آفتابنیوز : سید علی خرم تحلیلگر مسائل حقوق بین المللی و سیاست خارجی در گفت و گوی ویژه نوروزی با خبر آنلاین گفت: ترامپ سعی خواهد کرد از طریق بازیگران منطقه ای دست و پای ایران را ببندد و خودش را به عنوان ناجی و پشتوانه آنها قرار دهد. همچنان که عربستان، اسرائیل و ترکیه با پشت گرمی امریکا مقابل ایران قرار می گیرند.
سال گذشته برای کشورمان سالی بود که در سایه بدست آمدن برجام، بتواند مسیر توسعه ای خود را گشوده و در تعامل با نظام بین الملل، روابط تازه ای ایجاد کند. برجام به هر صورت با مذاکراتی که طرف اصلی آن امریکا بود شکل گرفت. اما عمر دولت اوباما رو به پایان بود و مردی بر جای او نشست که نه تنها به قواعد بازی دیگرگونه نگاه می کند بلکه رویکردی سختگیرانه نسبت به ایران دارد. رویکردی که باعث نگرانی هایی در مورد آینده برجام و مناسبات ایران با کشورهای دیگر شد. هر چند ناضران اعتقاد دارند ترامپ نمی تواند خللی به برجام وارد کند اما به هر روی توانایی ایجاد مشکلاتی در زمینه های دیگر را دارد. در مورد آینده این مناسبات و همچنین سیاست خارجی ایران در آینده با سیدعلی خرم دیپلمات و کارشناس مسائل بین المللی گفتوگو کرده ایم که از نظر میگذرانید.
به نظر شما با توجه به اینکه برجام از سوی 6 کشور و خود امریکا امضا شده است و سخت است که از طرف آنها نقض شود آیا ترامپ با رویکرد سختگیرانه ای که در مرود ایران دارد می تواند مشکلات جدیدی برای ایران بوجود بیاورد؟
آقای ترامپ از باب توافق هسته ای کاری نمی تواند انجام دهد. یعنی خوشبختانه تیم قبلی آقای اوباما و جان کری در توافق هسته ای، آنچنان سفت و محکم کار را انجام دادند و پشتوانه اش را قطعنامه 2231 قرار دادند که ترامپ و تیمش در توافق هسته ای نمی توانند کاری کنند. اما این به این معنا نیست که دست آنها در قسمتهای دیگر باز نباشد. لذا از یک طرف می دانیم تا آنجایی که به تعهدات خودمان در توافق هسته ای به خوبی عمل کنیم، طرف مقابل هیچ کار و عمل خلافی نمی تواند انجام دهد ودر آن رابطه نمی تواند تحریم های مربوط به گذشته را اعاده کند. اما اشتباه هم نباید بکنیم.
آیا آنها می توانند تحریمهای دیگری را برآورده کنند؟
بله آنها می توانند در زمینه تروریسم، مسائل موشکی و در زمینه های مختلف ممکن است علیه ایران وارد کارزار شوند. این یک بخش از کار است که می توان جزئی تر در موردش صحبت کرد اما بخش مهم تر این است که ترامپ سعی خواهد کرد از طریق بازیگران منطقه ای دست و پای ایران را ببندد و خودش را به عنوان ناجی و پشتوانه آنها قرار دهد.
همچنان که دیدیم عربستان، اسرائیل و ترکیه فقط به این دلیل که پشت شان به آقای ترامپ گرم بود، شروع به گستاخی علیه ایران کردند. پس شاید ضربه پذیری ما بیشتر از آنچه در زمینه های تحریم های سیاسی یا اقتصادی باشد، در زمینه منطقه ای است که قدرتهایی که با ما در رقابت هستند و از قبل با ایران خصومت قبلی دارند، وارد میدان شوند و به نحوی معترض ایران شوند تا دست ایران را در قضایایی دیگر باز کنند که آمریکایی ها بدون اینکه حضور مستقیم داشته باشند، با طراحی و پشتیبانی از آنها بتوانند ایران را زمین گیر کنند.
البته این دو بخش را می توان به طور جزئی تر هم مورد بحث قرار داد؛ در بخش اول تحریم هایی است که جمهوریخواهان حتی در دوره آقای اوباما تلاش زیادی کردند که این تحریم ها را علیه ایران به تصویب برسانند اما او همواره در مقابل آنها ایستاد و هربار هم وتو کرد. اما جمهوریخواهان در آن زمان نمی توانستند حرکتی را انجام دهند چون می دانستند در دست رئیس جمهور گیر می کند. اما الان که کسی مثل ترامپ آمده که خودش تندروتر از جمهوریخواهان تندروست، خیال آنها را از این باب راحت کرده است که هرچه می خواهند علیه ایران تصویب کنند؛ تحریم هایی به اسم تروریسم، بحث های موشکی و در زمینه های دیگری تا اینکه بتوانند پولها و منابع مالی ایران را بلوکه کرده و تصاحب کنند و به اشکال مختلف مزاحم ایران شوند.
ایران چه روشی را باید در این دوره در پیش بگیرد؟
ما باید در این قسمت حواسمان باشد که چه خطراتی ما را تهدید می کند. همین جا باید یادآوری کنم که وضعیت عربستان، مصداقی است که باید برای ما عبرت آموز باشد.
در دوره آقای اوباما گزارش محرمانه کنگره آمریکا نشان می داد عربستان در سطح دولتی و نه در سطح افراد، پشت سر وقایع 11سپتامبر 2001 بوده ولی تحت فشار عربستان که 700میلیارد تومان در آمریکا سرمایه گذاری کرده و تهدید کرده بود اگر اسم او را رسما بیاورند، پولهایش را از آمریکا بیرون خواهد کشید، مجبور شدند اسم افرادی مثل بندر سلطان را حذف کنند، اما جمهوریخواهان در دوره آقای اوباما قانونی به نام «جستا» را تصویب کردند که این قانون، دولت عربستان را رسما مورد تعقیب قرار می داد و از آن دولت بابت واقعه 11 سپتامبر غرامت می گرفت.
عربستان در یک چنین موقعیتی قرار داشت و در سطح بین المللی از ما درخواست می کرد که ما از آنها حمایت کنیم. ولی همین عربستان مورد تعقیب و باصطلاح فراری به محض اینکه ترامپ بر سر کار آمد، یک هیات خصوصی و محرمانه به دیدار ترامپ فرستاد و از آنجا که کارهای ترامپ هم نه براساس عقل و منطق بود، دست دوستی و همکاری در سطح خاورمیانه به سوی هم دراز کردند و عربستان اعلام آمادگی کرد که برای انجام کارهای مورد نیاز هزینه های احتمالی را هم پرداخت خواهد کرد.
البته منظورشان از پرداخت هزینه به همان حرف ترامپ برمی گردد که اگر جنگی در خاورمیانه صورت بگیرد، هزینه اش بر گردن آمریکا نیست و خودشان باید پرداخت کنند. عربستان هم اعلام کرد که اگر جنگی صورت بگیرد، پولش را پرداخت خواهد کرد که البته مقصودشان از جنگ، علیه ایران بود.
پس هم ترامپ دنبال کسی می گردد که چنین مسئولیتی را برعهده بگیرد و هزینه اش را بپردازد و هم عربستان دنبال این بود که از یک طرف خودش را از آن وضعیت فلاکت بار قبلی که فراری بود، نجات دهد و از طرف دیگر نوک تیز حمله ترامپ که یک زنگی مست است به سمت ایران متوجه شود ومتاسفانه عربستان موفق شد.
می خواهم بگویم که استفاده از برخی فرصتهای دیپلماتیک چهره یک کشور را از حالت فراری به کشوری تبدیل می کند که ملک سلمان با خیال راحت یک ماه کشور را رها کرده و با 1500 نفر همراه، یک هفته در جزایر بالی استراحت و تفریح می کند! یعنی خیال عربستانی که آنطور تحت تعقیب بود، اینقدر راحت شد.
اما اگر به بحث خودمان برگردیم در سطح منطقه ای باید این آمادگی را داشته باشیم که عربستان، ترکیه و اسرائیل ضرباتی را برعلیه ما شروع و سعی می کنند از موقعیت آمدن ترامپ بخوبی استفاده کنند. در همین جا باید بگویم که اگر ما به خوبی از دوره آقای اوباما استفاده می کردیم و بندهایمان را طوری محکم کرده بودیم که امروز قابل تکان دادن نبود، ازجمله می بایستی به همین تندروهای جمهوریخواه نزدیک می شدیم. حالا به هر شکلی عربستان با یک حرکت توانست صحنه را کاملا از علیه خودش به له خودش تبدیل کند درحالی که ما بایستی کارهایی می کردیم که امروز اینها به این راحتی نتوانند ما را تکان دهند. البته بخشی از این مسئله به انتقام گیری آنها از توافق هسته ای برمی گردد ولی بخش مهمترش این است که می خواهند جایگاه منطقه ای ایران را زیر سوال ببرند و به عبارتی از نقش ایران جلوگیری کنند. بنابراین اگر حواسمان نباشد، در این دو بخش ضربه پذیر خواهیم بود.
به نظرتان چرا در حال حاضر نمی توانیم هیچ فعالیتی بکنیم؟ در خبرها آمده که عادل الجبیر به مدت دو هفته در خانه اش واقع در واشنگتن اقامت داشت و ارتباطاتی برقرار کرد که توانست دست آخر این فضا را به سود خودشان تغییر دهد. چرا ما باید از یک فضای تعامل گونه ای که در دوره اوباما داشتیم دوباره به یک فضای کاملا شکننده و بدون ارتباط وارد شویم؟! آیا این به معنای یک خط قرمز کامل است که نمی توانیم هیچ ارتباطی را برقرار کنیم؟
این به مسئولین عالی نظام بر می گردد ولی صورت مسئله برای ما روشن است و آن را توضیح دادم. همانطور که گفتم ما در دوره آقای اوباما دائما تردید کردیم درحالی که برای ایران در آن دوره موقعیت کاملا طلایی وجود داشت. یعنی اوباما نه تنها جمهوریخواهان را درون بطری کرده و درش را بسته و نمی گذاشت که تکان بخورند، بلکه اجازه نمی داد که همین عربستان، اسرائیل و ترکیه هم حتی یک قدم علیه ایران بردارند.
موقعیت از دست رفته واقعا یک موقعیت طلایی بود که ما واقعا باید می رفتیم و بندهایمان را محکم می کردیم طوری که امروز با عوض شدن دولت، ضربه پذیر نشویم. حالا شاید این عبرتی برای ما شد. زمانی که انتخاب بین هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ مطرح بود، همه متخصصین و صاحب نظران از جمله بنده ابراز امیدواری می کردیم که ترامپ، رئیس جمهور نشود چون معنایش را می دانستیم اما عده ای در ایران بحثهای کودکانه ای مطرح کردند و فکر کردند که این به منزله تائید دکتر روحانی است درحالی که ابدا اینطور نبود. یعنی آنها که در عمق سیاست بین الملل و سیاست آمریکا را درک می کردند، می فهمیدند که چه بهمنی روی سر ایران سرازیر می شود و به همین خاطر می گفتند اگر هیلاری کلینتون پیروز شود، به نفع ایران است تا اینکه کسی مثل دونالد ترامپ بر سر کار بیاید که همه جمهوریخواهان پشت سر او کمین کرده اند که انتقام بگیرند که واقعا هم انتقام است.
یعنی آنها هم از آقای اوباما می خواهند انتقام بگیرند و هم از ایران. از آقای اوباما که نگذاشت در آن هشت سال جمهوریخواهان علیه ایران تحریمی را تصویب کنند و آنچه هم که از زیر دست اوباما رد می شد واقعا مسائلی بود که از دستش برنمی آمد. ولی درواقع خیلی تلاش کرد تا توازنی برقرار کند و به ایران بفهماند که دولت آمریکا در کنار ایران است و خلاصه اینکه می خواست صفحه روابط را کلا دگرگون و عوض کند. اما به هر جهت عدم استفاده ما حالا باعث چنین وضعیتی شده امیدواریم که بتوانیم این دوره سخت را با مقداری خویشتن داری پشت سر بگذاریم. همین جا باید خویشتن داری که ایران نشان می دهد را تحسین کنم.
حتی قبل از سر کار آمدن ترامپ نوشتم که در مقابل زنگی مست هنر این نیست که ما هم بلند شویم و شروع به داد و بیداد کنیم و با او هم دهن شویم بلکه ما باید این دوره سخت را با آرامی پشت سر بگذاریم. باید در زمینه تبلیغات فتیله را پایین بیاوریم و به ازای آن همه نیرویمان را در دیپلماسی بگذاریم. امروز تنها حربه ای که برای ما کاربرد دارد، نه نظامی است و نه تبلیغاتی. یعنی دیپلماسی می تواند یارگیری کند، می تواند با اروپاییها، چین، روسیه و با دیگران بسازد و حتی با منطقه و از آن دیواری درست کند که در مقابل تهاجمات ترامپ و جمهوریخواهان و سه کشور منطقه ای؛ عربستان، اسرائیل و ترکیه بتواند مقاومت کند و به عبارتی جایگاه خودش را از دست ندهد.
فقط هم این نیست، شما می دانید که ضدانقلاب منادی این شده که ترامپ در ایران بی ثباتی بوجود بیاورد و عربستان آستین بالا زده و هزینه هایش را می پردازد. پس ما باید حواسمان باشد که شرایط بسیار شکننده است و باید با یک دیپلماسی فعال، چشم و گوش اروپایی ها را باز کنیم و خودمان را به آنها بسیار نزدیک کنیم تا بتوانیم با کمک اروپایی ها، دفع شر ترامپ و جمهوریخواهان و این سه کشور در منطقه را بکنیم.
گزاره های پیش فرض شما اساسا دارای اشکال هست. شما میفرمایید که اوباما هشت سال اجازه نداد جمهوری خواهان تحریمی علیه ایران وضع کنند!!! در حالیکه سخت ترین تحریمها در دوره اوباما علیه ایران وضع شد! شما میفرمایید در دوره اوباما کشورهای منطقه در بطری گذاشته شدند تا علیه ایران اقدامی نکنند! در حالیکه بزرگترین تهدید منطقه ای یعنی داعش توسط همین کشورها و با حمایت کامل امریکا ایجاد شد! در دوره اوباما دانشمندان هسته ای ما توسط جوخه های ترور اسراییلی ترور شدن و ...! اساسا با این همه تناقض و ایراد در پیش فرضهای شما ایا میتوان به نتیجه گیری شما اعتماد کرد؟
ارادت. شاگرد کوچک شما
.......
برای پیشگیری از تکرار تجربه های گذشته کم کار و دقت می شود .