آفتابنیوز : 1)انباشت: سابقه فعالیت های یهودیان در امریکا به دهه 1930 و مخصوصا انتخاب روزولت به سمت ریاست جمهوری در سال 1933 بر می گردد.
در این دهه، امریکا با یک بحران عظیم اقتصادی مواجه بود و روزولت برای مقابله با آن برنامه گسترده NEWDEAL را به اجرا گذاشت. تا این زمان یهودیان برغم داشتن ثروت های کلان در نظام سیاسی امریکا چندان نفوذی نداشتند، ولی نیاز روزولت به یهودیان برای اجرای برنامه مزبور باعث ورود آنها به نظام سیاسی امریکا شد. در همین رابطه تعداد زیادی از مشاوران روزولت و مجریان برنامه NEWDEAL از میان یهودیان انتخاب شدند.
مخصوصا حقوقدانان و اقتصاد دانان یهودی با وارد شدن در کاخ سفید زمینه را برای رفع تبیعیض شغلی از یهودیان آماده کردند.
چون در این سال ها ورود یهودیان در شرکت های خصوصی و نیز دانشگاه ها با محدودیت مواجه بود. همچنین تعدادی از یهودیان در این سال ها وارد کمیته مهاجرت کنگره امریکا شده و از این طریق زمینه را برای ورود یهودیان فراری از اروپا و آلمان به امریکا فراهم کردند. در این سال ها جمعیت قابل توجهی از نخبگان یهودی وارد امریکا شدند. اما تا سال 1960 باز هم نفوذ یهودیان محدود بود. ولی با ظهور جنبش های جدید اجتماعی و آنچه بعدها به نام « سیاست جدید» نامیده شد، یهودیان رویکرد خود را به سیاست تغییر داده و از طریق سازماندهی جنبش های اجتماعی درصدد نفوذ در نظام سیاسی امریکا برآمدند.
آنها در این راستا با سیاهان، مسلمانان و ایرلندی تبارها ودیگر گروه های قومی برای مبارزه با تبعیض های قانونی علیه اقلیت ها و مهاجران مبارزه کردند و توانستند جمعیت کثیری از یهودیان را از این طریق وارد نظام سیاسی امریکا کنند. اندک اندک یهودیان رهبری بسیاری از جنبش های اجتماعی طرفدار حقوق و آزادی های مدنی را به دست گرفتند و با تقویت لیبرالیسم امریکایی، طرفداران حزب دمکرات را افزایش دادند. افزایش قدرت سازماندهی یهودیان باعث جلب توجه حزب دمکرات شد.
در این سال ها اندک اندک نقش یهودیان در جمع کردن آرا برای نامزدهای کنگره و تامین هزینه تبلیغات ریاست جمهوری آشکار شد. از آنجا که انتخابات کنگره امریکا بیشتر جنبه فروملی دارد ونیازمند جمع کردن افراد و جلب آرای گروه های اجتماعی است و یهودیان در این کار تبحر خاصی دارند، لذا نامزدهای کنگره پی بردند که بدون وجود حمایت یهودیان، احتمال انتخاب شدن آنها کمتر است. این تحولات هم زمان بود با ورود گسترده یهودیان در دانشگاه ها، مراکز حقوقی و رسانه های جمعی امریکا.
اما در دهه 1970 و مخصوصا دهه 1980 تحول دیگری به نام جهانی شدن اقتصاد و تقویت نئولیبرالیسم اقتصادی شدت گرفت که باز هم به نفع یهودیان بود، زیرا این روند در نهایت منطق پول را بر جامعه امریکا حاکم می کرد. این تحولات باعث افزایش نفوذ دوباره یهودیان به خاطر توانایی مالی قابل توجه آنها شد تا حدی که نامزدهای ریاست جمهوری و حتی کنگره برای تامین هزینه های تبلیغاتی خود ناگزیر بودند از کمک های مالی یهودیان استفاده کنند و این امر باعث ورود نخبگان یهودی به کاخ سفید و در کل نظام سیاسی امریکا شد. از دهه 1980 به این طرف، وابستگی متقابل میان یهودیان و نظام سرمایه داری آشکارتر شد؛ تا حدی که دیگر نمی شد ادعا کرد اسرائیل در حاشیه اقتصاد جهانی قرار دارد. اما روند جهانی شدن ضمن اینکه فرصتی برای یهودیان امریکا است. نوعی تهدید هویتی نیز می باشد. زیرا قدرت یهودیان تا حد زیادی ریشه در نوع خاص روایت هویت ملی آنها دارد که متمایز بودن از دیگران و داشتن شیوه زندگی مجزا و حتی ازدواج نکردن با غیر یهودیان را توصیه می کند. تشدید روند جهانی شدن فرهنگ، نگرانی رهبران اجتماعات یهودی از بابت گرایش یهودیان به فرهنگ امریکایی( برغم وجود اتحاد استراتژیک میان امریکا و اسراییل) را افزایش داده است، تا حدی که برخی از محافظه کاران یهودی به شدت از امریکایی شدن اسراییل و حتی فرهنگ یهودی نگرانند.
به این ترتیب می توان گفت که نفوذ یهودیان در نظام سیاسی امریکا امری تدریجی، انباشتی و مداوم بوده است. حتی در دوره هایی که یهودی ستیزی افزایش یافته، یهودیان از تلاش های خود دست برنداشته اند ولی به خاطر ماهیت انباشتی این قدرت انتظار می رود که با گذشت زمان، این قدرت به خودی خود تولید کننده قدرت باشد، تا حدی که نفوذ یهودیان باز هم افزایش یابد. به عبارت دیگر، نفوذ یهودیان ماحصل 70 سال کار مداوم و سازمان دهی شده است. یهودیان در واقع خود را به اصلی ترین واسطه میان نخبگان و جامعه امریکا تبدیل کرده اندو ابزارهای آنها همانا قدرت سازماندهی و ثروت قابل توجه است. . . . .
ادامه دارد.