آفتابنیوز : این شاید از معدود دفعاتی طی چندسال اخیر است که آقای زیباکلام به ارائه تحلیلی چنین سطحی و غیرقابل توجیه دست می زند. ما و بسیاری دیگر از تحزب گرایان در راستای کار حرفه ای و روتین خود مباحث و موضوعات مطرح شده از سوی ایشان و سایر روشنفکران از هر سلیقه و جناحی را تعقیب می کنیم و بعضا در محافل حزبی خود ،این دست اظهارات را تفسیر می کنیم و چرایی بسط و گسترش این موضوعات در زمان های خاص را نیز ارزیابی می کنیم ولی در این مورد خاص هر چه سعی کردیم نتوانستیم به دلیلی موجه بر این شیوه انتقاد ایشان از اقای نوبخت دست بیابیم.البته شاید تحلیل جناب استاد بر سخنرانی ریاست محترم جمهوری در مراسم افطار مسولین که به عدم حمایت قاطع از دولت اشاره شود که باز هم جای بحث دارد که باید به گذشته رجوع کرد. به سال ۹۲ زمانی که جناب دکتر زیبا کلام و دوستانش با کمرنگ نشان دادن ستاد انتخاباتی دکتر روحانی و اعضای فعال ان و به سهم خواهی متهم نمودند هایشان منجر به این شد که فعالین و علاقمندان به دکتر روحانی دلسرد شده و به حاشیه رانده شوند. مردانی ک یک شبه بر کرسی مدیریت نشستند و هر چه خوردیم از این دست مدیران روز شنبه بودند که خود جای بحث فراوان دارد.
از منظر کدام کنشگر سیاسی و از اردوگاه موافق یا مخالف کیست که نداند نقش و ارزش وجودی شخص جناب نوبخت در تمام چهار سال حضور دولت اعتدال اگر بی بدیل نباشد، کم نظیر است!؟
برای یک رییس دولت تمامی اعضای کابینه از نظر شانیت و کرامت از جایگاه یکسانی برخوردارند اما نیم نگاهی به وظایف خطیر و مسئولیت های متعددی که از سوی شخص ریاست محترم جمهوری بر عهده جناب نوبخت نهاده شده اثبات می کند هر جا که قرار بود گلوگاه و بزنگاه اصلی خروجی اقتصادی یا سیاسی عملکرد دولت تلقی شود تا بعدها به عنوان یک امتیاز قابل اشاره به منتقدان یا مخالفان. دولت بدان اشاره شود، این جناب دکتر نوبخت بودند که تجارب بی شمارشان را در منصب های گوناگون همچون ستاره ای درخشان نمایان ساختند!
آیا چیزی جز اعتماد و اعتقاد و احترام متقابل بین ایشان و ریاست محترم جمهور عامل استقرار و استمرار و گوناگونی مسئولیت های ایشان است؟
سپردن سازمانی که باید احیا می شد و معلوم نبود در دولت گذشته چه بر سرش امده که وظیفه دارد خاصه خرجی ها را حذف یا بی نظمی ها در هزینه کردها را برطرف و انضباط مالی را به دستگاه ها برگرداند به جناب نوبخت آیا نشان دهنده چیزی جز اعتقاد و اشراف و اطمینان ریاست محترم جمهور به توانمندی های شخص وی است؟
چه کسی از ابتدای روی کارآمدن این دولت و در شرایطی که تحزب و حزب گرایی در چهارچوب اصلاحات در اواخر دولت دهم به رکود و سکونی مشهود رسیده بود و سیاسیون منتقد دولت قبل، خواسته یا ناخواسته در نوعی رخوت حزبی قرار داشتند ، با سازماندهی حزبی که اهداف و برنامه اش در راستای خط مشی دولت برآمده از اعتدال و اصلاح است، نفس تازه ای به حزب گرایی دمید و موجب شد تحرکات دیگر احزاب نیز سرعت مناسبی به خود بگیرد؟
هر چه این سئوالات بیشتر شوند مجهولات بیشتری برای موارد ارائه شده از سوی آقای زیبا کلام آشکار می شود و خردورزان سیاسی را بیشتر مجاب می کند به ریشه های این دست تحلیل های وهم آلود بپردازند تا از خود بپرسند چه عامل یا عواملی موجب شد آقای زیبا کلام چنین غیرمنتظره و شتاب آلود به تقسیم مرموزانه همراهان اصلی آقای دکتر روحانی به فعال و غیرفعال بپردازد؟!
کدام هوشمند سیاسی است که نداند آقای زیبا کلام با تفکیک توانمندی برخی اعضای کابینه سعی در ایجاد رخنه در صفوف اعتدالیون و اصلاحیون دارد؟
آیا آقای زیبا کلام به فرمان فرد یا افرادی در بدنه حامیان دولت در حال ایفای ماموریتی غیرممکن برای دلسرد کردن ریاست محترم جمهور یا صاحب نظران سیاسی از شخص جناب نوبخت و جایگزینی فرد یا افرادی به جای ایشان است.
کدام منصف آگاهی است که نداند مجموعه حزب اعتدال و توسعه در سراسر کشور همگام با سایر برادران و خواهران اصلاح طلب خود با تمام توان و نیروهای تشکیلاتی اش پای در این پیچیده ترین انتخابات سالهای اخیر گذاشت که به گمان کنشگران سیاسی و اجتماعی در تمامی شهرهای کشور تنها حزبی که رسما دارای ستاد انتخاباتی و با توان تشکیلاتی شاید برای اولین بار در این حد و اندازه ورود کرده تا باری از دوش این دولت کارآمد بردارد. همان مجموعه ای که جناب نوبخت بانی و پدر مادی، حقوقی و معنوی اش قلمداد می شود!
همچنین واجب است اشاره ای هم به ماجرای تخم مرغ ها و سبدها کنیم.همان مثالی که شاید جسارتا بی معنی ترین تحلیلی باشد که ممکن است از یک روشنفکر معتبر سیاسی سربزند.نخست اینکه اطلاق عنوان ناشایست ابوالمشاغل کابینه از سوی آن طرفی ها به جناب نوبخت خود بیانگر این است که لا اقل در این طرف دیگر نه سبد مهمی مانده بود و نه تخم مرغی که به وی پیشنهاد شود .یعنی ریاست محترم جمهور با آن هوش بالای مدیریتی خود ، زحمت شنیدن انتقاد موافق و مخالف را به جان خرید و بی توجه به منفی بافی ها، جناب نوبخت را به هر جا که لازم بود شاهد تحول صد در صدی شود فرستاد تا خیالش از هر حیث راحت باشد. از سوی دیگر آن طرف ماجرا یک درصد هم نمی توان احتمال داد که جناح رقیب در هیچ جایگاه یا منصبی از فردی دعوت به کار کند که یکی از بازوهای اصلی افتخارآفرینی دولت یازدهم در مهار تورم و سپس پایین آوردن آن و به تبع آن بالا بردن آراء ریاست محترم جمهور بود و با مجموعه اقدامات او به همراه سایر بازوها بود که دست منتقدان دولت در ورود به این مباحث خالی ماند. لذا آن طرف اگر سبدی باشد و تخم مرغی نه سبدش و نه تخم مرغش به جناب نوبخت نمی رسید و سوم آن که شاید کمتر نخبه سیاسی است که نداند حتی اگر جناح رقیب در تصمیمی کاملا نادر و غیرمحال می خواست از توانمندی این مدیر خدوم و بی ادعای نظام که در تلخ ترین لحظات و تندترین حملات سازمان یافته از سوی منتقدان دولت نیز هرگز لبخند معنا دار و معروفش از لب محو نمی شود را در جایگاهی حتی در سطح معاون اول ریاست جمهوری به کار گیرد، به دلایل مختلف احتمال پذیرش این منصب از سوی جناب مهندس نوبخت صفر مطلق خواهد بود.
انتظار ما و انتظار تمام آنها که در خلق حماسه بزرگ انتخابات اخیر نقش داشته اند از جناب زیبا کلام و زیبا کلام ها این است که قدر منزلتی که به پاس حق گویی و فاش گویی و درست گویی در نزد افکار عمومی یافته اند را بیش از گذشته بدانند و با طرح این دست تفسیرهای ناپخته و غریب خود را از چشم تیزبین ملت شریف دور نسازند.و اگر تمایل داشته باشید میتوانم اسامی افراد موثر کشور و تمام کسانی که حتی چند ماه قبل از سال به کار تشکیلاتی منسجم در ستاد حزب فعال بودند و حتی انتخابات شورای شهر هم اولویت دومشان بود در سراسر کشور ایران عزیز و در دورترین نقاط کشور سینه سپر کردند و با تمام توان و بصورت قاطع از عملکرد دولت تدبیر و امید که برخواسته از تعقل و اعتدال هست را نام ببرم که گفته اند: بزرگش نخوانند اهل خرد/ که نام بزرگان به زشتی برد
والعاقبت للمتقین
مهدی قاسمی
دبیر حزب اعتدال و توسعه مازندران