آفتابنیوز :
عصر كنوني را عصر اتم ناميده اند و اين نشان دهنده جايگاه ويژه علوم و تكنولوژي هسته اي است. تجلي و ظهور ملموس اين تكنولوژي در ابتدا به صورت غيرصلح آميز بود اما به تدريج روند صلح آميز استفاده از آن در زندگي بشر ريشه دواند.
كشورهاي مختلف هر يك بر حسب توان خود به اين تكنولوژي روي آوردند و هر كشور راهبرد و تاكتيك خاصي را براي خود برگزيد. برخي روند صلح آميز را طي كردند و بعضي ديگر تنها در جهت غيرصلح آميز قدم برداشتند. تعدادي از ابتدا هر دو را مدنظر قرار دادند و شماري نيز دچار تحولات مختلف راهبري شدند و فرآيند خاصي را پيش بردند.
در اين ميان، فعاليت ايران در زمينه توسعه هسته اي و برخورد محافل جهاني در دوره هاي مختلف نسبت به اين كشور از فرازي متمايز حكايت دارد. در يك دوره (قبل از انقلاب)، ايران به توسعه چشمگير هسته اي پرداخت كه در اين زمينه سكوت محافل جهاني به خصوص غربيان را به همراه داشت چون خود، دستي در اين توسعه داشتند. اما در يك دوره ديگر (پس از انقلاب) كه ايران پس از معضلات مختلف از جمله سال هاي طولاني جنگ تحميلي و محاصره اقتصادي به روند آرام توسعه هسته اي تحت نظارت آژانس بين المللي انرژي اتمي همت گماشته در معرض تهاجمات مختلف قرار گرفته است. در ادامه فعاليت هاي هسته اي ايران قبل از انقلاب اسلامي و تحليلي مختصر نسبت به برخوردهاي جهاني با توجه به وضعيت كنوني پرداخته مي شود.
1- فعاليت هاي هسته اي ايران قبل از انقلاب
اولين قدم جدي در زمينه استفاده از علوم و تكنولوژي هسته اي در ايران در سال (1956) 1335 برداشته شد. در آن سال دانشگاه تهران مركزي را تحت عنوان «مركز اتمي دانشگاه تهران» براي آموزش و پژوهش هسته اي در كشور پايه گذاري كرد. اين امر سه سال بعد از طرح آيزنهاور، رئيس جمهور وقت آمريكا در سال 1953 تحت عنوان «اتم براي صلح» بود. لذا مركز مذكور در كنار تلاش خود براي شناساندن اتم و انرژي اتمي، نمايشگاهي تحت همين عنوان يعني «اتم براي صلح» داير نمود كه تا حدودي برداشت مردم را نسبت به انرژي هسته اي كه آن را معادل ويراني و جنگ قلمداد مي كردند، تصحيح نمايد.
چندي بعد در سال (1959) 1337 به پيشنهاد دانشگاه تهران، ساخت يك راكتور اتمي در دستور كار هيأت دولت قرار گرفت و تصويب شد. در همين راستا رئيس جمهور آمريكا جهت تبليغ طرح خود (اتم براي صلح) يك راكتور اتمي به ايران ارائه نمود. عمليات ساختماني راكتور دانشگاه تهران در 1961 (1340) آغاز و در آبان ماه 1967 (1346) بحراني شد و عملاً مورد بهره برداري قرار گرفت.
ظرفيت اين راكتور پنج مگاوات بود و با سوخت اورانيوم بسيار غني شده 93 درصد كه تا سال (1979) 1357 از طرف آمريكا تأمين شد كار مي كرد. در كنار تجهيزات فوق، دولت آمريكا تأسيسات مربوط به Hot cell را جهت جداسازي پلوتونيوم نيز در اختيار ايران قرار داد. بنابر اين در مجموع در دهه 1330 و 1340، ايران مجهز به يك راكتور اتمي پنج مگاوات سوخت اورانيوم بسيار غني شده 93 درصد و تجهيزات Hot Cell جهت جداسازي پلوتونيوم شده بود.
دكتر علي اصغر آزاد از بنيانگذاران سازمان انرژي اتمي ايران در زمينه راه اندازي راكتور اتمي دانشگاه تهران مي گويد: طبق قرارداد بين دانشگاه تهران و كمپاني A.M.F تمامي عمليات نصب ماشين آلات و وسايل كنترل راكتور به عهده كمپاني مذكور و تمامي كارهاي ساختماني بناي راكتور به عهده مقاطعه كاران ايراني بود. با وجودي كه از آغاز كار، همه روزه عده معدودي از كارشناسان مركز عمليات، نصب راكتور را از نزديك تعقيب مي كردند در آخرين مراحل نصب راكتور يعني در موقعي كه نصب دستگاه هاي كنترل راكتور و همچنين سيستم هاي تصفيه آب استخر و ماشين آلات تهويه راكتور شروع شده بود بدون هيچ مقدمه اي از ورود كارشناسان مركز به محوطه كارگاه جلوگيري به عمل آمد.
مقاطعه كاران به بهانه دخالت كارشناسان مركز در كارها و امكان اخلال در پيشرفت عمليات ساختماني اين تصميم را با روشي توأم با خشونت به كارشناسان مركز ابلاغ و وسايل دفتري آنها را رأساً به فضاي باز خارج از محوطه كارگاه منتقل كردند. از آن روز كارشناسان به كارگاه راه نيافتند تا روزي كه عمليات نصب ماشين آلات راكتور خاتمه و آماده تحويل به مركز اتمي شد. درست در اين موقع كارشناسان AMF كه براي نصب راكتور در تهران بودند و بدون دادن كوچكترين آموزش به كارشناسان مركز به كلي خود را كنار كشيدند و اميد به اين بستند كه از ناتواني علمي و فني كارشناسان مركز سود جسته و امضاي قرارداد ديگري را براي اداره موقت امور راكتور بر دانشگاه تحميل كنند.
ولي چنين نشد چون كارشناسان مركز در مواجهه با اين امر ناتواني نداشتند. بلكه در حد ممتازي از توانايي برخوردار بودند. تيمي كوچك ولي كارآمد از 8 تا 10 نفر از جوانان با شهامت و آماده به كار، قدم پيش نهادند. از مشكلات و امكان مخاطرات نهراسيدند و در مدتي كه براي كارشناسان AMF بسيار غيرمنتظره بود، مسائل پيچيده راه اندازي يك راكتور هسته اي را يكي پس از ديگري حل كردند. لحظات پرهيجان بحراني شدن راكتور اتمي به دست جوانان ايراني و بدون كوچكترين كمك كارشناسي خارجي فرا رسيد و با فرا رسيدن اين لحظات، تكنولوژي هسته اي در كشورمان به مرحله جديدي از گسترش خود پاي نهاد.
ايجاد راكتور اتمي دانشگاه تهران، نقطه آغاز مهمي در زمينه فعاليت هاي هسته اي ايران محسوب مي شود و عملاً در طول ساخت اين راكتور كه بعضاً كارشناسان ايراني نيز حضور داشتند تحول مثبتي در زمينه ايجاد صنايع هسته اي صورت گرفت. به جز پروژه هاي مذكور، طي دو دهه 1330 و 1340 فعاليت هاي ديگري نيز در زمينه انرژي هسته اي صورت گرفت كه مي توان به ايجاد شتاب دهنده و اندوگراف و مركز پزشكي هسته اي در دانشگاه تهران اشاره كرد. بدين لحاظ ايران به تدريج گام هايي در جهت توسعه هسته اي خود بر مي داشت.
اما در طي دهه (1970)1350 وضعيت ايران به لحاظ علوم هسته اي و كاربردهاي آن به نحو قابل توجهي دچار تحول شد. در سال (1974)1353 سازمان انرژي اتمي ايران (AEOI) تأسيس شد و مركز اتمي دانشگاه تهران تحت نظر اين سازمان قرار گرفت. متعاقب تأسيس AEOI، دولت وقت، سرمايه گذاري وسيعي را جهت رشد سريع علوم و فنون هسته اي انجام داد.
ايجاد 23 نيروگاه اتمي با ظرفيت حدود 23000 مگاوات، هدف اصلي و اساسي دولت وقت ايران در اين دهه بوده است. تعداد نيروهاي شاغل در سازمان به شدت افزايش يافت به نحوي كه در سال 1357 به بيش از 4400 نفر بالغ شد. علاوه بر اين، صدها كارشناس جهت فراگيري علوم و آموزش هاي لازم به عنوان بورسيه به خارج از كشور اعزام شدند. در اين زمينه عمدتاً كشورهاي آمريكا، انگلستان، آلمان غربي، فرانسه، كانادا، ايتاليا و بلژيك محل آموزش كارشناسان ايراني بودند. تعليم كارشناسان ايراني بدين منظور بود كه با تأسيس نيروگاه هاي اتمي نارسايي از ناحيه وجود نيروي متخصص احساس نشود. در اين دوره بيش از 200 ميليارد ريال در زمينه انتقال تكنولوژي هسته اي سرمايه گذاري شد و مبالغ هنگفتي نيز به شركت هاي غني سازي اورانيوم در خارج از كشور پرداخت شد.
در مورد اخير، ايران در سال 1353 يك ميليارد دلار به فرانسه جهت تأسيس غني سازي اورانيوم در تري كاستين (Tricastin) پرداخت كرد و در پي آن 10 درصد از سهام شركت «اورديف» را ابتياع نمود. تأسيسات مذكور شامل كنسرسيومي از كشورهاي فرانسه، بلژيك، اسپانيا و ايتاليا مي شد.
همان طور كه بيان شد اصلي ترين و پرهزينه ترين هدف دولت وقت قبل از انقلاب اسلامي، ايجاد نيروگاه هاي اتمي در طي يك برنامه 15 ساله بود. در سال 1353، ميزان ظرفيت نيروگاه هاي كشور (آبي و حرارتي) در حدود 3215 مگاوات بوده و توليد حدود 2300 مگاوات برق هسته اي با توجه به ذخاير ارزي و پرداخت ساليانه حدود 4 ميليارد دلار براي احداث نيروگاه هاي اتمي به مدت 15 سال قابل تأمل است. به هرحال با توجه به برنامه ريزي هاي انجام شده، نيروگاه هاي اتمي شروع به ساخت كردند. از سال (1974) 1353 تا سال (1978) 1357 حدود 8 نيروگاه اتمي برنامه ريزي شده و قرارداد ساخت يا قولنامه آنها بين سازمان انرژي اتمي و پيمانكاران خارجي به امضا رسيده بود. ذيلاً به اختصار به آنها اشاره مي شود:
1- نيروگاه اتمي بوشهر (ايران I و II): قرارداد ساخت اين دو واحد هر يك با قدرت حدود 1290 مگاوات با شركت آلماني KWU منعقد گرديد. در آبان ماه 1353 نخستين مقاوله نامه خريد و احداث دو واحد نيروگاه اتمي فوق امضا شد و در فروردين ماه 1354 اولين كشتي حامل مواد و مصالح نيروگاهي، محموله خود را در بوشهر پياده كرد. مكان اين نيروگاه در منطقه هليه واقع در 12 كيلومتري جنوب شهر بوشهر است. از زمان انعقاد تا هنگام تعليق قرارداد در 1358، كارهاي ساختماني واحد يك اين نيروگاه حدود 85 درصد و كارهاي برقي و مكانيكي آن حدود 60 درصد انجام شده بود.
2- نيروگاه اتمي كارون (ايران III و IV): مذاكرات ساخت اين دو واحد هر يك به قدرت حدود 950 مگاوات با شركت «فرام اتم» فرانسوي ايجاد شده بود و مقاوله نامه هاي اين واحدها با شركت مذكور به امضا رسيد. مكان نيروگاه در نزديكي دارخوين در شمال خرمشهر تعيين شده بود كه تا قبل از انقلاب اسلامي و شروع جنگ تحميلي مراحل آماده سازي محل استقرار راكتورهاي فرانسوي در حال انجام بوده است.
3- نيروگاه اتمي اصفهان (ايران V و VI): قولنامه ساخت اين دو واحد نيروگاهي هر يك به قدرت حدود 1290 مگاوات با شركت KWU آلمان امضا شده بود.
4- نيروگاه اتمي ساوه (ايران VII و IIX): قولنامه ساخت اين دو واحد نيروگاهي هر يك به قدرت حدود 1290 مگاوات با شركت KWU آلمان امضا شده بود.
ظرفيت كل نيروگاه هاي مذكور بيش از 9600 مگاوات است و جدا از آنها مذاكرات مختلفي در مورد ساخت بقيه نيروگاه هاي اتمي در زمان دولت وقت در حال انجام بوده است. نكته مورد تأمل در اين زمينه آن است كه تمامي نيروگاه هاي مذكور از سوخت اورانيوم غني شده (3 تا 5 درصد U-235) استفاده مي كنند و چنانچه تمامي 23 نيروگاه موردنظر ساخته مي شدند سوخت غني شده بسيار زيادي مصرف مي شد. بي ترديد با توجه به حجم بالاي سوخت غني شده، لازم بوده است كه برنامه وسيعي جهت تهيه سوخت اين نيروگاه ها در نظر گرفته شود. لذا به طور موازي با ساخت نيروگاه ها، دولت وقت با عقد قراردادهاي مختلفي خصوصاً با فرانسه نسبت به توليد سوخت هسته اي در داخل ايران اقدام كرده بود. مركز هسته اي اصفهان كه در سال 1353 همزمان با رشد چشمگير فعاليت هاي هسته اي كشور ايجاد شد، عملاً به منظور پشتيباني علمي و فني از راكتورهاي هسته اي و توليد سوخت هسته اي مصرفي نيروگاه ها تأسيس شد. فعاليت ساخت و ساز در اين مركز تا قبل از انقلاب اسلامي با نظارت «شركت تكنيك اتم» فرانسه انجام مي گرفت.
همان طور كه مشاهده مي شود از سال (1974) 1353 فعاليت هاي هسته اي ايران از يك رشد چشمگير و جهشي برخوردار بوده است. طرح تأسيس 23 نيروگاه اتمي در طول دو دهه، طرح توليد سوخت هسته اي و ساخت تأسيساتي جهت پشتيباني علمي و فني از راكتورهاي اتمي عيان ترين فعاليت هاي هسته اي كشور به حساب مي آيند. جدا از اين موارد، دولت وقت در زمينه غني سازي نيز دست به اقداماتي زده بود. خريد سهام شركت «اورديف» در زمينه غني سازي و همچنين خريد 4 ليزر 16 ميكرومتر جهت تحقيقات و توسعه مربوط به غني سازي اورانيوم از جمله اين فعاليت ها است.
نكات مهم در زمينه فعاليت هاي هسته اي ايران قبل از انقلاب اسلامي:
فعاليت هاي هسته اي ايران قبل از انقلاب به اختصار بيان شد. در اين زمينه نكات ذيل قابل تأمل به نظر مي رسد:
1- ايران، تركيه و پاكستان سه كشوري هستند كه در سال (1956) 1335 فعاليت هاي هسته اي خود را آغاز كردند و از طرف ديگر هر سه كشور عضو پيمان «سنتو» كه يك پيمان اصالتاً آمريكايي است بوده اند كه اين امر جالب توجه است.
2- با وجود همزماني شروع فعاليت هاي هسته اي سه كشور، برنامه هاي اتمي دو كشور تركيه و پاكستان در ابتداي فعاليت هاي هسته اي خود بر ايران پيشي داشته اند. آنها در سال 1956 سازمان انرژي اتمي يا كميسيون انرژي اتمي تأسيس كردند در صورتي كه ايران مبادرت به تأسيس يك مركز اتمي در دانشگاه تهران كرد. راكتور اتمي تركيه در سال 1962 و راكتور اتمي پاكستان در 1965 به مرحله بحراني رسيد، در صورتي كه راكتور اتمي دانشگاه تهران در سال 1967 بحراني شد. تأسيس مراكز مختلف تحقيقات هسته اي به خصوص در پاكستان نيز از روند بهتري به لحاظ كمي و كيفي برخوردار بوده است. اما از سال (1974) 1353 رشد سريع و چشمگير فعاليت هاي هسته اي ايران، اين كشور را بر دو كشور ديگر در زمينه علوم و تكنولوژي هسته اي برتري داد.
لازم به تذكر است پس از شوك نفتي 1973 و افزايش زياد قيمت نفت، ايران به لحاظ درآمدهاي ارزي از وضعيت بسيار مناسبي برخوردار بوده است.
3- دو سال پس از تأسيس مركز اتمي دانشگاه تهران، طرح ساخت راكتور اتمي اين مركز تصويب و از سال (1961) 1340 شروع به ساخت كرد. نكته مهم در اين زمينه وجود سوخت هسته اي اين راكتور با غناي 93 درصد مي باشد كه تماماً از طرف آمريكا تأمين مي شد. اورانيوم با درصد غناي بالاي 90 درصد U-235، اورانيوم تسليحاتي محسوب مي شود و اين چنين سوختي كه قابليت هاي استفاده نظامي داشته باشد تحت مراقبت ها و نظارت هاي ويژه بين المللي است. اين كه چرا آمريكا چنين سوختي را در اختيار ايران قرار مي دهد جاي سوال است. اين مسأله از آن جهت قابل توجه است كه در حال حاضر آمريكا و رسانه هاي غربي تحمل وجود سوخت هسته اي با غناي بسيار كم و يا ساخت آن در ايران را ندارند.
4- در راستاي ارائه راكتور اتمي دانشگاه تهران و سوخت هسته اي آن از طرف آمريكا، ايالات متحده تجهيزات Hot cell را نيز جهت جداسازي پلوتونيوم ناشي از فعل و انفعالات هسته اي راكتور مذكور در اختيار ايران قرار داد. راكتور اتمي، اورانيوم با غناي بالاي 90 درصد و تجهيزات Hot cell تماماً از طرف آمريكا ارائه شده اند و مجموعه آنها مي توانست توانمندي ايران را به سوي يك كشور هسته اي واجد سلاح هسته اي به شدت افزايش دهد. وجود اين مجموعه از طرف آمريكا در ايران با توجه به مواضع كنوني آن و رسانه هاي استكباري قابل تأمل است.
5- بيان شد كه از سال 1353 تا 1357، دولت وقت ايران فعاليت هاي هسته اي خود را به شدت با يك رشد سريع افزايش داد. نمود عيني اين رشد، طرح ايجاد 23 نيروگاه اتمي با ظرفيت كل 23000 مگاوات بود. تمامي فعاليت هاي ديگر از جمله جذب نيرو، آموزش، طرح تأسيسات سوخت هسته اي و... تماماً در پرتو ايجاد اين نيروگاه ها بوده است. مسأله مهم فلسفه تشكيل اين نيروگاه هاست. در حال حاضر آمريكا و رسانه هاي غربي با بيان وجود منابع غني از نفت وگاز در ايران، ساخت حتي يك نيروگاه اتمي و سوخت هسته اي مربوط به آن را توجيه ناپذير مي دانند. لذا با توجه به موضع كنوني آمريكا و ايادي آن، آيا طرح ايجاد 23 نيروگاه اتمي با توجه به وجود همين منابع غني نفت و گاز در قبل از انقلاب اسلامي قابل توجيه خواهد بود؟
6- روشن است كه قبل از انقلاب اسلامي تمامي شركت هاي طرف قرارداد ايران در زمينه تكنولوژي هسته اي غربي بوده اند. در اين زمينه كشورهاي آمريكا، فرانسه و آلمان بيشترين سهم را داشته اند. لذا بديهي است كه قبل از انقلاب اسلامي، علوم و فنون هسته اي در ايران با توجه به موارد مذكور يعني ارائه سوخت هسته اي با غناي 93 درصد، تجهيزات Hotcell، راكتورها و نيروگاه هاي اتمي كاملاً تحت سيطره و نظارت كشورهاي غربي مخصوصاً آمريكا بوده است. هم پيماني ايران با آمريكا، وجود پيمان منطقه اي «سنتو» بين ايران، پاكستان و تركيه، رابطه نزديك ايران و رژيم صهيونيستي، همجواري ايران با قدرتمندترين كشور بلوك شرق يعني شوروي، وجود منابع غني انرژي و بالاخره تسلط ايران بر خليج فارس و تنگه هرمز نشان دهنده علل نفوذ غرب در زمينه تكنولوژي حساس هسته اي و نظارت غربيان در ايران مي باشد.
7- ايجاد 23 نيروگاه اتمي در ايران با توجه به وضعيت صنعتي و پايه هاي تكنولوژي در كشور در آن زمان جاي سوال است. دكتر آزاد ضمن هشداري در اين زمينه مي گويد: پايان بخش عرايضم هشداري صميمانه، به مسئولين محترم سازمان انرژي اتمي است. اين هشدار پرهيز از تندروي و زياد روي در برنامه ريزي ها براي آينده تكنولوژي هسته اي در ايران است. پرهيز از افتادن به دام طرح هاي عظيم و پرخرجي است كه فاقد اصالت هستند و معمولاً به طور غيرمستقيم با پوششي بسيار آراسته و موجه و ظاهري جالب و فريبنده ولي به قصد تاراج ذخاير مالي بر كشورهاي درحال رشد تأمين مي شود. پرهيز از طرح هايي است كه در نهايت به وابستگي بيشتر مي انجامد و در مواقع حساس از آنها به عنوان اهرم فشار عليه كشورمان استفاده مي شود. كشورهاي صنعتي براي زمينه سازي و تلقين اين نوع طرح ها از روش هاي شناخته شده و ناشناخته گوناگوني استفاده مي نمايند. به نظر اينجانب در ارتباط با نيروگاه هاي هسته اي برنامه ريزي براي نصب بيش از 22 هزار مگاوات انرژي الكتريكي در مدتي نسبتاً محدود و با امكاناتي از آن محدودتر را كه در دهه قبل از انقلاب از آن سخن مي رفت اگر جاه طلبي ندانيم لااقل بايد تندروي بخوانيم. در سال هاي آغاز فعاليت هاي اتمي در ايران با طرح هايي رنگارنگ از اين قبيل (البته با اشلي كوچكتر) بر دوش من و همكارانم سنگيني مي كرد و بارها از طرف عواملي به عدم شهامت براي اقدام به طرح هاي عظيم متهم شديم.
8- سكوت محافل غربي در قبال برنامه هاي هسته اي ايران قبل از انقلاب اسلامي بسيار قابل تأمل است. با توجه به برنامه ريزي هاي رژيم گذشته، ايران با سرعتي سوال برانگيز به سمت هسته اي شدن پيش مي رفته است. اين كه چرا رسانه ها و دولت هاي خارجي خصوصاً كشورهاي غربي در اين زمينه سكوت كرده اند؟ سوالي است كه پاسخ آن در شرايط كنوني ايران بسيار با اهميت خواهد بود. اين مسأله از آن جهت حائز اهميت است كه در حال حاضر رسانه هاي بيگانه و استكباري كوچكترين فعاليت صلح آميز هسته اي ايران را برنمي تابند و خواستار توقف آن به بهانه هاي مختلف از جمله توجيه ناپذير بودن آنها مي شوند:
نتيجه گيري
بي ترديد فعاليت هاي هسته اي ايران در قبل از انقلاب اسلامي با چراغ سبز محافل غربي و خصوصاً آمريكا انجام شده است. روند آرام توسعه هسته اي در قبل از سال 1353 و رشد سريع و جهشي آن پس از آن سال، تماماً زير نفوذ و حضور كشورهاي غربي به ويژه آمريكا و سپس آلمان و فرانسه بوده است. عدم مخالفت با توسعه هسته اي ايران به ويژه پس از سال 1353 و انحصار قراردادهاي هسته اي براي ساخت راكتورها و نيروگاه هاي اتمي نشان از سيطره غرب بر فعاليت هاي اتمي ايران دارد و لذا طبيعي است كه رسانه هاي غربي هيچ مخالفت قابل توجهي در قبال توسعه هسته اي ايران صورت ندهند. اين مسأله از آن جهت قابل بررسي است كه زيربناي صنعتي ايران توان توسعه هسته اي را با شتاب آنچه كه موردنظر بوده نداشته است.
نكته ديگر آن كه، همزماني افزايش قيمت نفت و ثروتمندي كشور به لحاظ درآمدهاي ارزي حاصل از فروش نفت پس از شوك نفتي 1973 با رشد سريع فعاليت هاي هسته اي كشور به خصوص در زمينه ايجاد 23 نيروگاه اتمي قابل تأمل به نظر مي رسد. بي ترديد كشور آمريكا و اقمار وابسته به آن درصدد جذب دلارهاي بي حد و حصر كشوري بوده اند كه در دسته بندي هاي جهاني به كشور جهان سوم تعلق داشت. همين فرآيند را مي توان در فروش زايدالوصف تسليحات نظامي و بعضاً پيشرفته كشورهاي غربي به ايران مدنظر قرار داد.
نكته بعدي آن كه توسعه هسته اي منحصر به ايران به عنوان يك كشور جهان سوم نبوده است. در حال حاضر بيش از 30 كشور جهان واجد نيروگاه اتمي مي باشند كه بسياري از آنها مدت هاي مديدي است كه به ساخت و استفاده از آن مبادرت ورزيده اند. بيش از 40 كشور جهان نيز از انواع راكتورهاي اتمي جهت امور مختلف تحقيقاتي، آموزش و توليدي استفاده مي كنند كه سابقه استفاده برخي از آنها به دهه پس از اتمام جنگ جهاني دوم برمي گردد. وضعيت در چرخه سوخت هسته اي نيز به همين منوال است. در حال حاضر 13 كشور در زمينه تبديل اورانيوم، 12 كشور در زمينه غني سازي اورانيوم، 19 كشور در رابطه با توليد سوخت هسته اي و 10 كشور در زمينه بازفرآوري سوخت مصرف (شده) فعال مي باشند. مخالفت محافل غربي نسبت به توسعه صلح آميز هسته اي در ايران به بهانه هاي واهي آن هم پس از انقلاب اسلامي بسيار قابل تأمل و سوال برانگيز است.
در صورتي كه همين محافل نسبت به رشد سريع و بعضاً بي رويه توسعه هسته اي قبل از انقلاب اسلامي نه تنها تن به سكوت داده اند بلكه عمدتاً خود آنها در اين توسعه نقش داشته اند.
نكته آخر آن كه علل مخالفت محافل غربي نسبت به فعاليت هاي هسته اي ايران پس از انقلاب اسلامي را مي توان درك نمود كه ازجمله مي توان به علل زير اشاره كرد:
1- عدم وابستگي ايران به بلوك بندي هاي قدرت جهاني
2- مخالفت ايران با رژيم صهيونيستي
3- گسترش توان صنعتي ج.ا.ايران
4- سياست استقلال طلبانه ايران در توسعه صنعتي از جمله در علوم و تكنولوژي هسته اي.