چند سالی است که سیاستمداران آمریکایی به این نتیجه رسیده اند که نمی توانند مستقیما با حاکمیت درایران به مبارزه پرداخته و حکومت را عوض کنند, در سالهای گذشته سیاستمداران آمریکا خواسته اند که از طریق جلب حمایت مردمی در ایران مردم را در مقابل حکومت قرار دهند اما به نتیجه دلخواه خود نرسیده اند.
حضور گسترده مردم در راهپیمایی های مختلف مخصوصا راهپیمایی 22 بهمن امسال به آمریکا نشان داد که بر خلاف آنچه که آنها تصور می کردند مردم ایران هنوز به حکومت پشت نکرده اند و در برابر تهدیدات خارجی از دولت و سیاست های جمهوری اسلامی ایران حمایت می کنند.
به گزارش شبکه تلویزیونی CBS NEWS رایس در هفته گذشته از کنگره آمریکا درخواست کرد که 75 میلیون دلار بودجه اضافی در کنار بودجه فعلی برای ارتقای دموکراسی و اصلاحات در ایران اختصاص دهد.
رایس در آن سخنرانی گفت ایالات متحده بطور موثری با سیاست های تهاجمی ایران مقابله خواهد کرد و در همان حال از گسترش دموکراسی و اصلاحات در ایران حمایت می کند.
این در حالی است که هیچ کسی در ایران حتی محمود احمدی نژاد و مردمی که او را بعنوان رئیس جمهور انتخاب کرده اند از صحبت های رایس تعجب نمی کند و این اقدام رایس را بعنوان تلاشی برای برکناری احمدی نژاد می بینند.
از زمانی که احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ایران به پیروزی رسیده آمریکائیها به بهانه اینکه افراد زیادی از لیست کاندیداهای ریاست جمهوری حذف شده اند از هر فرصتی برای زیر سوال بردن و غیر قانونی اعلام کردن نتیجه انتخابات استفاده کرده اند.
آمریکا قصد دارد بودجه 85 میلیون دلاری (75 میلیون دلار بودجه جدید به همراه 10 میلیون دلار بودجه سابق) خود را در زمینه های گوناگونی مثل افزایش تعداد ساعات برنامه های فارسی رادیو و تلویزیون که خارج از خاک ایران مثل شبکه های رادیویی صدای آمریکا (VOA) وابسته به سیا و رادیو فردا و سایر برنامه های شبکه هایی که به زبان فارسی برنامه پخش می کنند همچنین کمک به سازمان های غیر دولتی که درراستای افزایش دموکراسی فعالیت می کنند و کمک به دانشجویان ایرانی که در ایالات متحده تحصیل می کنند هزینه کند.
تعدادی از مقامات بلند پایه وزارت امور خارجه آمریکا با بررسی گزارش رایس این موضوع را تائید کرده اند که اجرا و حمایت از چنین برنامه هایی در ایران بسیار مشکل است زیرا دولت ایران توانایی بسیار بالایی در نفوذ به تمامی گروههای مورد نظر آمریکا را دارد.
به احتمال قوی می توان گفت که پیدا کردن گروهی در داخل ایران که بتوان مطمئن بود عناصر اطلاعاتی ایرانی در آن نفوذ نکرده باشند غیر ممکن است.
یکی از مامورانی که در برنامه ریزی جدید آمریکا برای نفوذ به ایران شرکت داشته در خصوص این موضوع گفته است: ما خیلی خوب می دانیم افرادی که قصد داریم با آنها کار کنیم توسط نیروهای اطلاعاتی ایران شناسایی و دستگیر می شوند . به همین دلیل من فکر می کنم شما ما را بطور مستقیم در ارتباط با این افراد نمی بینید.
بوش و سایر سیاستمدارانش از دولت ایران ناراضی هستند و بزرگترین نارضایتی آنها از ایران تلاش این کشور برای غنی سازی اورانیوم است چون واشنگتن فکر می کند هدف ایران ساخت سلاح اتمی است.
از طرف دیگر سالهاست که آمریکا ایران را بعلت حمایت از حزب الله لبنان , حماس و سایر گروههای مبارز در صدر لیست کشورهای حامی تروریسم قرار داده است.
برخورد جامعه ایران طوری است که این دو مورد را بعنوان دلایلی برای نارضایتی از حکومت نمی بینند.
یکی دیگر از مقامات وزارت امور خارجه آمریکا علت درخواست رایس از کنگره آمریکا برای افزایش بودجه مقابله با ایران را این گونه بیان کرده است که : نگرانی اصلی آمریکا درخصوص ایران حمایت این کشور از گروههای اسلامی و غنی سازی نیست بلکه نگرانی اصلی ما کمبود دموکراسی در ایران است . به همین علت است که رایس از کنگره آمریکا درخواست کرده که بودجه اضافه ای را برای افزایش دموکراسی در ایران اختصاص دهد.
تعدادی از سیاستمداران آمریکایی بر این باورند که صبر آمریکا در خصوص ایران تا بحال نتیجه بخش بوده مخصوصا اینکه آمریکا تلاش کرده سایر کشورهای دنیا را قانع کند که برنامه های هسته ای ایران اهدافی نظامی و نه اهدافی صلح آمیز را دنبال می کنند.
این در حالی است که آمریکا در کنار متحدان اروپائی اش تلاش می کند روسیه, چین, مصر, برزیل و سایر کشورها را با خود همگام کرده تا ایران را تحریم اقتصادی کرده و نظام سیاسی آنرا تحت فشارهای اقتصادی قرار دهد.
نیکلاس برنز معاون وزیر امور خارجه آمریکا در مصاحبه با CBS گفته بود ایران با آغاز غنی سازی اورانیوم از خط قرمز عبور کرده است.
تعدادی از تحلیلگران آمریکائی بر این باورند که پیروزی های دیپلماتیک آمریکا پس از اظهارات اخیر احمدی نژاد در خصوص حذف اسرائیل و انکار هولوکاست بوده که در نهایت به سران آمریکا کمک کرده که بتوانند ایران را در آستانه یک تحریم اقتصادی قرار دهند.
هدف بوش و سیاستمداران کاخ سفید اعمال فشارهای بیشتر به تهران است ولی آنها نمی توانند فقط با این برنامه ها (گسترش دموکراسی) فشاری بر ایران وارد کنند.
به همین منظور رایس به منطقه خاورمیانه سفر کرد تا حمایت کشورهای عرب همسایه ایران را برای تحریم تهران بدست آورد ولی نتیجه سفر او آن چیزی نبود که آمریکا تصور می کرد.
از طرف دیگر کشورهای اروپایی نیز روابط اقتصادی گسترده ای با ایران دارند و بعید به نظر می رسد آنها با تحریم اقتصادی ایران موافقت کنند.
رایس قبل از سفر به منطقه خاورمیانه در یک مصاحبه مطبوعاتی در جمع خبرنگاران گفته بود: من امیدوارم آنهایی که نگران فعالیت هسته ای ایران هستند آماده باشند که به ایران بگویند: اگر به راهی که در پیش گرفته اید ادامه بدهید از جانب ما هم در انزوا قرار می گیرید.
اما آنچه که مسلم است این است که استراتژی جدید دولت آمریکا که بعضی از کارشناسان از آن بعنوان "دیپلماسی نرم" نام می برند با وجودی که بودجه آن در مقایسه با سالهای گذشته 7 برابر بیشتر شده درایران جواب نمی دهد.
چون آنچه که مشخص می کند این استراتژی جدید در ایران به نتیجه می رسد نحوه واکنش دولت ایران است که همواره با هوشیاری عمل کرده و در چنین تله هایی گرفتار نشده است.
مسئله دیگری که باید مورد بررسی قرار گیرد نحوه واکنش مردم ایران به سیاست های دولت آمریکاست.
آمریکا در زمان جنگ سرد برای تعضیف دولت های کمونیستی از سیاست های مشابهی استفاده کرد و از آنجائی که اکثریت مردم در آن کشورها از حکومت های خود ناراضی بودند آمریکا توانست به اهداف خود برسد.
ولی فرق ایران با بقیه کشورهایی که آمریکا چنین سیاست هایی را در آن اجرا کرده این است که ایران توسط یک حکومت کمونیستی اداره نمی شود که بتوان با چنین برنامه ریزی هایی به مقابله با آن پرداخت چرا که 27 سال تلاش آمریکا برای طراحی و اجرای چنین نقشه هایی در ایران نشان داده که نفوذ به ایران غیر ممکن است.