آفتابنیوز : تالشي زبانان ايران بيش از چهار صد هزار نفرند و در شهرستان هاي آستارا، تالش، رضوانشهر، ماسال، فومن و و شفت سكونت دارند. حدود دو برابر اين شمار در شهرستانهاي آستارا، لريك، لنكران، ماساللي و جليل آباد جمهوري آذربايجان ساكنند.
زبان و فولكلور مشترك دو مشخصه ي بارز فرهنگي است كه دو بخش قوم تالش در دو سوي رودخانه ي مرزي آستارا چاي را به هم پيوند مي دهد. همان طور كه زبان اين قوم در هر ناحيه به لهجه ي خاصي رواج دارد، آيين ها، آداب ، عقايد، اشعار و افسانه هايشان نيز جابه جا ويژگي هاي متفاوت از همي پيدا مي كند. از جمله آيين هاي كهن ايراني كه هنوز با رنگ و بويي ويژه در بين تالشان رايج مي باشد، مربوط به نوروز و نوروز ماه است.
تالشان نيز همچون همه ي اقوام و طوايف ايراني جشن بزرگ نوروز را كه همچون آينه اي خجسته هر سال با آغاز بيداري، تجديد خرمي طبيعت سيماي مهرانگيز و نجيب نياكان ما را باز مي نماياند و جلوه هاي شكوهمندي از فرهنگ و معنويت ايراني را به تماشا مي گذارد، مانند دري گرانمايه در طول سال ها و سده هاي بسيار پاس داشته و فضاي زندگي خود را به رنگ و بوي آن آذين بسته اند.
آيين ها و آدب نوروزي در بين تالشان ايران تا حدودي مورد مطالعه قرار گرفته و مطالبي نيز در آن زمينه چاپ ومنتشر شده است ولي به علت وجود ديوار بلند جدايي در طول دهها سال گذشته بين دو نيمه ي تالش، آنچه كه از آداب و آيين نوروز در بين تالشان جمهوري آذربايجان هنوز باقي مانده است، تا چند سال پيش به طور كلي بر ما پوشيده بود. اما كنون با مطالعات ميداني محدودي كه انجام شده است در فرهنگ عامه ي تالشان آستارا و لنكران انجام داده مشخص شده است كه دست كم عناصر اصلي آيين هاي و آداب نوروزي در بين تالشان اين سو و آن سوي آستارا چاي همسان ومشترك است و در عين حال برخي از ويژگي خاص، آنها را از هم متمايز مي نمايد و همچنين گاه برخي از عناصر اصلي و موضوعات جزيي تر در بين بخشي از آن قوم حفظ شده و در بين بخشي ديگر از ميان رفته است.
به طور مثال علرغم اينكه تالشان جمهوري آذربايجان با وجودي كه ده ها سال در محاصره فرهنگي بيگانه به سر برده و تحت شديدترين ستم فرهنگي و سياست امحاء قومي بوده اند ولي با نشان دادن مقاومتي شگفت انگيز، در بسياري موارد نسبت به تالشان ايران در حفظ زبان و فولكلور خود موفق تر بوده اند، ولي متاسفانه موسيقي خاص خود و از آن جمله ترانه، سرودهاي موسوم به نوروزنامه و آيين نوروزنامه خواني را از دست داده اند و فقط خاطره اي از نوروز نامه و نوروزنامه خواني در ذهن سالمندان لنكراني باقي مانده است.
تالشان جمهوري آذربايجان نيز استقبال از نوروز را از يك ماه زودتر آغاز مي كنند و آن را ( نوروز ما = نوروز ماه ) مي نامند.
همه ي فعاليت هاي ويژه اي كه توام با شور و شادي و اميد دراين ماه انجام مي گيرد چنان است كه انگار نوروز يك مقصد و يك هدف آرماني ست همه ي اين فعاليت ها و طي مراحل به منظور و به شوق رسيدن به آن هدف انجام مي گيرد و با فرا رسيدن نخستين روز ( اوسور = سال نو ) و نوروز حس ارضاء و نشاط و آرامشي ظفر مندانه بر دل ها حاكم مي شود گويي انگار مقصود و مراد حاصل شده ، تب و تاب و بي قراري هاي يك ماهه پايان يافته و ديگر كاري نيست كه در اين باره كسي انجام دهد، جز پرداختن به صله رحم و ديد و بازديد و گفتن تهنيت و شادباش به همديگر . در نوروز ما، سرگرمي روزانه نوجوانان ( موغن جنگ = جنگ با تخم مرغ و يا همان تخم مرغ بازي ست ) نو كردن لباس ها، خانه تكاني، سفيد كردن ديوار خانه با آهك، تدارك تهيه تنقلات مخصوص از جمله مشغله هاي اصلي هر خانواده است.
يك هفته مانده به نوروز خانه و محوطه را تميز مي كنند. اشياء زايد و مندرس را دور مي ريزند، ديوارها را با آهك و يا با رنگ سفيد مي كنند. زن ها نان هاي گوناگون مانند : زرن، كيلچ، بيشي و شسور شوربي مي پزند. با آرد گندم و برنج و عسل و شكر و ادويه و كره حلواهاي گوناگون درست مي كنند. حبوباتي مانند نخود و عدس و گندم بو مي دهند، با رنگ سرخ تعدادي تخم نقش و نگار مي اندازند و همه ي اينها را روز عيد به ميهانان و كودكاني كه به در خانه مي روند، مي دهند مقداري از اين مواد خوراكي به اضافه مقداري ميوه و خشكبار، مانند گردو، فندق، شاه بلوط و سنجد را در ظروفي جداگانه ريخته و در خوانچه ي عيد مي چينند. اين تا روز سيزده نوروز به صورت نمادين در خانه باقي مي ماند و از آن پس به مصرف اهل خانواده و يا مهمانان مي رسد.
در كنار خوانچه ي عيد، سفره سين هم مي گسترند و سمنو ركن اصلي آن سفره به شمار مي آيد. چنانچه اگر هر يك از تركيبات هفت سين را بتوان با سين ديگري عوض كرد، سمنو را نمي توان ، اين ماده خوراكي در سفره عيد مقام ويژه اي دارد. به طور كلي نام سمنو در هر زمان يادآور بهار و عيد و سفره سين است. در ادبيات عاميانه تالشيان، ترانه هايي در وصف سمنو وجود دارد كه زنان هنگام پختن سمنو آن را زمزمه مي كنند :
متن ترجمه
سمني ها سمني سمنو آي سمنو
بوي شو بيك ام ني بيايد خوشحالمان كنيد
ويل خونچون اب كان به هنگام شكفتن خوانچه هاي گل
چم ديلي شوبتكان دل ما را شاد كنيد
سمني بوي- بوي هني سمنو بيايد و باز بيايد
روس بيك تي ام ني قامتمان را راست كند
سمني ها سمني سمنو آي سمنو
تي نيبوش عيد بديني تو اگر نباشي انگار عيد نيست
در تالش جمهوري آذربايجان همانند تالش ما، چهارشنبه سوري اوج آيين نوروز ماه است. در آنجا آخرين چهارشنبه سال را ( عزيز روژ – عزيز روز ) مي نامند و آداب مخصوص آن رفتن به قبرستان ، روشن كردن شمع و خواندن قرآن – سوره ياسين برگور اموات مي باشد.
اين مراسم تا غروب آفتاب ادامه مي يابد و آن گاه همه به خانه ها بر مي گردند و هر خانواده در حياط خانه ي خود هفت كوهه آتش مي افروزد و هر كس سه بار از روي آن كوهه هاي آتش مي پرد و هنگام پريدن با صداي بلند مي گويد:
تالشي فارسي
هاكول شوه شنب اي آتش شب چهارشنبه
عزيز شوه چو شنب شب عزيز چهارشنبه
چم دادي- بلون درد و بلاهاي ما
چم جوني دوژون دردهاي تن ما
اموبيستون همه را بستان
كول كول چو شنب آتش، آتش چهارشنبه
چم دارد و بن بلون بيب درد و بلاهاي ما را ببر
ب هاف ديو ب طرف به آن سوي هفت دريا
كول كول چو شنب آتش، آتش چهارشنبه
ها عزيز چو شنب آي شب عزيز چهارشنبه
در حين اينكه ديگران سرگرم پريدن از روي آتش هستند عده اي با تفنگ تير هوايي شليك مي كنند.
در شب چهارشنبه سوري همه ي اعضاء خانواده بايد در خانه ي خود باشند. آنها پس از پايان كول چهارشنبه در جاي معيني از اتاق ، هر يك به نام خود شمعي را روشن مي كند و آن گاه به دور سفره شام مي نشينند. در سفره شام اين شب بايد بهترين غذاي قابل تهيه و چيده شود. يك نفر از اعضاء معمولا" مادر خانواده نيز موظف مي شود تا هنگام خواب چند بار اسفند دود كند چنانكه بوي اسفند لحظه اي قطع نشود. ديگر مراسم شب چهارشنبه سوري، دستمال اندازي به خانه هاست. بهاين ترتيب كه عده اي از جوانان اعم، از دختر يا پسر جدا از هم با تاريك شدن هوا در كوچه هاي روستا به حركت در مي آيند و به در خانه يكايك فاميل و آشناها مي روند و دستمالي به درون خانه مي اندازند و صاحبخانه در آن هديه اي نقدي ياجنسي بسته و به صاحبش پس مي دهد اهالي محل چون مي دانند اين جوانان قبل از دستمال انداختن دقايقي پشت در فالگوش مي مانند، در همه حال مواظبند كه ضمن صحبت هاي خانوادگي كلمه ي ناپسندي بر زبان نياورند.
روز بعد از چهارشنبه سوري وقتي بچه ها از خواب بيدار شدند، مادر خانواده به صورت آنها قطراتي آب سرد مي پاشد و بچه هاي شيطان و حرف نشنو را تبر و داس مي ترسانند. از اين زمان همه مي كوشند كه با احساس آغاز يك زندگي تازه حتي الامكان غبار هر ملال و كدورت را از چهره خود بزدايند. به اين ترتيب آخرين مرحله از مراحل استقبال از نوروز طي مي شود.
آداب و رسوم نوروز در تالش جمهوري آذربايجان با شور و نشاط بيشتري برگزار مي شود علاوه بر ديد و يازديد و گشت و گذار در طبيعت بزم هاي خصوصي و گاه عمومي همراه با ساط و آواز و پايكوبي در گوشه و كنار، درون خانه ها، آغوش طبيعت و ميدان آبادي برپا مي شود. به مناسبت اين روزها تصنيف ها و سرودهاي متعددي خوانده مي شود كه با تقديم نمونه اي از آن اين مطلب را به پايان مي رسانم .
تالشي فارسي
او سرواوم ي سال نو فرا رسيده است
او سور خشن اوم ي سال نو خوش آمده است
ويلون ب توژ سوري خشن اوم ي گلها در سال نو خوش آمده اند
ويلو بيبن، ويلوبيكن گل باشيد و گل باشيد
گيرو ببين، دو بيكن گرد هم آييد و پايكوبي كنيد
شوي شوي بيكن شادماني كنيد
او سور اوم تي بوي بوي سال ن آمده تونياز بيا بيا
بونخون كوويلونيم اوبن گلها در باغها شكفته اند
اوونن بين سي تي بوي بوي براي تماشاي آنها بيا بيا