آفتابنیوز : در همين راستا، شبكه فاكس نيوز هم روز هشتم ماه مه برنامه اي را با عنوان «ايران: تهديد هسته اي» پخش كرد كه در آن، هيچ رد پايي از شواهد و مدارك مستدل در مورد برنامه هسته اي ايران ديده نمي شد و تنها در مواضع مغرضانه اي خلاصه مي شد كه شباهت زيادي به جنجال هاي اين شبكه در مورد سلاح هاي كشتار جمعي عراق در سال هاي 2002 و 2003 ميلادي داشت.
در آن زمان، ميليون ها نفر از تماشاگران برنامه هاي اين شبكه، توجيهات جورج بوش براي حمله به عراق را پذيرفتند و حالا هم برنامه فاكس نيوز در مورد ايران، حاكي از آن است كه رسانه هاي آمريكا اهدافي سياسي را از سياه نشان دادن فعاليت هاي ايران دنبال مي كنند.
در اين برنامه با هيچ مقام ايراني گفت و گو نشده بود و تنها برخي مقامات اروپايي كه براي ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت، با آمريكا و اسرائيل همصدا شده اند در اين خصوص به اظهارنظر پرداخته بودند.
از سوي ديگر، اظهارات هانس بليكس بازرس سابق تسليحاتي سازمان ملل متحد در كنفرانس بازبيني NPT در نيويورك، بازتابي در روزنامه هايي مانند نيويورك تايمز، واشنگتن پست يا وال استريت ژورنال نداشت. تنها روزنامه لس آنجلس تايمز اين اظهارات را مورد توجه قرار داد و نوشت: بليكس خواهان توقف فعاليت هاي غني سازي در كل خاورميانه شده است و ايران و اسرائيل را نيز از اين قاعده مستثني ندانسته است.
اين شرايط، همان دامي است كه اسرائيل براي خود باز كرده است زيرا هرچه اسرائيل بيشتر بر ايران فشار وارد كند، حساسيت بين المللي به مسأله هسته اي خود را نيز افزايش خواهد داد.
در همين حال، فاكس نيوز حتي اشاره اي هم به اين موضوع نكرد كه ايران 187 روز پيش از آغاز اين فعاليت ها، آژانس را در جريان كار قرار داده است .
این در حالی بود که اکثر تحلیل گران سیاسی، مخفي كاري ايران را واكنشي منطقي به تلاش آمريكا براي محدود كردن حق ايران در استفاده از انرژي صلح آميز هسته اي دانسته بودند.
در حال حاضر، ايران رويكردي چند مرحله اي را بر روي ميز اروپا قرار داده است كه براساس آن، ازسرگيري توليد اورانيوم با درصد پايين غني شدگي و تحت بازرسي آژانس مورد توجه قرار مي گيرد.
به اين ترتيب،ممکن بود راه حلي تكنيكي براي مسأله «ضمانت هاي عيني» كه در معاهده پاريس مورد توجه بود يافت شود. اما پيشنهاد ايران در رسانه ها افشا شد و اي بي سي نيوز عملاً با انتشار آن شرايط دشواري را به وجود آورد.
اگر در مقام مقايسه قرار گيريم مي بينيم كه فاكس نيوز حتي زحمت اين كار را هم به خود نداده و تنها به تأكيد بر «حمايت ايران از تروريسم» و تهديد «جان و مال ميليون ها نفر از مردم آمريكا با بمب» اكتفا كرده است و اين همان روشي است كه ديك چني هم از آن استفاده كرد و «تشكيل ابر قارچي» روي شهرهاي آمريكا را در صورت استفاده عراق از سلاح هاي كشتار جمعي مورد توجه قرار داد.
فاكس نيوز حتي اشاره اي به امضاي پروتكل الحاقي توسط ايران و صدور اجازه بازرسي آژانس از سايت هاي هسته اي اين كشور هم نكرد. اين شبكه به اظهارات مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي هم مبني بر عدم وجود سلاح هاي هسته اي در ايران توجهي نداشته است.
در همين حال، پيشنهاد ايران به اروپا هم مورد بررسي دقيق قرار نگرفته است. فاكس نيوز يا اي بي سي يا ساير رسانه هاي آمريكا سعي نكرده اند جزئيات پيشنهاد ايران را بررسي كنند و تنها به اتهامات كليشه اي خود اكتفا كرده اند.
براساس اين پيشنهاد، ايران به غني سازي اورانيوم در سطح پايين اكتفا مي كند تا نگراني غرب از دستيابي ايران به اورانيوم غني شده 90 درصدي را برطرف كند زيرا فعاليت ايران در اين شرايط، به ميزاني حدود 5/3 تا 11 درصد غني شدگي محدود مي شود.
اين رويكرد رسانه هاي آمريكا مي تواند اخبار را در صدر توجه قرار دهد و به رسانه هاي آمريكا در فضاي سياسي محافظه كار فعلي اين كشور، جلوه اي ميهن دوستانه ببخشد اما نمي تواند از ادعاي رسانه هاي مستقل و «ستون چهارم» بودن آنها در نظام سياسي هم حمايت كند. برعكس، رويكرد اين رسانه ها در مورد ايران و عراق موجب مي شود كه این رسانه ها شاخه اي از قدرت اجرايي دولت و كنترل و قدرت حكومت به شمار آیند.
در همان برنامه فاكس نيوز، وقتي صحبت از «گزينه هاي آمريكا» به ميان آمد، هيچ اشاره اي به اهميت بازرسي هاي آژانس و نظارت اين نهاد بر فعاليت هاي غني سازي ايران نشد و اين در حالي بود كه تعداد محدودي از كارشناسان، از جمله گري سيك مشاور سابق امنيت ملي آمريكا، اين مسأله و نيز نزديكي منافع اقتصادي، امنيتي و سياسي ايران را مورد توجه قرار داده بودند.
متأسفانه چهره هايي مانند سيك بسيار كم يافت مي شوند و اغلب هم مورد بي توجهي رسانه ها قرار مي گيرند و رسانه هايي مانند فاكس نيوز هم تنها بر لزوم ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت و اقدام نظامي عليه ايران متمركز مي شوند.
اين رسانه ها به جاي آن كه نكات جديدي را به سياستمداران آمريكايي حامي اسرائيل گوشزد كنند، جاي پاي رويكردهاي حكومتي را محكم تر مي كنند.
اما آنچه كه از سوي اين افراد مورد بي توجهي قرار مي گيرد، درسي است كه آنها از جنجال عراق آموخته اند. جهان ديگر تمايلي ندارد كه به دام اطلاعات غلط بيفتد و در دامي مانند عراق گرفتار شود زيرا چنين شرايطي نمي تواند مشروعيتي براي جنگ به ارمغان آورد.
از سوي ديگر، نقش سازمان ملل، حل و فصل مناقشات است و بنابراين يكجانبه گرايي و حمله پيشگيرانه ديگر مورد تأييد نخواهد بود.
ضعف ديگر پوشش رسانه هاي آمريكا از مسائل هسته اي ايران اين است كه اين رسانه ها هيچ تحليلي در مورد عواقب ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت ارائه نمي دهند. واضح است كه اگر ايران با آژانس همكاري كند و به تعهدات خود در چارچوب NPT جامه عمل بپوشاند، شوراي امنيت قادر به تحميل تحريم بر ايران نخواهد بود و اگر هم قرار باشد تحريمي اعمال شود، بر مسأله نفت متمركز خواهد بود كه در آن صورت بالا رفتن قيمت نفت هم مشكل جديدي براي اقتصاد جهان ايجاد خواهد كرد.
تحريم جديد سازمان ملل به مثابه تحريمي بي فايده مثل تحريم هاي فعلي آمريكا خواهد بود كه حتي قادر به ممانعت از سرمايه گذاري خارجي در صنايع ايران هم نبوده است به طوري كه ايران و چين، معاهده اي 100 ميليارد دلاري نيز به امضا رسانده اند و در هر صورت تا زمان يافتن مدارك مستدل مبني بر وجود سلاح هاي هسته اي در ايران، چين هم به وتوي تحريم ها عليه ايران روي خواهد آورد.
اما عدم موفقيت سازمان ملل در مسأله ايران، موجب تقويت موضع آمريكا و اسرائيل براي استفاده از راه حل نظامي شده است و همين جاست كه رسانه هاي آمريكايي به دنبال فرصت مناسب براي ادامه بازي نظامي آمريكا برآمده اند و همين نشان مي دهد كه آنها هيچ درسي از رسوايي عراق نياموخته اند.
باتشكر