آفتابنیوز : تروریسم مسأله ای بود که روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز و حتی درون فدراسیون روسیه از آن رنج می برد. از همین رو این کشور می توانست ذیل سیاست مبارزه با تروریسم آمریکا از بین المللی کردن مسأله چچن و تبدیل شدن آن به نقض حقوق بشر جلوگیری کند. امری که آمریکا چندان بی میل نبود از آن به مشابه ابزار فشاری علیه روسیه بهره گیرد. همین طور مطرح شدن اسلام گرایی به عنوان دشمن شماره یک آمریکا، روس ها را امیدوار کرد غرب دیگر روسیه را دشمن خود تعریف نخواهد کرد. حادثه یازدهم سپتامبر در مفهوم تروریسم و تسلیحات کشتار جمعی را در دستور کار امنیت بین المللی قرار داد و مسکو نیز به این روند پیوست و حداکثر همکاری را با دولت ایالات متحده برای نابودی طالبان و القاعده به عمل آورد.
از طرف دیگر به نظر می رسد حادثه یازدهم سپتامبر، روس ها را متقاعد کرد که توان رقابت با آمریکا و احیای امپراطوری شوروی را ندارند و لاجرم باید از طریق همگرایی بیشتر با غرب به اهداف خود دست یابند. درحال حاضر حوزه مشترک دغدغه ها و حتی تهدیدات میان آمریکا و روسیه به صورت قابل توجهی افزایش پیدا کرده است، گرچه این به معنای هم سویی کامل منافع آنها نیست. بنیادگرایی اسلامی در خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز و حتی افغانستان و گروه های تروریستی باعث نزدیکی روسیه و آمریکا به یکدیگر شدند در حدی که روسیه به صورت ضمنی با حضور نظامی آمریکا در آسیای مرکزی و قفقاز موافقت کرد. البته طبیعی است که روسیه به عضوی همانند سایر اعضای اردوگاه غرب تبدیل نخواهد شد. اما از سوی دیگر در فضای جدید نیز این واقعیت بیش از پیش آشکار شده که روس ها دیری است در روابط خود با کشورهای جهان سوم که ایران هم یکی از آنهاست با آمریکا رقابتی ندارد. برخی بر این عقیده اند روسیه در سالیان اخیر در مورد تجدید جایگاه خود به عنوان بازمانده اتحاد جماهیر شوروی سابق نیست بلکه در صدد است ضمن کنار آمدن با واقعیت نظام تک قطبی سلسله مراتبی منافع خود را از این رهگذر به حداکثر برساند. همچنین براساس اخبار و تحلیل های متنشر شده، روسیه و آمریکا در جریان مذاکرات خود به توافقاتی مهمی دست یافته اند و در این راستا آمریکا متعهد شده است یک کمربند امنیتی در مرزهای افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی ایجاد کند. ورود نیروهای آمریکایی در گرجستان و آذربایجان نیز محصول همین توافقات بین روسیه و آمریکا بوده است.
افزایش همگرایی روسیه با غرب در دوران پس از یازدهم سپتامبر الزاما به معنی کنار کشیدن روسیه از همکاری های هسته ای با ایران نیست. بلکه برعکس روس ها بر این باورند در فضای جدید این همکاری ها می تواند همگرایی روسیه با غرب را بیشتر تقویت کند؛ زیرا آمریکا و غرب نگران چیزی هستند که روسیه طی سال های گذشته با آن درگیر بوده اند و در صورت احساس خطر غرب، می تواند با فشار بر ایران برخی نگرانی های آمریکا و اروپا را برطرف کند. روس ها امید دارند در فضای جدید، غرب برای اثبات اراده خود مبنی بر گسترش همکاری ها با روسیه به این کشور اجازه دهد در پرونده هسته ای ایران نقش فعال تری ایفا کند و موضوع هسته ایران را از انحصار غرب خارج نماید. چنانچه گفته می شود مقامات روسیه بین گسترش همکاری های هسته ای با ایران و نزدیکی با غرب تعارض نمی بینند و از غربی ها نیز می خواهند که این واقعیت را درک کنند. حساسیت کنونی روسیه در قبال همکاری هسته ای با ایران را باید در این چارچوب درک کرد. مقامات روس از یک طرف به آمریکا اطمینان می دهند اجازه انتقال فناوری حساسی که منجر به تولید سلاح هسته ای به ایران شود نخواهند داد و از طرف دیگر به ایرانی ها اطمینان می دهند در اراده خود برای تداوم همکاری های جدی هستند. در راستای این سیاست مبهم و پیچیده، روس ها گاه مواضع تندی علیه ایران اتخاذ می کنند تا رضایت آمریکا را جلب کنند و گاه برای کسب اعتماد ایران، در حمایت از همکاری های هسته ای سخنرانی می کنند. تقریبا در اکثر سخنان مقامات روسی ابتدا برای جلب رضایت غرب، ایران تهدید می شود و سپس به صورت تکراری بر ادامه همکاری ها با ایران تأکید می شود. اما اکنون به نظر می رسد که روس ها بیشتر متمایل به غرب شده اند و آن نیز به خاطر منافعشان در قبال پذیرش طرح روسیه توسط ایران می باشد که از جانب غرب و خود روسیه به عنوان آخرین راه در جلوگییر از بحران ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت به ایران توصیه گردیده است.