز به پاي گروه ها و جنبش هاي اسلامي نسل اول و دوم دهه هاي 70 و 80 از قرن گذشته نمي رسد. اما آنها خود را دنباله رو هاي القاعده و موظف به حمله به مصالح آمريكا و اسرائيل مي دانند كه اولين گروه آن روز يكشنبه 10/4/2005 در مصر با عمليات انتحاري يك جوان 21 ساله اعلام موجوديت كرد.
از سويي علاوه بر كارشناسان سياسي و وكلاي جماعات اسلامي مصر، وزير كشور مصر حبيب العادلي نيز در تصريحاتي بي سابقه با اين تحليل كه نسل جديدي به عرصه سياسي- امنيتي مصر ظهور كرده است از آن تحت عنوان «سناريوي سياه» ياد مي كند؛ گروه هاي جوان كه از لحاظ فكري به جهاد و القاعده نزديكند اما به هيچ يك از گروه هاي قديمي شناخته شده وابستگي ندارند.
خطر اين گروه هاي كوچك به مراتب بيشتر از گروه هاي بزرگي شناخته شده است زيرا كه آنها از سوي سازمان امنيتي تحت مراقبت قرار ندارند و حتي در صورت رديابي و بازداشت اعضاي آنها سرويس هاي امنيتي نمي توانند به رده هاي بالاي آن دست پيدا كنند زيرا كه منفرد عمل مي كنند.
همچنين اين گروه هاي كوچك اين روزها به راحتي مي توانند از بازارهاي سياه سلاح، اسلحه و مهمات تهيه كنند و از طريق اينترنت به چگونگي و فرمول ساخت بمب هاي دست ساز دست پيدا كنند. از دلايلي هم كه مي توان ثابت كرد گروه هاي بزرگ شناخته شده اسلامگراهاي تندرو پشت سر اين حوادث قرار ندارند، مي تواند از اين قرار باشد:
1- تمامي گروه هاي اسلامي و جهادي مصر از پنج ژوئن 1997 با دولت توافق وقف خشونت امضا كرده اند و با توجه به اين كه آنها به شدت تحت نظر و مراقبت سرويس هاي امنيتي مصر قرار دارند نمي توانند در اين حوادث دخالتي داشته باشند از سويي نيز گروه هاي نامبرده به شدت اين حوادث را محكوم كرده اند.
2- گروه هاي بزرگي چون جماعت جهاد در مصر بيشتر رهبران آن در زندان هاي مصر به سر مي برند و حتي بسياري از رهبران مياني آن نيز مصر را ترك و به القاعده پيوستند زيرا كه اهداف بزرگتري را به حمله به مصالح آمريكايي ها و اسرائيلي ها برگزيده اند.
3- بسياري از متهماني كه اخيراً در مصر بازداشت شده اند با وجود اين كه دوره هاي آموزشي نظامي و مسلحانه را به صورت حرفه اي فرانگرفته اند و بيشتر عمليات آنها غيرسازمان يافته و كوچك است و بسياري از آنها هم كه آموزش ديده هستند ثابت شده است كه رابطه اي با جماعت جهاد مصر و ديگر گروه هاي شناخته شده ندارند. بنابراين در پايان بايد گفت كه با بررسي انفجار يك ماه پيش الازهر، انفجار شهرك توريستي در صحراي سينا در سال 2004 كه به كشته و زخمي شدن ده ها اسرائيلي منجر شد، نشان مي دهد كه در راستاي سناريويي كه مقامات مصري آن را سناريوي سياه مي خوانند گروه هاي اسلامي مسلح غيرقابل رديابي در حال ظهور است كه هيچ گونه وابستگي نيز با القاعده ندارند و اين مي تواند بسياري از حكومت هاي منطقه را با بحران جدي مواجه كند و هر روز شاهد ظهور گروه هاي بسياري تحت عناوين مختلف در كشورهاي خود باشند.