آفتابنیوز : آقاي
بهشتي يک انسان تشکيلاتي، سازنده و قوي بود. گاهي ميديدم که آقاي بهشتي
در سالنامهاي که معمولا همراه داشتند، چيزهايي را مينوشت و گاهي هم وقتي
از ايشان ميپرسيديم برايمان توضيح ميداد که چه مينويسد يا از روي آنچه
نقل ميکردند، متوجه ميشديم که چه نوشتهاند.
خبرآنلاین
در مصاحبه ای با حجت السلام مسیح مهاجری، به جزئیاتی در مورد آیت الله
هاشمی و یاران انقلاب پرداخته است که در زیر می خوانید:
*خودتان پيشبيني حضور چنين جمعيتي را در مراسم تشييع ميکرديد يا براي شما هم شوک بود؟
براي
من شوک نبود، براي من اين پيشبيني وجود داشت که مردم خيلي از ايشان تجليل
کنند اما شايد بيش از آنچه ماها هم فکر ميکرديم اين تجليل بزرگ بود.
البته من بايد در کنار اين پاسخ اين را هم اضافه کنم که اصلا فکر نميکردم
اين ماجرا الان اتفاق بيفتد.
*فوت آقاي هاشمي؟
بله.
چون من ايشان را مرتب ميديدم، يعني حداقل هفتهاي يکبار ديداري بين ما
صورت ميگرفت، گاهي وقتها هم بيشتر. خيلي سرحال و خيلي خوب بودند و فکر
نميکردم به اين زودي ايشان از دنيا بروند. منتها عمر دست خداست. به همين
دليل ما اصلا به اين قضيه فکر نميکرديم ولي آن لحظهاي که اين اتفاق افتاد
و ايشان از دنيا رفتند، آنوقت به اين فکر افتاديم که حالا مردم چه خواهند
کرد؟ پيشبيني من اين بود که مردم خيلي از ايشان تجليل ميکنند. ولي بايد
اعتراف کنم که اين تجليل بيش از همان پيشبيني هم بود که من ميکردم.
*آقاي هاشمي در دهه 60 واقعا سياستمدار محبوبي بودند؟
اينطور
موارد نسبي است. نميتوان گفت که محبوبيت مطلق است. کما اينکه عکس آن را
هم نميتوان گفت که مطلق است. يعني اگر کسي محبوب نباشد، باز مطلق است. در
مجموع، چه در دهه 60 و چه دهههاي بعد و حتي آخر زندگي شان، آقاي هاشمي
نسبت به ساير سياستمداران در کشور ما، محبوبترين بودند. البته هميشه افت و
خيز وجود دارد و اين محبوبترين هم باز به معناي اين نيست که هيچ مخالفي
نداشتند. ولي در مجموع ايشان محبوبترين سياستمدار در کشور ما بودند.
*آيا مصداقي از افرادي که به سمت آقاي هاشمي برگشتند هم داريد که نام ببريد؟
شما واقعا توقع نداشته باشيد که اسم ببرم ولي بدون اسم مواردي را میگویم که خودم ديدم.
*در هر دو جريان اصولگرا و اصلاح طلب؟
بله.
طلبههايي در قم که حتي در جهت مخالف آقاي هاشمي و در تقويت افراد مقابل
آقاي هاشمي کتاب نوشتند و منتشر کردند و بعد از اينکه متوجه شدند نزد من
آمدند و به اشتباهشان اقرار کردند و گفتند که ميخواهند با آقاي هاشمي
ارتباط برقرار کنند و از نزديک با ايشان آشنا شوند و کارهاي ديگري انجام
دهند. من هم اين کار را انجام دادم و آنها با آقاي هاشمي، ارتباط برقرار
کردند و بعد هم در مورد مواضع آقاي هاشمي کتاب نوشتند. نه در مدح ايشان
بلکه در حمايت از افکار و مواضع سياسي آقاي هاشمي.
*يک
سوال از شما نسل اوليهاي انقلاب اين است که واقعا چقدر در کادرسازي موفق
بوده ايد؟ کادر اوليه نظام برآمده از حزب جمهوري بود بعد از آن اما اين
رويه عوض شد، گاها سياسيوني را شاهد بوديم که يک شبه ره صدساله را رفتند...
خيلي
سوال خوبي است چون يک سابقه مهم و جالبي دارد که برايتان بازگو ميکنم؛ من
خودم به اضافه يکي دو نفر از دوستان حزب جمهوري اسلامي مان به آقاي بهشتي
از سال 59 پيشنهاد کرديم که حزب وارد کادرسازي شود. آن زمان پيشنهاد من اين
بود که سالانه حداقل 200 نفر توسط حزب جمهوري اسلامي ساخته شوند که
جايگزين عدهاي ازنمايندگان مجلس در دورههاي بعد شوند، وزير شوند و
مسئوليتهاي بعدي را در ردههاي مختلف برعهده بگيرند و اينگونه نباشد که
وقتي اين نسل رفت، کادر ساخته شده نداشته باشيم. آقاي بهشتي يک انسان
تشکيلاتي، سازنده و قوي بود. گاهي ميديدم که آقاي بهشتي در سالنامهاي که
معمولا همراه داشتند، چيزهايي را مينوشت و گاهي هم وقتي از ايشان
ميپرسيديم برايمان توضيح ميداد که چه مينويسد يا از روي آنچه نقل
ميکردند، متوجه ميشديم که چه نوشتهاند. مثلا ميگفتند که ديروز جلسهاي
داشتند و چند نفري بودند که در ميانشان فردي هم بوده که به نظرشان آدم
جالبي رسيده است. اسم و خصوصياتش را نوشتم تا براي يکي از کارهايي که پيش
ميآيد از او استفاده کنم و از قبل از انقلاب هم ايشان برنامههايي را
داشتند و اجرا کرده بودند براي ساختن افرادي به منظور کارهاي مختلف هم در
حوزه علميه و هم در خارج از حوزه علميه در تهران.
*الان
که چند دهه گذشته، شما از متوقف شدن فعاليت حزب جمهوري اسلامي افسوس
ميخوريد؟ فکر ميکنيد اگر اين حزب برگردد، ميتواند در فضاي سياسي کشور
تاثيرگذار باشد؟
اگر خالص بود، بله. با
اين دعواها و اختلافاتي که داشت، نه. اگر خالص بود و خلوصش هم با همان خطي
که خود موسسين از اول داشتند. اگر قرار به افسوس است که اگر آقاي بهشتي بود
چقدر جلو رفتن اين حزب عالي ميشد و افسوس اگر اين اختلافات نبود، اين حزب
چقدر خوب ميتوانست جلو برود. حزب در صورتي که با همان محتواي اصلي خود که
موسسين تنظيم کرده بودند و در اساسنامه و مرامنامه آمده، پيش ميرفت، الان
واقعا افسوس دارد که چرا نيست.
*شما يک زماني اعدامهاي منافقين توسط آقاي خلخالي را هم تائيد کرده بوديد. استدلال شما در مقابل منتقدان این رویه ایشان چیست؟
من
دو نکته در مورد آقاي خلخالي ميگويم؛ نخست اينکه آقاي خلخالي آن زمان
لازم بود کارهايي انجام دهد و بعضي کارهايش خيلي درست و مفيد بود. مثلا
اعدام چند نفر از سران رژيم مثل ژنرالهايشان اگر نبود، بعدها گرفتار
داستاني شبيه داستان عبدالفتاح السيسي در مصر ميشديم. ميدانيد که او جزو
ژنرالهاي ارتش مصر بود که در زمان آقاي مبارک هم مشغول بود و بعد خودش را
در دولت اخوانالمسلمين جا زد و وزير دفاع دولت آقاي محمد مرسي شد و بعد
عليه محمد مرسي کودتا کرد و همان بساط قبل را سر کار آورد. اگر بعضي کارهاي
آقاي خلخالي نبود، ما هم گرفتار مشابه اين وضع ميشديم. پس از اين بابت
بايد آقاي خلخالي را تائيد کنيم که کارش درست است. من در کار قضاوت نبودم و
ممکن است در جاهايي هم اشتباه کرده باشد که آنهم براي خودش بحث ديگري است.
بنابراين مثل خيليهاي ديگر که نميتوانيم چيزي را مطلق تائيد کنيم، اينجا
هم همينطور است. انسان، انسان است و اشتباه هم دارد.
*مي
شود گفت جريان آقاي آيت در حزب جمهوري اسلامي طيف نسبتاً تندرو حزب بودند؟
گفته ميشود اقاي آيت اهل جمع آوري سند درمورد اشخاص و موضوعات مختلف
بودند و به مناسبتهاي مختلف از آنها استفاده ميکردند.
مثل
سندهاي مربوط به اسلحه که گفته شد آقاي هاشمي برای ترور منصور اسلحه داده
بودند؟! لابد صداي آقاي هاشمي را شنيديد که فيلم آن هم موجود است که گفته
بودند من با مبارزه مسلحانه مخالف بودم. پرسيدند که شما سلاح ترور حسنعلي
منصور را تامين کرديد که پاسخ دادند اصلا چنين کاري را نکردهاند.
بگذارید
جريان آقاي آيت را برايتان بگويم که خيلي مهم است؛ چند روز قبل از شهادت
آقاي بهشتي در جلسه شوراي مرکزي حزب جمهوري اسلامي، آقاي آيت گفته بود که
من با وزير خارجه شدن آقاي مهندس موسوي مخالفم. آقاي بهشتي گفتند که بسيار
خوب! مخالف باشيد. گفت من اين مخالفت را در مجلس خواهم گفت و عليه او حرف
خواهم زد. آقاي بهشتي گفتند که مقررات تشکيلاتي ايجاب ميکند که شما راي
تان را بدهيد، راي مخالف بدهيد و راي موافق به آقاي موسوي ندهيد، عيبي هم
ندارد. اما حق نداريد عليه او صحبت کنيد چون شما عضو شوراي مرکزي حزب
جمهوري اسلامي هستيد و بايد يا از نظر حزب حمايت کنيد که حزب او را به
عنوان وزير خارجه معرفي کرده و حمايت ميکند يا اگر اين کار را نميکنيد،
ديگر مخالفت را هم ابراز نکنيد و براي خودتان باشد، تنها راي مخالف بدهيد.
درواقع مقررات حزبي همين است و تشکيلات يعني اين.
آقاي
آيت گفت که نخير، من مخالفت هم ميکنم، حرفم را هم ميزنم و راي مخالف هم
ميدهم. آقاي بهشتي هم با اينکه کمتر عصباني ميشدند اما آن روز ديدم که
عصباني شدند. خودم در آن جلسه حضور داشتم و برايتان نقل ميکنم؛ آقاي بهشتي
گفتند که اگر شما به اين مقررات عمل نکنيد و تخلف کنيد و برعليه آقاي
موسوي در آنجا صحبت کنيد، من خودم شما را محاکمه و از حزب اخراج ميکنم.
آيت هم گفت هرکار ميخواهيد بکنيد. بعد هم آقاي بهشتي شهيد شد و عملا بعد
از شهادت ايشان، موضوع وزير خارجه شدن آقاي موسوي در مجلس مطرح شد، آقاي
آيت باز هم مخالفت کرد و همانطور که توضيح دادم آقاي خامنهاي از وزير
خارجه شدن آقاي موسوي حمايت کردند و ايشان راي آورد.