ما را متقاعد سازيد كه ايران خواستار بمب نيست.
در دكترين امنيت ملي ما جايي براي سلاحهاي هستهيي نيست؛ فكر نميكنم كه سلاحهاي هستهيي به عنوان قدرت محسوب شوند. ريشهي قدرت منطقهاي از بمب نشات نميگيرد. به عنوان مثال پاكستان پيشتر سلاحهاي هستهيي نداشت (اما) اكنون دارد. ميزان نفوذش در منطقه چقدر تغيير كرد؟ بنابراين از ديدگاه واقعيات ما هيچ دليلي براي پرداختن اين هزينه و دنبال آن رفتن نداريم. ممكن است آنچه را كه ميگويم باور نكنيد، اما من به هر حال بايد بگويم؛ وقتي رهبري به ما ميگويند، ما اجازه نداريم به دنبال سلاحهاي هستهيي باشيم، آن گاه نميتوانيم به دنبال آن برويم. در مكتب تفكر اسلامي، كشتار جمعي گناه كبيره است.
آيا پيشنهاد روسيه ميتواند مشكل را حل كند؟
ما واقعا بايد پيشنهاد روسيه را در قالب يك مجموعه نگاه كنيم. چيزهاي ديگري ميتواند به آن افزوده شود. آنچه واقعا مهم است اين است كه ما همگي براي حل اين مشكل كار ميكنيم. ما ميپذيريم كه ان.پي.تي يك ميثاق بينالمللي باشد. ما كشوري پاسخگو هستيم. نظارتها و بازرسيهاي آژانس (بينالمللي انرژي اتمي) را ميپذيريم. اگر پرسشهايي وجود دارد، آمادهايم به آن پرسشها پاسخ بگوييم.
آيا ايران يك بار ديگر براي پايان دادن به اين بحران فعاليتهاي هستهيياش را داوطلبانه تعليق خواهد كرد؟
ما انعطاف پذير هستيم؛ اما اگر تحقيقات را متوقف كنيم، چه چيزي را حل خواهد كرد؟ آقاي بوش گفته است كه ايران به دنبال بمب هستهيي است؛ اگر تحقيق را متوقف كنيم، آيا نگراني او را كاهش خواهد داد؟ اگر آنها فكر ميكنند ما با تهديد ارجاع به شوراي امنيت تسليم خواهيم شد، اشتباه ميكنند. مسالهي هستهيي به يك خواستهي ملي تبديل شده وآن فنآوري هستهيي صلح آميز است.
آيا تعليق فعاليتهاي هستهيي و ادامهي مذاكرات مزايايي دارد؟
ما فعاليتهايمان را براي سه سال تعليق كرديم. چه چيزي حل شد؟ هيچ چيز. آنها [مذاكره كنندگان اروپايي] همان چيزهايي روز اول را تكرار كنند و ميگويند "شما را به شوراي امنيت ميبريم." فكر ميكنم حتي اگر آن كار را انجام دهيم، تاريخ تكرار خواهد شد. آنها از ما خواستند فنآوري هستهيي را رها كنيم. واقعا به شكلي بد با ما رفتار كردند. آنها اعتمادي را كه به آنها داشتيم از بين بردند.
آيا ايران اصلاح سياستهاي خارجياش را كه ريشهي مخالفتهاي غربي با برنامهي هستهيي ايران است در نظر ميگيرد؟
ما بايد ببينيم كه مشكل چيست تا اينكه سياست خارجي سازگاري را براي آن طراحي كنيم. ديپلماسي در خلا رشد نميكند. ما در سياستمان استوار هستيم. چه چيزي وجود دارد كه ما را به تغيير سياست خارجيمان مجبور سازد؟
پيشبينيتان از آيندهي عراق چيست؟
آنها اگر [نيروهاي آمريكايي] هر چه زودتر بروند، مشكلات آنجا [عراق] بهتر حل خواهد شد. مشكل عراق اين است كه حضور نيروهاي آمريكايي بهانهاي را براي وجود تروريستها در آنجا فراهم كرده است. بايد به دولت عراق كمك شود تا ارتش و يك سيستم امنيتي داشته باشد. مادامي كه آمريكاييها آنجا پرسه بزنند، آن مشكلات حل نخواهد شد.
ايران چه نفوذي در عراق دارد؟
ما قدرتي منطقهاي هستيم. اما يك نيروي منطقهاي نجيب هستيم. عراق كشور همسايهي مسلمان است. ما متحدين طبيعي هستيم. ثبات دموكراسي و امنيت در عراق قطعا به نفع ما نيز هست. وقتي آمريكاييها از صدام حمايت كردند، تمامي رهبران كنوني مهمانان ما بودند از جمله طالباني، بارزاني، جعفري، حكيم و ديگران. دليل دوستي ما اكنون به سالها قبل باز ميگردد.
آيا از اينكه شاهد برقراري ثبات در عراق در آينده نزديك شويم خرسند هستيد؟
بستگي به آن دارد كه آمريكاييها چگونه عمل كنند. اگر آمريكاييها بخواهند آن موقعيت را پديد آورند، چنين خواهد شد. البته. نسبت به آينده خوشبين هستم؛ زيرا مردم عراق از طريق آرايشان در حال به وجود آوردن اين هستند. در واقع اين به نفع آمريكاييهاست كه زودتر آنجا را ترك كنند؛ چرا كه متحمل خسارات هستند.
ايران براي جلوگيري از اقدام شوراي امنيت چه ميكند؟
قطعا ما قصد نداريم گامهاي اول را برداريم؛ اين به معناي آن نيست كه براي اين هدف تمامي حقوقمان را رها خواهيم كرد، اما اگر پيشنهادي باشد كه بتواند حقوق ايران را تا حدي براي زمان فعلي محفوظ داشته باشد و حقوق ديگر بتواند از طريق مذاكرات حفظ شود، ما دربارهي آن باز برخورد ميكنيم.
در نامهاي كه براي اروپاييها فرستادم به وزيران گفتم كه ما آمادهايم با شما براي رسيدن به فرمولي كه از انحراف فنآوري صلحآميز هستهييمان جلوگيري كند مذاكره كنيم. اگر ارادهاي باشد، راهي وجود دارد. اين ميتواند حتي در چند روز آينده حل شود. اما اگر ارادهاي نباشد، حتي اگر 10 هزار پيشنهاد مطرح شود، آن را حل نخواهد كرد.
آيا ايران ميتواند از عهدهي بهاي تحريمها برآيد؟
ما واقعا درصدد ماجراجويي در منطقه نيستيم؛ تصميماتمان را با شكيبايي و نه با شتاب اتخاذ ميكنيم. اين كار را سرسري انجام نميدهيم؛ ما طرحهاي مختلفي را براي موقعيتهاي متفاوت طراحي كردهايم. براي بدترين سناريو آماده شدهايم. آنها نبايد براي لحظهاي فكر كنند كه اگر تحريمها را اعمال كنند ما به زانو خواهيم افتاد با تحريمها، خسارت آنها كمتر از ما نخواهد بود.
آيا به معيارهاي ايران و يا افزايش قيمت ناگهاني نفت اشاره ميكنيد؟
دولتمردان اروپا و غرب ميدانند كه چنين تحريمهايي نتايج خوبي براي خودشان نخواهد داشت، بسياري چيزها ميتواند رخ دهد، قطعا اين فقط اقدامات دفاعي براي ما نخواهد بود.
بدترين سناريو چيست؟
همان چيزي كه آمريكاييها ميگويند؛ به عنوان مثال به اسراييل ميگويند به برخي مواضع ما حملهي نظامي داشته باشد. اين قانون كلي است كه كسي كه اول شليك كند، در مرحلهي دوم ميميرد. اگر آنها اقدام كنند پاسخ، چندان خوشايندشان نخواهد بود؛ ما قطعا بايد دفاع كنيم؛ حتي ثانيهاي ترديد به خرج ندهيد. ما بي توجه نخواهيم ايستاد و حملهي اسراييليها به تاسيساتمان را تماشا نخواهيم كرد.
هواپيماهايشان را هدف قرار ميدهيد يا به اسراييل حمله خواهيد كرد؟
نبايد استراتژيهاي نظاميمان را اينجا فاش كنيم.
چرا مستقيما با آمريكا مذاكره نميكنيد؟
ما هيچ مشكلي براي مذاكره دربارهي مسايل هستهيي و نيز مسايل مورد علاقهي مسلمانان و چيزهايي كه آرامش را به منطقه ميآورد، نداريم؛ مشروط بر آنكه آنها صادق باشند و آقاي بوش نطق آتشين براي ما سر ندهد. از نظر ما مذاكرات هدف نيست. اگر هدف روشن باشد آنگاه اين وسيله نيز ميتواند به كار گرفته شود. درست است كه آمريكا يك ابر قدرت است. دكارت، فيلسوف بزرگ فرانسوي ميگويد: من فكر ميكنم، پس هستم.
من معتقدم شعار آمريكا اين است: من دردسر ميسازم، پس هستم.
آمريكا همين چيزها را درباره شما ميگويد.
ما واقعا كشوري بيگناه هستيم. انقلاب ما به وسيلهي مردم سركوب شده انجام شد. پس از انقلاب، آمريكاييها هر چه ميتوانستند عليه انقلاب انجام دادند؛ آنها صدام را عليه ما برانگيختند. خاتمي گفتوگو ميان تمدنها را آغاز كرد. در افغانستان ايران واقعا براي استقرار امنيت همكاري كرد. اما بعد رييسجمهور بوش، ايران را بخشي از محور شرارت خواند. اكنون آنها 75 ميليون دلار را براي تغيير رژيم در ايران اختصاص دادهاند.
اما ايران از به رسميت شناختن اسراييل خودداري ميكند و در عوض از حماس و ديگر گروههايي كه عليه اسراييل ميجنگند مبارزه ميكنند.
هر كشوري ميتواند كشوري ديگر را مطابق با منطق خود به رسميت بشناسد. نكته دوم اين كه حماس و جهاد اسلامي چه ميخواهند؟ ميدانيد كه (پاسخ) سرزمينشان است. وظيفهي ما به عنوان يك مسلمان در چارچوب ديوارهايمان محدود نميشود؛اگر آمريكاييها منطق اسلامي را نفهمند، مشكلات ادامه خواهد يافت.
شما هر دو چيز را ميخواهيد. رييسجمهور ايران ميگويد ما ميخواهيم اسراييل از روي نقشه محو شود؛ آنگاه از غرب ميخواهيد اعتماد داشته باشد كه بمب هستهيي نميسازيد؟
اينها دو مسالهي جدا هستند. ما به دنبال بمب هستهيي نيستيم؛ ما به دنبال برنامهي هستهيي صلحآميز هستيم.
اما غرب به شما اعتماد ندارد.
ديدگاههاي شما با ما متفاوت است. اما داشتن اخلاف نظر به معناي خصومت نيست. نميدانم چرا بر روي اين حرف احمدينژاد متمركز شدهايد.
آيا طبيعي است كه رييسجمهور محو شدن كشوري ديگر از روي نقشه را خواستار شود؟
او آن حرف را در يك سخنراني گفت. آن را تعديل كرد و توضيح داد كه ما حل دموكراتيك اين مشكل را خواستاريم. من به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران ميگويم كه اين سياست ايران است.
آيا از حماس ميخواهيد براي حل مسالمتآميز اين مشكل با اسراييل مذاكره كند يا مذاكره نكند؟
فكر نميكنيم حماس به دنبال چنين راهحلي باشد؛ ما نيازي نداريم به حماس دستور دهيم. ما فقط به آنها ميگوييم هشيار باشند و حقوقشان را از دست ندهند.
آيا فكر ميكنيد حماس ميتواند فلسطين را آزاد كند؟
اندك اندك مردم در انتخابات پاسخشان را دادند، مردم اين منطقه هشيار هستند.