آفتابنیوز : پس از پایان مذاکرات ایران و روسیه درباره ی طرح غنی سازی اورانیوم ایران در تاسیسات مشترک ایرانی- روسی در خاک روسیه و پس از آن که اظهارات دو طرف از نرسیدن مذاکرات به نتیجه ی روشنی حکایت داشت، بوش حمایت امریکا، چین و آژانس بین المللی هسته ای را از طرح چین ابراز داشت.
بوش در واقع با ابراز این دیدگاه که «روسیه برای حل مساله ی هسته ای ایران طرحی پیشنهاد کرده و من از آن حمایت می کنم. مردم حق استفاده از انرژی هسته ای صلح آمیز را دارند.» به نظر می رسد بادبان های تهدید امریکا را پایین کشیده است. با این حال رایس در اظهاراتی نگرانی از فریب آمیز بودن روند گفت و گوهای ایران و روسیه را به میان کشید.
بوش در عین حال گفت: «حکومت هایی که شیوه ی شفافی ندارند و تهدیدی برای امینت جهان محسوب نباید اجازه ی دست رسی به فناوری هایی که برای تولید سلاح به کار می روند داشته باشند.»
آیا پرونده ی ایران به بهانه ی تولید سلاح های کشتار جمعی در کنار فعالیت های هسته ای به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع خواهد شد؟ احتمالا روسیه و چین به دلایل گوناگون با اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران مخالفت خواهند کرد. موضوع تحریم ایران در ماه های مارس و آوریل آینده همزمان است با به روی کار آمدن دولت جدید در اسراییل. در چنین شرایطی می توان موارد زیر را در ارتباط با ایران پیش بینی کرد:
آژانس بین المللی هسته ای که خواهان پرهیز از تحریم ایران و در عین حال بررسی دقیق تر احتمال تولید سلاح از سوی ایران است، پرونده ی هسته ای را به شورای امنیت ارجاع خواهد داد. اما با نگاه به احتمال های منفی بوش، چینی و رامسفلد و نئو محافظه کاران به گسترش طرح «کونپلان 8022» (Conplan 8022) خواهند پرداخت که برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران آماده شده است. در این طرح کاربرد سلاح های هسته ای نیز پیش بینی شده است! به این ترتیب پس از سال 1945 امریکا قصد دارد برای دومین بار از سلاح هسته ای استفاده کند. در این تهاجم به هیچ وجه از نیروهای زمینی استفاده نخواهد شد و دستگاه پروپاگاندای پنتاگون بی درنگ اعلام پیروزی خواهد کرد. ایران هم برای چنین احتمالی حاضر است و قادر است علیه منافع امریکا در تمام جهان وارد نبرد شود.
در میان اقدامات متقابل ایران استفاده از نیروهای حزب الله در لبنان، هدف حمله قرار دادن 135 هزار نیروی امریکا در عراق با استفاده از امکانات ایران در این کشور که دولت فعلی آن با ائتلاف اکثریت شیعی با سنی ها قدرت را در اختیار دارند، وجود دارد. از طرف دیگر ایران می تواند حماس را علیه شیطان بزرگ به جهاد فرا خواند. بدیهی است اسراییل نیز از این حملات بی نسیب نخواهد ماند. اقلیت قابل توجهی از شیعیان در ناحیه ی راس تنوره در جنوب عربستان ساکن اند که از مناطق نفت خیز این کشور اخراج شده اند و به خودی خود با دولت عربستان مشکل دارند. در عربستان نیز حدود 2 میلیون شیعه زندگی می کنند که در بخش های نفت این کشور به عنوان نیروی کار مشغول اند. ایران هم با قطع صادرات نفت خود می تواند روزانه 4 میلیارد بشکه از تولید نفت جهان بکاهد. از همین رو است که کشورهای دیگر با پیش بینی قطع یکباره ی 40 درصد از تولید جهانی نفت در مقابل جنگ امریکا و اسراییل علیه ایران مخالفتی نشان نخواهند داد.
پایگاه خبری هابریکس ترکیه در ادامه ی این تحلیل می نویسد: به طور خلاصه به نظر می رسد جنگ جهانی سوم در نتیجه ی محاسبات غلط و برخوردها به وقوع خواهد پیوست. این در حالی است که دستگاه جنگی عریض و طویل پنتاگون در برابر جنگ های نامنظم به کلی ناتوان است. از اظهارات مقامات ایرانی نیز چنین بر می آید که به خوبی می دانند چه برگی را در دست دارند. در شرایط کنونی اگر لحن بوش- چینی- رامسفلد جنگی هسته ای را علیه ایران سبب شود، امریکا از دیدگاه روابط بین الملل پا به نقطه ای غیر قابل برگشت خواهد گذاشت. از صداهایی که از امریکا به گوش می رسد گمان می رود سیاست این کشور چندان هم فاقد شعور نیست. برژینسکی و برنت در مخالفت با جنگی قابل پیش گیری سخن می گویند که خروس جنگی های پنتاگون به استقبالش می روند. نباید فراموش کرد که حتی اگر ایران به موشک های هسته ای نیز دست پیدا کند برد آنها تا امریکا نخواهد رسید. هدف بالقوه ی این موشک ها می تواند اسراییل باشد که به این ترتیب مساله هایی در اهداف توافق نظامی پیش گیرانه ی امریکا و اسراییل به میان می آید که آیا دیدگاه مردم امریکا نسبت به این موضوع روشن شده است؟