رجایی: حرکت دموکراسی خواهی برای پیروزی نیازمند ایجاد امیدهای جدید است
آفتاب‌‌نیوز : 
این فعال ملی – مذهبی در گفتگو با خبرنگار سیاسی آفتاب با اشاره به اظهارات دبیرکل جبهه مشارکت مبنی بر اینکه «اصلاح طلبان در حال بازسازی خود هستند و در انتخابات شوراها نتیجه این بازسازی مشاهده خواهد شد»، اظهار داشت: «در مورد جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین این اتفاق در حال وقوع است و یا حزب اعتماد ملی که با یک سازماندهی جدید در حال شکل گیری است و این بازسازی را می توان در حد توجهات تشکیلاتی در نظر گرفت اما مطمئن نیستم که همه گیر باشد و نسبت به همه جریان های اصلاح طلب مصداق داشته باشد.»
وی با اشاره به جبهه ها و احزاب جدید مانند جبهه دموکراسی خواهی و یا حزب اعتماد ملی تصریح کرد: «در این که جامعه ایران نیازمند تحولات سیاسی در همه سطوح است تردیدی وجود ندارد اما اینکه آیا زمینه آماده ای برای تحقق جبهه های جدید متمایز از گذشته و حرکت آفرین وجود دارد یا خیر قابل بحث است و معلوم نیست شرایط تحقق این جبهه ها در عمل تا چه میزانی فراهم باشد.»
رجایی در پاسخ به این سؤال که «به نظر شما آیا این بازسازی فقط باید در سطح احزاب صورت گیرد و یا کل جبهه اصلاحات را در بر بگیرد» خاطرنشان کرد: «جبهه اصلاحات از احزاب تشکیل می شود بنابراین واقعیت مشخص به اسم جبهه اصلاحات مجزا از گروه ها نداریم. این گروه ها در مقاطع مختلفی گردهم می آیند و تصمیمات مشترکی می گیرند. بنابراین این بازسازی باید از عناصر تشکیل دهنده جبهه اصلاحات صورت گیرد.»
این فعال ملی – مذهبی معتقد است که صرف بازسازی تشکیلاتی نمی تواند متضمن پیروزی در انتخابات باشد و تأکید می کند: «حرکت دموکراسی خواهی برای پیروزی نیازمند ایجاد امیدها و افق های جدید است. اگر این امید در جامعه ایجاد شود و مردم قانع نشوند که امکان تحول مثبتی در جامعه وجود دارد، صرف بازسازی تشکیلاتی کافی نخواهد بود.»
به اعتقاد وی، مهمتر از بازسازی تشکیلاتی قانع کردن مردم و پیش از آن قانع کردن نخبگان به این امر است که در چنین زمان های کوتاهی امکان تحولات دموکراتیک خواهد بود و امکان خروج از بن بست های اخیر وجود دارد وگرنه بازسازی تشکیلاتی فرصتی است برای حرکت هایی که در آینده دورتری زمینه آن فراهم می شود.
رجایی تأکید کرد: «اصلاح طلبان برای پیروزی در انتخابات باید امکانات تحول دموکراتیک در ساختار سیاسی فعلی را فراهم کنند. اگر نظام سیاسی اصولا در مقابل این تغییر مقاوم ولایتغیر باشد طبیعی است که مردم علاقه ای نخواهند داشت به یک جریان دموکراتیک رأی دهند، چون امیدی برای تغییر نمی بینند.»
همچنین نهادهای نظارتی پیش از همه باید اجازه حضور سیاسی نیروهای دموکرات را فراهم کنند. در غیر این صورت مانند مسابقه دوی است که با پای بسته در آن شرکت کرد و طبیعی است که امید به توفیق چندانی نخواهد بود.
رجایی با بیان اینکه روش های با محوریت انتخابات پاسخگو نخواهد بود، تصریح کرد: «گروه ها نمی توانند فقط در مقاطع انتخابات ظاهر شوند و از مردم طلب رأی کنند و بعد به درون خود بازگردند و ارتباط خود را با مردم قطع کنند، در این حالت یک جریان سیاسی، جریان سیاسی موفقی نخواهد بود.»
به گفته وی، واقعیتی که هم اکنون هست و واقعیت ماندگاری نخواهد بود حاکی از آن است که خیلی میل به مشارکت سیاسی در مردم دیده نمی شود و آن هم دلیل روشنی دارد. در دوم خرداد و دوره اول و دوم ریاست جمهوری خاتمی و مجلس ششم، مردم با امیدهای زیادی در انتخابات شرکت کردند و به جریان دموکراسی خواهی رأی دادند اما مسائلی که طی 8 سال برای جریان های سیاسی و فعالان سیاسی پیش آمد، دست فعالان سیاسی و نیروهای سیاسی در حوزه های سیاسی بسته شد.»
رجایی تأکید کرد: «بنابراین وقتی راه های پیشرفت یک امید مسدود است بعد از چند بار، آن مسیر را مجددا نباید تکرار کرد، این اتفاقی است که افتاده و خیلی مشکل خواهد بود که با روش های گذشته تغییر معناداری ایجاد کرد.»
وی با بیان اینکه تغییر معنادار به معنای تغییر اساسی و بنیادین ساختار سیاسی است، گفت: «اصلاحات به دنبال تغییر اساسی و بنیادین در ساختار سیاسی بود و تلاش کرد انسداد سیاسی موجود را مرتفع کند اما متأسفانه با مقاومت های عجیبی که در مقابل اصلاحات صورت گرفت، این پروژه ناکام ماند و این ناکامی ملی بود که خسران ملی فراوانی به همراه داشت به گونه ای که در قضایای انرژی اتمی و ... شاهد آن هستیم.»
این فعال ملی – مذهبی در گفتگو با خبرنگار سیاسی آفتاب با اشاره به اظهارات دبیرکل جبهه مشارکت مبنی بر اینکه «اصلاح طلبان در حال بازسازی خود هستند و در انتخابات شوراها نتیجه این بازسازی مشاهده خواهد شد»، اظهار داشت: «در مورد جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین این اتفاق در حال وقوع است و یا حزب اعتماد ملی که با یک سازماندهی جدید در حال شکل گیری است و این بازسازی را می توان در حد توجهات تشکیلاتی در نظر گرفت اما مطمئن نیستم که همه گیر باشد و نسبت به همه جریان های اصلاح طلب مصداق داشته باشد.» وی با اشاره به جبهه ها و احزاب جدید مانند جبهه دموکراسی خواهی و یا حزب اعتماد ملی تصریح کرد: «در این که جامعه ایران نیازمند تحولات سیاسی در همه سطوح است تردیدی وجود ندارد اما اینکه آیا زمینه آماده ای برای تحقق جبهه های جدید متمایز از گذشته و حرکت آفرین وجود دارد یا خیر قابل بحث است و معلوم نیست شرایط تحقق این جبهه ها در عمل تا چه میزانی فراهم باشد.»
رجایی در پاسخ به این سؤال که «به نظر شما آیا این بازسازی فقط باید در سطح احزاب صورت گیرد و یا کل جبهه اصلاحات را در بر بگیرد» خاطرنشان کرد: «جبهه اصلاحات از احزاب تشکیل می شود بنابراین واقعیت مشخص به اسم جبهه اصلاحات مجزا از گروه ها نداریم. این گروه ها در مقاطع مختلفی گردهم می آیند و تصمیمات مشترکی می گیرند. بنابراین این بازسازی باید از عناصر تشکیل دهنده جبهه اصلاحات صورت گیرد.»
این فعال ملی – مذهبی معتقد است که صرف بازسازی تشکیلاتی نمی تواند متضمن پیروزی در انتخابات باشد و تأکید می کند: «حرکت دموکراسی خواهی برای پیروزی نیازمند ایجاد امیدها و افق های جدید است. اگر این امید در جامعه ایجاد شود و مردم قانع نشوند که امکان تحول مثبتی در جامعه وجود دارد، صرف بازسازی تشکیلاتی کافی نخواهد بود.»
به اعتقاد وی، مهمتر از بازسازی تشکیلاتی قانع کردن مردم و پیش از آن قانع کردن نخبگان به این امر است که در چنین زمان های کوتاهی امکان تحولات دموکراتیک خواهد بود و امکان خروج از بن بست های اخیر وجود دارد وگرنه بازسازی تشکیلاتی فرصتی است برای حرکت هایی که در آینده دورتری زمینه آن فراهم می شود.
رجایی تأکید کرد: «اصلاح طلبان برای پیروزی در انتخابات باید امکانات تحول دموکراتیک در ساختار سیاسی فعلی را فراهم کنند. اگر نظام سیاسی اصولا در مقابل این تغییر مقاوم ولایتغیر باشد طبیعی است که مردم علاقه ای نخواهند داشت به یک جریان دموکراتیک رأی دهند، چون امیدی برای تغییر نمی بینند.»
همچنین نهادهای نظارتی پیش از همه باید اجازه حضور سیاسی نیروهای دموکرات را فراهم کنند. در غیر این صورت مانند مسابقه دوی است که با پای بسته در آن شرکت کرد و طبیعی است که امید به توفیق چندانی نخواهد بود.
رجایی با بیان اینکه روش های با محوریت انتخابات پاسخگو نخواهد بود، تصریح کرد: «گروه ها نمی توانند فقط در مقاطع انتخابات ظاهر شوند و از مردم طلب رأی کنند و بعد به درون خود بازگردند و ارتباط خود را با مردم قطع کنند، در این حالت یک جریان سیاسی، جریان سیاسی موفقی نخواهد بود.»
به گفته وی، واقعیتی که هم اکنون هست و واقعیت ماندگاری نخواهد بود حاکی از آن است که خیلی میل به مشارکت سیاسی در مردم دیده نمی شود و آن هم دلیل روشنی دارد. در دوم خرداد و دوره اول و دوم ریاست جمهوری خاتمی و مجلس ششم، مردم با امیدهای زیادی در انتخابات شرکت کردند و به جریان دموکراسی خواهی رأی دادند اما مسائلی که طی 8 سال برای جریان های سیاسی و فعالان سیاسی پیش آمد، دست فعالان سیاسی و نیروهای سیاسی در حوزه های سیاسی بسته شد.»
رجایی تأکید کرد: «بنابراین وقتی راه های پیشرفت یک امید مسدود است بعد از چند بار، آن مسیر را مجددا نباید تکرار کرد، این اتفاقی است که افتاده و خیلی مشکل خواهد بود که با روش های گذشته تغییر معناداری ایجاد کرد.»
وی با بیان اینکه تغییر معنادار به معنای تغییر اساسی و بنیادین ساختار سیاسی است، گفت: «اصلاحات به دنبال تغییر اساسی و بنیادین در ساختار سیاسی بود و تلاش کرد انسداد سیاسی موجود را مرتفع کند اما متأسفانه با مقاومت های عجیبی که در مقابل اصلاحات صورت گرفت، این پروژه ناکام ماند و این ناکامی ملی بود که خسران ملی فراوانی به همراه داشت به گونه ای که در قضایای انرژی اتمی و ... شاهد آن هستیم.»
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید